eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
736 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
339 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
از هرپنج حستون درست استفاده کنید 💫ازصدایتان برای فریادمهربانی ازگوشتان برای غمخواری 💫ازدستتان برای نیکوکاری ازذهنتان برای راستی و 💫ازقلبتان برای عشق استفاده کنید سلام صبحتان بخیر🌸
AUD-20211230-WA0018.mp3
زمان: حجم: 13.81M
👤 استاد 📝 فرزند آوری و جمعیت 🔻 پاسخ به سوالات رایج شما اگر دغدغه‌ی بچه دار شدن را دارید اما مسائل مالی اجازه‌ی آن را نمیدهد، این فایل صوتی را به دقت گوش دهید... . 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴جشن تولد دختر بد در غسالخانه حتما کلیپ نگاه کنید ،شاید فرصتی نباشد اگر بیراهه رفتیم برگردیم. 🌸 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ 🌸 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم: يا فَاطِمَةُ! أَبْشِرِي فَلَكِ عِنْدَ اَللَّهِ مَقَامٌ مَحْمُودٌ تَشْفَعِينَ فِيهِ لِمُحِبِّيكِ وَ شِيعَتِكِ فَتُشَفَّعِينَ ای فاطمه! بشارت باد که در پیشگاه خداوند جایگاه شایسته ای داری(که در آن جایگاه) برای دوستدارانت و شیعیانت شفاعت می کنی و شفاعتت پذیرفته می شود بحارالأنوار جلد29 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
🔓قفل زرد ۳۲ قفل فروشی می گفت: یه روز جوان روستایی ظاهر الصلاح با ریش آنکارد و تسبیح و یقه آخوندی اومد و ۶۰ تا قفل کوچک که اصولا فروش خوبی هم نداره در رنگها و سایز مختلف خرید . منم خوشحال. هفته بعد اومد و ۱۲۰ تا خرید. هفته بعد ۲۰۰ تا هفته بعد ۳۶۰ تا بنده هم خوشحال و هم حیرت زده، هر چی هم می پرسیدم: اینا برا چیه؟ چیزی نمی‌گفت، پرسیدم: اینا رو می فروشی؟ جواب نمی داد. کم کم رسیدیم به ۵۰۰ عدد!!! 📌معامله خوبی بود و هر دو طرف راضی. یه روز گفتم: اگه ماجرای این قفل‌ های کوچک رو بهم بگی ۶۰ تاش میدم برا خودت. زبانش باز شد و تعریف کرد. اهل و ساکن یکی از روستاها بود. پدر و عمویش دعانویس بودند. گفت: از همه روستاها و شهر خودمون و شهرهای اطراف و راه های دور و نزدیک میان پیش پدر و عمو، واسه دعا. زن ها بیشتر میان، مرد هم میاد، اکثرا با خانواده و روزی بین ۵۰ الی ۱۰۰ دعا نوشته میشه! واسه هر دعا، یه قفل استفاده میشه و بخت دشمن رو قفل میکنن و فلان و بهمان ، هر قفل رو همراه با دعا، بین ۱۰۰ الی ۲۰۰ هزار تومن پول می گیریم ( سال ۹۲ بود ) وا ماندم، طبق قرار قبلی، ۶۰ عدد قفل زرد نمره ۳۲ را با احترام بهش دادم و گفتم: بارکلا، ایوالله، تو دیگه کی هستی؟ باید اسم بازاری رو از روی ما بردارن و بزارن رو شما. ما رو هر قفل ۵۰-۱۰۰ تومن استفاده میکنیم. ولی شما از روی هر قفل ۱۰۰ هزار تومن، اونم قفل ضعیف و ارزون قیمت ساخت چین کافر! برای دعای مسلمین مومن! گفتمش! بخدا تو شایسته احترامی، تو خودت یه پا بیل گیتس هستی! مدتی بعد خانمم در حالی که دعا می خواند دستمالی را با احترام بسیار باز کرد و یک قفل زرد نمره ۳۲ را به من نشان داد و گفت آن را به مبلغ یک میلیون تومان برای باز شدن بخت دخترم‌خریده است، هیچ نگفتم و سکوت کردم، بعد از مدتی آن جوان دو باره برای خریدن قفل به مغازه من آمد و با گله ماجرا را برای او بازگو کردم، خندید و گفت: ما چه کنیم؟ وقتی مردم خودشون میان و صف می‌بندند و با التماس از ما دعا میخواهند، چکار باید بکنیم! سکوت کردم، و متحیر از جهل و نادانی خود و همنوعانم شدم‌ که پایان‌ ندارد. 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
📩 یک عامل خطرناک برای بهداشت روان 🔻 امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «لَا وَجَعَ أوجَعُ لِلقُلُوبِ مِنَ‌الذُّنُوبِ.» ✍️ دردی دردناک‌تر از گناهان، برای دل‌ها وجود ندارد. 📌 رفتارهای ناشایست و نکوهیده، سلامت روان را مختل می‌کند؛ بنابراین گناه به‌عنوان یک رفتار ناشایست، عامل بسیاری از اختلالات روانی و جسمی در زندگی است. 📚 الکافی، ج ۲، ص ۲۷۵. 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
🍘 😋 ▫️2 عددسینه مرغ ▫️1 عددهویج ▫️2 عددپیاز ▫️1 ق س پنیر پیتزا ▫️1 ق س شیر ▫️1 ق س پودر نان خشک ▫️به میزان لازم نمک و فلفل 🔸سینه مرغ را چرخ کنید و در ظرفی جدا بریزید. یکی از پیازها و هویج را خرد کنید و با هم تفت دهید حالا پیاز و هویج را با یک عدد پیاز رنده شده و مقداری نمک و فلفل به گوشت مرغ اضافه کرده، خوب مخلوط کنید. پودر نان باگت، پنیر پیتزا و یک قاشق شیررا به گوشت مرغ اضافه کنید و خوب هم بزنید تا مواد به خورد هم بروند. مایه کتلت را بگذارید یک ساعت در هوای آشپزخانه بماند. حالا از موادتان اندازه یک ق غ بردارید و در روغن داغ، روی حرارت کم سرخ کنید⁩ ⁨ 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
✳️ یک تکنیک عالی برای رشد اعتماد به نفس در کودکان ♦️ برخی کودکان در بازی کردن، تحمّلِ باختن را ندارند؛ دلیل آن، این است که آن‌ها خودباوری و اعتمادبه‌نفسِ پایینی دارند و در مورد خود، احساسِ منفی می‌کنند. فلذا باید تلاش نمود تا اعتمادبه‌نفس آن‌ها بالا برود. 🔅 اگر کودکی این‌گونه است که همیشه از برد و باخت نگران است، او را با خواهر، برادر و هم‌سن‌و‌سالانش مقایسه نکنید؛ درباره این‌که لازم نیست انسان همیشه برنده شود، برد و باخت می‌تواند نوبتی باشد و شکست، مقدمه پیروزی قرار بگیرد، به او توضیح دهید. 🔷 هرگز به‌گونه‌ای با کودک بازی نکنید که همیشه برنده شود، بگذارید گاهی باختن را هم تجربه کند و در آن زمان، برد قبلی‌اش را به او یادآوری کنید. 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧕 سلام به فرشته‌ها 💫 یک هفته بود که رفته بودم کلاس اول راهنمایی؛ دیدم وای!!! چقدر با دبستان فرق میکنه!! انگار همه دوستام دو سه سال بزرگتر شده بودن!! دخترا اصولاً تو راهنمایی کمی بازیگوش میشن؛ برای همین برا اینکه کم نیارم نگاهی به دوستام کردم و منم چادرمو در آوردم (از کلاس سوم ابتدایی تقریبا چادر میزاشتم امانه جدی) اون روز مادرم خیلی ناراحت شد و بهم گفت "نمیتونم تحمل کنم تو چادر نداری" و تقریبا باهام بداخلاقی کرد؛ اما پدرم اصلاً به روی خودش نیاورد، برای همین فکر کردم مشکلی نیست و فرداش خیلی راحت بدون چادر رفتم مدرسه! 😓 موقع برگشت وقتی سلام کردم پدرم روشو ازم برگردوند و گفت سلام (قبلا بهم توضیح داده بود که جواب سلام واجبه، اما اگر به هر دلیلی نمیخوای جواب سلام بدی، به شونه‌ی راستت نگاه کن و به فرشته سمت راستت سلام بده) منم که این موضوع رو میدونستم، خیلی ناراحت شدم؛ فهمیدم پدرم باهام قهره. 😢 این قهر طول کشید. پدرم تو درس ادبیات فارسی تو معانی شعرهای کتاب خیلی بهم کمک می‌کرد؛ گاهی که باید لغات مترادف کتاب فارسی رو پیدا می‌کردم و به مشکل میخوردم میرفتم پیش پدرم و ازش میخواستم کمکم کنه، اما هربار بدون اینکه نگاهم کنه خودش رو مشغول کاری میکرد و میگفت "الان وقت ندارم انشالله دفعه بعد"... خلاصه تقریباً دو هفته به همین منوال گذشت و من روز‌به‌روز از پدرم دورتر میشدم. این منو خیلی اذیت می کرد چون دوست داشتم با پدرم شعر بخونیم و معانیشو برام بگه، یا انشاءمو تکمیل کنه، یا بهم دیکته بگه؛ اما دو هفته محروم از تمام این توجهات بودم.. 😭 یک روز رفتم پیش پدرم گفتم "آقاجون من چادر دوست دارم، اما این مدل که مامان میخره دوست ندارم!" پدرم با خوشرویی گفت "چه جوری دوست داری؟" گفتم "چادر گلدار دوست ندارم، دوست دارم چادر مشکی ساده داشته باشم." پدرم باذوق زیادی مادرم رو صدا کرد و گفت: "حاج خانوم بیا ببین فاطمه چی میگه. ببین چه نوع چادری دوست داره؟ همین امروز برو براش بخر" و مبلغی پول به مادرم داد. منم از خوشحالی که با پدرم صحبت کردم سوء استفاده کردم و گفتم "آقاجون میشه یک روسری رنگ آبی بخرم؟ چون خیلی دوست دارم" پدرم گفت: "حاج خانوم هرچی دوست داره براش بخر" مادرم نیم نگاهی به من کرد و گفت "مادر آماده‌ شو بریم بازار" 🤩 و الان چادر رو مثل مروارید دوست دارم و هیچوقت دیگه از سرم درش‌نیاوردم و اونو یادگار پدرم میدونم. خدا رحمت کنه پدر من و تمام پدران آسمانی رو...🙏 ۴۰ ساله از تهران ــــــــــــــــــــ 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx