eitaa logo
🌸 دختــران چــادری 🌸
156.1هزار دنبال‌کننده
30.1هزار عکس
19.2هزار ویدیو
287 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر نوزاد چندماهه است،در جلسه آزمون خیلی نگران فرزندش بود،به شکلی که دوری از فرزندش،باعث عدم تمرکزش شده بود و نمی‌توانست به سوالات پاسخ دهد مراقبی که متوجه ماجرا شده،نوزاد او را در آغوش گرفت و تمام مدت نزدیک مادرش ماند،تا او با خیال راحت آزمونش را به پایان برساند 🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطرات جالب همسر شهید بهشتی از ایشان: علاوه بر مخارج خانه 10 درصد از حقوقش را به من میداد.میگفت زیاد در خانه نشستن آدم را افسرده میکند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 حجاب، بانــ❥ــوان و خانواده ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 حماسه پر شور جوانان لبنانی در همایش سرود سلام فرمانده لبنانی ها سنگ تمام گذاشتند.... 🆔 @Clad_girls
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 بنظرتون ناامن‌ترین کشور دنیا برای زنان کجاست؟ ⚠️ رتبه اول تجاوز در جهان متعلق کدام کشور است؟ ♨️ آمارهایی شنیدنی از کشوری که زندگی در آن آرزوی بسیاری از انسان‌هاست! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 حجاب، بانــ❥ــوان و خانواده ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🔴 : تیم رسانه کانال دختــران چــادری از میان علاقمندان دعوت به همکاری مینماید. 🤝 🎨🎬 اگر کار طراحی، گرافیک، ساخت کلیپ بلدی و علاقه داری با تیم رسانه ما همکاری کنی، نمونه کارهاتو برای این آی دی بفرست 👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/clad_girls14
▪️سمت راست تصویر معلم فرانسویه که والدین دانش آموزان به دادگاه بابت چهرش شکایت میکنن و حکم دادگاه این میشه:این شخص آزاد است چون اندیشه هر کس مال اوست +سمت چپ،مریم بوجیتو که به دلیل رعایت حجاب اسلامی ورودش به دانشگاه سوربون فرانسه را ممنوع می کنند. 🔸هر اندیشه ای جز اسلام، در غرب آزاد است! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 حجاب، بانــ❥ــوان و خانواده ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پدرسوختگی یا نفوذ ؟ این کلیپ توسط یک سازمان به ظاهر انقلابی ساخته و در نوع خود متفاوت و قابل تامل است؛ ترانه‌ی نماهنگ را دخترها می‌خوانند و دختران را هم تشویق می‌کند که برای آرزوها و رویاهای خود تلاش کنند، رویایی مثل فوتبال و ... بارها درباره نفوذ در برخی قرارگاه های فرهنگی و نهادهای انقلابی هشدار دادیم اما نه تنها جدی گرفته نشد بلکه برایمان پرونده سازی ها شد و مورد تهمت و توهین قرار گرفتیم . جاییکه قرار بود هنرمند انقلابی تربیت کند و جریان هنری انقلابی را بسازد ، اکنون خود خط مقدم تغییر سبک زندگی و الگوسازی های انحرافی برای جوانان خصوصا زنان شده است. کی نهادهای نظارتی از خواب غفلت بیدار شوند سهل اندیشی را کنار بگذارند خدا میداند! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 حجاب، بانــ❥ــوان و خانواده ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 دختــران چــادری 🌸
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمـــان جــان شـیـعه،اهـل سـنت» #پارت_دوازدهم پدر هم که کمتر در این گونه ر
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمـــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» سر انگشت قطرات باران به شیشه می‌خورد و خبر از سپری شدن آخرین ماه پاییزی سال 91 می‌داد. از لای پنجره هوای پُر طراوتی به داخل آشپزخانه می‌دوید و صورتم را نوازش می‌داد. آخرین تکه ظرف شسته شده را در آبچکان قرار دادم و از آشپزخانه خارج شدم که دیدم مادر روی کاناپه دراز کشیده و چشمانش را بسته است. ساعتی بیشتر نمی‌شد که از خواب برخاسته بود، پس به نظر نمی‌رسید باز هم خوابیده باشد. کنار کاناپه روی زمین نشستم که چشمانش را گشود. اشاره‌ای به پنجره‌های قدی اتاق نشیمن کردم و گفتم: _داره بارون میاد! حیف که پشت پرده‌ها پوشیده‌اس! خیلی قشنگه! مادر لبخندی زد و با صدایی بی‌رمق گفت: _صدای تَق تَقِش میاد که می‌خوره کف حیاط. از لرزش صدایش، دلواپس حالش شدم که نگاهش کردم و پرسیدم: _مامان! حالت خوبه؟ دوباره چشمانش را بست و پاسخ داد: _آره، خوبم... فقط یکم دلم درد می‌کنه. نمی‌دونم شاید بخاطر شام دیشب باشه. در پاسخ من جملاتی می‌گفت که جای نگرانی چندانی نداشت، اما لحن صدایش خبر از ناخوشی جدی‌تری می‌داد که پیشنهاد دادم: _می‌خوای بریم دکتر؟ سری جنباند و با همان چشمان بسته پاسخ داد: _نه مادر جون، چیزیم نیس... سپس مثل اینکه فکری بخاطرش رسیده باشد، نگاهم کرد و پرسید: _الهه جان! ببین از این قرص‌های معده نداریم؟ همچنانکه از جا بلند می‌شدم، گفتم: _فکر نکنم داشته باشیم. الآن می‌بینم. اما با کمی جستجو در جعبه قرص‌ها، با اطمینان پاسخ دادم: _نه مامان! نداریم. نگاه ناامیدش به صورتم ماند که بلافاصله پیشنهاد دادم: _الآن میرم از داروخانه می‌گیرم. پیشانی بلندش پر از چروک شد و با نگرانی گفت: _نه مادرجون! داره بارون میاد. یه زنگ بزن عبدالله سر راهش بخره عصر با خودش بیاره. چادرم را از روی چوب لباسی دیواری پایین کشیدم و گفتم: _حالا کو تا عصر؟!!! الآن میرم سریع می‌خرم میام. از نگاه مهربانش می‌خواندم که راضی به سختی من نیست، اما دل دردش به قدری شدید بود که دیگر مانعم نشد. چتر مشکی رنگم را برداشته و با عجله از خانه خارج شدم. کوچه‌های خیس را به سرعت طی می‌کردم تا سریع‌تر قرص را گرفته و به مادر برسانم. تا سر چهار راه، ده دقیقه بیشتر نمی‌کشید. قرص را خریدم و راه بازگشت تا خانه را تقریباً می‌دویدم. باران تندتر شده و به شدت روی چتر می‌کوبید. پشت در خانه رسیدم، با یک دست چترم را گرفته و دست دیگرم موبایل و کیف پول و قرص بود. می‌خواستم زنگ بزنم اما از تصور حال مادر که روی کاناپه دراز کشیده و بلند شدن و باز کردن در برایش مشکل خواهد بود، پشیمان شدم که کلید را به سختی از کیفم درآوردم و تا خواستم در را باز کنم، کسی در را از داخل گشود. از باز شدن ناگهانی در، دستم لرزید و موبایل از دستم افتاد. آقای عادلی بود که در را از داخل باز کرده و نگاهش به قطعات از هم پاشیده موبایلم روی زمین خیس، خیره مانده بود. بی‌اختیار سلام کردم. با سلام من نگاهی گذرا به صورتم انداخت و پاسخ داد: _سلام، ببخشید ترسوندمتون. هر دو با هم خم شدیم تا موبایل را برداریم. گوشی و باتری را خودم برداشتم، ولی سیم کارت دقیقاً بین دو کفشش افتاده بود. با سرانگشتش سیم کارت را برداشت. نمی‌دانم چرا به جای گرفتن سیم کارت از دستش، مشغول بستن چترم شدم، شاید می‌ترسیدم این چتر دست و پا گیر خرابکاری دیگری به بار آورد. لحظاتی معطل شد تا چترم را ببندم و در طول همین چند لحظه سرش را پایین انداخته بود تا راحت باشم. چتر را که بستم، دستش را پیش آورد و دیدم با دو انگشتش انتهایی‌ترین لبه سیم کارت را گرفته تا دستش با دستم تماسی نداشته باشد. با تشکر کوتاهی سیم کارت را گرفته و دستپاچه داخل خانه شدم. ادامه دارد... ✍🏻به قلــــم فاطمه ولی نژاد 🆔@CLAD_GIRLS
📸¦ - مرزها سھم زمین‌اند و تو سھم آسـمـان آسـمـان شـام یا ایران چھ فرقی می‌کند . . .!" • ڪلنا‌فـداڪ‌یا‌زیـنـب ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 حجاب، بانــ❥ــوان و خانواده ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057