8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴فرزند آیت الله فاطمینیا : پدرم میگفت اگر من روضه حضرت علی اصغر علیهالسلام را متمرکز بخوانم میمیرم
خاطرهای عجیب از عرض ارادت آیتالله فاطمینیا به حضرت زهرا سلام الله علیها
8.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش دختران تهرانی به «ون حجاب» در میدان ولیعصر (عج)
🔸شعر لالایی
🌸لالا لالا هستی قلبم
🌱لبت خندان دلت بیغم
🌸لالا لالا گلم باشی
🌱تو عطر و سنبلم باشی
🌸لالا لالا اصغر من
🌱بخواب اینجا بغل من
🌸گل خورشید فردایی
🌱عزیز جان بابایی
🌸عمو رفته آب بیاره
🌱بخواب آرام ای ستاره
📎 #شعر_کودکانه
📎 #امام_حسین
📎 #محرم
📎 #شعر
#القلب_لدیڪ_یا_علی_اصغر 😭
سفره ے این خٰانواده شیر مِیدان پَروَر است
قٰاسِم و اڪْبر ندٰارَد،اصغَرَش هم حیدر است
📎 #جهاد_تبیین
📎 #محرم
📎 #حسینیه_معلی
🌐 https://btid.org/fa/
3.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تیر آمد و گلوی علی را شکاف داد...
🔸️لحظاتی از اولین شب مراسم عزاداری محرم در حسینیه امام خمینی(ره)
🏴 انسجام خانواده
🔸 حجت الاسلام و المسلمین تراشیون:
🌿 مشکل جزء لاینفک زندگی آدمهاست و نباید از آن ترسید. یکی از مواردی که به انسجام خانواده کمک میکند این است که مشکلات بین خود و همسرمان را با هنر و تدبیر در اسرع وقت حل کنیم
📎 #محرم
📎 #خانواده
📎 #سبک_زندگی
🔶 https://btid.org/fa/
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۴۴ خیال کرد از سرما لرز کرده ام که ب
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۴۵
بهانه خوبی بود تا عجالتاً این زن جوان را از مقابل چشمان شوهرش دور کند که شمرده شروع کرد
_نمیدونم تو چه #وهابی هستی که هیچی از #جهاد نمیدونی و از رفتن شوهرت اینهمه وحشت کردی! اما اگه اونقدر به خدا و رسولش ایمان داری که نمیخوای #رافضی_ها داریا رو هم مثل #کربلا و #نجف و #زینبیه به کفر بکشونن، امشب با من بیا!
از گیجی نگاهم..
میفهمید حرفهایش برایم مفهومی ندارد که صدایش را بلندتر کرد
_این شهر از اول سُنی نشین بوده، اما چندساله به هوای همین حرمی که ادعا میکنن قبر سکینه دختر علی هستش، چندتا خونواده رافضی مهاجرت کردن اینجا!
طوری اسم #رافضی را با چندش تلفظ میکرد..
که فاتحه جانم را خواندم و او بیخبر از حضور این رافضی همچنان میگفت
_حالا همین #حرم و همین چندتا خونواده شدن مرکز فتنه که بقیه مردم رو به سمت کفر خودشون دعوت کنن! ما باید مقاومت رافضیها رو بشکنیم وگرنه قبل از رسیدن ارتش آزاد، رافضی ها این شهر رو اشغال میکنن، اونوقت من و تو رو به کنیزی میبرن!
نمیفهمیدم از من چه میخواهد و درعوض ابوجعده مرا میخواست که از پشت در مستانه صدا رساند
_پس چرا نمیاید بیرون؟
از وحشت نفسم بند آمد..
و فرصت زیادی نمانده بود که »بسمه« دستپاچه ادامه داد
_الان با هم میریم حرم!
سپس با سرانگشتش به گونه سردم کوبید و سرم منت گذاشت
_اینجوری هم در راه خدا جهاد میکنیم هم تو امشب از شرّ ابوجعده راحت میشی!
تمام تنم از زخم زمین خوردن و اینهمه وحشت درد میکرد..
و او نمیفهمید این جنازه جانی برای جهاد ندارد که دوباره...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد