آیا میدانید
فقط یک ایرانیه که توی رستوران بعد از خوردن غذاش درخواست ظرف یکبار مصرف میده تا ۲ لقمه باقیمونده غذاشو ببره خونه چون فکر میکنه پول داده ؟
http://eitaa.com/cognizable_wan
اگه یه روز اینترنت کلا قطع شه!
یه وانت میخرم با یه بلندگو📣
راه میوفتم تو کوچه خیابونا پُستامو واستون میخونم
فک کردین به همین راحتی ولتون میکنم؟😄😂
http://eitaa.com/cognizable_wan
تو تاکسی نشسته بودم یه یارو هیکلی اومد گفت میشه بری عقب بشینی من جلو بشینم؟
گفتم شما مگه بیشتر از من کرایه میدی داش؟
گفت سوالو با سوال جواب نمیدن یکی میزنم صدا گاری بدیا.دیدم حق با اونه رفتم عقب نشستم.💪💪😆🤣😂😂😂😂
🅾 http://eitaa.com/cognizable_wan
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
میگویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد.
شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او میگوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.
مرد کشک ساب میرود و پاتیل و پیاله ای میخرد شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد. بعد از مدتی شاگرد میرود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشود.
کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ برو همون کشکت را بساب.»
🎀http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه سرنشینان عقب کمربند نبندند...😱
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی پسرونه😂😂
دیگه اون ادم قبلی نمیشه😂
http://eitaa.com/cognizable_wan
زندگی مانند یک پتوی کوتاه است!
آن را بالا میکشید، پایتان بیرون میزند
آن را پایین میکشید
شانه هایتان از سرما میلرزد
آدمهای وسواسی؛
مدام در حال تست اندازه ی پتو هستند
و زندگی را نمی فهمند!
ولی آدمهای شاد؛
زانوهای خود را کمی خم میکنند
و شب راحتی را سپری میکنند.
با تفکر شاد زندگی کنید و ازش لذت ببرید...
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 #گلایه_اطرافیان_از_همسر
💠 گاه اطرافیان و یا خانواده شما از همسرتان #بدگویی کرده و یا گلایهای را مطرح میکنند.
💠 در این مواقع باید با حفظ #ادب و احترام نسبت به فرد گلایه کننده، نیّت خیر همسرتان و یا توجیههایی که باعث کم شدن #بدبینی اطرافیان نسبت به همسرتان میشود ابراز کرده و حافظ #آبرو و اسرار او باشید!
💠 از طرفی تا میتوانید گلایه خانواده خود را به همسرتان نرسانید چرا که زمینهساز #کینه، فتنه، بدبینی و سردی روابط میگردد!
💠 به تدریج باید با رفتار و گفتار خود دلهای دو طرف را به هم #نزدیک کنید.
💠 در مواقعی که گلایهی آنها اساسی و بزرگ است حتما به #مشاور_دینی خانواده مراجعه نمایید!
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_پنجاه_و_هشتم
🌾با یک روز تاخیر، مراسم تشییع جنازه انجام شد تا همه برسن. بی بی رو بردیم #حرم و از اونجا مستقیم #بهشت_رضا، همه سر خاک منتظر بودن.
🍂چشمم که به قبر افتاد، یاد آخرین شب افتادم و زیارت عاشورایی که برای بی بی می خوندم. لعن آخرش مونده بود، با اون سر و وضع خاکی و داغون، پریدم توی قبر.
🌾ـ بسم الله الرحمن الرحیم … اللّٰهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى و … پدرم با عصبانیت اومد جلو تا من رو بکشه بیرون، که دایی محمد جلوش رو گرفت. لعن تموم شد، رفتم #سجده. – اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلٰى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلٰى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ
🍂صورت خیس از اشک، از سجده بلند شدم. می خواستم بیام بیرون که دایی محمد هم پرید توی قبر، دستم رو گرفت. و به دایی محسن اشاره کرد.
– مادر رو بده.
🌾با هم دیگه بی بی رو گذاشتیم توی #قبر. دستش رو گذاشت روی شونه ام.
ـ من میگم تو تکرار کن، #تلقین بخون
یکی از بین جمع صداش رو بلند کرد:
ـ بچه است، دفن میت شوخی بردار نیست.
🍂و دایی خیلی محکم گفت:
ـ بچه نیست، لحنش هم کامل و صحیحه.
و با محبت توی چشم هام نگاه کرد.
ـ میگم تو تکرار کن، فقط صورتت رو پاک کن، اشک روی میت نریزه
.
✍ادامه دارد......
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
#قسمت_پنجاه_و_نهم
🌾حال و روزم خیلی خراب بود. دیگه خودم هم متوجه نمی شدم، راه می رفتم از چشمم اشک می اومد. خرما و حلوا تعارف می کردم، از چشمم اشک می ریخت. از خواب بلند می شدم، بالشتم خیس از اشک بود. همه مصیبت خودشون رو فراموش کرده بودن و نگران من بودن.
🍂ـ این آخر سر کور میشه، یه کاریش کنید آروم بشه.
🌾همه نگران من بودن، ولی پدرم تا آخرین لحظه ای که ذهنش یاریش می کرد، متلک های جدیدش رو روی من آزمایش می کرد. این روزهای آخر هم که کلا، به جای مهران، نارنجی صدام می کرد.
🍂البته هر وقت چشم دایی محمد رو دور می دید. نمی دونم چرا ولی جرات نمی کرد جلوی دایی محمد سر به سرم بزاره.
🌾هر کسی به من می رسید به نوبه خودش سعی در آروم کردن من داشت. با #دلداری، با #نصیحت، با…
اما هیچ چیز دلم رو آرام نمی کرد.
بعد از چند ساعت تلاش، بالاخره خوابم برد.
#خرابه ای بود سوت و کور، #بانوی_قد_خمیده ای کنار دیوار نشسته داشت #نماز می خوند. نماز که به آخر رسید، آرام و #با_وقار سرش رو بالا آورد.
🍂ـ آیا مصیبتی که بر شما وارد شد، بزرگ تر از مصیبتی بود که در #کربلا بر ما وارد شد؟
🌾از خواب پریدم، بدنم یخ کرده بود، صورت و پیشانیم از عرق خیس شده بود، نفسم بند اومده بود، هنوز به خودم نیومده بودم که صدای اذان صبح بلند شد.
🍂هفتم مادربزرگ بود و سخنران بالای #منبر.
چند کلمه ای درباره نماز گفت و گریزی به کربلا زد.
🌾 #حضرت_زینب “سلام الله علیها” با اون مصیبت عظیم، که برادران شون رو جلوی چشم شون #شهید کردن، پسران شون رو جلوی چشم شون شهید کردن، پسران برادرشون رو جلوی چشم شون شهید کردن، اون طور به #خیمه ها حمله کردن و اون فاجعه عظیم #عصر_عاشورا رو رقم زدن، حتی یک نمازشون به تاخیر نیوفتاد. حتی یک شب نماز شب شون فراموش نشد. چنین روح عظیمی داشتند این بانو و سرور بزرگوار
هنوز تک تک اون کلمات توی گوشمه
اون خواب و اون کلمات و صحبت های سخنران
🍂باز هم گریه ام گرفت، اما این بار اشک های من از داغ و دلتنگی بی بی نبود، از شرم بود. شرم از روی خدا، شرم از ام المصائب و سرورم زینب.
من، ۷ شب، نماز شبم ترک شده بود. در حالی که هیچ کس، عزیز من رو مقابل چشمانم تکه تکه نکرده بود.
.
🌾از این قسمت زندگی مهران قصه ے ما به عشق عمه جان زینب سلام الله علیها زندگی میکنه … .
✍ادامه دارد......
🎀http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حماسه ای دیگر از پدران سرزمینم😂
🍃🍂 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت حرف زدن خارجی ها و ما در حرف زدن با بچه هامون😐
فقط قیافه بچه ایرانیه 😂😂
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 #تست_همسرداری
💠هر چند وقت یکبار، از همسرتان بپرسید چگونه همسری برای او هستید؟ آیا توانستهاید بخشی از خواستههای #همسرتان را محقق کنید؟
از او بخواهید صادقانه رفتارهای #مثبت و #منفی شما را بگوید.
💠 و شما از انتقاداتش استقبال ویژه کنید نه اینکه سبب #مشاجره شود.
انتقادپذیری، شما را نزد همسرتان #محبوب و تو دل برو میکند.😊
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
مامانا روزشون رو اینجوری شروع میکنن که:
گیر میدم به بچه هام سر چیزای الکی برای رضای خدا قربة إلی الله 😕
😂😂😂😂
http://eitaa.com/cognizable_wan
یکبار از زنی مـوفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد. لبخندی زد و گفت:
موفقیت من زمانی آغـاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.
دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را می کـردند برداشتم.
دست از جنگیدن با خـانواده همسرم کشیدم.
دیگر به دنبال جنگیدن بـرای جلب توجه نبودم،
سعی نکردم انتظارات دیگران را
بـرآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم
دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که دربـاره من اشتباه می کند.
آنگاه شروع کـردم به جنگیدن برای:
اهدافـم
رویاهایم
ایده هایم و سرنـوشتم
روزی که جنگ های کوچک را متوقف کـردم، روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد.
هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد. نبردهایمان را عـاقلانه انتخاب کنیم.
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 #فرمول_نرمخو_شدن
💠 گاه دیدهاید #بیمار، پس از درد زیاد و یا بعد از عمل سخت، روحیهای لطیف پیدا میکند و آمادگی روحی بیشتری برای #مهربانی دارد.
💠 یکی از راههای موثر در کسب اخلاق #مهربانی و نرمخو شدن این است که عمیقا به #عذابهای بزرگ و متنوع الهی در روز قیامت و جهنّم فکر کنیم.
💠 گاه تفکر عمیق در #عذابهای خدا، حال ما را دگرگون میکند و ترس حاصل از آن، عامل بازدارندهای برای بروز صفات #زشت و #تندخویی ما میشود.
💠 بعد از #خروج از تفکّر در عذاب سخت خدا، روح ما #صیقل داده میشود و چه بسا بسیاری از عیوب و نقصهای همسر، در نزدمان #ناچیز جلوه میکند.
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
زندگی انشایی است
که تنها باید خودمان بنگاریم
زندگی می چرخد...
چه برای آنکه میخندد
چه برای آنکه میگرید...
زندگی دوختن شادی هاست...
زندگانی هنر هم نفسی با غم هاست...
زندگانی هنر هم سفری با رنج است...
زندگانی یافتن روزنه در تاریکی است
http://eitaa.com/cognizable_wan
خوشبختی را کجا میتوان یافت؟
از خدا پرسید: «خوشبختی را کجا میتوان یافت؟»
خدا گفت: «آن را در خواستههایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم.»
با خود فکر کرد و فکر کرد: «اگر خانهای بزرگ داشتم بیگمان خوشبخت بودم.»
خداوند به او داد.
«اگر پول فراوان داشتم یقیناً خوشبختترین مردم بودم.»
خداوند به او داد.
اگر... اگر... و اگر...
اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود!
از خدا پرسید: «حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم.»
خداوند گفت: «باز هم بخواه.»
گفت: «چه بخواهم؟ هر آنچه را که هست دارم.»
خدا گفت: «بخواه که دوست بداری...
بخواه که دیگران را کمک کنی... بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی...»
او دوست داشت و کمک کرد و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها مینشیند و نگاههای سرشار از سپاس به او لذت میبخشد.
رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا خوشبختی اینجاست؛
در نگاه و لبخند دیگران...»
🌼🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
مجبوری جلوی پل پارک کردم، شماره ام رو هم گذاشتم زیر برف پاک کن ،
اومدم دیدم ماشینم پنچره...💨
دیدم برام نوشته شارژ نداشتم بهت زنگ بزنم 😳😐
اصن عاشق صداقتش شدم 😐😂
☔️😜 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 #دعا_کردن_برای_همسر
💠 از کارهای قشنگی که محبت همسرتان را در دل شما زیاد میکند و نیز #محبوب او میشوید این است که بعد از نماز و اوقات دیگر برای سلامتی، عاقبتخیری و یا رفع گرفتاریهایش #دعا کنید و حتی #صدقه بدهید.
💠 گاهی به او بگویید برایت، نذر #صلوات کردهام.
💠 برایش با پیامک بنویس وقتی از خانه میروی برایت آیتالکرسی میخوانم.
💠 حمایتهای معنوی، زندگی را #شیرین و لذتبخش میکند. چنین خانهای برای همسر، #پناهگاه و محل آرامش است.
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
سه چیز در زندگی هست
که دیگر نمی توانید
به دستش بیاورید:
کلمات بعد از گفته شدن
لحظه ها بعد از ازدست دادن
زمان بعد از سپری شدن...
http://eitaa.com/cognizable_wan
ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻢ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﺑﺨﺮ برام😌
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﯾﻬﻮ ﺁﻧﺘﻦ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﺭﻓﺖ...
ﻣﻦ ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺍﻟﻮﻭ ﺍﻟﻮﻭ…
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻔﺖ:
ﻫﯽ ﺍﻟﻮﻭ ﺍﻟﻮﻭ ﻧﮑﻦ ﺍﺻﻼ ﺻﺪﺍﺕ ﻧﻤﯿﺎﺩ😏😂😂😂😂😂
http://eitaa.com/cognizable_wan
تصمیم کبری:
کبری ازدواج کرده.... 🤔
دیگه شوهرش واسش تصمیم میگیره....!!! 😳
تو هم دیگه بی خیال کبری شو.... 😡
شوهر داره.... 😡
میفهمییییی شوهر..... 😡
واسه همینه تو کتابا حذفش کردن!😂
http://eitaa.com/cognizable_wan
🌺دستگیری نیازمند
✳️یک روز فرد مستمندى به در خانه آیتالله مدرس آمد و تقاضای کمک نمود.
در آن روز مرحوم مدرس چیزى نداشت که به آن فقیر بدهد، از سوى دیگر راضى نبود او را با دست خالى بازگرداند.
🔸از این جهت به دخترش گفت: «دیگ آشپزخانه را بگذار دم مغازه مشهدى عبدالکریم (بقال سر محل) و پول آن را گرفته و به فقیر بدهید.»
🔹گفته شد جز این دیگ ظرفى براى طبخ غذا نداریم؟!
🔸گفت: «اشکالى ندارد!»
http://eitaa.com/cognizable_wan