eitaa logo
📖کـــافـــــــــہ شـــعــــــــر📖
3.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
20 فایل
همه شب نقش خیالاتِ تو هست و، دلِ من ، از تو ای ارام جانم ، خبری  نیست که نیست،، اشک می بارد زچشمم باز خاموشم ، خموش ، چون منِ دیوانه ،خونین جگری ، نیست که نیست ، #راحم_تبریزی ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مشاهده در ایتا
دانلود
"یڪ شب که نگاهم به نگاهت گره اے خورد شد قرعه ے این سینه ے پر عشق به نامت" تا دل بِبَرے از من دیوانه، تو گفتی شیرین شده دنیاے تو و هست به ڪامت تا غرق تو شد ساحل آرام دلِ من با موج غمت یڪ شبه بردیش به غرامت پا پس تو کشیدے زمن و هیچ ندیدے اندر پی هر خاطره ات خم شده قامت من ماندم و این عشق به سامان نرسیده عمرے دل خود را زده ام چوب ملامت یڪ شب تو از این پنجره ے عشق پریدے شد وعده ے دیدار من و تو به قیامت ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
ز بی‌تابی بسی شب گردِ کویت تا سحر گشتم سحرگه چون دعای بی‌اثر، نومید برگشتم بسی شب از هجوم آرزو در کنجِ تنهایی تو را حاضر تصوّر کردم و بر گردِ سر گشتم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
بگو آخر چه شعری می گشاید اخم نازت را بگو با من چه سازی می فریبد انقباضت را بگو از التهاب تلخ تنهائی که می سوزد درون سینه تا صورت گل خندان بازت را که می داند ولی شاید نماند فرصتی فردا بگو تا بشنوم امروز گرمای نیازت را نگو چون خوب می‌دانم که پشت چهره‌ی سردت دلی پر جوش می بازد غرور یکه تازت را به دام عشق افتادن و لبخند خداوندی مبارک باد می باید شروع شور سازت را نترس ازعاشقی‌چون‌آنچه‌می‌ماند‌فقط‌عشق است و آن شاید بچیند شاخه ی اخم درازت را تن خاکی نمی فهمد سروش استجابت را بیا با عشق معنا کن بلندای نمازت را مسیر تلخ انسانی فنا ، حیف است اما تو نرو با عشق برگردان مسیر انقراضت را ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
عطر گیسوی تو پر کرده هوا را ، نکند لای موهای خودت قمصر کاشان داری چشم هایت ، عسل ناب ِ سهند و سبلان و ... لبانی که به شیرینی سوهان داری ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
نو بهاران است و می افتد به یاد زندگی هُرم رویش می دهد در انجماد زندگی اول هر ساله همراه خودش می آورد رونقی از نو به بازار کساد زندگی هر نفس کِل میکشد در رگ رگ گلبوته ها شعر باران می تراود بامداد زندگی چشمه جاری میشود از شانه های کوهسار شاخه پر گل می شود در امتداد زندگی ژاله مرهم می شود بر زخم ناسور خزان نفش شادی می کشد رقص مداد زندگی غنچه روی مسند سبز چمن کِل می کشد مثل ماهی می درخشد بر چکاد زندگی.. ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
✦ درآمد چه آرزوها که داشتم من و دیگر ندارم. چرا که می‌بینم و باور ندارم. چها، چها، چها که می‌بینم و باور ندارم. ✦ مویه حذر نجویم از هرچه مرا بر سر آید. گو درآید، درآید که بگذر ندارد و من هم که بگذر ندارم. ✦ برگشت به فرود اگرچه باور ندارم که یاور ندارم. چه آرزوها که داشتم من و دیگر ندارم. ✦ مخالف سپیده سر زد و من خوابم نبرده باز. نه خوابم که سیر ستاره و مهتابم نبرده باز چه آرزوها که داشتیم و دگر نداریم، خبر نداریم. خوشا کزین بستر، دیگر، سر بر نداریم. ✦ برگشت در این غم، چون شمع ماتم، عجب که از گریه آبم نبرده باز. چها، چها، چها که می‌بینم و باور ندارم. چه آرزوها که داشتم من و دیگر ندارم. ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
خسته را زلف خم یار بـه این روز انـداخت تشنه ی وعده ی دیدار به این روز انداخت کشته ی درد فراقت چه کند با غم خویش زنـدگی را غـم دلدار ، بـه این روز انـداخت هــمـدم آه جگر سـوز سـرا پـرده ی عـشـق مانده در حسرت دیدار به این روز انداخت در بیابان جنون شکوه کنان در پی کـیست غمزه و جـلوه ی بسیار به این روز انداخت گـرد پیـری بـه سـرم ریخـت ز انـدوه فراق غـم آن بـاده ی خمـار بـه این روز انـداخت غنـچه ی سرخ بهاران به خزان رفت خزان هـمدمی در کنـف خار به ایـن روز انداخت شمـع جانسوز مـرا برد بـه شـب های سیاه طعنه ی دشمـن غـدار به این روز انداخت من که در حلقه ی افکار تو در پیچ و خمم عاقبت ذهـن گرفـتار به این روز انـداخـت ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
روزگاریست که ما طالب دیدار توئیم همه دیدار تو جوئیم و گرفتار توئیم هر کسی را به کسی هست سر سودایی سود ما را بود آخر که خریدار توئیم ای گل گلشن امید ز ما دیده مپوش که اگر نیک و اگر بدهمگی خار توئیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
ای آنکه تو را یار نبوده‌است و نباشد بر طاعت تو نیست کسی جز تو مرا یار در طاعت تو جان و تنم یار خرد گشت توفیق تو بوده‌است مرا یار و نگهدار ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
خسته ام ! کلبه ای دور از همه جا میخواهم دور از آدمیزادان و کومه ای آتشِ بر افروخته از چوب های خشک و تر در شبی سرد با زبانه های بلند و زمانی زیادی برای به هیچ اندیشیدن تا آرام خالی شدن از خویش و پس از آن در تنهایی مردن خسته ام آری خسته ام ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
. ‍ دلتنگت که می شوم زبان شعرم باز می شود خودکار بی اراده من می دود می نشیند روی خطوط دفترم و تو را ربط می دهد به پاییز و باران و گل و بوسه تو را ربط می دهد به نفس های من و به حزن غم انگیز درختان خشک باغچه و صندلی تنهایی که در ایوان تاب می خورد و ثانیه های نبودنت را یک به یک شمارش می کند، دلتنگت که می شوم زبان شعرم باز می شود و همه چیز شاعرانه است حتی فنجان قهوه نیم خورده ات که هنوز روی میز تراس جا مانده ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
ای جان جان جان‌ها جانی و چیز دیگر وی کیمیای کان‌ها کانی و چیز دیگر ای آفتاب باقی وی ساقی سواقی وی مشرب مذاقی آنی و چیز دیگر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖