《شورا و شهر》
مصلحت اندیش وسوداگرچه درسرمی کنند
خویشتن را نامزد شورای هر شهر می کنند
بهر سالاری مردم در امور شهرِخود
تا کمرخم گشته و خواهر برادر می کنند
این سیاست پیشگان با ظاهری مردم فریب
بوق و کرنا می زنند،گوش فلک کر می کنند
سالها مال و منال با خون دل اندوخته
بی نصیبان خودنخورده خرج دیگرمی کنند
آن یکی بانیِ خیر و دیگری خدمت گزار
در نماز جمعه ها الله و اكبر می کنند
آن کسانی که به کار خویش در گِل مانده اند
چاره اندیشی برای شهر و کشور می کنند
کاربرانِ غرقِ دنیای مجاز و سایبری
ایده پردازی چنان علامهی دهر می کنند
صحنه سازانی که دم از پاک دستی می زنند
در خفا داعیهی منشی و دفتر می کنند
گفتمان از جنس خدمت ظاهرا مردم پسند
بعد کسبِ رایِ مردم حسِ برتر می کنند
تیپ وظاهر انقلابی اهل مسجد مذهبی
دین خود ارزان فروخته خرج منبر می کنند
کاسبان شهر و بنگاههای پررنگ و ریا
قصه پردازی بسان عمه اختر می کنند
در شعار و امرِ معروف از همه ملا ترند
دستشان در جیب مردم نهی منکر می کنند
آن یکی اهل اصول و دیگری اهل صلاح
هرکدام با شیوه ی خود کار محشرمی کنند
من نمی دانم چه افکاری به سر می پرورند
نیک میدانم که اینان خود توانگر می کنند
پرسشی دارم ز اربابان تدبیر و سخن
اهل تدبیران چرا تحقیق کمتر می کنند
از لسان الغیب بشنو وصف این نو دولتان
کاین همه ناز از غلامِ تُرک و اَستر می کنند
#عباس_زرين_كفش
@basirat_shahriyar
کاش گاهی
کاش گاهی به خیالت گذری بر ما بود
در دلت لحظه ای از خاطر ما بر پا بود
کاش يادي ز من اري تو در اين گمراهی
تشنه ی لحظه ی دیدار تو ام هر گاهي
من همان عاشق و شيداي توام درپس راه
دیده بر راه و دلم پر زغم و حسرت و اه
تو همان عطر دل انگیزي و دنياي نويد
هر سحر ديده به راه تو گشايم به اميد
چند روزی به ديار تو شدم آواره
با دلی خسته و حسرت زده و بیچاره
گاه تشويش به دل وين همه شب بيداري
به یقینم كه به دل خاطري از ما داري
ميدهم وعده ی ديدار دلم هر جایی
روزي از دور ترين راه تو شايد ايي
#عباس_زرين_كفش
اللهم عجل لوليك الفرج
سلام صبحتون بخیر و سلامتی
میلاد منجی عالم بشریت مهدی موعود
مبارک باد