eitaa logo
پاتولوژی فرهنگی
6.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
270 فایل
🔬 | محمدجواد خواجه‌وند اندیشه‌جو سطح دو علوم استراتژیک - اندیشکده یقین 📬 | ارسال نظرات: @m_j_khajevand 🌿 | حامیان کانال (صندوق برکت): @cupathology_barekat 🎬 | سلسله جلسات کرسی پاتولوژی فرهنگی: www.aparat.com/CuPathology1
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین بشکست قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود
یالطیف سرمای زمستان را با قلب‌های گرم ما چه کار؟! یک دار قالی، یک کرسیِ کوچک گرم، طاقچه و کاهگل و قوس‌های مهربان سقف آغوش گشوده‌اند که پاک کنند خستگی‌ات را و گرم کنند قلب تپنده‌ات را در سرزمین مادری‌ات و زندگی را خواهی نوشید با فنجانی چای گرم 🌹 صبح آدینه بخیر 🌹 🔬 پاتولوژی فرهنگی @CuPathology
13.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوالحکیم 🔺بدا به حال ملتی که همه‌ی عشق و امیدش رو گره میزنه به ساق پای یازده جوان و یک توپ فوتبال! 🔬 پاتولوژی فرهنگی @CuPathology
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوالحکیم 🔺نبرد تمام نشدنی! آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى غرب ترویج میکنند، همان جاهلیتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن - از محیط زندگى بشر - به‌وجود آمد ... 📥 | کیفیت اصلی 🔬 پاتولوژی فرهنگی @CuPathology
هوالحکیم منطبق بر نقشه‌ی انسان در قرآن؛ خلقت انسان [ مانند یک پیاز 🧅 ] از چهار لایه تشکیل شده است . (۱)
🔺 لایه یکم ساحت «صدر» نام دارد. • لایه‌ی صدر در وجود انسان «فرح (شادی)» و «حزن (غم)» را رقم میزند. • انسان به فراخور عوامل و متغیرهای مختلف شاد یا غمگین می‌شود. • [ این شادی و غم می‌تواند فردی باشد یا اجتماعی و مشمول عموم انسان‌ها. ] • یک زمان فرد در یک آزمون تحصیلی به موفقیت می‌رسد و به فرح و شادی می‌رسد. یک زمان در همان آزمون دچار شکست و عدم موفقیت می‌شود و محزون و غمگین می‌شود. • در سطح اجتماعی زمانی تیم ملی فوتبال پیروز می‌شود و یک فرح و شادی عمومی ایجاد می‌شود در بین تمام مردم. یک زمان هم شکستی صورت می‌گیرد و عموم مردم دچار حزن و اندوه می‌شوند. • در نهایت فرح و شادی انسان را به رجا و امیدواری می‌رساند و حزن و اندوه ترس و نگرانی را در وجود انسان رقم می‌زند. (۲)
🔺 لایه دوم ساحت «شغاف» نام دارد. • لایه‌ی شغاف در وجود انسان «حُب (عشق)» و «بغض (نفرت)» را رقم میزند. • انسان به فراخور عوامل و متغیرهای مختلف نسبت به کسی یا چیزی عشق یا نفرت می‌ورزد. • بنابراین به فراخور حُب و عشقی که می‌ورزند ولایت آن فرد یا پدیده را بر خود مستولی می‌کند یا به فراخور بغض و نفرتی که به کسی یا چیزی می‌ورزد از آن تبری و اعلام برائت می‌جوید. • از این رو ما نسبت به آنچه به آن حب و عشق داریم، شهوت و میل به دست آوردن آن را داریم . [ شهوت علم ، شهوت ثروت ، شهوت قدرت ، شهوت جنسی و ... ] و آنچه نسبت به آن بغض داریم برافروخته و غضبناک می‌شویم و به جنگ و خشم وادار می‌شویم. (۳)
🔺 لایه‌ی سوم در نقشه انسان به ساحت «قلب» می‌رسد. • لایه‌ی قلب در وجود انسان «ایمان و یقین» و «کفر و شک» را رقم می‌زند. • وجود انسان در این لایه متاثر از ایمان و یقین به سلامت می‌رسد. (قلب سلیم) • یا در مقابل متاثر از کفر و شک به مرض مبتلا می‌شود. (قلب مریض) [ آنجا که در قرآن اشاره می‌شود که آن‌ها در قلب‌شان مرض وجود دارد ناظر به این مساله هست. یعنی ایمان به قلب‌شان وارد نشده است.] (۴)
🔺 و لایه چهارم در نقشه انسان به ساحت «فواد» ختم می‌شود. • لایه‌ی فواد در وجود انسان «حق» و «باطل» را رقم می‌زند. • وجود انسان در این لایه متاثر از قدرت ایمان به فرقان و قدرت تشخیص و تفکیک حق و باطل می‌رسد. در این مرحله حق رویت می‌شود و انسان به «نفس مطمئنه» می‌رسد. [ يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي ] • و در مقابل قلبی که به مرض رسیده باشد در لایه‌ی فواد اشغال شده و سپس کور می‌شود و هرگز نخواهد توانست حقیقت را رویت کند. • شاعر اینجا زیبا می‌گوید: چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی‌ست، آن بینی • اشاره‌ی شاعر «به آنچه نادیدنی است» ناظر به بینایی چشم فواد است. انسان هنگامی می‌تواند حقیقت را رویت کند که در لایه‌ی قبلی وجود خود به سلامت قلب رسیده باشد . اگر انسان صاحب قلب سلیم بشود در لایه‌ی فواد قادر خواهد بود که حق را رویت کند و متاثر از رویت حق به نفس مطمئنه برسد. • در غیر این صورت چشم دل او در این مرحله کور خواهد شد و هرگز قادر نخواهد بود که حقیقت را رویت کند (۵)
• عموم انسان‌ها در طول زندگی خود تنها لایه‌ی اول و دوم نقشه وجودی خود را درک و تجربه خواهند کرد . • این گروه قالب : در طول حیات خود متاثر از عوامل مختلف شاد و غمگین می‌شوند. ناظر به این شادی‌ها امیدوار شده و ناظر به غم‌هایشان نگران می‌شوند. • همچنین در لایه‌ی دوم متاثر از عوامل مختلف عشق یا نفرت می‌ورزند. این عشق در آن‌ها میل و شهوت به دست آوردن پدیده‌های مختلف را رقم می‌زند. • یا بغض و نفرت آن‌ها را به خشم و جنگ و کنیه و دشمنی و ... می‌کشاند. • اکثریت انسان‌ها در طول تاریخ بشر در حصار حالات مختلف این دو ساحت محبوس شده، حیات خود را ادامه داده‌اند و سپس از دنیا رفته‌اند! (۶)
• لایه‌ی سوم و چهارم اما لایه‌هایی هستند که کمتر کسی به آن‌ها نزدیک می‌شود و دست پیدا می‌کند. • اندیشه و تفکر خود را در لایه‌ی قلب بروز می‌دهد . انسان متاثر از اندیشه و فکر به ایمان و یقین یا کفر و شک می‌رسد. اینجا میدان، میدان متفکران و اهالی اهل اندیشه است . • آن‌ها که متاثر از منشا فکر و اندیشه‌شان خود و جامعه را به ایمان و یقین هدایت می‌کنند یا در مرداب کفر و شرک اسیر می‌کنند. • که در نهایت اهل ایمان به فرقان و تشخیص حق و باطل رسیده و حقیقت را رویت می‌کنند و به نفس مطمئنه می‌رسند. • یا در اثر کفر «چشم حقیقت بین» در لایه‌ی فوادشان برای همیشه کور می‌شود! (۷)