🔸شعر خورشید عصر غیبت
🌸سلام آقای خوبم
🌱امید و سرور ما
🌸خورشید عصر غیبت
🌱امام آخر ما
🌸درسته چشمای ما
🌱نمیبینن شما رو
🌸تو سرمای زمستون
🌱نمیبینن بهارو
🌸هر صبح و شب همیشه
🌱رو به خدا میکنیم
🌸واسه سلامتیتون
🌱همیشه دعا میکنیم
🌸الهی توی دنیا
🌱بتابه نور شما
🌸الهی زودتر بشه
🌱وقت ظهور شما
🔸 https://btid.org/fa/koodak
📎 #شعر_کودکانه
📎 #عشق_به_اهلبیت
📎 #امام_زمان
📎 #شعر
🌷سلام علیکم
از امروز داستانی زیبا وجذاب درکانال بارگزاری میشود
ان شاءالله مورد توجه کاربران محترم قرابگیرد.🌼🌼🌼🌼
#یادت_باشد
#فصلاول
#قسمتیک
یک تبسم ، یک کرشمه ، یک خیال😍
❄️زمستان سال نود ، چند روز مانده به تحویل سال،آفتاب گاهی میتابد،گاهی نمیتابد.از برف و باران خبری نیست، آفتاب و ابر ها باهم قایم باشک بازی می کنند، سوز سرمای زمستانی قزوین کم کم جای خودش را به بهار میدهد. شب های طولانی آدمی دلش میخواهد بیشتر بخوابد یا نه بیشتر کنار بزرگتر ها بنشیند و قصه های کودکی را در شب نشینی های صمیمی مرور کند.
😊چقدر لذت بخش است تو سرا پا گوش باشی، دوباره مثل نخستین باری که آن خاطرات را شنیده ای، از تجسم آن روز ها حس دلنشینی زیر پوستت بدود وقتی مادرت برایت تعریف کند:(تو داشتی به دنیا می اومدی همه فکر میکردیم پسر هستی،تمام وسایل و لباستا پسروونه خریدیم، بعد از به دنیا اومدنت اسمت را فرزانه گذاشتیم، چون فکر میکردیم در آینده یه دختر درس خون و با هوش میشی) همان طور هم شد. دختری آرام و ساکت، به شدت درس خوان و منظم که از تابستان فکر و ذکرش کنکور شده بود.
👩💻درس عربی برایم سخت تر از هر درسی دیگر بود،بین جواب سه و چهار مردد بودم، یک نگاهم به ساعت بود یک نگاهم به متن سوال، عادت داشتم زمان بگیرم و تست بزنم، همین باعث شده بود که استرس داشته باشم، به حدی که دستم عرق کرده بود، همه فامیل خبر داشتند که امسال کنکور دارم، چند ماه بیشتر وقت نداشتم،چسبیده بودم به کتاب و تست زدن و تمام وقت داشتم کتاب هایم را مرور میکردم، حساب تاریخ از دستم در آمده بود و فقط به روز کنکور فکر میکردم.
🤔نصف حواسم به اتاق پیش مهمان ها بود و نصف دیگرش به تست و جزوه هایم، عمه آمنه و شوهر عمه به خانه ما آمده بودند، آخرین تست را که زدم درصد گرفتم شد هفتاد درصد جواب درست.
👌با اینکه بیشتر حواسم به بیرون اتاق بود ولی به نظرم خوب زده بودم، در همین حال و احوال بودم که آبجی فاطمه بدون در زدن پرید وسط اتاق و با هیجان در حالی که به آرامی در اتاق را پشت سرش میبست گفت: فرزانه خبر جدید! من که حسابی در گیر تست ها بودم متعجب نگاهش کردم و سعی کردم از حرف های نصفه و نیمه اش پی به اصل مطلب ببرم. گفتم: چی شده فاطمه؟
با نگاه شیطنت آمیزی گفت: خبر به این مهمی را که نمیشه به این سادگی گفت.
😉میدانستم که آبجی طاقت نمی آورد که خبر را نگوید، خودم را بی تفاوت نشان دادم و در حالی که کتاب را ورق میزدم گفتم: نمی خواد اصلا چیزی بگی، میخوام درسم را بخونم، موقع رفتن درم ببند.آبجی گفت: ای بابا همش شد درس و کنکور، پاشو از اتاق بیا بیرون و ببین چه خبره.عمه داره تو را از بابا برای حمید آقا خواستگاری میکنه.
😳توقعش را نداشتم، مخصوصا در چنین موقعیتی که همه میدانستند تا چند ماه دیگر کنکور دارم و چقدر این موضوع برایم مهم است.جالب بود حمید خودش نیامده بود، فقط پدر و مادرش آمده بودند. هول شده بودم. نمیدانستم چه کار باید بکنم.هنوز از شوک این خبر بیرون نیامده بودم که پدرم وارد اتاق شد و بی مقدمه پرسید: فرزانه جان تو قصد ازدواج داری؟ با خجالت سرم را پایین انداختم و با تته پته گفتم: نه کی گفته؟ بابا من کنکور دارم، اصلا به ازدواج فکر نمیکنم.شما که خودتون بهتر میدونید.
😌بابا که رفت پشت بندش مامان وارد اتاق شد و گفت: دخترم آبجی آمنه از ما جواب میخواد، خودت که میدونی از چند سال پیش این بحث مطرح شده،نظرت چیه؟ بهشون چی بگیم؟ جوابم همان بود به مادرم گفتم: طوری که عمه ناراحت نشه بهشون بگین میخواد درس بخونه.
🌷عمه یازده سال از پدرم بزرگ تر بود،قدیم تر ها خانه ی پدری مادرم با خانه آنها در یک محله بود. عمه واسطه ازدواج پدر و مادرم شده بود، برای همین مادرم همیشه عمه را آبجی صدا میکرد و روابطشان مثل زنداداش و خواهر شوهر نبود ،بیشتر با هم دوست بودند و خیلی باهم با احترام رفتار میکردند.
❤️اولین باری که موضوع خواستگاری مطرح شد سال هفتاد و هشت بود.آن موقع من دوم دبیرستان بودم، بعد از عروسی حسن آقا برادر بزرگتر حمید ، عمه به مادرم گفته بود:زنداداش الوعده وفا، خودت وقتی این ها بچه بودن گفتی حمید باید داماد من باشه، منیره خانم ما فرزانه را میخوایم، حالا از آن روز چهار سال گذشته بود.این بار عقد آقا سعید برادر دوقلوی حمید بهانه شده بود که دوباره عمه این بحث را پیش بکشد.
حمید شش تا برادر و خواهر دارد. فاصله سنی ما چهار سال است.بیست و سه بهمن آن سال آقا سعید با محبوبه خانم عقد کرده و حالا عمه بعد از بیست و پنج روز رسماً به خواستگاری من آمده بود.پدر حمید میگفت: سعید نامزد کرده و حمید تنها مانده ، ما فکر کردیم الان وقتشه که برای حمید هم قدم پیش بزاریم، چه جایی بهتر از اینجا.
ادامه دارد.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم رو حتما ببینید .
هیچ کشوری به اندازه ایران در زمینه جمعیت سقوط آزاد نداشته‼️🤭
تا چند دهه آینده بسياری از اقوام ايرانی را از دست خواهیم داد وکشور پیرخواهد شد‼️
📣 گیلکی ها،مازنی ها ، اصفهانی ها، آذریها و...
به هوش باشید ......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ذکر عاقبتبخیری فرزندان
🔰 #استاد_حسینی_قمی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
امروز برای فلسطین روز مهمیه
سخنرانی مهمی داره سید حسن
هر چقدر در توانتون هست #صدقه بدید
مالکان دروغین بهشت.mp3
7.17M
#پادکست_روز
هیچ کس بهشت نمیره مگر اینکه
یهودی یا مسیحی باشه !
#رهبری | #حجهالاسلام_قرائتی
#استاد_شجاعی
🔷 امروز ساعت ۱۶:۳۰ دقیقه به وقت تهران سیاست حال حاضر جبهه مقاومت در برابر جبهه باطل با سخنرانی سید حسن نصرالله مشخص می شود.
♦️شهید آوینی: «زمان بستر جاری عشق است تا انسان ها را در خود به خدا برساند و تمامی آنچه در زمان حدوث می یابد باقی است. کجا از مرگ هراس دارد آنکه به جاودانگی روح در جوار رحمت حق آگاه است؟»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آغاز سخنرانی مهم دبیر کل حزب الله جناب سید حسن نصرالله ...
🔴 سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان:
🔹شهادت مجاهدان مقاومت اسلامی، گردانهای قسام، گروهانهای قدس و غیرنظامیان در لبنان و غزه را تسلیت میگویم.
🔹به خانوادههای شهدا تبریک و تسلیت میگویم.
🔴آیه پشت سر سید حسن نصرالله
وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِين
35.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️༻ جمعه و خیاطی༺✂️
🍁(( آموزش پیراهن پاییزه دلبر ))🍁
مناسب پاییز و زمستون
✂️متراژ پارچه: یک قد دامن + قد بالاتنه + آستین (تقریبا حدود دومتر)
مطابق فیلم بهتره از دوطرح پارچه استفاده کنید
✂️جنس : پارچه های پاییزه مثل فوتر ، کشمیر یا پارچه های بافت ریز ، مخمل کبریتی ؛سوییت
#مولا_جانم❤️
باز در من چشم وا كن تا تماشايت كنم
دردِ ديدن را دوا كن تا تماشايت كنم
آشكارا آشکاری،مثل روز روشنی
رازها را برملا كن،تا تماشايت كنم
چشم باطن بين نمیخواهم،تو پنهان نیستی
چشم ظاهر بين عطا كن تا تماشايت كنم!
چشمبندی های دنيا مهلت ديدن نداد
زودتر محشر به پا كن تا تماشايت كنم
تندی نور تو زد چشم مرا ای آفتاب
جلوه در آيينهها كن تا تماشايت كنم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
🌹
🖼هر روز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنید:
🍃حدیث روز:
امام علی علیهالسلام:
شکیبایی نردبان ترقی هست.
غررالحکم ص ۲۱
📿ذکر روز: یا رب العالمین
📝مناسبت روز :
روز دانش آموز
روز ملی مبارزه با استکبار جهانی
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
📆 تقویم روز
📌 شنبه
☀️ ۱۳ آبان ۱۴۰۲ هجری شمسی
🌙 ۱۹ ربیع الثانی ۱۴۴۵ هجری قمری
🎄 4 نوامبر 2023 میلادی
کتاب-شهدای-نوجوانان-135-ص-1-1.pdf
29M
«کتاب_شهدای_نوجوان»
هشتم آبان روز شهادت حسین فهمیده و روز بسیج دانش آموزی، گرامیباد
🌷بر مشامم میرسد عطر شهیدان بسیج
مرغ دل پر میزند سوی گلستان بسیج
یا حسین بن علی، ای سرور آزادگان
روز محشر کن شفاعت از جوانان بسیج🌷
#هفته_بسیج_دانش_آموزی_مبارک👌
🌷سلام خدمت دوستان و سروران گرامی: بمناسبت فرارسیدن
#هفته_بسیج_دانش_آموزی کتاب #شهدای_نوحوان تالیف #ناصرکاوه👈 که نسخه pdf آن آماده شده جهت مطالعه و نشر در فضای مجازی، خدمت شما سروران گرامی تقدیم میگردد 👌 با نشر دوباره این کتاب در کانال و گروه های دیگر، ما را در راه بازسازی معنوی و نشر اهداف و آرمانهای امام خمینی، شهدا و انقلاب اسلامی یاری فرمائید.
ارادتمند: ناصر کاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 سَلام
☀️ امروزتون پراز لبخند
🌹وجودتون سلامت
♥️دلتون گرم از محبت
🎄عمرتون با عزت
🏕 و زندگیتون مملو از خوشبختی
در کنار عزیزانتون، دوستان و خانواده گرامیتون داشتـه باشیـد.
🕊صبحتون به خیر🕊
من و خورشید نشستیم و توافق کردیم..
صبح را با طپش اسم تو آغاز کنیم..
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم