دلم هوایِ حوصله اش
کم شده است،
گاهی ابری!
گاهی بارانی!
نمیخواهی سراغی
از حال هوایِ دلم بگیری؟!
#دلنوشته
http://eitaa.com/cognizable_wan
فدای سرت اگر آنچه میخواستی نشد .
اگر چرخ دنیا با چرخ تو نمیچرخد .
تو چایت را بنوش
روی ایوان خانه مادربزرگت بنشین
و با او گپ بزن.
برای پرنده ها دانه بریز و بعد، از دیدن نوک زدن آنها به دانه های گندم لذت ببر.
میشود دقایقی را برای مادرت کنار بگذاری و چند لحظه را در آغوش او سپری کنی
میبینی که چقدر آرامش بخش است.
میشود از زندگی لذت برد .
میشود از ثانیه ها نهایت استفاده را کرد.
مگر چقدر عمر میکنیم که بخواهیم آن را هم صرف سر و کله زدن با این و آن بکنیم و از شکل راه رفتن همراهمان تا آبی بودن رنگ آسمان و گردی زمین ایراد بگیریم...
چه خوب میشد اگر میتوانستیم به زمین و زمان گیر ندهیم و سخت نگیریم.خوب میشد اگر زندگی میکردیم .
بیایید همه با هم زندگی کنیم 👌🌿
#دلنوشته
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه 🌹
.
از پیرمرد گل فروشی پرسیدند
کار و بار چطور است؟
گفت:
خوب نیست،
آدم ها دیگر مانند گذشته
همدیگر را دوست ندارند ... 🍃🍁
#دلنوشته
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
✨﷽✨
#دلنوشته🌻💛
✍️ یک دعای عاشقانه
🔹روز جمعه جوانی با پدرش در منزل نشستهاند.
🔸پدر میگوید:
پسرم، ماشین را استارت بزن تا برویم جایی!
🔹وقتی پدر سوار میشود، میگوید:
امروز برو ترمینال، جمعه است و خیلیها از سفر برمیگردند. برو شاید خدا یک عمل صالحی به ما رساند. شاید کسی بود پولش را گم کرده و پول لازم داشت. شاید کسی بود که در این شهر برای دکتر آمده و شب را جای خواب ندارد. برو ان شاءالله خداوند انجام یک عمل صالحی بر ما هدیه میکند.
🔸پسر میگوید:
وقتی به ترمینال میرسیدیم، پدرم با چشم منتظر بود و با زبان یا الله میگفت و از خدا میخواست برساند و اجابت کند دعای او را، این کار همیشگی پدر رحیم بود.
🔹گاهی میگفت:
برخیز چند کمپوت بگیریم و روز جمعه میرفتیم بیمارستان دنبال بیمارانی میگشت که بیکس هستند و منتظر ملاقات کسی.
🔸گاهی پدرم دو ساعت داخل ماشین در ترمینال مینشست و میگفت:
پسرم اصلا غصه نخور. همین که با نیت انتظار برای انجام کار خیر نشستهایم، چه کار خیری برساند چه نرساند دستمزدمان محفوظ است و ضرر نمیکنیم.
🔹وقتی داستان به اینجا رسید، اشک بر دیدگانش جاری شد.
🔸من با حیرت گفتم:
دوباره تکرار کن. واقعا چه صحنه عاشقانهای و چه دعای دیوانهکنندهای. بروی ترمینال برای پیداکردن ابْن السَّبیل بنشینی و بگویی: «خدایا دعای مرا اجابت کن...»
🔹چه دعاهایی هستند که واقعا از آنها بیخبریم. این دعا شاید بهترین دعا باشد که دعا کنی خداوند در زمانی که کسی او را دعا میکند و حاجتی میخواهد تو هم دعا کنی و از خدا توفیق عمل صالح طلب کنی و التماس کنی دعای تو را اجابت کند و برای دعای آن کسی که او را میخواند تو را بفرستد.
🔸پسر میگوید:
برای پدرم بارها خداوند نیازمندانی را در اجابت دعایشان سمت او فرستاده بود، که اعتراف کردند مستأصل ایستاده بودند که دعا میکردند خدایا کمکم کن و خدا تو را رساند.
❓آیا تاکنون یکبار از دعاهای این پدر کردهایم؟
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
✨﷽✨
#دلنوشته🌻💛
گاهی فقط لازم است یک استکان چای بریزی و در آرامترین نقطهی خانه بنشینی و چایات را بنوشی و به مسائل منفی، ذرهای فکر نکنی.
گاهی باید دلت به حالِ خودِ خسته و اندوهگینت بسوزد و قدری بار سنگین اندوه را از روی شانههاش برداری و اینقدر سخت نگیری و از خودت توقعات بیجا نداشته باشی.
گاهی لازم است برای خودت استراحت تجویز کنی و هرکاری که حالت را بهتر میکند انجام بدهی؛ بزنی بیرون و بروی کافه و خرید کنی و دنبال دلخوشیها و آدمها و اتفاقات ناب بگردی و به لبی لبخند بنشانی و دستِ نیازمندی را بگیری و قدم بزنی و نگاه کنی و بشنوی و حرف بزنی و تجربه کنی و تا خوب نشدی، بر نگردی...
باید خودت را دوست داشتهباشی، باید بیشتر از هرکسی خودت را دوست داشته باشی....
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾