eitaa logo
چراغ‌دستی
791 دنبال‌کننده
371 عکس
319 ویدیو
7 فایل
روشنگری، کوچک هم باشد، وظیفه است ولو در حد چراغ دستی! "در جمهوری اسلامی،هرجا که قرار گرفته‌‌‌اید، همان‌‌‌جا را مرکز دنیا بدانید" ما اجازه تکرار تاریخ را نخواهیم داد، ما تاریخ را به سرانجامش می رسانیم... در خدمتیم: @mohsenara تبلیغ ندارم.
مشاهده در ایتا
دانلود
مظلومیت رسواکننده 🔹المعمدانی و ۱۰۰۰ شهیدش را که شنیدیم، مانند همان بمبی که بر سر مردم بی گناه ریخته شده بود، آتش گرفتیم و خونمان به جوش آمد! حس درونی‌مان خشم و نفرت بود از صهیونیست و غمگین مظلومیت فلسطین بودیم و غزه! 🔹گذر زمان اما این مصیبت را از یادمان برد، آن‌قدر که حواسمان نیست الان ۳۲ برابر المعمدانی، بی‌گناه شهید شده‌اند! چه خاصیتی گذشت زمان دارد که وقتی مصیبت در آن پهن می‌شود، مصیبت فراموش می‌شود و یا تقلیل می‌یابد؟ 🔹 اکنون نیز از خبر هتک حرمت نوامیس مسلمان در بیمارستان شفا، خونمان به جوش آمده! اما آیا توجه داریم وضعیت کنونی غزه، ویترین وضعیتی است که فلسطین سال‌هاست با آن دست و پنجه نرم می‌کند: کشتار، هتک حرمت، تحقیر و .‌..؛ وضعیتی که رسانه در کنار دستِ فراموشیِ زمان باعث شده ما آن را نبینیم یا کم ببینیم! 🔹غزه با ایستادنش و مظلومیتش، اینها را جلوی چشم ما آورده و خوی دشمن را برملا کرده! او گرچه مظلوم است، گرچه ما مصیبت‌های او را فراموش می‌کنیم، اما بهای این مظلومیت پایان اسرائیل است... ✍محسن آراسته @cheragh_dasti
میلاد امام مظلوم، امام حسن (علیه السلام)، مبارک... همه امامان مظلومند، اما امام حسن مظلومیت خاصی در بین ما شیعیان داره، اینکه او رو به امام صلح می‌شناسیم! در حالی که امام حسن جنگاوری و دلاوریش از امام حسین بیشتر نباشه، قطعا کمتر نیست؛ نشون به این نشون که در جنگ جمل که سپاه امام علی (علیه‌السلام) در سرنگون کردن شتر عایشه درمونده شده بودن، چرا که هم شتر زره پوش‌بود و تیر اثر نمی‌کرد و هم حلقه‌های محافظ عایشه به شدت مقاومت می‌کردن، امام علی (علیه السلام) کار رو به امام حسن می‌سپارن و ایشون با دلاوری حلقه محافظ عایشه رو می‌شکنن و پاهای شتر رو قطع می‌کنند، عایشه سرنگون میشه و جنگ پایان پیدا می‌کنه! حالا فرض کنید چنین فردی با چنین جنگاوری و دلاوری‌ای مجبور به صلح باشه و از دوست آشنا زخم زبان هم بشنوه... @chergah_dasti
🌄 امام حسن (ع) سازشگر نيست... ❞ عین‌صاد 📚 ج ۱ | ص ۳۰۵ #️⃣ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
هدایت شده از مستضعفین تی‌وی
18.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ فریادی علیه دوگانگی‌های سیاست‌مداران درباره غزه 🔻حجم فاجعه و جنایت در به حدی رسیده که آدمی نمی‌داند با چه زبانی، با چه اقدامی، با چه کاری می‌تواند خشم و بغض و غضب خودش را فریاد بزند! 🔻چطور می‌شود نهیب زد به وجدان‌های به خواب رفته؟! 🔻چطور می‌شود این همه ظلم و تناقض کشورهای غربی و عربی و ترک و... را به رخ کشید و علیه آن شورید؟! 🟡مصطفی ابراهیم شاعر مصری، بخشی از این تناقضات را در شعر «تلک قضیه» به تصویر کشیده و خواننده مصری نیز به خوبی حق آن را ادا کرده است. 📌آنجا که حجم اندوه و هجوم غم زیاد می‌شود، هنر پاک می‌تواند از تراژدی، حماسه بسازد. حماسه‌ای که وجودی حقیقی دارد نه رویایی تصنعی است! 🖥 دریافت نسخه با کیفیت 🎬 @Mostazafin_tv
3.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا را سپاس بر بردباری‌اش پس از اینکه نافرمانی مرا دانست، و خدا را سپاس بر گذشتش پس از قدرتش و خدا را سپاس بر طول بردباری‌اش در خشمش و حال آنکه او بر آنچه بخواهد تواناست. خدا را سپاس که پاسخم را می‌دهد آنگاه که صدایش می‌زنم، و هر زشتی را بر من می‌پوشاند و من از او نافرمانی می‌کنم، و او نعمتش را بر من بزرگ می‌گرداند، پس من او را شکر نمی‌کنم... @cheragh_dasti
ماه مهمونی خدا، از نیمه گذشت...
درد... قسمت اول نیمه‌های شب بود که با درد شکم بیدار شدم. دیشب تو مسیر برنج و مرغ اون هم بدون قاشق خورده بودیم و بعدش حالم زیاد خوب نبود، احتمال زیاد می‌دادم که درد به خاطر مسمومیت باشه. چند دقیقه‌ای ملتمسانه پای روشور درد رو تحمل کردم که شاید غذا رو برگشت بدم و حالم بهتر بشه اما درد همین طور ادامه داشت و بیشتر می‌شد. صاحب‌خونه که اسمش فاضل بود من رو دید؛ با چشمان نگران و متعجب پرسید چی شده؟ اشاره کردم به شکمم و حالت درد. دیشب عمود ۶۹ فاضل رو دیده بودیم و ما رو با مهربونی و اصرار به خونه‌اش دعوت کرده بود. پرسید که کسی رو بیدار کنم؟ گفتم آره. مصطفی داداشم و پدرخانمم بیدار شدن. با فرض مسمومیت مقداری دوای خونگی دادن، اما افاقه نکرد. درد ول نمی‌کرد! از فاضل پرسیدیم این نزدیکا بیمارستان هست؟ جواب داد که نه. نهایتا تصمیم گرفتیم بریم به درمانگاه‌های مسیر پیاده روی. حتی قدرت راه رفتن هم نداشتم. به هر ضرب و زوری بود سوار موتور سه چرخ فاضل شدم و به همراه بابا و مصطفی رفتیم. یه درمانگاه پیدا کردیم. چند تا جوون بودند که یکی شون به اسم علی خوب فارسی حرف می‌زد. سوالاتی پرسیدن. شکمم رو فشار می‌دادن تا ببینند درد بیشتر میشه یا نه! منم می گفتم اتفاقی نمی‌افته. اونا هم کم‌تجربه بودن و هول شده بودن؛ از طریق تلفن با یک دکتر با تجربه‌تر مشورت می‌گرفتن و روی من پیاده می‌کردن. نهایتا یه سرم به من زدن، نفهمیدم سرم چی بود، انگار اونها هم احتمال مسمومیت می‌دادن. درد همین جور ادامه داشت، وسط سُرُم بود که یک دفعه بالا آوردم و معده‌ام خالی شد. درد خوابید و احساس می‌کردم حالم خوب شده. دیگه تقریبا مطمئن بودیم مسمومیت بوده، دو تا قرص دادن به من، اما قرص خوردن همانا و شروع درد با شدت بیشتری همانا! ادامه دارد... ✍محسن آراسته @cheragh_dasti
شما همسرتون رو تو خونه با چه اسمی صدا می زنید؟ من و همسرم: مارکو😂 یه مدت هست رو زبونمون افتاده🤦‍♂ "چی خریدی مارکو؟ چی پختی مارکو؟ چه می‌کنی مارکو؟ چی بخوریم مارکو؟" بخشی از جملات ما تو خونه است😁 خلاصه که برگای روانشناسان خانواده به باد رفته🤕😅 تا نکته همسرداری بعدی، خدانگهدار👋 @cheragh_dasti
درد... قسمت دوم گفتن باید منتقل بیمارستان بشم. اورژانس اومد و من و مصطفی سوار شدیم و من رو بردن یکی از بیمارستان‌های نجف. اینجا مشکل این بود که مترجم نداشتیم، هاج و واج تو چشم‌های دکتر نگاه می‌کردیم و من فقط می‌تونستم شکمم رو نشون بدم و با اشاره بگم درد دارم! نهایتا خود دکتر با استفاده از مترجم گوگل شروع کرد سوال پرسیدن و من جواب می‌دادم. باز هم شکمم رو فشار می‌دادن و میزان درد رو می‌پرسیدن. ازم خون گرفتن تا آزمایش انجام بشه و سرم به من وصل کردن. درد همچنان ادامه داشت و امان نمی‌داد! چند دقیقه‌ای اونقدر درد زیاد شد که گریه هم ضمیمه داد زدن‌ها شد؛ داد زدن خدا و امام حسین! روی تخت در حالی که سُرُم به من وصل بود از درد به خودم هم نمی‌تونستم بپیچم و فقط می تونستم روی تخت مدام بشینم و دراز بکشم. نهایتا مسکن به من تزریق شد و درد کمی آروم گرفت و چند دقیقه‌ای خوابم برد. در بیم و امید بودیم، درد به خاطر چیه؟ بیش‌ترین احتمالی که می‌دادیم آپاندیس بود! قاعدتا اگر آپاندیس بود، باید همون‌جا عمل می‌کردیم. صبح شد و یکی از کارکنان نظافت بیمارستان که فارسی بلد بود خیرخواهانه اومد کمکمون. دکتر آزمایشات رو دید و ظاهرا اون هم آپاندیس رو محتمل می‌دونست. برام سونوگرافی نوشت تا دقیق‌تر مشخص بشه. من رو سوار ویلچر کردن و بردن سونو. مسئول سونو وقت نمی‌داد اما نهایتا با صحبت و اصرار، سونو رو گرفتن. نتیجه سونو این بود که همه چیز طبیعیه و فقط کلیه راست کمی متورم هست! درد کلیه بود و احتمالا سنگ کلیه! البته سنگی تو سونو دیده نمی‌شد. تجربه دفع سنگ با درد رو دو بار داشتم ولی اون دو بار درد متفاوت از این دفعه بود. ادامه دارد... ✍محسن آراسته @cheragh_dasti
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت‌های کریم منصوری و بغض سنگینش، صحبت‌هایی که اشک حضار رو درآورد... در این شب عزیز از همه بزرگواران التماس دعا...🤲 @cheragh_dasti
چراغ‌دستی
هر ‌چه هستم،هر چه بودم، بر کسی مربوط نیست بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام...
از من بود گنه زشت، از توست عفو زیبا ای عفو از تو زیبا، یا الهی... دامن آلوده و روی سیاه آورده‌ام گرچه آهی در بساطم نیست، آه آورده‌ام...
هدایت شده از وحید یامین پور
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در روز ۱۲ فروردین، روز جمهوری اسلامی به وصیت‌نامه شهید حاج قاسم سلیمانی کمی بیندیشیم: "امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص). برادران و خواهرانم! برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه‌ی رسول‌الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت‌الله‌الحرام و مدینه حرم رسول‌الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند." ➕️ @yaminpour