💠 نتیجه احسان به سادات
🟢 پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: هر كسی به يكی از فرزندان من احسانی روا دارد و او برايش جبران نكند، من به او پاداش میدهم (و احسان او را جبران میكنم) .
📚 بحارالانوار، ج93، ص225.
📎 #اعتقادات
📎 #سادات
📎 #پاداش_اخروی
✅ آدم سالم کیست؟
👈 روان شناسی در جواب اين سوال میگوید : آدم سالم ، آدميه كه با خودش و با آدمهاى اطرافش در حال جنگ و ستيز نيست، نتيجتاً حضورش به آدم انرژى ميده!
👌بيشتر از اينكه انتقادگر باشه، مشوقه!
👌بيشتر از اينكه منفى باشه، مثبته!
👌بيشتر از اينكه متكبر باشه، متواضعه!
👌بيشتر از اينكه بخواد خودنمايى كنه دوست داره در يك فضاى اشتراكى، ديگران را ببينه و همينطور خودش ديده بشه!
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#مردےدرآئینہ 💙 #قسمتسےوششم #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱 بازے ترور مهم نبود بہ
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتسےوهفتم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
نورا
توے اون شرايط سخت ... داشتم غير مستقيم بازجوييش مےڪردم ... و دنبال سرنخ بودم ...
فشار شديدے رو روے بند بند وجودم حس مےڪردم ... فشارے ڪہ بعضے از لحظات بہ سختے مےتونستم ڪنترلش ڪنم ... و فقط از يہ چيز مےترسيدم ... تنها سرنخے ڪہ مےتونست من رو بہ اون گروه تروريستے وصل ڪنہ رو با دست خودم بڪشم ... و اينڪہ اصلا دلم نمےخواست ... اون رو جلوے چشم دخترش با تير بزنم ...
ضربان قلبم بہ شدت بالا رفتہ بود ... ديگہ براے شمارش تعداد ضربہ ها ... فقط ڪافے بود ڪسے ڪنارم بايستہ ... از يہ قدمے هم مےتونست ضربات قلبم رو بشنوه ...
در اين بين ... دخترش با فاصلہ از من ... چيزے رو روے زمين انداخت ...
با وحشت تمام برگشتم پشت سرم ... و لحظہاے از زندگيم اتفاق افتاد ڪہ هرگز فراموش نمےڪنم ... اسلحہ توے غلاف گير ڪرد ...
درست لحظہاے ڪہ با وحشت تمام مےخواستم اون رو بيرون بڪشم ... گير ڪرد ... بہ ڪجا؟ ... نمےدونم ...
ڪسے متوجہ من نشد ... آقاے ساندرز دويد سمتش و اون رو بلند ڪرد ... با ليوان آب خورده بود زمين ... دستش با تڪہهاے شڪستہ لیوان، زخمے شده بود ... زخم ڪوچیڪے بود ... اما دنيل در بين گريہهاے اون، با دقت بہ زخم نگاه ڪرد ... مےترسيد شيشہ توے دست بچہ رفتہ باشہ ...
اون نگران دخترش بود ... و من با تمام وجود مےلرزيدم ... دست و پام هر دو مےلرزيد ... من هرگز سمت يہ بچہ شليڪ نڪرده بودم ... يہ دختر بچہ ڪوچيڪ ...
حالم بہ حدے خراب شده بود ڪہ حد نداشت ... بہ زحمت چند قدم تا مبل برداشتم و نشستم ... سرم رو بين دست هام گرفتہ بودم ... و صورتم بين انگشت هام مخفے شده بود ... انگشت هايے ڪہ در ڪمتر از يڪ لحظہ، نزديڪ بود مغز اون بچہ رو هدف بگيره ...
هيچڪسے متوجہ من نبود ... و من نمےدونستم بايد از چہ چيزے متشڪر باشم ...
سرم رو ڪہ بالا آوردم ... همسرش اومده بود ... با يہ لباس بلند ... و روسرے بلندے ڪہ عربے بستہ بود ...
نورا گريہ مےڪرد ... و مادرش محڪم اون رو در آغوش گرفتہ بود ...
ڪہ ناگهان ... روسرے؟ ...
مادر ساندرز، روسرے نداشت ... مادر ساندرز مسلمان نبود... چطور ممڪنہ؟ ...
توے تمام فيلم هاے مستند از افغانستان ... من، زن هاے مسلمان رو ديده بودم ... اونها حق خروج از منزل رو نداشتد ... بدون همراهے یڪ مرد، حق حاضر شدن در برابر مردهاے غريبہ رو نداشتن ... و از همہ مهمتر ... اگر چنين ڪارهايے رو انجام مےدادن ... معلوم نبود چہ سرنوشتے در انتظار اونهاست ... وقتے با خودشون چنين رفتارے داشتند اون وقت ...
مادر دنيل ساندرز مسلمان نبود اما هنوز زنده بود ... چطور چنين چيزے ممڪن بود؟ ... شايد اون نفر بعدے بود ڪہ بايد ڪشتہ مےشد ...
«اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفرج»
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#مردےدرآئینہ 💙 #قسمتسےوهفتم #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱 نورا توے اون شرايط سخ
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتسےوهشتم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
عیسے پسر مریم
بلند شدم و رفتم سمت در ... حالم اصلا خوب نبود ... تحمل اون همہ فشار عصبے داشت داغونم مےڪرد ...
دنيل ساندرز ڪہ متوجہ شد با سرعت بہ سمت من اومد...
- متاسفم ڪارآگاه ... وسط صحبت يهو چنين اتفاقے افتاد ... عذرمےخوام ڪہ مجبور شدم براے چند دقيقہ ترڪ تون ڪنم ...
نمےتونستم بمونم ... حالم هر لحظہ داشت بدتر مےشد ... دوباره ناخودآگاه نگاهم برگشت روے همسر و مادرش ... و بچہاے ڪہ هنوز داشت توے بغلش مادر ... خودش لوس مےڪرد ... و اون با آرامش اشڪهاے دخترش رو پاڪ مےڪرد ...
فشار شديدے از درون داشت وجودم رو از هم مےپاشيد ... فشارے ڪہ بہ زحمت ڪنترلش مےڪردم ...
- ببخشيد آقاے ساندرز ... اين سوال شايد بہ پرونده ربطے نداشتہ باشہ ... اما مےخواستم بدونم شما چند سالہ مسلمان شديد؟ ...
- حدودا 7 سال ...
- و مادرتون؟ ...
نگاهش با محبت چرخيد روے مادرش ...
- مادرم ڪاتوليڪ معتقديه ... هر چند تغيير مذهب من رو پذيرفتہ اما علاقہ و باور اون بہ مسيح ... بيشتر از علاقہ و باورش بہ پسر خودشہ ...
پس از اتمام جملہاش، چند لحظہ بهش خیره شدم ...
- اين موضوع ناراحتتون نمےڪنہ؟ ...
هر چند چشم هاش درد داشت ... اما خنديد ... لبخندے ڪہ تمام چهره اش رو پر ڪرد ...
- عيسے مسيح، پيامبرے بود ڪہ وجود خودش معجزه مستقيم خدا بود ... خوشحالم فرزند زنے هستم ڪہ پيامبر خدا رو بيشتر از پسر خودش دوست داره ...
بدون اينڪہ حتے لحظہاے بيشتر بايستم از اونجا خارج شدم ... اگر القاعده بود توے اين 7 سال حتما بلايے سر مادرش مےآورد ... اون هم زنے ڪہ مريض بود و مرگش مےتونست خيلے طبيعے جلوه ڪنہ ...
هنوز چند قدم بيشتر از اون خونہ دور نشده بود ... ڪنار در ماشين ...
ديگہ نتونستم اون فشار رو ڪنترل ڪنم ... تمام محتويات معده ام برگشت توے دهنم ...
تمام شب ... هر بار چشمم رو مےبستم ... ڪابووس رهام نمےڪرد ... ڪابووسے ڪہ توش ... يہ دختر بچہ رو جلوے چشم پدرش با تير مےزدم ...
اون شب ... از شدت فشار ... سہ مرتبہ حالم بهم خورد ... ديگہ چيزے توے معده ام باقے نمونده بود ... اما باز هم آروم نمےگرفت ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
😕 دخترم قبلاً نمازش سر وقت بود
👨🏻🏫 راهکارهای حل مسئله:
1️⃣ نیازهای جسمانی را تأمین کنید؛ چراکه این تنبلی میتواند ریشه در کمخونی داشته باشد؛ بخصوص اینکه عادت هم شده باشد.
2️⃣ نیازهای عاطفی و روانیاش را تأمین کنید تا به خاطر کمبود آنها دچار افسردگی و بیانگیزگی نشود.
3️⃣ دوستان مثبت و فعال برایش فراهم کنید که بسیار تأثیرگذارند. قال رسولالله (صلیاللهعلیهوآله): المرءُ علی دین خلیله و قرینه فَليَنظُر أحَدُكُم مَن يُخالِلُ ؛ زندگی آدمی بر طبق مذهب و سیرۀ دوست صمیمی و رفیق دلبندش خواهد بود . (وسائلالشیعه، ج 4، ص 207)
4️⃣ ورودیهایش (گوشی و دوستان ناسالم و...) را کنترل کنید.
5️⃣ بررسی کنید که خواستهای داشته که تأمین نشده و به خاطر آن دلسرد شده باشد.
6️⃣در دوران نوجوانی این حالات و رفتارها تا حدودی طبیعی است. سعی کنید به او نشان دهید که او را درک میکنید و درعینحال با او مقتدرانه برخورد کنید.
7️⃣ اگرچه فرمودند وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ... (طه /132) اما هرچه به سمت نوجوانی میرود باید این مسئله همراه با رابطه دوستانه و منطقی و استدلالی شود.
جهت مشاهده کامل سؤال و جواب به لینک زیر مراجعه فرمایید👇
🌐 http://btid.org/node/308203
📎 #نوجوان
📎 #نماز
☸️چکارکنم پسرم، مرد بار بیاد؟
👨🏻🏫مادر محترم! به پدر بفرمایید: صفات و ویژگیهای مردانه را با رفتارهای خود به پسرتان ياد دهد.
🖋منظور از صفات مردانه؛ خشن، سلطهجو، خودرأی، زورگو و... بودن نیست، بلکه به معنای قاطعیت، مسئولیتپذیری، منطقیبودن و توانایی ایجاد تغییر در موقعیتهای سخت و دشوار است.
📌رفتار پدر باید توأم با محبت و مهربانی باشد.
اگر رفتار مردانه پدر، بدون مهربانی باشد، بیتأثیر میشود.
📎 #اقتدار_مردانه
📎 #فرزند_پروری
🖼هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
📖حدیث امروز :
✳️ امام صادق (علیه السلام) :
اگر توانستيد ناشناخته بمانيد ، چنين كنيد ؛ وقتى نزد خدا ستوده باشى نگران نباش كه مردم ستايشت نكنند و نگران نباش كه در نظرشان نكوهيده اى.
📗 میزان الحکمه ، ج۳ ، ص۵۱
🪧تقویم امروز:
📌 پنجشنبه
☀️ ۵ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۲۲ ربیعالاول ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 26 سپتامبر 2024 میلادی
🔖مناسبت امروز:
🏳 شکست حصر آبادان
🔺 روز گردشگری
سلام امام زمانم✋🌸
یکی از همین روزها، پنجرهها را که بگشاییم میبینیم در اوج سرما، ناگهان بهار، بساط معطر و صورتی رنگش را همه جا پهن کرده است .
بیماری رفته است ...
فقر، مُرده است ...
جنگ، واژهاے بیمفهوم شده و رنج، براے همیشه از یادها رفته است ...
یک روز، که خیلی هم نزدیک است، پنجرهها را که باز میکنیم، میبینیم شمیم زهراییِ هزار گل نرگس، فضا را پرکرده ...
نگاه میکنیم و میبینیم تو آمدهاے ...
🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ بفرمایید آغوش رایگان...