eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
780 دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
9.6هزار ویدیو
335 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
❣ #رمان_از_سوریه_تا_منا #قسمت_9🌻 مثل برق و باد به آخر هفته رسیدیم.⚡️💨 سردرگم بودم. نمی دانستم ای
🌻 دیدن صالح در کت و شلوار سفید و پیراهن یاسی رنگ حسابی مرا سر ذوق آورده بود.😍 می دانستم کار سلماست.😏 صبح به منزل ما آمد و گفت چه می پوشم. کلی هم سر به سرش گذاشتم که می خواهم سورپرایز باشد😜 که با جیغ و داد سلما تسلیم شدم و بلوز و دامن سفید و روسری یاسی رنگم را به او نشان دادم. حالا کاملا با صالح یکرنگ بودم و لبخند های از سر ذوق دیگران😊 مرا شرمگین می کرد.😅 خانه شلوغ شده بود. اقوام ما و آنها کم و بیش آمده بودند و کمی استرس داشتم چادر حریر سفیدی که گلهای صورتی داشت به سر داشتم. دسته گل صالح را💐 با خودم به آشپزخانه بردم. گل خاستگاری را از گلدان روی اپن برداشتم و دسته گل آلستر بنفش را که بازهم با گلهای نرگس تزئین شده بود، توی گلدان روی اپن گذاشتم.😊 مادرم خودش چای را آماده کرد و به پسر عمویم داد که تعارف کند. من را کنار خودش نشاند و بحث های متداول مردانه...👨🏻 بحث که به قرار و مدار ازدواج رسید، آقای صبوری خطاب به پدرم گفت: ــ بهتره بریم سر اصل مطلب. اگه شرط خاصی مد نظرتونه بفرمایید بگید. پدرم جابه جا شد و گفت: ــ والا شرط خاصی که نه... فقط... ــ بفرمایید ــ اگه اجازه بدید یک بار دیگه دخترم با پسرتون صحبت کنه☺️ از قبل از پدر خواسته بودم که با صالح اتمام حجت کنم. صالح با شرم و سردرگمی بلند شد و همراهم به داخل اتاق آمد.😳 درب را بستم و بی توجه به نگاه متعجب صالح لبه ی تخت نشستم. صالح روی صندلی ننشست. زانو زد و پایین تختم روی فرش وسط اتاق مودبانه و سربه زیر نشست.😌 ــ اااام... می خواستم باهاتون اتمام حجت کنم. سرش را بلند کرد و لحظه ای از نظر مرا گذراند و متوجه پیشانی بندش شد که به دیوار پشت سرم وصل بود. لبخندی کشیده رو لبش نشست😁 و گفت: ــ امر بفرمایید. گوشم با شماست. ــ می خوام قول بدی نمیری...✋🏻 صدای خنده اش بلند شد و خیلی زود خودش را جمع کرد.😂 بدنم می لرزید و نمی توانستم ادامه دهم. لحنم صمیمی شده بود و جمله ام کودکانه بود. ــ منظورت چیه مهدیه خانوم؟🤔 ــ سوریه... می دونم دوباره میری و من اصلا مخالف نیستم و خودمو فدای اهل بیت می کنم اما... دلم نمی خواد شهید بشی... خواهش می کنم قول بده سالم برگردی.🙏😔🙏 کمی کلافه بود و جدی شد. ــ آخه مگه دست خودمه؟ کمی منطقی باشید😒 ــ می دونم. حداقل که می تونی واسه شهادت سینه سپر نکنی. مواظب خودت باشی و سالم برگردی خونه.😔 سرم را از شرم پایین انداختم و چشمم را بستم. صدایش آرام شده بود و محبت آمیز گفت: ــ چشم خانوم...😍 قول میدم بیشتر از همیشه مواظب باشم. چون دیگه یه نفر تو خونه منتظرمه. امر دیگه ای نداری؟😊 لحن او هم صمیمی شده بود. بلند شدم و از اتاق بیرون رفتم و او بی صدا به دنبال من. عمویم صیغه ی محرمیت را خواند و مارا شرعا با هم محرم کرد. حالا دل سیر او را نگاه می کردم. چادر را کمی عقب دادم و چشمان خیره اش را نگاه کردم. زیر لب گفت: ــ مبارک باشه خانومم. ان شاء الله به پای هم پیر بشیم.😍❤️ از ته دل گفتم "ان شاء الله" و انگشتر نامزدی💍 را در دستم چرخاندم. ...
🦋 ای برادر، ⇤مردان باغیرت قبـ↷ـل از اینکه زن ِمُحجّبـه داشته باشند⇣ [چشمــانِ]مُحجّبـه دارند. ﴿به مردان بگوچشم های خود را ازنگاه ناروا فروبندند﴾ 📖 نور_آیه ۳۰
👨🏻 من دعواش می کنم، خانمم نازش می کنه 👨🏻 🏫 در هر صورت تربیت امری است که در آن هماهنگی و هم سویی والدین بسیار اهمیت دارد؛ زیرا در غیر این صورت فرزندان لطمه می خورند یا در نوجوانی از شکاف تربیتی به خوبی سوءاستفاده خواهند کرد. جهت مشاهده کامل سؤال و جواب به لینک زیر مراجعه فرمایید👇 🌐 http://btid.org/node/270825 📎 📎 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️انتخابات در دوران پهلوی ⭕️ مجلس فرمایشی 🔺اسدالله علم‌ در سال‌ ۱۳۵۲ علت‌ بی‌تفاوتی مردم‌ به انتخابات را چنین‌ تحلیل‌ می‌کند: «تعرضات‌ دولت ‌مرا به‌ یاد رفتاری می‌اندازد که‌ ممکن‌ است‌ یک‌ ارتش‌ اشغالگر با ملتی‌ شکست‌خورده‌ در جنگ‌ داشته‌ باشد. در کلیه‌ سطوح‌ از انتخابات‌ مجلس‌ گرفته‌ تا انتخابات‌ محلی و انجمن‌ شهر، دولت، آزادی‌ را از مردم‌ سلب‌ کرده‌ و اراده‌ خود را تحمیل‌ کرده‌ و نامزدهای‌ خود را از صندوق‌ها بیرون‌ می‌آورد. مثل‌ اینکه‌ رأی‌دهندگان‌ کوچک‌ترین‌ حقی در این‌ مورد ندارند...» 🙁 (خاطرات اسدالله علم) ⭕️ انتخابات لغو شود! 🔻تصور کنید اگر در کل انتخابات چند موردی هم خلاف نظر شاه برگزیده می‌شدند چه اتفاقی رخ می‌داد؟ جعفر شریف‌امامی پاسخ این سؤال را اینگونه می‌دهد: «در انتخابات مجلس بیستم اعلیحضرت فرمودند خوب است با کسانی که انتخاب شده‌اند مشورتی بکنیم و ببینیم آیا انتخابات را نگه داریم یا آن را لغو کنیم و از نو انتخابات بشود؟ به هرحال صحبت کردیم و نظر داده شد که انتخابات مجلس بیستم منحل بشود...!»🤐 (خاطرات جعفر شریف امامی، ویراستاری حبیب لاجوردی، ص ۱۷۵) حافظه ی تاریخی خود را تقویت کنیم و انتخابات آزاد و سالم را پاس بداریم...👌
✅ چطور از نظر روانی قدرتمند باشیم؟ 1⃣ از تنهایی نترسیم و به بهانه تنهایی وارد هر رابطه‌ای نشیم. 2⃣ غرق درگذشته نشیم، درس‌های گذشته رو یاد بگیریم، رشد و عبور کنیم. 3⃣ فکر نکنیم که دنیا به ما بدهکار هست، تلاش کنیم و مهارت کسب کنیم. 4⃣ تلاش نکنیم همه رو راضی نگه داریم اما علت حال بد دیگران هم نباشیم. 5⃣ دست از تاسف خوردن برای خودمون برداریم، حرکت کردن رو آغاز کنیم. 6⃣ انرژیمون رو برای چیزهایی که نمی‌تونیم کنترل کنیم هدر ندیم. 7⃣ اگر کسی مدام به ما احساس منفی منتقل می‌کنه ارتباطمون رو باهاش محدود کنیم. 8⃣ بعد از اولین شکست جا نزنیم و عوامل شکست رو بررسی کنیم و به نقاط ضعفمون پی ببریم.
🔴اسرائیل به فارسی گفته رای دادن ایرانیان خطرناک ترین سلاح جهان در مقابل یهوده! 🔹پس قاطع برید رای بدید 👻
📚 رأی سفید 💠 سؤال: رأی سفید و بی نام دادن، چه حکمی دارد؟ اگر به دلیل اینکه شناخت و تحقیقی برای انتخاب اصلح انجام نداده یا تحقیقِ کافی صورت گرفته ولی نتیجه ای نداشته است، دچار سردرگمی شود؛ چطور؟ ✅ جواب: شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی برای افراد واجد شرایط، یک وظیفه شرعی، اسلامی و الهی بوده و واجب عینی است. برای تشخیص فرد اصلح نیز می توان از کسانی که به لحاظ تعهد دینی و بصیرت انقلابی مورد اعتمادند، کمک گرفت و اگر شناخت و تحقیقی انجام نشده یا تحقیق، کافی بوده اما نتوانسته اصلح را بشناسد؛ عمل به اصل وظیفه رأی دادن، کفایت می کند.
27.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظر دکتر شهرامی بلاگر معروف روانشناس در مورد انتخابات ایران
یک ملت زمانی به بلوغ می رسد که انتخاب کند، حتی اگر غلط هم انتخاب کند باز هم بهتر از انتخاب نکردن است. در غیر این صورت آن ملت هیچگاه به بلوغ نمیرسد و همیشه در معرض سقوط است. 🌷