٤ـ ما از عالمان مسلمان بسيار نگران بوديم.
علماي الازهر، عراق و ايران استوارترين سد در برابرخواستههاي ما محسوب ميشدند، آنان
از اصول زندگي معاصر کاملاً بياطّلاع بودند،
بهشتي را که قرآن مژده داده بود هدف خود
قرار داده بودند، و حاضر نبودند سر سوزني از اعتقادات خود دست بردارند، و مردم از آنها
پيروي ميکردند و حكومت همچون موشِ هراسان از گربه، از آنها ميترسيد، البتّه اهل تسنّن
نسبت به شيعيان، کمتر از علماي خود فرمانبري داشتند، زيرا آنان هم سلطان را هم شيخالاسلام را حاکم ميدانند، در حالي که شيعيان حكومت را تنها شايسته عالمان ميدانند و به
سلطان اهميّت کافی نميدهند؛
💎امّا اين تفاوت چيزي از نگراني #وزارت_مستعمرات و حاکمانِ
#بريتانياي_کبیر نمیکاست.
💎يك بار کنفرانسی در #وزارت_مستعمرات تشكيل شد که در آن نمايندگاني از #بريتانياي_کبير، #فرانسه و
#روسيه_تزاری در بالاترين سطوح حضور داشتند، از
ديپلماتها و دينمردان(مردانِ دین و یا منظور همان کشیشهای کلیساها)
💎خوشبختانه من به دليل
پيوندهاي نزديك با وزير در اين کنفرانس شرکت داشتم.
اعضاي کنفرانس بطور گسترده
مشكلات مسلمانان را مورد بررسي قرار دادند.
آنان راههاي افزايش فشار بر مسلمانان، جدا
نمودن آنها از باورهايشان و بازگرداندن آنها به حوزه ايمان را مطرح کردند ـ
💎