هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
ســنــد ســربلنـــدی تــو در پیشــگـاه حـــق; {🙏}
پیـــش از آنکـــه
خــــون ســــرخ فرزنــــدت باشـــد؛ [👌]
ســـیاهــــی چادرت اســـت مـــادر !|❤️|
#ﺷﻬﻴﺪ_ﺭﻭﺡاﻟﻠﻪ_رحیمی
#بابل
#لشکر۲۵کربلا
🆔 @Clad_girls 🍃🌸
🔴 #قضاوت_با_خودتون
📌 مگه اشکالی داره ما #زیبا بگردیم و #خوش_تیپ باشیم؟
اتفاقا خدا هم زیباست و زیبایی رو دوست داره. حس خود آرایی از نعمت های قشنگیه که خدا در وجود ما قرار داده !
خوش به حال افرادی که به زیبایی هاشون اهمیت میدن و برای جسمشون ارزش قائل اند.
اما به استادیوم های ورزشی که نگاه میکنیم با توجه به رنگ لباس افراد، میشه تشخیص داد هر کس طرفدار چه تیمی هست .
اگه از اون بالا بالا ها یکی به ما نگاه کنه ، ما با ظاهرمون چقدر میتونیم نشون بدیم : هوادار #حضرت_فاطمه_زهرا (سلام الله علیها) هستیم؟
خوش تیپ بودن دو نوع هست : گاهی با تیپ قشنگمون شبیه دوستای #امام_زمان(عج) میشیم ولی گاهی اوقات هم ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🔴 صحبت های مداخله جویانه رایزن فرهنگی فرانسه و موضع ذلیلانه #ابتکار 🔹شنیده ام در تاریخ ۹۹.۱.۱۷ در
🔺امیدواریم خانم ابتکار برای نشان دادن صداقتشان در انتشار این تکذیبیه از ما به جهت نشر اکاذیب شکایت کنند
ببینیم در دادگاه چگونه مستندات را رد و تکذیب خواهند کرد...
ضمنا ما تهران ساکنیم نه آلبانی
که اساسا آلبانی نشینها تا کنون همراهی خوبی داشتند با برخی جریانات
@banooyetamadonsaz
🆔 @Clad_girls
😁
🔺 وقتی دوست داری
شبیه آنگلا مرکل بشی
ولی چادر مزاحمه 🤭🙄🤭🙄
😈 اَنگلا ابتکار 😏😝😁😒😡
🆔 @Clad_girls
.
.
اون از رسیدگی وضعیت اقتصادیتون .
اینم از وضعیت فرهنگ کشور .
.
کی 1400 میاد دیگه کشور نابود شد ؟!
.
.
پ.ن : اول تئاتر ،بعد این آپشن اضافه میشه به سینما ،بعدم صدا و سیما
کم کم عادی میشه !! 😕
احساس #خطر کنیم‼️
🆔 @Clad_girls
#فاجعه_در_رژیم_صهونیستی
🔸کلیپی منتشر شده از مقاومت خاخام ها و تندرو های یهودی در سرزمین های اشغالی که نشان دهنده عمق فاجعه در اسرائیل است ، همچنین در این فیلم رفتار های پرخاشگرانه ماموران اسرائیل هم قابل توجه است
دیدن فیلم ⬇️
https://xip.li/MfGrqm
🗣 خدارو شکر که ایران نیست وگرنه الان بی بی سی و ایران اینترنشنال ویژه برنامه گذاشته بودن برای این موضوع 🔸
#دختران_چادری
🆔 @clad_girls
⭕️دغدغهیِ #دختران_انقلاب به روایتِ تصویر!
🔹همان دخترانِ انقلابی که روزی آمر به معروفِ طرفدارانِ مسیح پولینژاد بودن، اینروزا برای مردم دارن ماسک تولید میکنند.
👈نکته جالب اینه، اتفاقا همونایی که فکر میکردن دغدغه #آمرین_به_معروف فقط حجابه، الان در قرنطینه دارن رکورد لایوِ فلان خواننده یا فلان قمارباز رو در #اینستاگرام محاسبه میکنند!
🆔 @Clad_girls
.
🔴 شماها رو زیاد نشون نمیدن چون روسری از سر برنداشتید... اگه بیحجاب میشدید تیتر یک رسانههای دنیا بودید...
.
🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ماجرای پرستاری که خوابش تعبیر شد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥مناظره به سبک بیبیسی!
🔸آنچه در اغلب مناظرات بیبیسی مشهود است، مهندسی برنامه و طرفداری مجری از یک طرف مناظره است که همین امر باعث شده تا کمتر کسی حاضر شود وارد این مبارزه نابرابر شود!
دراین گفتگو نیز بارها فرناز قاضیزاده مجری با سابقه بیبیسی با کمک به مریم معمار صادقی مدیر موسسه ضدایرانی توانا، وی را از گوشه رینگ خارج کرد که در آخر سر نیز باعث اعتراض پوریا آسترکی تحلیلگر رسانه شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
#راز_همسرداری
📝 نکاتی که زن و شوهر بهتره موقع درخواست از هم رعایت کنن:👇
1⃣زمان مناسب
(موقع ورود همسر به خونه یا وقتی فکرش مشغول مسئله ای هست، درخواست ممنوع❌)
2⃣لحن مناسب
(لحن دستوری،کنایه آمیز و تحقیرآمیز ممنوع❌)
3⃣کوتاه و صریح گفتن درخواست (توضیح واضحات و آسمون ریسمون بافتن ممنوع❌)
4⃣انتظار«نه» شنیدن هم داشتن
(باور کنید واژه ی«نه»به معنی دوستت ندارم نیست❗️)
5⃣استفاده از کلمه ی جادویی «لطفاً» قبل از درخواست و«متشکرم » بعد از رسیدن به خواسته(اگر میخوای دفعه ی بعد هم به خواسته ت پاسخ مثبت بده😉، با مهربونی ازش تشکر کن💑)
🆔 @Clad_girls
پیام شهدا :حجاب
چادر از تو 🌹 شفاعت از من 🌼
#مردان_خدا
_________________
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
❤️🍃
🎁 به هر بهانه ای برایم #هدیه می خرید
برای روز مادر و روزهای عید. اگر فراموش می کرد، در اولین فرصت جبران می کرد. هدیه اش را می داد و از زحماتم تشکر می کرد
زمانی که فرمانده نیروی زمینی بود، مدت ها به خانه نیامده بود. یک روز دیدم در می زنند. رفتم دم در، دیدم چندتا نظامی پشت در هستند، گفتند: "منزل جناب سرهنگ شیرازی؟"
دلم لرزید. گفتم : " جناب سرهنگ جبهه هستند. چرا اینجا سراغشان را می گیرید؟ اتفاقی افتاده؟ گفتند: از طرف ایشان پیغامی داریم."
✉️ و بعد پاکتی را به من دادند و رفتند. آمدم در حیاط ، پاکت را درحالی که دستانم می لرزید ، باز کردم. یک نامه بود با یک انگشتر عقیق .😍💍
نوشته بود: " برای تشکر از زحمت های تو. همیشه دعایت می کنم." یک نفس راحت کشیدم. اشک امانم نداد.
✍ به روایت همسر شهید صیاد شیرازی
🍃❤️ #سبک_زندگی شهدا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️اعتراف به گیرکردن در باتلاق خبری!
🔹مجریان شبکه سلطنی انگلیس هم اعتراف کردن که در یک باتلاق خبری گیر افتادن و نمیدونن چه خطّ رسانهای رو دنبال کنن که پسفردا رسانههای انقلابی، سیاستهای دوگانهشان را برای مردم روشن نکنند😉
🆔 @Clad_girls
📚
ویل دورانت مورخ معروف #آمریکایی :
#حیا یکی از دلفریبی های یک زن است ...
زنان بی شرم و بی حیا جز در موارد زودگذر برای مردان جذاب نیستند ... !
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیستم 💠 از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را میشنیدم و تلاش میکردم از
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_یکم
💠 در را که پشت سرش بست صدای #اذان مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد.
دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، #افطار امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود.
💠 رفت اما خیالش راحت بود که یوسف از گرسنگی دست و پا نمیزند زیرا #خدا با اشک زمین به فریادمان رسیده بود.
چند روز پیش بازوی همت جوانان شهر به کار افتاد و با حفر چاه به #آب رسیدند. هر چند آب چاه، تلخ و شور بود اما از طعم تلف شدن شیرینتر بود که حداقل یوسف کمتر ضجه میزد و عباس با لبِ تَر به معرکه برمیگشت.
💠 سر سفره افطار حواسم بود زخم گوشه پیشانیام را با موهایم بپوشانم تا کسی نبیند اما زخم دلم قابل پوشاندن نبود و میترسیدم اشک از چشمانم چکه کند که به آشپزخانه رفتم.
پس از یک روز روزهداری تنها چند لقمه نان خورده بودم و حالا دلم نه از گرسنگی که از #دلتنگی برای حیدر ضعف میرفت.
💠 خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا کام دلم را از کلام شیرینش تَر کنم که با #رؤیای شنیدن صدایش تماس گرفتم، اما باز هم موبایلش خاموش بود.
گوشی در دستم ماند و وقتی کنارم نبود باید با عکسش درددل میکردم که قطرات اشکم روی صفحه گوشی و تصویر صورت ماهش میچکید.
💠 چند روز از شروع #عملیات میگذشت و در گیر و دار جنگ فرصت همصحبتیمان کاملاً از دست رفته بود.
عباس دلداریام میداد در شرایط عملیات نمیتواند موبایلش را شارژ کند و من دیگر طاقت این تنهایی طولانی را نداشتم.
💠 همانطورکه پشتم به کابینت بود، لیز خوردم و کف آشپزخانه روی زمین نشستم که صدای زنگ گوشی بلند شد. حتی #خیال اینکه حیدر پشت خط باشد، دلم را میلرزاند.
شماره ناآشنا بود و دلم خیالبافی کرد حیدر با خط دیگری تماس گرفته که مشتاقانه جواب دادم :«بله؟» اما نه تنها آنچه دلم میخواست نشد که دلم از جا کنده شد :«پسرعموت اینجاس، میخوای باهاش حرف بزنی؟»
💠 صدایی غریبه که نیشخندش از پشت تلفن هم پیدا بود و خبر داشت من از حیدر بیخبرم!
انگار صدایم هم از #ترس در انتهای گلویم پنهان شده بود که نتوانستم حرفی بزنم و او در همین فرصت، کار دلم را ساخت :«البته فکر نکنم بتونه حرف بزنه، بذار ببینم!» لحظهای سکوت، صدای ضربهای و نالهای که از درد فریاد کشید.
💠 ناله حیدر قلبم را از هم پاره کرد و او فهمید چه بلایی سرم آورده که با تازیانه #تهدید به جان دلم افتاد :«شنیدی؟ در همین حد میتونه حرف بزنه! قسم خورده بودم سرش رو برات میارم، اما حالا خودت انتخاب کن چی دوست داری برات بیارم!»
احساس نمیکردم، یقین داشتم قلبم آتش گرفته و بهجای نفس، خاکستر از گلویم بالا میآمد که به حالت خفگی افتادم.
💠 ناله حیدر همچنان شنیده میشد، عزیز دلم درد میکشید و کاری از دستم برنمیآمد که با هر نفس جانم به گلو میرسید و زبان #جهنمی عدنان مثل مار نیشم میزد :«پس چرا حرف نمیزنی؟ نترس! من فقط میخوام بابت اون روز تو باغ با این تسویه حساب کنم، ذره ذره زجرش میدم تا بمیره!»
از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفسهای بریدهای که در گوشی میپیچید و عدنان میشنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت میبرم!»
💠 و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر #اسیر منه و خونش حلال! میخوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود.
جانی که به گلویم رسیده بود، برنمیگشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمیآمد.
💠 دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. #جراحت پیشانیام دوباره سر باز کرد و جریان گرم #خون را روی صورتم حس کردم.
از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا میزدم و دلم میخواست من جای او #جان بدهم.
💠 همه به آشپزخانه ریخته و خیال میکردند سرم اینجا شکسته و نمیدانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه #غم است که از جراحت جانم جاری شده است.
عصر، #عشق حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته #قاتل جانم شده بود.
💠 ضعف روزهداری، حجم خونی که از دست میدادم و #وحشت عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه #آمرلی دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت.
گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زنعمو هر سمتی میرفتند تا برای خونریزی زخم پیشانیام مرهمی پیدا کنند و من میدیدم درمانگاه #قیامت شده است...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
👾 زیان به #سبکزندگی
😈 تلاش غرب برای ترویج سبکزندگی خودش در ایران
😅 سبکزندگی که ثمرهاش را این روزهای کرونایی در کشورهای اروپایی میبینیم...
🆔 @Clad_girls
هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
4_254559245595312432.pdf
1.26M
📚📖📚📖📚📖
📚 فایلpdf
📔کتاب مسئله ی حجاب
⚛از استاد مطهری
#حتما_مطالعه_کنید_عالیه👌
💯پاسخ خیلی از سوالاتتون اینجاست💯
🆔 @Clad_girls 📚
إلهی...!
اُنْظُرْ إلَىَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَأجابَکَ وَ اْستَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَأطاعَکَ
خدایا به من بنگر...
نگریستن کسى که او را خوانده اى و او پاسخت داده و به یارى خویش به کارش واداشتهاى و فرمانبریات کرده😍❤️
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده🙏
#مناجات_شعبانیه
🌹 @chadorane
🆔 @Clad_girls