eitaa logo
📖کـــافـــــــــہ شـــعــــــــر📖
3.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
20 فایل
همه شب نقش خیالاتِ تو هست و، دلِ من ، از تو ای ارام جانم ، خبری  نیست که نیست،، اشک می بارد زچشمم باز خاموشم ، خموش ، چون منِ دیوانه ،خونین جگری ، نیست که نیست ، #راحم_تبریزی ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسوده تر ازهمیشه بخواب ماه من ! برای آرامشِ شبانه ات🌙🌸 چندفنجان خیالِ راحت دم کرده ام وسپرده ام به تمام جیرجیرکها که به حرمت چشمهای نازنینت سکوت کنند !🌸 شبتون_آروم🌙🌸 💎💎 🍃 🍃 ۰ ۰ 📚@sarguzasht📚
پشت سرتو نگاه نکن تو خیلی چیزا برای نگاه کردن به جلو داری شروع که کنی تواناییت پیدا می شه باور کن که سزاوار رسیدن به آرزوهات هستى ... صبحتون بخیر🌸🌱 ..
۳. جنگل جیغ یکی دیگر از عجیب ترین جاهای دیدنی ایران جنگل جیغ است. فکر کنید که بعد از تاریک شدن هوا و خداحافظی خورشید زیبا با جنگل، صدایی مهیب از جیغ موجوداتی ناشناخته در میان درختان طنین‌انداز می‌شود. وحشتناک است و از آن بیشتر، بسیار عجیب. این وضعیت جنگلی در نزدیکی طرقبه در مشهد است. یعنی خورشید که طلوع می‌کند، صداهایی شبیه جیغ در جنگل می‌پیچید. این جیغ شبیه صدای حشرات یا به هم خوردن برگ‌های درختان، در عبور باد نیست بلکه جیغی مبهم و ناشناخته است که دلیل آن مشخص نیست. البته پیگیری‌هایی که از سوی مسئولان انجام گرفته نشان می‌دهد که این صداها را جیرجیرک‌ها در میان شاخه‌های درختان به وجود می‌آورند. دلیل هر چه که باشد، پا گذاشتن به این جنگل در شب وحشتناک است. صدای جیغ حشره یا هر موجود دیگری که در این جنگل می‌پیچد باعث شده تا جنگل جیغ از عجیب ترین جاهای دیدنی ایران بشود. 💖🧚🧚‍♀💖 💖💖 📖@cofeh_shear📖
💢در روزگاران قديم دو دوست بودند که کارشان خشتمالي بود . از صبح تا شب براي ديگران خشت درست مي کردند و اجرت بخور و نميري مي گرفتند. آنها هر روز مقدار زيادي خاک را با آب مخلوط مي کردند تا گل درست کنند ، بعد به کمک قالبي چوبي ، از گل آماده شده خشت مي زدند .يک روز ظهر که هر دو خيلي خسته و گرسنه بودند ، يکي از آنها گفت : " هرچه کار مي کنيم ، باز هم به جايي نمي رسيم . حتي آن قدر پول نداريم که غذايي بخريم و بخوريم . پولمان فقط به خريدن نان مي رسد . بهتر است تو بروي کمي نان بخري و بياوري و من هم کمي بيشتر کار کنم تا چند تا خشت بيشتر بزنم . " دوستش با پولي که داشتند ، رفت تا نان بخرد . به بازار که رسيد ، ديد يکجا کباب مي فروشند و يکجا آش، دلش از ديدن غذاهاي گوناگون ضعف رفت . اما چه مي توانست بکند ، پولش بسيار کم بود . به سختي توانست جلوي خودش را بگيرد و به طرف کباب و آش و غذاهاي متنوع ديگر نرود .وقتي كه به سوي نانوايي مي رفت ، از جلوي يک ميوه فروشي گذشت . ميوه فروش چه خربزه هايي داشت! مدتها بودکه خربزه نخورده بود . ديگر حتي قدرت آن را نداشت که قدم از قدم بردارد . با خود گفت : کاش کمي بيشتر پول داشتيم و امروز ناهار نان و خربزه مي خورديم . حيف که نداريم . تصميم گرفت از خربزه چشم پوشي كند و به طرف نانوايي برود. اما نتوانست. اين بار با خود گفت: اصلا ً چه طور است به جاي نان، خربزه بخرم. خربزه هم بد نيست، آدم را سير مي کند. با اين فکر ، هرچه پول داشت، به ميوه فروش داد و خربزه اي خريد و به محل کار ، برگشت.در راه در اين فكر بود كه آيا دوستش از او تشکر خواهد کرد؟ فکر مي کرد کار مهمي کرده که توانسته به جاي نان، خربزه بخرد. وقتي به دوستش رسيد ، او هنوز مشغول کار بود . عرق از سر و صورتش مي ريخت و از حالش معلوم بود که خيلي گرسنه است . او درحالي که خربزه را پشت خودش پنهان کرده بود ، به دوستش گفت : " اگر گفتي چي خريده ام؟ "دوستش گفت : " نان را بياور بخوريم که خيلي گرسنه ام . مگر با پولي که داشتيم ، چيزي جز نان هم مي توانستي بخري؟ زود باش . تا من دستهايم را بشويم، سفره را باز کن."مرد وقتي اين حرفها را شنيد ، کمي نگران شد و با خود گفت: " نکند خربزه سيرمان نکند. " دوستش که برگشت ، ديد که او زانوي غم بغل گرفته و به جاي نان ، خربزه اي درکنار اوست.در همان نگاه اول همه چيز را فهميد . جلوي عصبانيت خودش را گرفت و گفت:" پس خربزه دلت را برد؟ حتما ً انتظار داري با خوردن خربزه بتوانيم تا شب گل لگد کنيم و خشت بزنيم ، نه جان من ، نان قوت ديگري دارد . خربزه هر چقدر هم شيرين باشد ، فقط آب است. "آن روز دو دوست خشتمال به جاي ناهار ، خربزه خوردند و تا عصر با قار و قور شکم و گرسنگي به کارشان ادامه دادند .از آن پس ، هر وقت بخواهند از اهميت چيزي و درمقابل ،بي اهميت بودن چيز ديگري حرف بزنند ، مي گويند : " فکر نان کن که خربزه آب است . "🌺 👇👇👇 🍃 🍃 ۰ ۰ 📚@sarguzasht📚
💕"ایمان"هر چه "پنهان‌تر" است پاک‌تر است.... و "عشق" هر چه در پناهِ کتمان مخفی‌تر است "زلال‌تر" است... این سه راهی است که در پیش پای هر انسانی گشوده است: ""پلیدی ، پاکی ، پوچی"" 🍃🍃🍃🌹🌹🌹 💖💖 📖@cofeh_shear📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو سر و سامان من،هم دل و هم جان من🤍🫀 . 🎼 کانال باران نیکراه👇 🎼 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐ 🍃👈 ❤تنها صداست که می ماند......❤ 🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
🤔آیا میدونستی؟ 👈🏼فیل‌ها شناگران بسیار ماهری هستند. اونا می‌تونن تا شش ساعت و ۴۸ کیلومتر شنا کنند. ‌‎═ೋ❅🤔❅ೋ═ ‌‌ ═ೋ❅🧐❅ೋ═ ⁉️🔎@bedanym🔍⁉️
🤔آیا میدونستی؟ شما به هیچ وجه قادر نیستید از عطسه و اورگاسم جلوگیری کنید! زمان عطسه کردن و رسیدن به اورگاسم را مغز تعیین می کند و وقتی مغز به سیستم عصبی دستور عطسه یا اورگاسم را میدهد انسان قادر به جلوگیری از آن نخواهد بود ‌‎═ೋ❅🤔❅ೋ═ ‌‌ ═ೋ❅🧐❅ೋ═ ⁉️🔎@bedanym🔍⁉️
۶. ونیز ایران ونیز ایران هم از عجیب ترین جاهای ایران است. روستایی را در نظر بگیرید با خانه‌هایی روی آب و مردمانی که رفت‌وآمدشان از طریق قایق‌هاست. این روستا در سراخیه خوزستان قرار دارد. اگر بخواهید از خانه‌ای به خانه دیگر بروید باید از بلم‌های کوچک و قایق‌ها کمک بگیرید. شاید به عنوان یک گردشگر، بازدید از روستای سراخیه برایتان جالب باشد اما مطمئن باشید که حاضر نخواهید شد در این روستا زندگی کنید. علت چیست؟ آب تالاب به خاطر نبود رسیدگی‌های لازم هم آلوده است. سطح آب هم سال‌به‌سال، پایین‌تر می‌رود. وقتی اکوسیستم مخدوش شود، ماهی‌گیری و سلامت ساکنان هم به مخاطره می‌افتد. پس شاید ونیز کوچک ایران برای گردش‌کردن جالب و البته عجیب باشد اما زندگی در آن، آن قدرها هم خوشایند نیست. 💖🧚🧚‍♀💖 💖💖 📖@cofeh_shear📖
‌ از خویش بریدم تو کمی هم نفسم باش یکبار در عمرت قدمی هم نفسم باش ای آینه صدرنگ نشو با دل ِ تنگم درظلمت شب قدر غمی هم نفسم باش یا دوست من باش و یا دشمنِ جانی لبخند بزن با ستمی هم نفسم باش اینبار اگر رد شدم از گوشه ی چشمت چون آه نفس گیر دمی هم نفسم باش آهو صفت و گرگ خماری است نگاهت چون سرمه ی چشمت قلمی هم نفسم باش من سایه ی تنهایی خویش است پناهم تا حوصله ی دیر دمی هم نفسم باش افسوس که عمر من دیوانه هدر رفت این آخر عمری قدمی هم نفسم باش "سید مهدی نژاد هاشمی" 💖🧚🧚‍♀💖 💖💖 📖@cofeh_shear📖