#تزیین_غذای_کودک
کوچولوها گاهی غذا و میوه نمی خورند، تزیین زیبای غذا میتونه بچه ها رو تشویق به مصرف بهتر و بیشتر مواد غذایی سالم کنه و باعث رشد بهتر بچه ها بشه
🌼 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌼
┏━━━∪∪━━━┓
🌈 @childrin1 🌈
┗━━━━━━━━━┛
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی
#خودت_بساز
مامانای گل واسه کوچولوهاتون یه دراور خوشگل بسازید😍
ما رو به دوستان خود معرفی کنید😘
💚 ∩_∩
(„• ֊ •„)💚
┏━━━∪∪━━━┓
❤️ @childrin1 ❤️
┗━━━━━━━━━┛
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ڪلیپ_آموزشی_انگلیسی
(Toodly Doodly Doo)
از مجموعه
"Super simple learning"
💜 ∩_∩
(„• ֊ •„)💜
┏━━━∪∪━━━┓
💜 @childrin1 💜
┗━━━━━━━━━┛
#نکته
مامان نازنین یادت باشه روزهایی که احساس میکنی کافی نیستی روزهایی ک احساس شکست میکنی یا حوصله خودتم نداری، روزهایی ک فکر میکنی عالی نیستی و از دید خودت ظاهر خوبی نداری، باز هم تو انتخاب اول فرزندتی...👌🏿❤️
❤️ ∩_∩
(„• ֊ •„)🔆
┏━━━∪∪━━━┓
🔆 @childrin1 ❤️
┗━━━━━━━━━┛
"قصه ای ڪودڪانه و آموزنده درباره مریض شدن"
🐌🦋حلزون ها و پروانه ها🦋🐌
سر دختر ڪوچولو درد می ڪرد. تمام روز در رختخواب دراز ڪشیده بود و به سقف نگاه می ڪرد. شب قبل هم خوب نخوابیده بود. هروقت سر دختر ڪوچولو درد می گرفت، دڪتر می گفت خوب می شود. مادر میگفت خوب می شود. مادربزرگ می گفت حتما خوب می شود. پدر می پرسید: « هنوز خوب نشده؟»
دختر ڪوچولو به این درد عادت ڪرده بود، اما از آن خوشش نمی آمد. هر وقت سرش درد می گرفت نه می توانست بازی ڪند و نه خوب بخوابد. مجبور بود توی رختخواب دراز بڪشد، چون هر تڪانی درد او را بیشتر می ڪرد. دختر ڪوچولو صاف دراز می ڪشید و آن قدر به سقف نگاه می ڪرد تا حالش بهتر شود. اما گاهی بهتر شدن حالش خیلی طول می ڪشید و دختر ڪوچولو حسابی بی حوصله می شد.
آن روز خیلی بی حوصله شده بود. همان طور ڪه دراز ڪشیده بود به همه آنهایی فڪر ڪرد ڪه یڪ جای بدنشان درد می ڪرد. مادر بزرگ همیشه از درد پاهایش شڪایت می ڪرد. دڪتر به مادر بزرگ نمی گفت خوب می شود، اما می گفت باید تحمل ڪند و اجازه ندهد درد بدتر شود.
مادر از درد دستش ناراحت بود. دڪتر گاهی به او دست بندهای درازی میداد ڪه مادر هم می پوشید و بعد از مدتی بهتر می شد. پدر همیشه گردنش درد می گرفت. خانم همسایه هم دو شب قبل چنان دندانش درد گرفته بود ڪه مادر مجبور شد آخرهای شب برایش داروی مسڪن ببرد.
دختر ڪوچولو فڪر ڪرد درد از همه قوی تر است. درد، مادربزرگ، مادر، پدر و حتی همسایه ها را آزار می داد. یڪ بار از مادر بزرگ پرسیده بود درد چه شڪلی است؟ مادربزرگ با خنده گفته بود: «درد هر ڪس یڪ شڪلی دارد».
دختر ڪوچولو از مادر بزرگ پرسید درد او چه شڪلی است. مادر بزرگ فقط با اخم گفت: «نمی دانم اما از قیافه اش خوشم نمی آید.» دختر ڪوچولو از مادر بزرگ نپرسید چطور می شود از قیافه ای ڪه نمی دانی چه شڪلی است بدت بیاید. چون خود او هم با آنڪه نمی دانست دردش چه قیافه ای دارد از آن خیلی بدش می آمد.
آن روز وقتی دراز ڪشیده بود و به سقف نگاه می ڪرد ناگهان درد را روی سقف اتاقش دید. درد چشم های سرخ و دهان بزرگ و دندان های تیزی مثل دندان های ڪوسه داشت. دختر ڪوچولو فڪر ڪرد درد، این دندان ها را توی سر او، توی پای مادربزرگ، توی دست مادر، توی گردن پدر و حتی توی دندان های محڪم خانم همسایه فرو می ڪند و همه را آزار می دهد. دختر ڪوچولو از جا پرید و مداد و ڪاغذش را برداشت تا درد را بڪشد و به بقیه نشان بدهد.
دختر ڪوچولو مدتی به نقاشی اش نگاه ڪرد. قیافه درد ترسناڪ بود. اما ڪمی هم خنده دار بود. انگار سعی داشت بقیه را بترساند. مثل اینڪه داشت شڪلڪ در می آورد. دختر ڪوچولو حالا ڪه صورتش را دیده بود دیگر نمی ترسید. درد آن قدر ڪه خیال می ڪرد ترسناڪ نبود.
دختر ڪوچولو فڪر ڪرد و فڪر ڪرد. فڪر ڪرد چطور می شود درد را ناپدید ڪرد. بعد یاد مداد پاڪ ڪن افتاد. مداد پاڪ ڪن را برداشت و درد را از روی ڪاغذ پاڪ ڪرد. چشم های قرمز درد دوست نداشتند پاڪ شوند. آنها روی ڪاغذ دایره های ڪم رنگ سرخی به جا گذاشتند.
دختر ڪوچولو باز فڪر ڪرد و فڪر ڪرد. فڪر ڪرد چطور می شود درد را ندید. آن وقت مدادش را برداشت و یڪی از چشم های قرمز درد را به یڪ سیب سرخ خوشمزه و آبدار تبدیل ڪرد. روی چشم دیگرش هم یڪ حلزون ڪشید. حلزون سرش را از توی خانه قرمزش بیرون آورد و خندید. بعد پروانه زیبایی روی دهان درد نشست. پروانه بال هایش را زیر نور آفتاب باز ڪرده بود و شڪل های زیبای روی آنها را به همه نشان می داد.
پروانه به حلزون نگاه ڪرد و از خنده او خنده اش گرفت. خط های صورت درد هم به گل و درخت تبدیل شدند. دختر ڪوچولو درد را بین آن همه گل و پشت خنده حلزون ها و پروانه ها گم ڪرد. وقتی دختر ڪوچولو نقاشی را به مادر بزرگ نشان داد درد ناپدید شده بود.
🦋 ∩_∩
(„• ֊ •„)🐌
┏━━━∪∪━━━┓
🐌 @childrin1 🦋
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه.mp3
3.88M
#قصه_صوتی
"دُرنای یڪ پا"
♧قسمت دوم♧
با صدای (خاله شادی)
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 🌙
┗━━━━━━━━━┛
هدایت شده از دردونه (قصه،کارتون،لالایی)
@childrin1.mp3
10.02M
#لالایی_صوتی
با صدای "علی زند وکیلی"
👆👆👆
💚
✨💚
💚✨💚
╲\╭┓
╭ ✨💚 🆑 @childrin1
┗╯\╲
💗دوشنبه تـون عـالی
🌈امروزتان پراز موفقیت
💗و پـراز اتفاقات زیبـا
🌈بـراتـون روزی
💗پـراز لطف خـداوند
🌈دلی آرام
💗زنـدگی گـرم و
🌈یک دنیـا سلامتی آرزومندم
💗روزتــون زیبـا و در پنـاه خــدا
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
🌈 @childrin1 🌈
┗━━━━━━━━━┛
#انیمیشن
انیمیشن سینمایی #باب_اسفنجی
💚باب سوارکار💚
♥️ ∩_∩
(„• ֊ •„)🌈
┏━━━∪∪━━━┓
🌈 @childrin1 ♥️
┗━━━━━━━━━┛