Never mind!
توی کربلا به یاد شما عزیزان و قلب های نورانیتون بودم . . . البته نتونستم برم بین الحرمین ولی همین قد
من الان اینو دیدم
خیلی ممنونم ازت که به یاد بودی🥲❤️
هدایت شده از Motivation🇮🇷🇵🇸☝🏻
من و امنیفایل قبل از این که اصن اطلاعیه تقدیمیو بذاریم برای ی سریارو آماده کردیم😂😂💔
Never mind!
من و امنیفایل قبل از این که اصن اطلاعیه تقدیمیو بذاریم برای ی سریارو آماده کردیم😂😂💔
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://eitaa.com/Chocolate2005/9338
قرارهم هست بیشتر برای سناریو من وقت بزاره گفتم جر دریان باشید🦦🗿
https://eitaa.com/Chocolate2005/9340
باریکلا
(وی میرود که هارمهر را از بلاکی درش اورد)
آسمانِ چَشم او آیینه کیست؛
آن که چون آیینه با من روبرو بود...
دَرد و نِفرین درد و نفرین بر سفر باد؛
سَرنوشت این جدایی دست او بود!
آه… گریه مَکن که سرنوشت،
گر مرا از تو جُدا کرد…
عاقِبت دِلهای ما؛
با غَم هم آشنا کرد…
.
.
ای شِکسته خاطر من؛ روزگارت شادِمان باد
ای درَخت پر گل من؛ نو بهارت ارغَوان باد!