برای تمام رنج هایی که میبری
صبر کن...
صبر اوج احترام به حکمت
خداوند است...
@Patoghedoostanha
🌕🍃
🍃
#پندانه
یاد بگیر قید آدمارو بزنی..
همونجا که برات وقت نمیزارن..
همونجا که آخرین نفری تو اولویت هاشون..
همون لحظه که یکی دیگه رو بهت ترجیح میدن..
همون وقت که عصبانیتشون رو سرتو خالی میکنن..
یاد بگیر بگذری ازشون..
وقتی اونا میگذرن از رو احساساتت..
یاد بگیر بی خیال آدما بشی وقتی تورو فقط آچار فرانسه میبینن..
دوست من یاد بگیر خودتو ارزشمندتر از این حرفا ببینی..!
اونوقتی که آدم
مجبوره قلبشو بگیره دستشو بزاره زمین و واقعیت و با همهی وجود قبول کنه,
که دردِ این کار تو تارو پودت چنان میپیچه که انگار نظیری براش نیست,
همش یادت به روزای رفته ست
به ساعتهایی که برنمیگردن
به خاطراتی که میشن سوهانِ روحت.
به اشتباهاتی که نمیتونی ساعت و کاریخ و برگردونی عقب و درستش کنی تا
بشن خوبترین خاطره.
به اجباری که باید بپذیری اینبار چون چارهی دیگهای نداری...
اونجایی که قلب از درد کم میاره
یعنی دیگه همه چی تموم شده ست,
تو داری بیخود برای یک رابطه یِ مُرده میجنگی.
"صاحبدلی" روزی به "پسرش" گفت:
برویم زیر "درخت صنوبری" بنشینیم.
پسر در کنار پدر "راهی" شد.
پدر دست در "جیب" کرد و مقداری "سکه طلا" از جیب خود بیرون آورد و بر زمین نهاد.
گفت: پسرم می خواهی "نصیحتی" به تو دهم که عمری تو را کار آید یا این سکه ها را بدهم که "رفع مشکلی اساسی" از زندگی خود بکنی؟
پسر فکری کرد و گفت:
پدرم بر من "پند را بیاموز،" سکه ها را نمی خواهم، سکه برای رفع "یک مشکل" است ولی پند برای رفع مشکلاتی برای "تمام عمر."
پدرش گفت: سکه ها را بردار...
پسر پرسید: "پندی ندادی؟!"
پدر گفت:
وقتی تو "طالب پندی" و سکه را گذاشتی و پند را بر داشتی، یعنی می دانی سکه ها را کجا هزینه کنی.!
و این؛
"بزرگترین پند من برای تو بود."
پسرم بدان "خدا" نیز چنین است...
اگر "مال دنیا" را رها کنی و دنبال "پند و حکمت" باشی، دنیا خودش به تو "رو می کند."
ولی اگر "دنیا را بگیری" یقین کن،
"علم و حکمت" از تو "گریزان" خواهد شد.
☘