دعا برای شروع روز
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَل صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
الـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
امين يا رب العالمین
خواندن این دعا درابتدای روز ان شاءالله باعث مبارکی کارها می شود.
#سخن_بزرگان🌴
#حاجآقا_عالے میفرمود:
اینکهتوشیعهبهدنیا اومدیاتفاقی
نیست؛
قبلازاینکه بیایتویاینعالَم،یه کاری
کردیکه اینجا شیعه شدی !☘
#قدربدونیم...✨
🍁🍂🍁🍂
@Patoghedoostanha
🌱💫
#علامه_حسن_زاده_آملی ره:
مگذارید حسرت اوقات گذشته زندگانی گریبان گیرتان شود. از لحظه لحظه عمرتان جرئه جرئه معرفت بجویید و بنوشید.
عارف حسرت از دست رفتن چیزی جز یادِ خدا را نمیخورد
زیرا جز خدا را نمیبیند و برای امور دیگر که فانیاند، متأسّف نمیشود.
احادیث الطلاب
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
🍁🍂🍁🍂
@Patoghedoostanha
دوشنبه خود را
🌺زیبا کنید
به ذکر شریف صلوات بر
🌺حضرت مُحَمَّدٍ (ص)
و خاندان پاک و مطهرش و مطهرش
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی محمد
🌺وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْ فَرَجَهم
@Patoghedoostanha
نامه ای به احساسم
🌴💢🌴دلم کمی گذشته می خواهد!
آن موقع ها، که تجدید آوردن بد نبود و اگر تجدید می شدیم ، باعث سرافکندگی خانواده، نبودیم. یک سوال؟ آن موقع ها نصف کلاس تجدید می شدند و حداقل دو نفر، رفوزه!... ما خنگ بودیم یا بچه های الان باهوشند؟... لابد ما خنگ بودیم دیگر. بچه های الان که چیزی گردن نمی گیرند!
بگذریم.
🌴💢🌴دلم کمی گذشته می خواهد! از همان گذشته هایی که، تایر می چرخانیدیم و سوار چوب می شدیم.
آن موقع ها که توت خشک و بادام ، از دست مادربزرگها و پدر بزرگها می گرفتیم.
🌴💢🌴یادش بخیر ! عیدمان فقط نوروز بود و برای همان عید، فقط شیرینی و آجیل می خریدیم... فقط برای همان عید، لباس نو می پوشیدیم و خوشحال بودیم که عیدی هایمان تخم مرغ رنگی است...
🌴💢🌴یادش بخیر! مادربزرگها و پدربزرگها عصرها توی کوچه با همسایه ها می نشستند؛ آن ها، نان به هم قرض می دادند، اما به معنی واقعی اش.
🌴💢🌴راستی، یادت هست خانه هایمان سکو داشت تا آدمهای خسته بنشینند؟ همان موقع ها که آب فروشی نبود و اگر در خانه ای را می زدیم آب یخ برایمان می آوردند و گاهی یک تعارفی هم می کردند که داخل خانه برویم؟! اما حالا درها بسته است و به روی غریبه ها باز نمی شود.
🌴💢🌴دلم کمی گذشته می خواهد!
همان موقع ها که خانواده و فامیل دور هم جمع می شدیم و مهم نبود چه غذایی می خوریم و جمله" بشینید اومدیم خودتون رو ببینیم" واقعیِ واقعی بود.
حالا گذشته ها رفته اند. کلاه نمدی پدربزرگ روی طاقچه مانده و لباسهای دست دوز مادربزرگ لای بقچه.
حالا بچه های مادربزرگ هم پیر شده اند و من بزرگ شده ام.
نگرانیهایم، نیز، بزرگ شده اند که مبادا کسانی یا چیزهایی را از دست بدهم که مرا به گذشته می رسانند!!
🌴💢🌴چقدر تلخ است! چرخ روزگار، تند تند می چرخد و من نمی دانم آیا چیزی به یادگار خواهم گذاشت که دیگران یادی از گذشته کنند یا نه؟! هر چند نسل بعد از ما، به آینده و فناوری می اندیشد نه گذشته و خاطراتی که بوی نم نشسته بر کاهگل می دهد.
🌴💎🌹💎🌴