10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 حکایتی شنیدنی از رفتار آیت الله بهجت با حیوانات
🌹🍃 الّلهُمَّ
🌸🍃 صَلِّ
🌹 🍃 علی
🌸 🍃 مُحَمَّدٍ
🌹 🍃 وَآل
🌸 🍃 مُحَمَّد
🌹🍃وَعَجِّل
🌸🍃 فَرَجَهُم
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اطلاعیه
♦️خدمت شهروندان محترم بخش مرکزی اردکان میرساند میزخدمت مدیران اوقاف و امور خیریه و فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اردکان فردا از ساعت ۷:۳۰ صبح الی ۱۱ در بخشداری مرکزی اردکان و از ساعت ۱۱:۱۵ الی ۱۴ در دهیاری روستای ترکآباد برپاخواهد شد.
🔻شهروندان میتوانند جهت بررسی و پیگیری مشکلات و پیشنهادات خود طی ساعتهای مشخص شده مراجعه نمایند.
✍ روابط عمومی بخشداری مرکزی اردکان
41.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برگزاری جشن میلاد حضرت زینب ( س ) در مهدالرضا (ع)🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
همراه با تجلیل از مادران پرستار
💐💐💐💐💐💐💐💐
و
اهدای جوایز به دختران عزیزی که نام زیبای زینب را داشتند.
😍😍😍😍😍😍😍😍
21.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 همخوانی سرود بسیار زیبا با حضور ابوذر روحی در اجتماع بزرگ دختران انقلاب در ورزشگاه شهید شیرودی تهران
♦️ شعار من اینه، زن و زندگی و آزادی فقط حجاب منه
♦️شعار من اینه، پوشش فاطمی و زینبی انتخاب منه
🔸️کانال اطلاع رسانی مسجد جامع ترک آباد
ما را به دوستانتان معرفی کنید🌹
https://eitaa.com/chmosque
32.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا به ما هم غیرتی چون
این غیرتمند عطا کن
عجب شهامتی ..مرحباااا👏
✨﷽✨
«عبدالله بزاز نیشابوری» میگوید:
«حمیدبن قحطبه» را دیدم که در روز ماه رمضان غذا میخورد، گفتم: عذری داری یا امیر؟
گریه کرد و گفت: من عذری ندارم. بعد از غذا گفت:
🔸شبی هارون الرّشید مرا احضار کرد، در حالی که نزد او شمعی روشن و شمشیری برهنه جلوی او بود. پرسید: اطاعت تو از امیرالمؤمنین (هارون) در چه حَد است؟
گفتم: با جان و مال. سپس مرا مرخص نمود.
طولی نکشید دوباره مرا احضار کرد و همان پرسش را تکرار کرد. گفتم: با جان و مال و اهل و اولاد، سپس مرا مرخص نمود.
برای سوّمین بار احضارم کرد و همان سئوال را تکرار کرد. گفتم: با جان و مال و اهل و اولاد و دین!!
آنگاه خندید و گفت: این شمشیر را بردار و هر کس را که این خادم به تو نشان داد، باید بکشی.
خادم هارون مرا به خانهای برد که وسط آن چاهی بود، و دور آن سه حجرۀ قفل زده. اوّلی را باز کرد، دیدم بیست نفر از سادات علوی به زنجیر کشیده شدهاند. خادم یکی یکی آنها را کنار چاه می آورد و من گردن میزدم. حجرۀ دوّم را باز کرد، به همین صورت و حجرۀ سوّم را. همه را گردن زدم.
آخرین نفر پیرمردی بود که به من گفت: فردای قیامت جواب پیامبر صلی الله علیه وآله جدّ ما را چه خواهی داد؟ با اینکه بدنم لرزید؛ ولی او را نیز کشتم. حال با این وضع روزه و نماز چه نفعی به حال من دارد؟ من یقین دارم که مخلّد در آتشم (و خدا مرا نمی بخشد).
📚منبع : گناهان کبیره، شهید دستغیب شیرازی، ج ۱، ص ۸۶
نیایش شبانه💫
🌸 خـــــداے من !!!
امشب دلـــــم را بہ تو مےســـــپارم ؛
دلے ڪہ همچون یڪ دفتر پر است از
غـــــم ... دلـــــتنگے ...گـــــناه و آرزو ...
و تو با دستهاے مـــــهربانت قلمے بہ دست گیر
و بہ لطف خود پاڪـــــ ڪن گـــــناهانم را ...🍃
خـــــط بزن غـــــمهایم را ؛
تاییـــــد ڪن آرزوهایم را ؛
و دلـــــے رسم ڪن
در دفتر دلـــــم به بزرگے یڪ دریا ...🍀
چون ایـــــمان دارم ؛
بہ اینڪہ هر ڪہ دلش هوایـــــے تو شود ؛
تو هـــــوایش را دارے . . .❣️
💚برای سلامتی امام زمان(عج) صلوات.💚