⭕️ فقط حیدر امیرالمومنین است . #یاعلی @cyberi20

⭕️#ویروس_دروغ 🔹امام‌علی(ع): هیچ بدی و زشتی‌، بدتر از دروغ‌گویی نیست. @cyberi20

⭕️#حال_خوب 🔷جشن #روز_پدر در بخش کرونای بیمارستان بقیةالله 👈ان‌شا‌الله به حق میلاد امام‌علی(ع)، همه‌ی بیماران در بستر بیماری علی الخصوص بیماران کرونایی به زودی شفا یابند و همچنین هرچه زودتر به کانون گرمِ خانواده بازگردند! #کرونا_را_شکست_میدهیم @cyberi20

⭕️حالا اونجا، #آفتابه احتکار نشه🤔 ♦️‏در آمریکا به دلیل هجوم به فروشگاه‌ها برای خرید، دستمال توالت نایاب شده؛ حالا عضو اندیشکده‌ی معروف "شورای آتلانتیک" یک راه‌حل ویژه ارائه داده است: اگر نمی‌توانید دستمال توالت پیدا کنید، مشکل دستشویی را به سبک ایرانی و با "آفتابه" حل کنید! :)) 🔹کی می‌تونست تصوّر کنه که آفتابه هم یروز بخواد به #آمریکا صادر بشه، یا مثلا درخواست‌ها انقدر بالا بره که کمیاب و #احتکار بشه😂 @cyberi20

⭕️#ترامپ: باید پزشک می‌شدم ♦️رئیس‌جمهور آمریکا: درباره یک کشتی تفریحی که شماری از مسافران آن به کرونا مبتلا شده‌اند باید بگویم که بهتر است آن‌ها درون آب باقی بمانند تا به تعداد مبتلایان کشور افزوده نشود؛ من واقعا [علوم] را می‌فهمم. دیگران از این‌که [مسائل علمی و پزشکی] را می‌فهمم تعجب می‌کنند. ♦️هرکدام از این دکترها به من می‌گویند چطور این‌همه در این مورد وارد هستی؟ شاید من توانایی ذاتی دارم. شاید باید به‌جای رئیس‌جمهور شدن این کاره می‌شدم. 🔷 یکی به این احمق بفهمونه که پزشکا اُسکلش کردن😂 👈این حرفو زد، دیگه مطمئن شدیم روانیه؛ بعد این معلوم‌الحال میخواست(در شعار) به ما کمک بده😒 @cyberi20

⭕️روزت مبار‌ک، #فرمانده کلِّ قوا(شما بخوانید قلب‌ها) 🔹در سرزمین‌مان پدری داریم که در جبهه مقاوت، مردانی چون #سردار_سلیمانی ، #سید_حسن_نصرالله ، #عبد_الملک_حوثی و... تربیت می‌کند و در جبهه داخلی هم سعی می‌کند فرزندان ناخَلَفِ وبد‌اخلاقِ خانواده‌(حکومت) را تحت هر شرایطی کمک کند، تا به راه سعادت برگردند! #لبیک_یا_خامنه‌ای @cyberi20

⭕️پیامِ #شهید چمران در رابطه با #حق_الناس 🔷امام‌حسین(ع) به یارانش فرمود: هرکس از شما حقّ‌ الناسی به گردن دارد برود. 🔹او به جهان فهماند که حتی کشته‌شدن در کربلا هم از بین برنده حق‌ّ الناس نیست. 👈در عجبم از کسانی‌که هزاران گناه و حق‌ّ الناس می‌کنند، ولی معتقدند که یک قطره اشک بر حسین، ضامنِ بهشتِ آن‌هاست! @cyberi20

⭕️ #درس_اخلاق ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته‌ است؟! عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازه‌ی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟! بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاری‌ها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمی‌رم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، می‌رم منزل دخترم. ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل." با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالی‌شان بدتر از خودش بود. ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده. "قسمتي از کتابِ سلام بر ابراهیم۲(#شهيد_ابراهیم_هادی)" @cyberi20