eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.5هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
14.5هزار ویدیو
638 فایل
#دانستنی_های_زیبا کانالی برای قشر جوان با بهترین نکات #علمی، #تربیتی، #اخلاقی، #پزشکی و #روانشناسی بهمراه #کلیپ_های زیبای اخلاقی از #سخنرانان_کشوری جهت ارتباط با آدمین از طریق👇👇👇 @alimaola_110 پیام ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا صاحب الزمان عج 🕊چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا قصه ی عشق من و زلف تو دیدن دارد نرگس مست کجا همدمی خار کجا سرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ور نه عشق تو کجا این دل بیمار کجا منّتی بود نهادی که خریدی ما را رو سیه برده کجا میل خریدار کجا هر کسی را که پسندی بشود خادم تو خدمت شاه کجا نوکر سربار کجا کاش در نافله ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا مِهر من گر که فتد در دل تو می فهمم شهد دیدار کجا دوریِ از یار کجا 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر حجاب چیز مهم و اثرگذاری نبود دشمن آنقدر برای از بین بردن آن تلاش و تبلیغ نمی کرد 🌹http://eitaa.com/cognizable_wan
❗️ غذا خوردن با دست (تمیز) به طرز شگفت انگیزی موجب تحریک حواس پنجگانه میشود و نتیجه آن لذت حداکثری از غذاست و موجب هضم سریع غذا و کاهش احتمال دیابت نوع 2 میشود ! 💝http://eitaa.com/cognizable_wan
بابام زنگ زده خونه عمم بعد احوالپرسی میگه شوهرت کجاست؟ عمم گفت داره با لذت و دقت مستند حیات وحش میبینه، میخای صداش کنم؟ بابام گفت نه بزار راحت باشه درکش کن دلتنگی و دوری از خانواده اجدادی خیلی سخته😂😂😂😂 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ 🆑 http://eitaa.com/cognizable_wan
از مدیر بانک ملی سوال کردن که چرا کارت زودتر از وجه نقد از دستگاه عابر بانک بیرون میاد؟ جواب داده: چون این ملت تا پول میبینن همه چی یادشون میره به اون خاطره خداییش اینو دیگه راست میگه😂 😂😂 ﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌ 😁 http://eitaa.com/cognizable_wan
یبارم با بابام یه قرار سفت و سخت گذاشتیم که هرروز قبل طلوع آفتاب بریم بدوییم روز اول پاشدیم رفتیم و وقتی برگشتیم تا 5 عصر خوابیدیم دیگه هیچوقت این قرار رو به روی همدیگه نیاوردیم 😂 ﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌ http://eitaa.com/cognizable_wan
ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﺗﺎﯾﻠﻨﺪ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻣﯿﺸﻪ؛ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ: ticket please ﯾﺎﺭﻭ: ﭼﯽ؟ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ: a ticket ﯾﺎﺭﻭ: میگم ﻧﻤﯽ‌ﻓﻬﻤﻢ! ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﺧﺮ ﻣﺎﻣﻮﺭ: ﻫﻮووﯼﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﯽ ﺧﺮ؟ ﻧﻔﺮ ﺳﻮﻡ: ﺁﻗﺎﯾﻮﻥ ﭼﺮﺍ ﺩﻋﻮﺍ می‌کنین؟ ﺯﺷﺘﻪ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻏﺮﯾﺐ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻦ ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ........😂😂😂 ﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌ 😄😁 http://eitaa.com/cognizable_wan
💠بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ💠 💟 هق هقش بلند شد دستش را روی دهانش گذاشت مبادا مادرش بیدار شود از صدای گریه بی امانش امشب ابوذر با آن لحن نگرانش کار دستش داده بود... دلش خیلی تنگ بود... تنگ تنگ... صدای ناله مادرش که آمد به خودش آمد تند تند صورتش را شست و برای هزارمین بار به این پوست سفید و چشمهای رنگی که محض رضای خدا به قدر یک دانه جو راز نگهداری نمیدانستند لعنت فرستاد. مادرش ضعیف می نالید:شیوا...شیوا..کجایی؟ به دو خودش را به تخت مادرش رساند و نگران پرسید: جانم مامان؟ چی میخوای؟ لبهایش را روی هم فشرد و آب طلب کرد ... ابوذر با تیشرت و شلوار راحتی که برای خودش در خانه عمه عقیله داشت روی راحتی نرم عمه دراز کشیده بود دلش میخواست همانجا و همان لحظه برای مدت نامعلومی به خواب برود اما نمیشد متاسفانه در دام عمه عقیله افتاده بود... بوی ذرت بو داده معده اش را به هیجان آورد و تازه یادش افتاد که از ظهر چیزی نخورده ...خنده اش گرفته بود اینقدر دغدغه داشت که یادش رفته بود غذا بخورد. صدای عمه عقیله از فکر بیرونش آورد... _پاستیالمو کجا گذاشتی؟ ابوذر آرام به پیشانی اش زد و با خنده گفت: عقیله کوچولو قاطی خرت و پرتا تو کابینت وسطیه است. چند دقیقه بعد سر و کله عمه عقیله با کلی تنقالت و دی ودی از نظر ابوذر منحوسش پیدا شد! فیلم شروع که شد عمه عقیله انگشت سبابه اش را رو به روی ابوذر گرفت و تهدید کرد: مثل اوندفعه خوابت ببره پدرتو در میارم شیر فهم شد؟ ابوذر نمیدانست بخندد یا گریه کند با شانه های لرزان و بریده بریده از فرط خنده گفت: عمه به خدا عین سامره میشی اینجور وقتا... خسته ام میفهمی خسته؟ عمه عقیله خنده اش را قورت میدهد و میگوید: نفهم خواهرته!! اولتیماتوم دادم خواستم حواستو جمع کنی آهی کشید... به سمت دستشویی رفت و در آینه چند دقیقه به خودش خیره شد. http://eitaa.com/cognizable_wan
🔹مورد داشتیم دختره رفته کله پزی فروشنده گفته: چشم بذارم؟ دختره گفته: آخه من تو این یه ذره مغازه کجا قایم شم؟ فروشنده که تشنج کرده یه پا و یه دستش به صورت ضربدری فلج شده کله گوسفنده هم زنده شده فرار کرده😂😂😂 ‌ ﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌ ‌http://eitaa.com/cognizable_wan