🔴نماینده ایران در سازمان ملل: آتشبس در غزه ارتباطی به حق ما برای دفاع از خود ندارد
♦️اولویت ما توقف جنگ در غزه است و هر توافقی که حماس بپذیرد را به رسمیت میشناسیم.
♦️رژیم صهیونیستی به امنیت ملی ما حمله کرده و ما نیز حق دفاع داریم و این موضوع ربطی به آتشبس در غزه ندارد.
♦️میان ایران و آمریکا همواره کانالهایی برای انتقال پیام وجود داشته است اما ۲ طرف ترجیح دادهاند که جزئیات آن مسکوت بماند.
🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen
🔯🐭 پوستر: به دنبال سوراخ موش!
🏷 #خونخواهی_هنیه_عزیز #خونخواهی_مهمان
#شهید_اسماعیل_هنیه
🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اشک شوق آرین سلیمی هنگام پخش سرود ایران
ماشاالله به شیر بچه کرمانشاه
🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
══════﷽🌺 ⃟⃟ ⃟🇮🇷 ⃟🌺
🥀هر روزمون رو با یاد یک شهید متبرک کنیم..
♦️عاشق امام حسین (علیهالسلام) و اهل بیت بود..
🔶️شهید جواد محمدی
..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
#رفیق_شهیدم
#شهید
#شادی_روح_شهدا_صلوات
دنباله پیراهن عروسم را باز کردم و گفتم
اخ که چقدر این لباس سنگینه. کمرم شکست.
_میای بندهای پشت لباسمو باز کنی؟
نگاه خیره ایی به من انداخت و گفت
_میترسم؛ مامانم با اون حال رفت بالا یه وقت حالش بد بشه.
_اون که حالش خوب بود
_نه تو نمیدونی اون ناراحت بود. یاد بابام افتاده.
_بزار لباسمو عوض کنم میریم یه سر بهش میزنیم. اروم که شد میاییم پایین
دستی لای موهایش کشید و گفت
_خیلی ناراحت بود
_حالا بیا این بندهارو باز کن من دارم خفه میشم.
به طرف در خانه رفت و گفت
_درو قفل کن بگیر بخواب، من امشب میرم پیش مادرم.
انتظار هرچیزی را داشتم جز این یکی .
هاج و واج گفتم چی؟ امشب شب عروسیمونه ها
با کلافگی گفت
فکر کن فردا شب شب عروسیمونه. مامان من اون بالا با گریه بخوابه و من اینجا به خاطر خوشحالی تو بمونم؟
رمان زیبای شقایق به قلم پاک فریده
علی کرم❤️❤️❤️
https://eitaa.com/joinchat/713228466C60cbae48d4
شقایق دختریه که با پسرعمه ش نامزد کرده اما وابستگی شوهرش به مادرش براش دردسر ساز میشه تا جایی که
اگر میخوای ادامه داستان پرهیجان و جنجالی شقایق رو بخونی وارد لینک زیر شو
https://eitaa.com/joinchat/713228466C60cbae48d4
9.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🕊
توراازدوردیدنهممراآرامخواهدکرد؛
کسی جزآنکه دلتنگ است،حالم را نمیفهمد
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله✋🏻
#دلتنگ_کربلا
#اربعین
#ماه_صفر
🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺 🌺🌟 🌺 #رمان_آنلاین_نهالآرزوها #قسمت_۸۴۵ به قلم #کهربا(ز_ک)
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺
🌺🌟
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۸۴۶
به قلم #کهربا(ز_ک)
_من هزاربارم سرم به سنگ بخوره همینی هستم که بودم...
مگه قراره چون پدر شوهرم دزد و کلاهبردار و حرومخور از آب در اومده خواستهها و مطالبات من عوض بشه؟
بچههای خودت هستند برای تربیتشون هرکاری دلت میخواد بکن.. فقط طوری نشه که حسرت همهچی به دلشون بمونه
_فکر میکردم ازین به بعد میتونی حرفام رو درک کنی
_من هیچ وقت نه تو رو درک کردم و نه میتونم درک کنم... چون همیشه به اسم تربیت برای زیر دستات محدودیت ایجاد میکنی
__ولش کن ادامه ندیم بهتره...
ماکه به نتیجه نمیرسیم
_بله نظر منم همینه... همیشه اونقدر فاصله بین افکار و اندیشهی ما دوتا بوده که باعث میشد نتونیم همدیگه رو درک کنیم
بقیهی راه به سکوت گذشت
کمکم پلکهام سنگین شد و خوابم برد با صدای شکستن تخمه از خواب بیدار شدم
داداش مشغول تخمه خوردن بود
نیم نگاهم کرد
_ خوب خوابیدیا... تخمه میخوری؟
نیمساعت دیگه خونهایم...
حومهی شهرمون بودیم... شیشه رو پایین کشیدم تا نسیم خنک شهرم رو بهتر حس کنم
بیست دقیقست که نگاهم به در و دیوار شهر هست...
مردد به داداش نگاه کردم
_کوچه و خیابونای محلتون عوض شده یا من یادم رفته؟
بیشتر خیابونای این محل برام ناآشناست
_هیچ کدوم... خونمون عوض شده
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل #رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺 🌺🌟 🌺 #رمان_آنلاین_نهالآرزوها #قسمت_۸۴۶ به قلم #کهربا(ز_ک)
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺
🌺🌟
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۸۴۷
به قلم #کهربا(ز_ک)
سری به تایید تکون دادم
_آهان پس که اینطور...
خونه قبلیشون هم قشنگ بود و با هزار قرض و وام خریده بودنش...
ماشاالله به داداش اینقدر وضعیت مالیش خوب شده که در طول کمتر از دوسال هم ماشینش رو عوض کرده و هم خونهش رو...
خوشم اومد... اون وقت یه تبلت برا دختراش نمیخواد بخره.
همین طور بیرون رو نگاه میکردم که ظاهر خونه ها توجهم رو جلب کرد
اصلا خوشم نیومد...
پس چرا یه محله پایینتر از محلهی قبلیشون اومدند؟
خواستم چیزی بگم که ترجیح دادم سکوت کنم
همزمان که داخل کوچهی باریکی میپیچید با گوشیش شمارهای رو گرفت
_الو سلام...خوبی؟ ما رسیدیم تازه دور زدم داخل کوچه... اگه بچهها خوابیدن بیسروصدا بیایم بالا
آهان... عجب... باشه
تلفن رو که قطع کرد
رو بهم گفت
_رسیدیم ... وروجکام بیدارن ...
ازت خواهش میکنم نهال ... خودت خط قرمزهای من و زینب رو میشناسی پس پیش بچهها رعایت کن
سوالی نگاهش کردم
_منظورم اینه که الان وقتی رفتیم تو هرکدومشون صدتا خواسته ازم دارن
پیش بچهها روشنفکر بازی در نیاری نهال...
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل #رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺 🌺🌟 🌺 #رمان_آنلاین_نهالآرزوها #قسمت_۸۴۷ به قلم #کهربا(ز_ک)
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺
🌺🌟
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۸۴۸
به قلم #کهربا(ز_ک)
من چه پول داشته باشم و چه نداشته باشم امکاناتی که برای بچهها لازم باشه در حد توان فراهم میکنم...
اگه محرومیتی هم براشون ایجاد میکنم فقط بخاطر اقتضای سنیشونه ولاغیر...
یعنی براشون لازم نبوده که محرومشون کردم...
پس چیزی نگی که من یا زینب در نگاه بچهها خراب بشیم...
کمی اخم کردم
_به من چه هرکاری دوست دارین انجام بدین...
من که گفتم منو ببر پیش مامان...
اونوقت اینهمه ترس هم لازم نبود ازم داشته باشی.
_ولش کن اصلا منو ببخش شاید نتونستم خوب منظورمو بیان کنم...
بشین تا در حیاط رو باز کنم
از ماشین پیاده شد و دری که به رنگ روشن بود رو باز کرد و ماشین رو داخل برد و گوشهای پارک کرد....
همزمان که پیاده میشدم نگاهم داخل حیاط چرخید
حیاط بزرگیه اما دیوارها آجری و فرسوده به ساختمون دوطبقهی روبروم نگاه کردم
خونهی بزرگ اما خیلی قدیمی و کهنه...
میدونم که سلیقهی داداش و زنداداشم همچین خونهای نیست
لابد خریدنش که به وقتش بکوبن و دوباره از نو بسازن...
خوبه داداشمم پیشرفت کرده
حتما زده تو کار بساز بفروش
از این حیاط و این خونه یه ساختمون بزرگ چند طبقه با تعداد واحدهای بالا میشه در آورد...
داداش که پیاده شد جلو راه افتاد
_پس چرا ایستادی بیا دیگه...
در آهنی خونه رو باز کرد
وارد راهروی بزرگی که پلههای درب و داغونی داشت شدیم گچی دیوارهای راهپله کاملا ریخته...
عجب بساطیه...
حالم گرفته شد
این چه خونهایه که خریدن
خواستم چیزی بگم که ترجیح دادم سکوت کنم
بابا و داداشم هیچ وقت شَمّ اقتصادی خوبی نداشتند...
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل #رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺 🌺🌟 🌺 #رمان_آنلاین_نهالآرزوها #قسمت_۸۴۸ به قلم #کهربا(ز_ک)
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺
🌺🌟
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۸۴۹
به قلم #کهربا(ز_ک)
خدا میدونه خونه قبلی رو چند فروخته و اینجا رو چند خریده و چقدر سرمایه داره و چه برنامهریزی برای این خونه داره...
بهرحال به من ربطی نداره و بهتره برای حفظ حرمت خودمم که شده دخالتی نکنم...
پله های طبقه دوم رو هم رد کردیم
مقابل دری ایستاد و زنگ خونه رو فشار داد...
یه لحظه بعد صدای فریاد خوشحالی دخترا و دویدنشون به طرف در بلند شد
در که باز شد با شیطنت بیرون پریدند و داداش رو در آغوش گرفتند
باورم نمیشد
دوتا وروجکا اینقدر بزرگ شده باشند
داداش هردوشون رو متوجه من کرد
_بچهها عمه نهال رو آوردم
دخترا نگاهم کردند و خجالت زده عقب کشیدند
_سلام
_عه عمه ستا... فقط سلام ؟
هردوشون چشم دوختند به داداش که این حرف رو زده بود خودم پیش قدم شدم و جلو رفتم
و تک تکشون رو در آغوش کشیده و بوسیدمشون
_ سلام به خوشگلای عمه
ماشاالله چقدر بزرگ شدین
خیلی خوشگلتر از قبل شدینا
_درست مثل عمهشون
با شنیدن صدای زنداداش نگاهم رو بهش دادم
_سلام زنداداش
هم رو در آغوش کشیدیم
_سلام به روی ماهت خواهرشوهر بیوفا...
بی ما خیلی خوشی که دیگه سراغمون رو هم نمیگیری آره؟
جوابی نداشتم که بدم...
نمیدونستم داداش به خانمش چیا گفته پس باز هم ترجیح دادم دوباره سکوت کنم و با لبخند پاسخش رو بدم...
تعارفم کردند که داخل برم
با محبت ازم پذیرایی میکردند
بچهها هم یخشون آب شده بود و هر کدوم میخواست باهام در مورد چیزی حرف بزنه...
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل #رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺 🌺🌟 🌺 #رمان_آنلاین_نهالآرزوها #قسمت_۸۴۹ به قلم #کهربا(ز_ک)
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺
🌺🌟
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۸۵۰
به قلم #کهربا(ز_ک)
دخترا هنوز هم مثل گذشته پرانرژی و پرحرف بودند...
نازنین زهرا با نازاحتی مامانش رو مخاطب قرار داد
_مامان چرا به بابا نمیگی برامون تبلت بخره؟
نازنین فاطمه به من نگاه کرد
_عمه... تو به بابام میگی؟
رو به مادرش ادامه داد
_سوینا و شبنم تبلت دارن
چی میشه ماهم داشته باشیم؟
زینب با جدیت گفت
_ما قبلا باهم صحبتامون رو کردیم خودت به بابا زنگ زدی و باهاش حرف زدی
جواب هردومون رو هم میدونی پس تبلت بی تبلت...
قرار نیست هر کدوم از دوستاتون هرچی داشت شما هم داشته باشین
مناسب سن شما نیست هرموقع وقتش شد براتون میخریم...
دیگه هم بحث نکنید که باباتون خستهست...
عمه هم همینطور...
بربد کم کم بخوابید که صبح خواب نمونید
هر دو با اخمهای تو هم روی مبل روبرویی نشستند و گاهی با همون صورت عبوس به مادرشون نگاه میکردند و گاهی به نریمان...
منم با لبخند و علاقه چشم دوخته بودم به هر دو...
داداش که به توجه به بچهها کنترل به دست کانال تلویزیون رو عوض میکرد زینب هم با کتابی که روی میز بود خودش رو مشغول کرد...
کمی که گذشت زنداداش با ذوق رو به بچهها گفت راستی فردا باید غذا ببرید مدرسه...
براتون پیتزا درست کردم
هردو خوشحال بالا و پایین پریدند...
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل #رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨