حرفهایی که میزنیم دست دارند، دستهای بلندی که گاهی گلویی را میفشارند و نفس فرد را میگیرند؛
حرفهایی که میزنیم پا دارند، پاهای بزرگی که گاهی جایشان را روی دلی میگذارند و برای همیشه میمانند؛
حرفهایی که میزنیم چشم دارند، چشم های سیاهی که گاهی به چشم های دیگران نگاه میکنند و آنها را در شرمی بی کران فرو میبرند..
قَد نَری تقلٌبَ وجهكَ في السماء
و من تو را میبینم وقتی که از شدت
ناراحتی به آسمان نگاه میکنی..
-بقره ۱۴۴
همیشه از خودم میپرسم چطور میشه آینده رو ساخت وقتی مرتب مشغول بازسازی گذشتهایم.
چه جالب است؛ ناز را میکشیم، آه را میکشیم، انتظار را میکشیم، فریاد را میکشیم، درد را میکشیم.. اما بعد از این همه سال، آنقدر نقاش خوبی نشدهایم که بتوانیم دست بکشیم، از هر آنچه که آزارمان میدهد.
-احمد شاملو