زمان:
حجم:
8.4M
#فایل_صوتی👆
🚩#روز_چهاردهم
#چله_زیارت_عاشورا
هدیه به چهارده معصوم(ع)
و شهید والامقام نوید صفری
🎙با نواے آسمانی شهید حاج قاسم سلیمانی
🔰امام باقرع میفرمایند:
اگرمردم میدانستند زيارت امام حسين علیه السلام چه ارزشی داردازشدت
شوق وعلاقه میمردند ....
«وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند»
🔹شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟ امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟!
امام صادق فرمود: مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟
يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن.
🔸زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه بهفريادتان برسد.
📲شهید نوید صفری
#چلهی_زیارتعاشورا ↙️
@chele_shahidnavid
| موزیکدل1_4162691993.mp3
زمان:
حجم:
6.25M
🚩زیارت عاشورا
(همراه با روضه)
🌷ثواب آن هدیه به
ارواح مطهر چهارده معصوم(ع)
و شهید والامقام نوید صفری
«لبیک یاحسین جانم»
#استودیویی
#فوق_العاده
صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج
بحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
📲شهید نوید صفری
#چلهی_زیارتعاشورا ↙️
@chele_shahidnavid
چله توسل به شهید نوید🌷🕊
🌹#مدافع_عشـــــق #قسمت_هفتاد_و_ششم ❤️ #هوالعشــــــق تاریکی فرصت خوبی است تا بتوانم در شیرینی نگاه
🌹#مدافع_عشـــــق
#قسمت_هفتاد_و_هفتم
❤️ #هوالعشــــــق
یک نان تست برمیدارم، تندتند رویش خامه میریزم و بعد مربای آلبالو را به آن اضافه میکنم. ازآشپز خونه بیرون می آیم و باقدم های بلند سمت اتاق خواب میدوم. روبروی آینه ی دراور ایستاده ای و دکمه های پیراهن سفیدرنگت را میبندی. عصایت زیر بغلت چفت شده تا بتوانی صاف بایستی. پشت سرم محمدرضا چهار دست و پا وارد اتاق میشود. کنارت می ایستم و نان را سمت دهانت می آورم...
_بخور بخور!
لبخند میزنی ویک گاز بزرگ از صبحانه ی سرسری ات میزنی.
_هووووووم!مربا!!
محمدرضا خودش را به پایت میرساند و به شلوارت چنگ میزند.تلاش میکند تا بایستد. زور میزندو ای باعث قرمز شدن پوست سفیدو لطیفش میشود. کمی بلند میشودو چند ثانیه نگذشته با پشت روی زمین می افتد! هردو میخندیم! حرصش میگیرد،جیغ میکشدو یکدفعه میزند زیر گریه.بستن دکمه هارا رها میکنی،خم میشوی و او را از روی زمین برمیداری.نگاهتان در هم گره میخورد.چشمهای پسرمان با تو مو نمیزند...محمدرضا هدیه ی همان رفیقی است که روبه روی پنجره ی فولادش شفای بیماری ات را تقدیم زندگیمان کرد...لبخند میزنم و نون تست را دوباره سمت دهانت میگیرم.صورتت را سمتم برمیگردانی تا باقیمانده ی صبحانه ات را بخوری که کوچولوی حسودمان ریشت را چنگ میزند و صورتت را سمت خودش برمیگرداند.اخم غلیظ و بانمکی میکند و دهانش را باز میکند تا گازت بگیرد.
میخندی و عقب نگهش میداری
_موش شدیا!!!..
با پشت دست لپ های آویزون و نرم محمد رضارا لمس میکنم
_خب بچم ذوق زده شده داره دندوناش در میاد
_نخیرم موش شده!!!
💞
سرت را پایین می آوری،دهانت را روی شکم پسرمان میگذاری و قلقلکش میدهی
_هام هام هام هاااام...بخورم تورو!
محمدرضا ریسه میرود و در آغوشت دست و پا میزندـ
لثه های صورتی رنگش شکاف خورده و سر دو تا دندان ریزوتیز از لثه های فک پایینش بیرون زده.انقدرشیرین و خواستنی است که گاهی میترسم نکند او را بیشتر از من دوست داشته باشی.روی دو دستت او را بالا میبری و میچرخی. اما نه خیلی تند!در هر دور لنگ میزنی.جیغ میزندو قهقهه اش دلم را آب میکند.حس میکنم حواست به زمان نیست،صدایت میزنم!
_علی!دیرت نشه!؟
روبرویم می ایستی و محمدرضارا روی شانه ات میگذاری.اوهم موهایت را از خدا خواسته میگیرد و با هیجان خودش را بالا و پایین میکند.
لقمه ات را در دهانت میگذارم و بقیه ی دکمه های پیرهنت را میبندم. یقه ات را صاف میکنم و دستی به ریشت میکشم.
تمام حرکاتم را زیر نظر داری و من چقدر لذت میبرم که حتی شمارش نفسهایم بازرسی میشود در چشمهایت!تمام که میشود قبایت را از روی رخت آویزبر میدارم و پشتت می ایستم.محمد رضا را روی تختمان میگذاری و او هم طبق معمول غرغر میکند.صدای کودکانه اش را دوس دارم زمانی که با حروف نا مفهوم و واج های کشیده سعی میکند تمام احساس نا رضایتی اش را بما منتقل کند.
💞
قبا را تنت میکنم و از پشت سرم را روی شانه ات میگذارم...
#آرامـــــش!
✍ ادامه دارد ...
📲شهید نوید صفری
#چلهی_زیارتعاشورا ↙️
@chele_shahidnavid
🌹#مدافع_عشـــــق
#قسمت_هفتاد_و_هشتم
❤️ #هوالعشــــــق
شانه هایت میلرزد!میفهمم که داری میخندی.همانطور که عبایت را روی شانه ات میندازم میپرسم
_چرا میخندی؟؟
_چون تو این تنگی وقت که دیرم شده،شما از پشت میچسبی!بچتم از جلو با اخم بغل میخواد
روی پیشانی میزنم
#آخ_وقت!
سریع عبارا مرتب میکنم.عمامه ی مشکی رنگت را بر میدارم و مقابلت می آیم.لب به دندان میگیرم و زیر چشمی نگاهت میکنم
_خب اینقد #سیدما خوبه...
ذوق میکنم و دورت میچرخم...سر تا پایت را برانداز میکنم...تو هم عصا بدست سعی میکنی بچرخی!
دستهایم را بهم میزنم!
_وای سیدجان عالی شدی!!!
لبخند دلنشینی میزنی و رو به محمدرضا میپرسی
_توچی میگی بابا؟؟بم میاد یا نه؟
خوشگله؟...
او هم با چشمهای گردو مژه های بلندش خیره خیره نگاهت میکند
طفلی فسقلی مان اصلن متوجه سوالت نیست!
کیفت را دستت میدهم و محمد رضا را در آغوش میگیرم.همانطور که ازاتاق بیرون میروی نگاهت به کمد لباسمان می افتد...غم به نگاهت میدود!
دیگر چرا؟...
چیزی نمیپرسم و پشت سرت خیره یه پای چپت که نمیتوانی کامل روی زمین بگذاری حرکت میکنم
سه سال پیش پای آسیب دیده ات را شکافتند و آتل بستند!میله ی آهنی بزرگی که به برکت وجودش نمیتوانی درست راه بروی!سه سال عصای بلندی رفیق شبانه روزی ات شده!
دیگر نتوانستی بروی#دفاع_از حرم...
زیاد نذر کردی...نذر کرده بودی که بتوانی مدافع بشوی!...امام رئوف هم طور دیگر جواب نذرت را داد!مشغول حوزه شدی و بالاخره لباس استادی تنت کردند!سرنوشتت را خدا از اول جور دیگر نوشته بود.جلوی در ورودی که میرسی...
#لاحول_ولاقوة_الاباالله میخوانم و آرام سمتت فوت میکنم.
_میترسم چشم بخوری بخدا!چقدر استادی بهت میاد!
_آره!استاد با عصاش!!
میخندم
_عصاشم میترسم چشم بزنن...
لبخندت محو میشود
_چشم خوردم ریحانه..
چشم خوردم که برای همیشه جا موندم...
نتونستم برم!خداقشنگ گفت جات اونجا نیست...کمد لباسو دیدم...لباس نظامیم هنوز توشه...
نمیخواهم غصه خوردنت را ببینم. بس بودیک سال نمازهای شب پشت میز یا پای بسته ات...
بس بود گریه های دردناکت...
سرت را پایین میندازی.محمدرضا سمتت خم میشودو سعی میکند دستش را یه صورتت برساند...
همیشه ناراحتیت را با وجودش لمس میکرد!آب دهانم را قورت میدهم و نزدیک تر می آیم...
_علی!...
تو از اولش قرار نبوده مدافع حرم باشی...
خدا برات خواسته..
برات خواسته که جور دیگه خدمت کنی!...
حتمن صلاح بوده!
اصلن...اصلن...
به چشمانت خیره میشوم.در عمق تاریکی و محبتش...
_اصلن...تو قرار بوده از اول مدافع #عشــقمون باشی...
مدافع زندگیمون...
مدافع...
آهسته میگویم:
#مــن!
✍ ادامه دارد ...
📲شهید نوید صفری
#چلهی_زیارتعاشورا ↙️
@chele_shahidnavid
حاج محمود کریمیوقت بارون.mp3
زمان:
حجم:
15.96M
😭 این پا و اون پا کردم از افطار
😭 از سر شب حالم پریشونه
🎙 حاج محمود کریمی
🔊شما رسانه شهدا باشید
🔰علمدار کمیل
شهید ابراهیم هادی ↙️
@ebrahim_hadiedelha
༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄༻⃘⃕❀
🌿✨
خداوندا !
در این ماه اگر به گناه کوچک یا بزرگی نزدیک شدیم،و یا اگر در مصیبتی افتادیم، و یا عمدا مرتکب خطایی شدیم، و یا از روی فراموشی بر خود ستم نمودیم، و یا حریم و حرمت کسی را زیر پا گذاشتیم، پس تو بر محمد صلی الله علیه و آله وسلم و آل او درود فرست، و جمیع آنها را در پرده عفوت بپوشان، و به عفو کرمت از ما در گذر و ما را در معرض دید شماتت کنندگان در میاور و زبان طعنه زنندگان را بر ما باز مکن، و ما را به کاری وادار که سبب جبران و کفاره گناهی باشد که در ماه رمضان از آن نهی کرده بودی، به حق رأفتت که هرگز پایان ندارد و فضلت که هرگز کاستی نمی پذیرد🌱
❤فرازی از دعای چهل وپنجم صحیفه سجادیه
التماس دعا💫🙏
📲شهید نوید صفری
#چلهی_زیارتعاشورا ↙️
@chele_shahidnavid
4.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
✍ یک پرسش همیشگی درمورد عید فطر
🔻 اگر به مهمانی رفتیم، فطریهمان را خودمان باید بدهیم یا صاحبخانه؟
📲شهید نوید صفری
#چلهی_زیارتعاشورا ↙️
@chele_shahidnavid