eitaa logo
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
18.5هزار دنبال‌کننده
775 عکس
406 ویدیو
7 فایل
عضو انجمن رمان آنلاین ایتا🌱 https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/7 رمان به قلم‌ زهرا حبیب اله #لواسانی جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم کپی از رمان حرام تبلیغ👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2009202743Ce5b3427056
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 به نام خداوند بخشنده مهربان 💫 💐 سالروز میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر همه منتظران ظهورش مبارک باد 💐 🔵ختم قرآن به مناسبت نیمه شعبان و ولادت آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف درنظر گرفتیم به یاری خداوند وامام زمان عجل الله ویاری دوستان عزیز این ختم رو شروع میکنیم ان شاء الله بزودی زود شاهد فرج و ظهور حضرت باشیم ان شاء الله 🤲 💐💐💐 به نیابت از علماء صلحا، شهدا از صدر اسلام تا کنون و همچنین تمامی اموات از حضرت آدم ع تا کنون وحاجت روایی همه عزیزان در گروه هدیه به آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و چهارده نور مقدس علیه السلام 🔁🍃 مهلت قرائت: یک هفته🍃 🔁 ﷽📖جزء1⇦ ﷽📖جزء2⇦ ﷽📖جزء3⇦ ﷽📖جزء4⇦ ﷽📖جزء5⇦ ﷽📖جزء6⇦ ﷽📖جزء7⇦ ﷽📖جزء8⇦ ﷽📖جزء9⇦ ﷽📖جزء10⇦ ﷽📖جزء11⇦ ﷽📖جزء12⇦ ﷽📖جزء13⇦ ﷽📖جزء14⇦ ﷽📖جزء15⇦ ﷽📖جزء16⇦ ﷽📖جزء17⇦ ﷽📖جزء18⇦ ﷽📖جزء19⇦ ﷽📖جزء20⇦ ﷽📖جزء21⇦ ﷽📖جزء22⇦ ﷽📖جزء23⇦ ﷽📖جزء24⇦ ﷽📖جزء25⇦ ﷽📖جزء26⇦ ﷽📖جزء27⇦ ﷽📖جزء28⇦ ﷽📖جزء29⇦ ﷽📖جزء30⇦ 🕊🥀اللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍﷺ وَآلِ مُحَمـَّدﷺوَ عَجِّـل فَرَجَهُـم🥀🕊 •┈┈••✾»☘️🕊☘️«✾••┈┈• 🌾اللّٰھـُمَّ ؏َجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَجْ 🥀 لبخند امام زمان(عج) روزی قلب هایتان🤲 در گروه امام زمانی به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3834576973Cc97fb4eb35
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
از جبهه اومدم مرخصی به مادرم گفتم میشه بری برای دختر یکی از فامیلها برای من خواستگاری؟. مادرم خنده دندان نمایی زد_ باشه عزیزم میرم، تو دلم ولوله‌ای افتاد. نکنه دختره بگه من این رو نمی‌خوام. دوباره به خودم می‌گفتم چرا بگه نمیخوام. مگه من چمه، باز به خودم می‌گفتم خب شاید یه کسی دیگه‌ای رو دوست داشته باشه. تو خودم غیرتی میشم میگم بیخود کرده کسی دیگه ای رو دوست داشته باشه، دختر باید بشینه براش خواستگار بره. دوباره می‌گفتم خب اونم دل داره دیگه، شاید حالا تو دلش یکی دیگه رو بخواد. همین‌جوری با خودم کلنجار می‌رفتم، تا اینکه مادرم رفت، خواستگاریش از مادرم پرسیدم چی شد؟ جواب داد... https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
از جبهه اومدم مرخصی به مادرم گفتم میشه بری برای دختر یکی از فامیلها برای من خواستگاری؟. مادرم خنده د
خاطرات واقعی یک سرباز رزمنده دفاع مقدس این داستان کاملا بر اساس واقعیت میباشد، توصیه دارم به جوانان و نوجوانان حتما این داستان را بخونید🌹 https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
تخفیف نیمه‌ی شعبان😍 :رمان نهال آرزوها ۳٠ هزارتومان : رمان حرمت عشق ۳٠ هزارتومان : رمان نرگس ۳٠ هزار تومان 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇 @Mahdis1234
از جبهه اومدم مرخصی به مادرم گفتم میشه بری برای دختر یکی از فامیلها برای من خواستگاری؟. مادرم خنده دندان نمایی زد_ باشه عزیزم میرم، تو دلم ولوله‌ای افتاد. نکنه دختره بگه من این رو نمی‌خوام. دوباره به خودم می‌گفتم چرا بگه نمیخوام. مگه من چمه، باز به خودم می‌گفتم خب شاید یه کسی دیگه‌ای رو دوست داشته باشه. تو خودم غیرتی میشم میگم بیخود کرده کسی دیگه ای رو دوست داشته باشه، دختر باید بشینه براش خواستگار بره. دوباره می‌گفتم خب اونم دل داره دیگه، شاید حالا تو دلش یکی دیگه رو بخواد. همین‌جوری با خودم کلنجار می‌رفتم، تا اینکه مادرم رفت، خواستگاریش از مادرم پرسیدم چی شد؟ جواب داد... https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
از جبهه اومدم مرخصی به مادرم گفتم میشه بری برای دختر یکی از فامیلها برای من خواستگاری؟. مادرم خنده د
خاطرات واقعی یک سرباز رزمنده دفاع مقدس این داستان کاملا بر اساس واقعیت میباشد، توصیه دارم به جوانان و نوجوانان حتما این داستان را بخونید🌹 https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
بابام اعتقادی به خدا و روز قیامت نداشت، عاشق یه دختر هیجده ساله شد و مادرم رو طلاق داد. برای من و خواهرم یه خونه گرفت و خرجیمون رو میداد. خودشم با زن جدیدش زندگی میکرد، منم بهش لج کردم تو مدرسه با یه دختر مذهبی دوست شدم ولی واقعا علاقه مند به احکام دینی و انقلابی شدم. یه روز اومد دید من چادر خریدم، چادرم رو پاره کرد و من رو از خونش بیرون انداخت و آپارتمان رو اجاره داد. من بی پناه آواره خیابون شدم که... https://eitaa.com/joinchat/4132962888Ce54afeabfb داستانی براساس واقعیت، توصیه میکنم دختران جوان این داستان رو بخونید👌
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 #رمان_آنلاین_نهال‌آرزوها #قسمت_۵۷۸ به قلم #ک
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 به قلم (ز_ک) مامان با صدای آروم هیسی گفت : ولش کن این حرفارو مادر... خود محبوبه بابت این موضوع کلی عذاب وجدان داره الان حرفای ترو هم بشنوه می‌خواد با سعید و خاله‌ت بدقلقی کنه زندگی خودشو بهم بریزه. اتفاقیه که افتاده... الان چاره چیه؟ بخدا هروقت یه خواستگار در این خونه رو می‌زنه می‌گم خداروشکر اونقدر وقار و پاکی دخترم زبانزد مردم هست که با اونهمه حرف و حدیث بازم به خواستگاریش میان اما خوب دامادِ زن مرده و طلاق داده با چند تا بچه که ذوق کردن نداره. اگه این پسره رو هم رد کنیم معلوم نیست دوباره کی بیاد در این خونه رو بزنه. پسر مجرد که دیگه در این خونه رو نمی‌زنه. بخدا بزرگ کردن بچه‌ی دیگران کار سختیه و مشقتهای خودش رو داره. اما اگه بتونی با طوبی کنار بیای می‌تونی بچه‌ی خودت رو بزرگ کنی، مردا همیشه خاطر خواه مادر‌ِ بچه‌هاشون می‌شن. من می‌گم بیشتر فکراتونو بکنین. نصیر با صدایی که غم توش موج می‌زد گفت مادرِ من به منصوره بیشتر فرصت بدید حرف یه عمر زندگیه، جوابش هر چی باشه منم نوکرشم. سه تا برادریم یعنی نمی‌تونیم مسوولیت خواهرمون رو قبول کنیم؟ اگه جوابش مثبت بود که مبارکه، اما اگه نه که صبر می‌کنیم تا ببینیم خواستگارهای بعدی چه جور از آب در میان اگرم هیچوقت مورد مناسبی در این خونه رو نزد بقول ناصر خودمون نوکرشیم. حالام فکراشو بکنه بعد جواب بده .عجله نکنید فعلا. تو دلم گفتم قربون غیرت داداش هام برم ولی شماهام زن دارید من میدونم الان اینا تو دلشون چی میگذره. من زن هر کی بشم برای اینا اهمیتی نداره، فقط این مهمه که کسی مزاحم خوشی های زندگیشون نباشه. تجرد من هم یعنی ایجاد مزاحمت برای شما در سالهای آینده. همون لحظه داداشها یه نگاهی به هم کردند و سری تکون دادند... وای خدایا... چرا داداشام حرفشون رو رک بهم نمی‌زنن؟ با زبون میگن هر تصمیمی بگیری ما نوکرتیم ولی این نگاه عاجزانه که بهم کردند چیزی دیگه ای رو می‌رسونه... کپی حرام جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم @chatreshohada لینک پارت اول👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/63589 ✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺 🌺🌟 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 #رمان_آنلاین_نهال‌آرزوها #قسمت_۵۷۹ به قلم #ک
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 به قلم (ز_ک) احتمالا اونام نگران وضعیت من در سالهای آینده هستند من زنداداشهام رو می‌شناسم اگه چند روز بیشتر وارد زندگیشون بشم زندگی داداشام رو سیاه میکنند... خوبه داداشام اخلاق زنهاشون رو می‌شناسن و نمی‌تونن به طوبی حق بدن که نخواد یه هوو رو تحمل کنه... خسته شدم کی جلساتتون تموم میشه؟ تا کی میخوان حرفایی رو بزنن و وعده‌هایی بدن که نه میتونن روی حرفشون بمونند و نه به وعده‌ها عمل کنند یکی به نعل می‌زنند و یکی به میخ بابا و مامان و برادرها همیشه طوری حرف هاشون رو می‌زنند که با دست پس می‌زنن و با پا پیش می‌کشند. بندگان خدا معلومه خودشون هم توی خیر و شر این تصمیم وا موندند. کی فکرش رو می‌کرد؟ من، دختر آقا کمال معتمد و آبرودار روستا و فامیل که همه به سرش قسم می‌خوردند، منی که وقار و متانت و برخورد خوش و زیبایی چهره‌م زبانزد کل فامیل و اهالی روستا بود روزی برسه که مستاصل بمونم بین انتخاب کلمه‌ی مثبت و منفی در جواب خواستگاری مردی که متاهله و زن نازا داره البته با توجه به گفته‌های طوبی ممکنه خودش مشکل باروری داشته باشه‌... خدایا سرنوشت من رو چرا اینطوری رقم زدی؟ همه‌ی دوستام و دخترای روستا که یه روزی حسرت شرایط من رو می‌خوردند دخترایی که هیچوقت تو خوابمم نمی‌دیدم از من خوشبختتر بشن الان ازدواج کردند هر کدومشون یکی دوتا بچه هم دارند. همگی زندگی متعارف و معمولی دارن. اونوقت الان اینه روزگار من... بیچاره طوبی ... بخت اونم مثل بخت من سیاهه... اون حتی یه سال از من کوچکتره. اونوقت تو سن بیست سالگی به خاطر مشکل نازایی مجبوره حضور هوو رو در زندگیش تحمل کنه یادمه اون اوایل طوبی خیلی شوهرش رو دوست داشت. همیشه هم از محبت هاش تعریف می‌کرد. کپی حرام جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم @chatreshohada لینک پارت اول👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/63589 ✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺 🌺🌟 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
اسمم سحر، هیجده سالم و چند برابر سن و سالم مشکلات و گرفتاری داشتم، ولی از روزی که جارو از دست یه پیر مرد رفتگر سید گرفتم. و کمکش خیابون رو جارو کردم. زندگیم دگر گون شد، بیایدظ داستان زندگی من رو بخونید شک نکنیدچ که رفع همه مشکلات ما در خانه اهل بیت حل میشه🌸 https://eitaa.com/joinchat/4132962888Ce54afeabfb داستانی بر اساس واقعیت، توصیه میکنم دختران جوان این داستان رو بخونید🙏
دیگه قرص نخـــــــور ❌ از 😩 دوستم یه کانال بهم معرفی کرد ☑️ اندام زنان ومردان ☑️ 🍓 ☑️ درمانی 🥦 اولش باور نکردم🤯 ولی وقتی رفتم تو کانال دیدم پر از توضیحاته😍♥️ توضیح داده بود چجوری کنیم چی چجوری 🍕🍳 الان شدم یه پا دکتر💉😎 تازه یه چیز عالی خودشون تولید کننده ی کلی محصولات سالم و ان😳 ✓ اینم لینکش بزن رو عضویت👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/2677997854C598cc1f280