eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.5هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
17.2هزار ویدیو
628 فایل
#دانستنی_های_زیبا کانالی برای قشر جوان با بهترین نکات #علمی، #تربیتی، #اخلاقی، #پزشکی و #روانشناسی بهمراه #کلیپ_های زیبای اخلاقی از #سخنرانان_کشوری جهت ارتباط با آدمین از طریق👇👇👇 @alimaola_110 پیام ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍂🍃 🔴تلاش مداوم، مانع انسان 🚲برای اینکه از نیفتی، باید بزنی. اگر رکاب بزنی نمی‌افتی؛ اما اگر پایت را از روی رکاب برداری یا پا نزنی، سقوط می‌کنی. ✅ این نیز همین‌طور است. آنها که می‌خواهند سقوط نکنند، باید بزنند، کنند و همۀ سعی و تلاششان را برای به‌کار گیرند. 🔵http://eitaa.com/cognizable_wan
🟩چو آید زپی دشمن جان شان بیند و اجل پای اسب دوان 🔹️دست و پا بریده‌ای هزارپایی بکشت. صاحبدلی بر او گذر کرد و گفت: سبحان الله! با هزار پای که داشت چون اجلش فرا رسید از بی دست و پایی گریختن نتوانست 🔸️چو آید ز پی دشمن جان ستان 🔹️ببندد اجل پای اسب دوان 🔸️در آن دم که دشمن پیاپی رسید 🔹️کمان کیانی نشاید کشید http://eitaa.com/cognizable_wan
. ✳️ این ضرب المثل وقتی به کار می رود که کسی برای کار هایش دلایل غیر منطقی می آورد و روی آن پافشاری می کند و حرف دیگران را نمی پذیرد. این کارشان از روی لجبازی و یکدندگی است و حرف حق دیگران را قبول نمی کنند. یا از روی بی خبری و یا از روی قصد و غرض. در ادامه با داستان این ضرب المثل همراه ماگرتا بمانید. ❇️ داستان ضرب المثل« مرغ ایشان یک پا دارد.» در گذشته اربابی مرغ بریانی را در دیس بزرگی می گذارد و به غلامش می دهد تا آن را برای قاضی شهر ببرد. ارباب چون کارش پیش قاضی گیر بود، چندین بار به غلام گوشزد کرد که حواسش به غذا باشد تا صحیح و سالم به دست قاضی برسد. غلام هم قبول کرد. مسیر خانه ارباب تا خانه قاضی کمی طولانی بود. از طرفی هم بوی دل چسب غذا چنان هوش از سر غلام گرسنه برده بود که هربار وسوسه می شد که غذا را بخورد اما تا مرغ بریان را می دید، چهره ارباب جلوی چشمش می آمد و از ترسش دوباره دیس را بالای سرش می گرفت و به راهش ادامه می داد. کم کم ضعف شدیدی بر او غالب شد و نتوانست جلوی خودش را بگیرد. دستش را داخل دیس برد و یکی از ران های مرغ را از جا درآورد و با ولع به دندان کشید. وقتی گرسنگی‌اش رفع شد تازه فهمید که چه اشتباهی کرده است! مجبور شد قبل از رسیدن به خانه قاضی نقشه ای بکشد. وقتی نزد قاضی رسید و قاضی با آن غذای پس مانده و مرغ یک پا مواجه شد، فهمید که غلام دست درازی کرده و باید مجازات شود. قاضی شروع کرد به شلاق زدن او. غلام هم نقشه‌اش را اجرا کرد و با تمام جدیتش گفت: در شهر ما همه مرغ ها یک پا دارند. قاضی باور نکرد و به شلاق زدن غلام ادامه داد. غلام از درد شلاق فریاد می کشید اما روی حرفش پافشاری می کرد و با هر ضربه شلاق، بلند داد می زد: باور کنید مرغ شهر ما یک پا دارد. خلاصه از قاضی کتک و از غلام انکار و دروغ! قاضی دید غلام همچنان اصرار دارد که مرغ های شهرشان یک پا دارند، با خود گفت: شاید این غلام بدبخت راست می گوید و مرغ های شهرشان واقعا یک پا دارند! این گونه شد که دست از سر غلام برداشت و او را رها کرد 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🟩دست و پای کسی را توی پوست گردو گذاشتن 🔹️هنگامی که شخص زودباوری را به انجام کاری تشویق کنند و او بدون دوراندیشی و بررسی به آن اقدام کند و بدین ترتیب در بن‌بستی گرفتار آید، درباره‌ی او می‌گویند که: «دست و پایش را در پوست گردو گذاشتند». یعنی کاری دستش داده‌اند که نمی‌داند چه بکند. 🔸️ضرب‌المثل "دست و پای کسی را در پوست گردو گذاشتن" در ابتدا درباره‌ی انسان نبوده و کاربردی برای او نداشته است، بلکه به جای واژه‌ی کسی در این اصطلاح، واژه‌ی گربه قرار داشته است. یعنی این دست و پای گربه بوده که توسط افرادی بی‌انصاف و حیوان‌آزار در پوست گردو قرار می‌گرفته است. 🔹️« . . . سابقن افراد بی‌انصافی بودند که وقتی گربه ای دزدی زیادی از آذوقه منزلشان می‌کرد، گربه را گرفته و قیر را ذوب کرده در پوست گردو می‌ریختند و هر یک از چهار دست و پای او را در یک نصفه پوست گردوی پر از قیر فرو می‌بردند و سپس او را رها می‌کردند. گربه بینوا در این حال، هم به زحمت راه می‌رفت و هم چون حالا دیگر صدای پایش را همه‌ی اهل خانه می‌شنیدند، از انجام دزدی باز می‌ماند". این گربه با این حال روزگاری پیدا می‌کرد که نه تنها دزدی از یادش می‌رفت، بلکه چون کسی هم چیزی به او نمی‌داد از شدت درد و گرسنگی تلف می‌شد. 🔻این روش و ابتکار نابخردانه نسبت به این حیوان بی‌گناه که در نهایت بی‌انصافی بوده است، رفته رفته شکل ضرب‌المثل یافته و امروزه در مواردی به کار برده می‌شود که کسی را با مشکلی رو به رو کنند که "نه راه پیش داشته باشد و نه راه پس". ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan