باتبریک سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی, دروس آیت الله یوسفی غروی از سه شنبه 1397.11.23 برقرار می باشد, ان شاء الله.
🔸 پیشنشست همایش بین المللی حضرت ابوطالب(عليه السلام)؛ حامی پیامبر اعظم(صلّى الله عليه وآله)
با عنوان:
💠"مسألهیابی موضوعات همايش «ابوطالب(عليه السلام)»"
با حضور اساتید ارجمند:
آیةالله محمدهادی يوسفی غروی (رئیس شورای علمی همایش)
حجة الاسلام والمسلمین محمدحسن شفیعی شاهرودی (مسؤول مؤسسه میراث نبوت)
حجة الاسلام والمسلمین محمد مهدی صباحی کاشانی (عضو شورای علمی همایش)
پنجشنبه، ۲۵ بهمن ۱۳۹۷
ساعت ۹ تا ۱۱
مکان برگزاری: پژوهشگاه جامعة الزهراء، طبقه سوم.
@Yusufi_Gharawi
🔸 باسمه تعالی
بدین وسیله اعلام میگردد امروز دوشنبه ۲۹بهمن درسهای استاد تعطیل است.
@Yusufi_Gharawi
1️⃣
١❔چرا امالبنین(علیها السلام) در کربلا نبود؟
❖ ایشان در آن زمان بانوی میان سالی بود؛ یعنی اگر هنگام ازدواج با امیرالمؤمنین(علیه السلام) در سال بیستم هجری حدوداً بیست ساله بوده، در هنگام واقعه کربلا که ابتدای سال ٦١ق اتفاق افتاد در حدود شصت سال داشته. و بعنوان همسر امیرالمؤمنین(علیه السلام) از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
از سوی دیگر، ظاهر حرکت کاروان امام حسین(علیه السلام) در همان ابتدا اینطور نبود که به قصد کربلا و شهادت باشد؛ خروج شبانۀ امام و اهل بیتش در شب بیست و نهم رجب سال ٦٠ق از مدینه به سمت مکه بود، نه کربلا. و به این قصد بود که در پناه حرم امن الهی در امان باشند بدین صورت که یزید از اینکه امام را بین دوراهیِ قتل یا بیعت مطلقه❋ گذاشته بود کوتاه بیاید. که در این سفر، فرزندان امالبنین همراه امام و در رکاب ایشان بودند.
و دعوت کوفیان از امام در این مدتِ اقامتِ حدوداً چهار ماهۀ امام در مکه انجام گرفت، نه پیش از خروج امام از مدینه.
اهل کوفه که خود از خلافت یزید ناراضی بودند و نمیخواستند زیر بار بیعت او روند هنگامی که از خودداری امام از بیعت با یزید و پناه بردن ایشان به حرم مکه مطلع شدند با فرستادن نامههایی ایشان را به کوفه دعوت، و آمادگی خود جهت حمایت و دفاع از ایشان، و حتی آمادگیشان جهت اخراج حاکم کوفه را اعلام نمودند.
امام اقامتش در پناه حرم مکی را ادامه داد تا آنکه با شروع ایام حج و سرازیر شدن مسلمانان از سراسر مناطقِ دور و نزدیکِ سرزمین پهناور اسلامی به مکه و بالا رفتن احتمال پیوستن آنان به امام یا دستکم تحت تأثیر قرار گرفتنشان جهت خروج از بیعت با یزید، تهدیدها و فشارهای یزید بر امام شدیدتر شد و به جایی رسید که دستور خونریزی مطلق یعنی حتی در داخل مسجدالحرام و در جوار کعبه را صادر کرد.
با این تشدّد دستگاه خلافت، امام برای جلوگیری از شکسته شدن امنیت و احترام خانۀ خدا چارهای نداشت جز اینکه یا ذلت بیعت مطلقه را بپذیرد یا از حرم مکه خارج شود تا تهوّر و گستاخی و بیپروایی یزید و آل ابیسفیان در جنگ طلبی و خونریزی، در منطقۀ حرم انجام نگیرد و موجب شکسته شدن حرمت مکه و مسجدالحرام نشود.
لذا امام(علیه السلام) و همراهانش در روز هشتم ذی حجه، روز ترویه، از مکه خارج شدند.
و در انتخاب مقصد، از آنجا که در تمام این مدتِ اقامت امام در مکه، اهالی هیچ منطقهای جز کوفه از بیعت با یزید خودداری نکرده و ارتباطی با امام برقرار نکرده بودند بنابراین به طور طبیعی راه و مقصدی برای امام نبود مگر کوفه.
و این سفر هم ظاهرش از ابتدا معلوم نبود که به کربلا منجر میشود، بلکه هجده هزار نفر از کوفیان و اهل عراق با مسلم بن عقیل سفیر امام بیعت کرده بودند، و چهار هزار نفرشان در خانههای اطراف محل سکونت مسلم از او نگهبانی میکردند.
شاید اگر این سفر امام به عراق به فرجام میرسید و پرچم عدل علی و خلافت اولاد معصومش در کوفه برپا میشد، فرزندان امالبنین، مادر را نیز به کوفه دعوت نموده و در آنجا میزبان او میشدند. اما وضعیت به گونۀ دیگری پیش رفت و حضرت امالبنین به طبیعت حال همچنان در مدینه ماند و خبر واقعه کربلا و شهادت فرزندانش را به او رساندند.
📚 مجموعۀ مصاحبهها: ٧٢٨،
موسوعة التاريخ الإسلامي ٦ : ٦٢،٦٤، ٦٦ - ٦٨، ٨٨.
ــــــــــــــــــــ
❋ این در حالیست که بیعت خلفای پیشین مقید و مشروط بود؛ مقید به کتاب خدا و سنت پیامبر. لذا در صورت تخطی و انحراف خلیفه یا کارگزارانش از کتاب خدا و راه و روش پیامبر، علی رغم جوّ خفقانی که کم و بیش شدّت و ضعف میگرفت و علی رغم عذرتراشیها و توجیهگریها اما اینجور نبود که هرگز در هیچ موردی جایی برای تخطئه و انتقاد و اعتراض علیه خلیفه و الزام او به جبران خطایش یا خطای کارگزارانش نباشد یا به نتیجه نرسد و راه اصلاح از اساس بسته باشد.
@Yusufi_Gharawi
2️⃣
۲❔ اگر مطلع بودن ام البنین از فرجام خروج امام از مدینه که به شهادت امام و اسارت اهل بیتش میانجامد موجب همراهی ام البنین میشد پس ام سلمه که توسط خود امام از سرانجام این سفر مطلع شده بود چرا با امام نرفت؟ آیا به دلیل آیۀ ﴿وَقَرۡنَ فِی بُیُوتِكُنَّ﴾(أحزاب/٣٣)؟ و آیا این آیه شامل ام البنین نمیشد؟
❖ اصل خبر أم سلمه از طریق سید بن طاووس شهرت پیدا کرده و سند درستی ندارد.
از لحاظ محتوا نیز خبر ابن طاووس با محتوای اخبار معتبر همخوانی ندارد؛ زیرا اخبار معتبر گویای اینست که خروج امام از مدینه بصورت ناگهانی و شتابان و در دل تاریکی شبِ ۲۹ ماه یعنی شب غیرمهتاب بوده، حال آنکه خبر ابن طاووس متضمن این معناست که مردم از تصمیم امام بر خروج از مدینه آگاه شده بودند.
و اگر چنین میبود که مردم مطلع میبودند عوامل حکومتی گزارش میدادند و مانع میشدند.
همچنین در آن خبر اینطور آمده که در روز أمسلمه آمده گریه کرده و امام دلداریش داده و أمسلمه میگوید «ولدي إن ذهبت فلا تذهب إلی العراق...»، در حالیکه در آن برهه هیچ حرفی از عراق و کربلا نبوده.
٣❔ اگر ام البنین یا ام سلمه همراه امام میبودند آیا مانع از وقوع خونریزی و هتک حرمت و لااقل مانع از اسارت زنان نمیشدند؟
❖ خیلی بعید است. بلکه احتمالاً آنها را هم خارجی حساب کرده و اسیر میکردند. یزیدی که حتی جوار کعبه و معلق بودن به پردۀ کعبه را حرمت نمینهد، بلکه خود کعبه را نیز به هدف غالب شدن بر رقبای سیاسیاش به منجنیق میبندد، گستاخیاش در حدی هست که برای زیر پا گذاشتن اعتبار و وجاهت أمسلمه نیز بیبهانه نماند.
@Yusufi_Gharawi
باسمه تعالی
دروس آیت الله یوسفی غروی امروز سه شنبه 30 بهمن ماه برقرار است.
خارج فقه ربا ساعت 10:30
خارج تاریخ اسلام ساعت 11:15
خ اراک ک 15(قم نو) ک 7 ک 2 پژوهشکده تاریخ اسلام حوزه علمیه
▪️«(إنالله وإنا إليه راجعون)»
فردا شنبه ٤ اسفند به علت تشییع پیکر مرحوم آیة الله محمد مؤمن قمی، درسهای استاد یوسفی غروی تعطیل است.
@Yusufi_Gharawi
دیدار آیت الله یوسفی غروی با علامه مجاهد شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین.
@yusufi_gharawi
💠 زیارت جامعۀ کبیره؛
مضمون آن، و انتسابش به امام هادی(علیه السلام)
زیارت جامعه از لحاظ محتوا و مضمون، حاوی جملاتی است که با ظاهر برخی آیات قرآن کریم مخالف است. نمونهاش اینکه میگوید مرجع عباد و بازگشت خلایق به سوی ائمه است: «وَإِيابُ الخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَحِسابُهُمْ عَلَيْكُمْ»، در حالی که قرآن تصریح میکند که بازگشت خلایق به سوی خداست: ﴿إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ﴾(الغاشية ٢٥ و ٢٦).
اما آیا اینکه در قرآن میگوید بازگشت و حساب مردم با خداست منافاتی دارد با اینکه خداوند این حسابرسی را توسط اولیاء و ملائکۀ مقربینش انجام دهد؟ خصوصاً که خداوند مرجع ایاب و حساب را در همین نصّ قرآن با ضمیر «نا» و به صورت جمع آورده است.
بنابراین تخالف زیارت جامعه با قرآن کریم، از نوع تخالفهای بدوی است. یعنی در فهم اول و پیش از تأمل به نظر میرسد تخالف است اما با توجه به اینکه این تفویض، تفویض موضعی و در طول و راستای اراده و قدرت خداست نه تفویض کلی که در عرض و به معنای محدودیت و سلب اراده و قدرت خدا باشد، و با توجه به اینکه ائمۀ معصومین(علیهم السلام) مقربترین اولیاء الله اَند، دیگر تنافی و تخالفی باقی نمیماند.
از لحاظ سندی و صحت انتساب آن به امام هادی(علیه السلام) نیز گرچه خالی از تشکیک نیست، اما
اولاً، شیخ صدوق(ره) در کتاب «مَن لا یحضره الفقیه»*️⃣ این زیارت را آورده. و به تعبیر برخی علما، شیخ صدوق حتی مراسیلش هم قوی و موثق است.
ثانیاً، در قبول یا ردّ روایت باید غیر از سند، مضمون روایت را نیز بررسی نمود. زیرا همانطور که برخی روایات علاوه بر خوب بودن سند اما به لحاظ محتوا و مضمون ممکن است چندان قابل تمسک نباشد، از آن طرف برخی روایات چنان محتوایش قوی است که اگر سندش ایرادی داشته باشد این قوت مضمونش قرینه و دلیلی شمرده میشود بر اثبات انتساب آن به معصوم.
و زیارت جامعه، الفاظ، بلاغت و مضامینش جبران کنندۀ ایراد سندی و مقوّی صحت نسبت آن به معصوم است.
📓 برگرفته از مقالۀ ایشان در همایش بین المللی سیره و زمانۀ امام هادی(علیه السلام)، یکشنبه ١٢ آذر ١٣٩٦.
ــــــــــــــــــــ
*️⃣ من لا يحضره الفقيه(شيخ صدوق، ٣٨١ق) ٢: ٦٠٩، ح٣٢١٣؛
عيون أخبار الرضا(عليه السلام)(شيخ صدوق) ٢: ٣٠٥؛
تهذيب الأحكام(شيخ طوسي،٤٦٠ق) ٦: ٩٥، ح١٧٧.
@Yusufi_Gharawi
🔸 تعابیر بلند زیارت جامعۀ کبیره در راستای مبارزه با جریان غلو
امام هادی(علیه السلام) با تعابیر بلندی که در زیارت جامعۀ کبیره و نیز زیارت مخصوصۀ امیرالمؤمنین(علیه السلام) در عید غدیر آورده است در واقع همزمان با نشان دادن حد و حدود مقامات اهل بیت(علیهم السلام) و مبارزه با جریان انکارِ شأن و مقامات و تفریط در حق ایشان، این را نیز میرساند که آنچه بیش از این مضامین برای ایشان گفته شود و ایشان را از دائرۀ بندگی و مخلوق بودن خارج کند و به خدایی و غیر پاسخگو بودن یعنی ﴿لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفۡعَلُ﴾(سوره أنبياء ٢٣) برساند افراط، غلو و کفر است.
بنابراین یکی از هدفهای صدور این دو زیارت و بیان این مقامات، مبارزه با جریان غلو و این نوع کفرِ در پوشش دین بوده است.
@Yusufi_Gharawi
🔹باسمه تعالی
خدمت فضلا و علاقمندان حاضر در درسهای استاد اعلام میشود که فردا شنبه، ٢٥ اسفند درسهای ایشان برقرار است.
@Yusufi_Gharawi
💠 معاشرت مسالمت آمیز امیرالمؤمنین(علیه السلام) با کفّار
دربارۀ چگونگی رفتار امیرالمؤمنین(علیه السلام) با غیرمسلمانان، نمونههایی در منابع حدیثی و تاریخی ذکر شده است که حاوی درسها و عبرتهای بسیار آموزنده و مهمی است. در اینجا به چند نمونۀ آن اشاره میشود.
✅ مطابق روایتی از امام صادق از پدرانش(علیهم السلام)، روزی امیرالمؤمنین(علیه السلام) در بیرون از شهر کوفه و در راه برگشت به کوفه با کافری ذمّی همراه شد که اتفاقاً چهرۀ حضرت را نمیشناخت.
آن ذمّی-که برمیآید از اهل کتاب بوده- به حضرت خطاب کرد: ای بندۀ خدا، قاصدِ کجایی؟
حضرت گفت: کوفه میروم.
مسافتی را همسفر شدند تا جایی که سر دو راهی رسیدند، و چون شخص ذمّی مسیرش از راه اصلی جدا میشد لذا به سمت راه فرعی پیچید و حضرت نیز همراه او به سمت فرعی پیچید.
ذمّی به حضرت گفت: مگر نمیخواستی کوفه بروی؟!
حضرت پاسخ داد: بله.
ذمّی گفت: پس راه کوفه را رها کردی!؟
حضرت فرمود: میدانم.
ذمّی پرسید: پس با اینکه میدانی چرا همراه من پیچیدی؟!
امیرالمؤمنین(علیه السلام) به او گفت: همراهیِ نیکو، کامل کردنش به اینست که انسان هنگام جداییِ همراهش چند قدمی بدرقهاش کند (از باب احترام و ادب). و پیغمبر ما صلّی الله علیه وآله چنین فرمانمان داده است.
ذمّى گفت: اينگونه گفته؟!
حضرت فرمود: آرى.
ذمّى گفت: پس قطعاً جز این نیست که افرادی که از او پیروی کردهاند بخاطر همين كردارهاى بزرگوارانهاش از او پیروی کردهاند، و من تو را گواه میگیرم كه من هم بر دین شمایم.
سپس آن مرد ذمّى همراه اميرالمؤمنين(عليه السلام) به کوفه رفت، و هنگامی که حضرت را شناخت مسلمان شد.1️⃣
✅ نمونۀ دیگر اینکه روزی امیرالمؤمنین(علیه السلام) در کوفه به پیرمردی سالمند و نابینا برخورد کرد که دست دراز کرده بود تا مردم به او کمک کنند.
حضرت وجود چنین منظری را ناپسند شمرد و با تعجب پرسید این چیست؟!
شایان توجه است که از این پرسش حضرت مشخص میشود که در آن روزگار، تکدّیگری امری عادی و رایج نبوده و بخاطر همین استثنائی بودنش موجب شگفتی حضرت شده.
مردم گفتند: این مسیحی است.
یعنی با اینکه پیر و نابینا شده و توان کارگری و تأمین مخارجش را ندارد اما چون مسلمان نیست لذا کسی متکفّلش نشده و مجبور است تکدّی کند.
حضرت نهیب رفتند که: تا نیرو داشت و میتوانست کار کند، جوانی و توانش را به کار گرفتید و حال که سالمند و از کار افتاده شده رهایش کردهاید و آبرومندانه مخارجش را تأمین نمیکنید!!
سپس فرمود: از بیت المال برایش «ماهیانه» مقرر کنید.2️⃣
همین حادثه موجب شد که از بیت المال مسلمانان برای کفّارِ از کار افتاده نیز سهمیهای معین کنند.
یعنی در نظام حکومتی امیرالمؤمنین(علیه السلام)، بهزیستی و تأمین اجتماعی و تأمین زندگی آبرومندانه حق طبیعی و خدادادی هر انسان و هر شهروند است و لذا بدون در نظر گرفتن عقاید و گرایشهایش باید از این حق بهرمند باشد.
✅ نمونهای دیگر از احترام امیرالمؤمنین(علیه السلام) به کفار، اینکه قبیلۀ بنی کلاب از جمله قبایل عربی بودند که پیش از اسلام به عراق و بین النهرینِ دجله و فرات آمده و مستقر شده بودند، و بعد که اسلام به عراق و کوفه رسید بخشی از این قبیله به کوفه آمدند.
پس از ورود اسلام به عراق، شَمِر بن ذی الجوشن که از بنی کلاب بود دست از مسیحیت برداشت و مسلمان شد اما پدرش ذی الجوشن همچنان نصرانی بود.
وقتی ذی الجوشن مُرد و جنازهاش را تشییع میکردند، زمان خلافت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در کوفه بود.
ایشان پرسید: این جنازۀ کیست؟
گفته شد: جنازۀ ذی الجوشن، پدر شَمِر است.
حضرت فرمود: گرچه اهل کتاب است اما به رعایت احترام پسرش که مسلمان است چند قدمی در تشییع جنازۀ او شرکت کنید.
🔻به طور کلی امیرالمؤمنین(علیه السلام) جز در کارزار جنگ با دشمنانی که اصرار بر جنگ مسلحانه داشتند هیچگاه برخورد خصمانهای با افراد نداشت و الگوی کامل معاشرت دوستانه و مسالمت آمیز بود.
در قرآن نیز آمده است:
﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾(ممتحنه ٨)
«خدا شما را باز نمیدارد از کسانی که بخاطر دینتان با شما نجنگیده و از خانه و کاشانهتان بیرونتان نکردهاند، که به آنها خوبی کنید و منصفانه با آنها رفتار کرده و حقّشان را ادا نمایید. بدرستی که خدا دادگران و منصفان را دوست میدارد.»
این دستور قرآن است و امیرالمؤمنین(علیه السلام) قرآن مجسّم و الگوی کامل اخلاق کریمانه است که انسانها را به سوی فطرت الهیِ نهفته در آنها هدایت میکند که تا زمانی که کسی تعمّد و لجاجتی در پایمال کردن حق دیگران نداشته باشد، با او خوش رفتار باشیم.
📓 مجموعۀ مصاحبهها: ٣٨٦- ٣٨٨.
ــــــــــــــــــــ
1️⃣ الكافي ٢: ٦٧٠، ح٥.
2️⃣ تهذيب الأحكام ٦: ٢٩٣، ح١٨.
@Yusufi_Ghara