eitaa logo
داداش‌ابــراهـــیـــم🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
7.5هزار ویدیو
71 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌گفت: من از آقا مصطفی‌ یاد گرفتم اگه از در انداختنت بیرون از پنجره بیا بجنگ برای خواسته‌هات ناامیدت کردن پا پس نکش برو جلو خدا ببینه سفت و سخت چسبیدی بهت میده خواستت رو... @dadashebrahim2 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🌸~✾┈•••
[.🤷🏻‍♂🍃]؛ شهید شدنت به اعمالت بستگی داره نه به دعای مردم،تا وقتی اعمالت درست نشه دعا مستجاب نمیشه چون خدا خوبارو میخره مشتی(: @dadashebrahim2
حاج قاسم میگفت: حتی اگه یه‌ درصد احتمال بِدی که یه‌ نفر یه‌ روزی برگرده‌ و توبه کنه... حق نداری راجع بهش قضاوت کنی قضاوت‌ فقط‌ کار‌ خداست! حواسمون‌ باشه.  🕊🌹 @dadashebrahim2
💠از همه حلالیت طلبید. 🔸لحظه آخر توی پله های اتوبوس🚍 برگشت و به خواهرانش گفت: "جوانان بنی هاشم! رفت!" @dadashebrahim2
.شهید! چشمانت را به من قرض می دهی؟! می‌خواهم ببینم چگونه دنیا را دیدی که از چشمت افتاد؟! 🌹 @dadashebrahim2
شهید مصطفی صدرزاده🕊🌹 برادارن و خواهران من ! ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد! از ما گفتن، ما که رفتیم ...✋ @dadashebrahim2
《بِسمِ الرَّبِ الشُهَدا وَ الصِدیقین》 ایستادن‌پای امام‌زمان‌ خویش ... امروز ۱۰ آذر ماه ۱۴۰۱ : برادران شهیدم🖤 ♥️ ⃟ ⃟ 🥀شهدای مدافع حرم : 🌷حسین محرابی 🌹میلاد بدری 🌷مجتبی زکوی زاده 🌹منصور عباسی 🌷رضا ملایی 🌹میثم نجفی هدیه به روح همه شهدا صلوات🌱 •••━━━━━━━━━ ● @dadashebrahim2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 اثر درخواست هدایت از امام زمان 🍃 آیت الله جاودان : 🌕 اگر فردی از امام در زمان امامتش طلب هدایت کند، بر امام است که وی را هدایت نماید. اکنون ما در زمان امامت حجت بن الحسن قرار داریم و اگر از ایشان بخواهیم که راه را نشان دهد و ما را هدایت نماید، حتما این کار را خواهند کرد @dadashebrahim2
🌷شهید ابراهیم هادی🌷 شب جمعه و ساعت دو نیمه شب بود. جلوی مسجد محمدی (در اتوبان شهید محلاتی) مشغول ایست و بازرسی بودیم. من و چند جوان دیگر، کنار ابراهیم هادی روی پله مسجد نشستیم و او برای ما صحبت می کرد. یکباره از جا پرید‼️ دوید و به سمت ابتدای خیابان مجاور که صد متر با ما فاصله داشت رفت❗️ نشست و دستش را توی جوی آب کرد❗️ بعدهم برگشت. با تعجب پرسیدم: "آقا ابرام چی شد⁉️" گفت: "هیچی، یک پیت حلبی توی جوی آب افتاده بود و همینطور که می رفت، سر و صدا ایجاد می کرد. رفتم و از داخل جوی آب برداشتم تا صدایش مردمی که خواب هستند را اذیت نکند. " او با کار خودش، به ما که نوجوان بودیم، درس بسیجی بودن و چگونه زیستن می آموخت. @dadashebrahim2
❤️ کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را تاکه شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم @dadashebrahim2