eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
13.8هزار ویدیو
635 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ماجرای عجیب دعوای_سگ و جوان در قبر 🍃این جریان از عجیب‌ترین اتفاقاتیست که در قبرستان تخت فولاد اصفهان اتفاق افتاده است که شیخ بهایی در کشکول خود به آن اشاره کرده شیخ_بهایی نقل می‌کند: روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت : 🍃روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند. 💢 چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّه‌ام می‌رسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوش‌صورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد. من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب می‌بینم یا بیدارم. 🍃 در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرت‌انگیزی به شامّه‌ام می‌رسد، دیدم سگی وحشت‌انگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد. من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنه‌ای دارم می‌بینم. 🍃لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباس‌هایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛ خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟ 🍃 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قوی‌تر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد. 🍃 حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود. شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید می‌نماید 📚خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاء‌آبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22 http://eitaa.com/cognizable_wan
این چند وقته این قدر سریال تاریخی دیدم ... دلم میخواد از چاه آب بخورم بعد با اسب برم سر کار شب برم تو یه غار بخوابم اصن شاید با بابام بیعت کردم حمله کردیم خونه عمم اینا شوهر عمم و به بردگی گرفتیم😁😂 👇👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
وفاداری یک زن زمانی معلوم می شود که مردش هیچ نداشته باشد و وفاداری یک مرد زمانی معلوم می شود که همه چیز داشته باشد...! موریس مترلینگ ‌‎‌‎‌‎ 🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
عقاب هیچ‌گاه خودش را مقصر نمی‌داند پلنگ نمی‌داند وجدان یعنی‌چه وقتی ماهی گوشت‌خوار به طعمه‌اش حمله می‌کند، اصلا احساس شرم نمی‌کند مار کاملا به خودش مطمئن است. شغال پشیمانی را نمی‌فهمد شیرها و شپش‌ها در مسیرشان دچار شک و دو دلی نمی‌شوند چرا باید بشوند وقتی می‌دانند کارشان درست است؟ اگر چه قلب نهنگ قاتل صد کیلو وزن دارد اما قسمت‌های دیگرش سبک است در سومین سیاره‌ی خورشید در میان این همه رفتار وحشیانه هیچ‌چیز حیوانی‌تر از داشتن یک وجدان آسوده نیست! هیچ‌چیز دوبار اتفاق نمی‌افتد 🌐 http://eitaa.com/cognizable_wan
همیشه کسی وجود دارد که سرِ راهتان سنگ پرتاب کند... این به شما بستگی دارد، که با آن سنگ ها چه بسازید...!! پل یا دیوار !؟ شما معمار زندگیتان هستید سعی کنید معمار خوبی باشید... http://eitaa.com/cognizable_wan
شاگرد اول بودم ، پدرم یادم داده بود،که من همیشه درس بخوانم ، وقتی مهمان می آید زود بیایم سلام کنم و بروم ! آرام آرام مهمانهای ما خیلی کم شدند چون مادرم غیر مستقیم گفته بود حواس مرا پرت می کنند ! عیدها همه اش خانه بودیم و من نمی دانستم سیزده بدر یعنی چه ؟ وقتی مدرسه می رفتم، پدرم خودش مرا می رساند آخه مادرم گفت بود نکنه توی سرویس مدرسه حرف بد یاد بگیرم . پدرم مرا خیلی دوست داشت! وحتی می گفت زنگ تفریح به حیاط نروم !چون ممکن است بچه ها دعوایم کنند ! ومن نه تنها زنگ تفریح مدرسه که تمام زنگهای تفریح عمرم را در اتاقی درس خواندم ! مایه افتخار پدر بودم ! شاگرد اول ! وقتی پدر مرا به مدرسه می رساند شیشه ی اتومبیل را بالا می زد که مبادا حرفی بشنوم ومن تا مسیر مدرسه ریاضی کار می کردم! وقتی سر سفره می آمدم باید به فیزیک فکر می کردم چون پدرم می گفت نباید لحظه ها را از دست بدهم ! چقدر دلم می خواست یکبار برف بازی کنم ، اما مادر پنجره را بسته بود ومی گفت پنجره باز شود من مریض می شوم من حتی باریدن برف را هم ندیده ام ! من همیشه کفشهایم نو بود چون باآنها فقط از درب مدرسه تا کلاس می رفتم !!من حتی یک جفت کفش در زندگی ام پاره نکردم و مایه افتخار پدرم بودم ! من شاگرد اول تیزهوشان بودم ! تمام فرمول های ریاضی وفیزیک را بلد بودم ولی نمی توانستم یک لطیفه تعریف کنم ! و حالا یک پزشکم ! چه فرقی دارد تو بگو یک مهندس ! پزشکی که تا الان نخندیده است ،مهندسی که شوخی بلد نیست! من نمی دانم چطور باید نان بخرم !من نمی دانم چطور باید کوهنوردی بروم! با اینکه بزرگ شده ام اما می ترسم باکسی حرف بزنم ! چون ممکن است حرف بد یاد بگیرم ! من شاگرد اول کلاس بودم ! اما الان نمیدانم اگر مثلا مراسم عروسی دعوت شوم چگونه بنشینم ، اگر مراسم عزاداری بروم چه بگویم ! همسایه مان برای ما آش نذری آورده بود نمی دانستم چه اصطلاحی بکار ببرم یک روز باید بنشینم برای خودم جوک تعریف کنم ! یک روز باید یک پفک نمکی را تا آخر بخورم !یکروز می خواهم زیر برف بروم ! یک روز می خواهم داد بکشم ، جیغ بزنم !من شاگرد اول کلاسم اما از قورباغه می ترسم ، از گوسفند می ترسم ، مایه افتخار پدر حتی از خودش هم می ترسد ! راستی پدرها ومادرهای خوب و مهربان به فکر شاگرد اول های کلاس باشید و اگر مادرم را دیدید بگویید پسرش شاگرد اول کلاس درس و شاگرد آخر کلاس زندگی است. http://eitaa.com/cognizable_wan
"لوئیز. هی" در کتاب "شفای درون" می گوید: تمام بیماری ها از افکار سرچشمه می گیرد، یعنی افکار ما هستند که بیماری ها را تولید می کنند، مثلا: سرطان؛ ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است بیماری قند، به خاطر افسوس گذشته ها را خوردن است ام اس: به دلیل عصبانیت طولانی مدت و کینه ورزی است سردرد؛ انتقاد از خود و ترس زکام؛ آشفتگی ذهنی، درد؛ نیاز به محبت آغوش گرم فشار خون؛ مشکل عاطفی دراز مدتی است که حل نشده پس باید ذهنمان را بشوییم، دیگران را ببخشیم؛ خودمان را ببخشیم؛ بیشتر محبت کنیم؛ کمتر گله و شکایت کنیم؛ بیشتر بخندیم و شاد باشیم... بدانیم هر کسی در سطح آگاهیش عمل کرده و افکار ما بسیار قدرتمند و اثرگذار هستند حتی خودمان، گذشته را رها کنیم و لباس شادی به تن کنیم، و کارهایی را که از عهده انجام آن بر نمی آییم به خدا بسپاریم، تا از بیماری ها رهایی پیدا کنیم... اما آیا میتوانیم؟..... 📚📚📚📚📚📚📚 زندگی هیچ نمی گوید؛ نشانت می دهد...! باخ http://eitaa.com/cognizable_wan
پسر جوان فاسد الاخلاقی که از قبل با دختری جوان آشنا شده بود و توانسته بود او را گام به گام بفریبد و وانمود کند که از عشق او آب می‌شود و قلبش بدون او تاب و تحمل ندارد… بالأخره توانست آن دختر را رام کند و او را به چنگ آورد تا کامش را از او بر گیرد. دختر جوان را دعوت کرد تا روز شنبه هفته‌ ای آینده رأس ساعت پنج در مکانی بسته و فضایی رمانتیک با هم گفتگویی داشته باشند.دختر جوان نیز موافقت کرد و روز موعود فرا رسید. پسر جوان در خانه‌اش به انتظار نشسته بود و با دیگر دوستانش هم تماس گرفته و آن‌ها را از قصه‌ ای این دختر با خبر کرد. دقایقی به ساعت پنج مانده بود که مادرش زنگ زد و گفت: زود بیا خانه که حال پدرت خوب نیست. مجبور شد از دوستانش جدا شود؛ البته به آنان گفت: هنگامی که آن دختر آمد، شما کار خود را انجام دهید، من میروم و به پدرم سری میزنم.. از خانه بیرون شد و دوستانش را در انتظار آمدن دختر جوان ترک کرد. ساعت پنج رسید و دختر نیز وارد شد. این گرگ‌های بی وجدان همگی بر او تاختند. سپس آنها خانه را ترک نموده و او را در حالت بیهوشی رها کردند… در همین حین که این حادثه به وقوع می‌پیوست، پسر جوان پیش پدر رسید تا از حالش اطمینان حاصل کند؛ مادرش به سویش آمد و گفت: چرا خواهرت را با خود نیاوردی؟ گفت: خواهرم؟ از کجا همراه من بیاید؟ مادر گفت: او را فرستاده بودیم تا تو را بیاورد؛ تو که تلفن‌ های ما را جواب نمی‌دادی.. جوان به سرعت از خانه‌ی پدری خارج شده و دوان دوان خود را به خانه‌ی خویش رساند… ناگهان خواهرش را دید که در خانه‌اش مورد تجاوز قرار گرفته و از حال رفته است.. همان کسی که خودش حیله گر، ترتیب دهنده و همه کاره این ماجرا بود و قربانی هم نزدیک‌ترین انسان به او … او خواهرش بود. هر که افتد پی ناموس کسان پی ناموس وی افتد هوس بلهوسان http://eitaa.com/cognizable_wan
گدا اومده در خونه میگه یکم برنج بهم بدین!! رفتم 1کیلو ریختم تو مشما واسش آوردم میگه همین..؟ میگم نه.. اینو واسه نمونه دادم. ببر دم کن اگه خوشت اومد بیا 1 کیسه ببر...😁😂🤦‍♂ ✍ رفتم خواستگاری، بابای دختر پرسید شما نظرتون واسه مهریه چقده؟ منم گفتم: نظرم، ٢ تا ربع سكه به نیت 2 طفلان مسلم هستش... بی‌شعور نگذاشت موزمو وردارم؛ انداختنم بیرون😂😂😂 ✍ ﺑﻪ طرف ﻣﻴﮕﻦ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﭘﻞ ﺻﺮﺍﻁ ﺍﺯ ﻣﻮ ﺑﺎﺭﻳﻜﺘﺮﻩ، از آتش داغ تره، ﻭ ﺍﺯ ﺗﻴﻎ ﺗﻴﺰ ﺗﺮﻩ! ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺭﺩ ﻣﻴﺸﻴﺪ؟ ﻣﻴﮕﻪ: ﻣﺎ ﻋﺸﺎﯾﺮﯾﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﻃﺮﻑ ﭘﻞ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﯿﺰﻧﻴﻢ!😂 ✍ تو ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ یه آخوندی یواش اومد ﺍﻃﺎﻕ ﺗﺰﺭﯾﻘﺎﺕ ﻭ ﺑﻪ ﺗﺰﺭﯾﻘﺎﺗﭽﯽ گفت: ﺩﻭ ﺗﺎ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﺰﻥ؛ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺋﯿﺶ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ مشکلات کشور رﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﮕﯿﺮ! من یه آخوند ساده‌ام😂😂 ✍قديما ﺑﺎﺑﺎﻫﺎ 7 ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯿﺪﺍﺩﻥ ﻫﻤﺸﻮﻥ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻣﯿﺸﺪﻥ ﺍﻻﻥ 1 ﺩﺧﺘﺮﻭ 7 ﺑﺎﺭ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯿﺪﻥ ﺁﺧﺮﺷﻢ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎﺵ...😂 ﻭﺍﻻ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﻫﺎﺳﺖ؟ ﯾﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﺍ؟ فکر کنم کار دشمنه... مرگ بر امریکا😂 ✍یارو خرش میمیره دوستاش برای اینکه مسخره‌اش کنن میرن خونش بهش تسلیت میگن، یارو میگه من اصلا خبر نداشتم خرم این همه فامیل داره وگرنه تالار میگرفتم! 😐😂😂 یه تیکه پیاز میخوری عالم و آدم میفهمن که پیاز خوردی حالا چهار کیلو آناناس بخور، کسی نمیفهمه اصلا !!😐😂😂😂 میدونی بدترین نوع دعوا، دعوا با چه کسیه؟ . . با کسی که سرعت تایپش از تو بیشتره 😅 اون تو رو شسته، آویزونت کرده... تو تازه نوشتی: احترام خودتو نگه دار😂😂😂😂😂 سر سفره بودیم.. به داداش کوچیکم میگم: برام یه لیوان آب بیار... میگه برو بابا... من خودم دارم از تشنگی ماست میخورم... ادبیاتشو که بزارم کنار... خدایی ایده‌اش برای رفع تشنگی حرف نداره😁😁😁 تو اخبار میگفت یارو داشته تو کوه قدم میزده یه زمرد پیدا کرده به ارزش چند میلیون دلار! اونوقت من دیروز داشتم تو خیابون راه میرفتم یه ۵ تومنی دیدم اومدم بردارمش لباسم پاره شد!!! بیست تومن دادم خیاط دوختش 😂😢 😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
ﻣـﺮﺩﯼ ﺑـﻪ ﭘـﯿـﺶ ﺯﻧـﺶ ﺁﻣـﺪ ﻭ ﺑـﻪ ﺍﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﻧـﻤـﯿـﺪﺍﻧـﻢ ﺍﻣـﺮﻭﺯ ﭼـﻪ ﻛـﺎﺭ ﺧـﻮﺑـﯽ ﺍﻧـﺠـﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﻛـﻪ ﯾـﻚ ﺟـﻦ ﺑـﻪ ﻧـﺰﺩﻡ ﺁﻣـﺪ ﻭ ﮔـﻔـﺖ ﻛـﻪ ﯾـﻚ ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﺗـﺎ ﻣـﻦ ﻓـﺮﺩﺍ ﺑـﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺵ ﻛـﻨـﻢ"! ﺯﻥ ﺑـﻪ ﺍﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﺎ ﻛـﻪ 16 ﺳـﺎﻝ ﺍﺟـﺎﻗـﻤـﻮﻥ ﻛـﻮﺭﻩ ﻭ ﺑـﭽـﻪ ﺍﯼ ﻧـﺪﺍﺭﯾـﻢ، ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﺑـﭽـﻪ ﺩﺍﺭ ﺷـﻮﯾـﻢ. ﻣـﺮﺩ ﺭﻓـﺖ ﭘـﯿـﺶ ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﻭ ﻣـﺎﺟـﺮﺍ ﺭﺍ ﺑـﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺗـﻌـﺮﯾـﻒ‌ ﻛـﺮﺩ، ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺳـﺎﻟـﻬـﺎﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻧـﺎﺑـﯿـﻨـﺎ ﻫـﺴـﺘـﻢ، ﭘـﺲ ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﭼـﺸـﻤـﺎﻥ ﻣـﻦ ﺷـﻔـﺎ ﯾـﺎﺑـﺪ" ﻣـﺮﺩ ﺍﺯ ﭘـﯿـﺶ ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﺑـﻪ ﻧـﺰﺩ ﭘـﺪﺭﺵ ﺭﻓـﺖ، ﭘـﺪﺭﺵ ﻧـﯿـﺰ ﺑـﻪ ﺍﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺑـﺪﻫـﻜـﺎﺭﻡ ﻭ ﻗـﺮﺽ ﻭ ﻗـﻮﻟـﻪ ﺯﯾـﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻓـﺮﺷـﺘـﻪ ﺗـﻘـﺎﺿـﺎﯼ ﭘـﻮﻝ ﺯﯾـﺎﺩﯼ ﻛـﻦ" ﻣـﺮﺩ ﻫـﺮﭼـﻪ ﻛـﻪ ﻓـﻜﺮ ﻛـﺮﺩ ﻫـﻮﺍﯼ ﻛـﺪﺍﻣـﺸـﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ، ﻛـﺪﺍﻡ ﯾـﻚ ﺍﺯ ﺍﯾـﻦ ﺍﻓـﺮﺍﺩ ﺗـﻘـﺪﻡ ﺩﺍﺭﻧـﺪ، ﺯﻧـﻢ؟ ﻣـﺎﺩﺭﻡ؟ ﭘـﺪﺭﻡ؟ ﺗـﺎ ﻓـﺮﺩﺍ ﺭﺍﻩ ﭼـﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﭘـﯿـﺪﺍ ﻛـﺮﺩ ﻭ ﺑـﺎ ﺧـﻮﺷـﺤـﺎﻟـﯽ ﺑـﻪ ﭘـﯿـﺶ ﺟـﻦ ﺭﻓـﺖ ﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻛـﻪ ﻣـﺎﺩﺭﻡ ﺑـﭽـﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔـﻬـﻮﺍﺭﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﻃـﻼ ﺑـﺒـﯿـﻨـﺪ“ ✅ﭼـﻘـﺪﺭ ﺧـﻮﺑـﻪ ﻣـﺎ ﻫـﻢ ﮐـﻤﯽ ﻓـﮑـﺮ ﮐـﻨـﯿـﻢ ﻭ ﻋـﺠـﻮﻻﻧـﻪ ﺗـﺼـﻤـﯿـﻢ نگیریم http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴ترویج بی حجابی نقشه دشمن است 🔸هَنفل که از مشاوران و جاسوسان کاخ سفید است می‌گوید: «اگر ما بتوانیم زنان ایران را گول بزنیم و حجاب و عفاف را از آنان بگیریم، به تمام نقشه‌های خود رسیده‌ایم! او در یکی از گزارشات خود می‌گوید: ما موفق شدیم که چادر مشکی زن ایرانی را به چادر توری و گلدار تبدیل کنیم و چادر توری و گلدار زنان مسلمان را به مانتو تبدیل کنیم و مانتوهای بلند را به مانتوهای رنگین، خیلی کوتاه و تنگ تبدیل کنیم و اکنون از حجاب یک زن مسلمان در ایران فقط یک روسری مانده است که جلو موها و پشت آن کاملا مشخص است و آن‌ها از این که با مردان نامحرم ارتباط داشته باشند شرمنده نیستند؛ بلکه برعکس از این شرمنده‌اند که در محیطی نتوانند با مردان نامحرم ارتباط مستقیم و روابط آزادتری داشته باشند! اگر ما موفق شویم این روسری را هم از خانم‌های ایرانی بگیریم، دیگر چیزی از اسلام و انقلاب در ایران نخواهد ماند! http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حقیقت جامعه ایران در زمان پهلوی از دید مستند ساز اسرائیلی ♨️ دیدن این فیلم به صورت ویژه برای آنهایی که فکر میکنند دوره پهلوی همه‌چیز گل و بلبل بوده از واجبات است
درویشی تهی‌‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند . کریم خان گفت : این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟ درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم . آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟ درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت . ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . . 🍃 🌺🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇺🇸♻️دروغی بزرگی به نام "کریستف کلمب " 🔻جنایتکار و سلاخی که به عنوان جهانگرد و کاشف به دنیا معرفی شد.
ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺗﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ! ﻏﺮﻭﺭ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﺳﺖ ﻫﺮﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﻏﻢ ﻭ ﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﻧﺮﻡ ﺍﺳﺖ، ﺩﻟﺶ ﮔﺮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﺮﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ، ﻟﺰﻭﻣﺄ ﺩﻭﺳﺖ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ . ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺍﺧﻼﻗﺶ ﺗﻨﺪ ﺍﺳﺖ، ﺟﻨﺴﺶ ﺳﺨﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺗﻮﺳﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ : ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻌﺮّﻑ ﺑﺎﻃﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﻔﺮﺕ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺷﻠﻮﻏﯽ، ﺗﻨﻬﺎﺗﺮﯾﻦ ﻫﺴﺘﯽ 🌐 http://eitaa.com/cognizable_wan
یک بار از توماس ادیسون سوال شد: پس از بیست و پنج هزار بار کوشش بی نتیجه برای ساختن باتری، نسبت به شکست چه احساسی دارد؟ پاسخ او برای همه ی ما دارای اهمیت است: "شکست؟ من ابدا شکست نخورده ام، حالا بیست و پنج هزار طریقه را میشناسم که نمی توان باتری ساخت... اینجوری برای اهدافت قدم بردار! 🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸🌿🌸 🌿🌸 🔴آقا و خانم عزیز هیچوقت بدگویی همسرت رو پیش بچه هات نکن خیلی کار اشتباهیه، میدونی چرا❓ 🔻چون 👇🏻 🌀1) جایگاه پدر یا مادر تو ذهن بچه تنزّل پیدا می‌کنه و اون احترامی که هر فرزندی باید به پدر و مادرش بزاره از بین میره😢 🌀2) اون بچه از یه رابطه صمیمانه و دوستانه با پدر یا مادرش محروم میشه و امنیت عاطفیش به خطر می افته❗️ 🌀3) از کودکی درگیر مسائل و مشکلاتی می‌شه که مناسب سنّ و سالش نیست و ازش یه بچه ی غمگین و ناراحت میسازه😔 ✳️پس حواستون باشه مشکل شما با همسرتون چه حل بشه چه حل نشه باید بین خودتون بمونه ونباید بچه ها اطلاع پیدا کنن🚫 http://eitaa.com/cognizable_wan
خوردن انجیر به خاطر وجود گوگرد باعث ازدیاد مو شده و از ریزش آن جلوگیری کرده و شوره سر را درمان می کند. 👇👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
مضرات شکلات در کودکان 🔸شکلات خوردن براساس اصول تغذیه کودکان، مفید تلقی نمی‌شود و بعد از ۳ سالگی هم بهتر است با احتیاط سراغ چنین ترکیباتی بروید. مضرات خوردن شکلات‌ها در کودکان عبارتند از: ▫️تشدید علائم در کودکان مبتلا به آلرژی، عارضه کهیر یا اگزما و … ▪️بی‌خوابی ▫️بیش فعالی ▪️تکرر ادرار ▫️حالت عصبی و افزایش انرژی و حتی بلوغ زودرس 👇👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
ظروف مسی 🔸ظروف فلزی امکان آزاد کردن بخشی از مواد تشکیل دهنده خود را به داخل غذا دارند، پس نیاز به روکش مناسب است و اگر این روکش در اثر طبخ غلط، حرارت بسیار بالا، ضربه، استفاده از قاشق غیر چوبی آسیب ببیند، این امکان ایجاد خواهد شد! 🔸ظروف مسی بدون روکش استاندارد قلعی، صد در صد سرطانزا و پر عارضه هستند.کمترین عارضه‌شان که شایع‌ترین است، و در کوتاه مدت رخ می‌دهد، کم خونی فقرآهن است چرا که مس با آهن رقابت می‌کند و اجازه جذب آن را نمی‌دهد. ظروف مسی باید: استاندارد و قلع اندود باشند. 🔸هیچ جای ظرف خش نیفتاده و باعث تماس مس با غذا نباشد. 🔸هر چند ماه یکبار بسته به دفعات مصرف، ضروری است مجدد قلع اندود شوند! 👇👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
از طعم شیرین شکلات تا تلخی کام! ▪️کاهنده یا تعدیل دهنده فشار خون (دارا بودن پلی فنول) ▫️بهبود عملکرد قلب و کبد ▪️بهبود جریان خون و انعطاف پذیری عروق ▫️آنتی اکسیدان و جلوگیری از سرطان ▪️کاهش LDL و افزایش HDL ▫️شادی آور و رفع افسردگی و کسالت ▪️افزاینده هوشیاری ▫️بهبود عملکرد مغز و پیشگیری از زوال عقل ▪️کاهش قندخون با افزایش حساسیت به انسولین ▫️بهبود جریان خون پوست و محافظت در برابر آفتاب ▪️مبارزه با رادیکال های آزاد http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐روز مباهله؛ ✨روز تجلی حقانیت اسلام، 💐روشن ترین دلیل باورهای شیعه، ✨دومین معجزه ماندگار پیامبر، ✨ و روز نزول آیه ی ، بر شمـا مبـارک بـاد.💐