eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
785 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
9.2هزار ویدیو
334 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
وقتی درک انتزاعی ضعیف باشد، ادبیات را نمی توانیم درک و بشناسیم و به همین دلیل نمی توانیم حافظ و شاهن
خلاقیت هم مانند هوش از کلماتی است که بسیار مورد علاقه ی والدین است و متأسفانه جامعه ی امروز ما درک درستی از آن ندارد. خلاقیت با هوش متفاوت است، حتی مرکزشان در مغز هم متفاوت است. مرکز هوش نیمکره ی چپ و مرکز خلاقیت نیمکره ی راست است. کشف و پردازش کار هوش هستند و ابداع کار خلاقیت، خلاقیت یعنی تولید. هوش مهارت پردازش است و خلاقیت قدرت تولید. ممکن است که ما مهارت پردازش را به دست نیاوریم ولی همه ی ما قدرت تولید را داریم . انسان باهوش به دنیا نمی آید ولی خلاق به دنیا می آید و خلاقیت را همه ی انسان ها دارا هستند. هوش و خلاقیت لازم و ملزوم هستند هرکدام بدون دیگری ناقص است. یکی از مشکلات ما در خانواده ها و جامعه و سیستم آموزشی این است که این دو را از هم جدا می کنیم یعنی معیارهای ما خلاقیت و هوش را از هم جدا می کند. هوش و خلاقیت با هم چهارنوع ترکیب می سازند: 1- خلاقیت و هوش هر دو پایین هستند 2- خلاقیت بالا، هوش پایین 3- هوش بالا، خلاقیت پایین 4_هوش و خلاقیت هر دو بالا بچه های باهوش ولی بدون خلاقیت بچه هایی به شدت وظیفه شناس، درس خوان، مؤدب و همراه هستند و بسیار مورد علاقه ی معلم ها هستند. اما تحمل کوچکترین شکست را ندارند و اگر نمره ی 20 شان 19 شود دق می کنند. این بچه ها را والدین هم خیلی دوست دارند. در حالی که بهترین ترکیب حالت بچه های باهوش و خلاق است. این بچه ها خیلی راحت نیستند. برای این که بچه های خلاق داشته باشید باید آماده باشید، کودک متعادل و کودک آرزوها، کودک سختی است اگر برای پرورش مراحل بعدی این کودک آماده نباشید اذیت خواهید شد چون اصلاً بچه های راحتی نیستند. ( ادامه دارد) {قسمت1} [مباحث کودک متعادل]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#خلاقیت خلاقیت هم مانند هوش از کلماتی است که بسیار مورد علاقه ی والدین است و متأسفانه جامعه ی امروز
🔸جایگاه خلاقیت در هوش در خلاقیت هم عقلانیت و مهارت های فکری وجود دارد و هم معنویت خلاقیت بدون معنویت یعنی نابودی یعنی تخریب. مشکلی که امروزه در دنیا داریم وجود افراد خلاق بدون معنویت است. خلاقیت این افراد به سمت مادیت گرایش دارد در صورتی که خلاقیت باید به سمت معنویت گرایش داشته باشد خلاقیت به سمت مادیات فاجعه آفرین و مصیبت زاست. طبق مطالعات و دلایلی که در دسترس داریم ثابت شده اختراعاتی که امروزه در اختیار بشریت است و به آن افتخار می کند قرن ها قبل دانشمندان مسلمان به آن دست یافته بودند ولی بروز ندادند و به کسی منتقل نکردند چون اهلش را پیدانکردند. خلاقیتی که معنویت و مسئولیت پشت آن باشد ممکن است برای همیشه دفن شود و منتشر نشود. انیشتن هم یک انسان خلاق است و بعدها بسیار معنوی شد ولی علمش را چه کار کرد؟ در اختیار همه گذاشت و برپایه ی آن انسان هایی که خلاق بودند ولی خلاقیت مادی بدون معنویت داشتند، جهانی را با این خلاقیت به مصیبت کشیدند. یک لحظه به خودمان بیاییم و فکر کنیم که آیا ما بچه هایی می خواهیم که دنیا را به آتش بکشند؟ یا بچه های خلاقی می خواهیم که به دنیا آرامش بدهند. نمی توانیم با نگاه و زیرساخت و جهت مادی خلاقیت را پرورش بدهیم. مصیبت های امروزه ی دنیا همگی به دست انسان های خلاق و دانشمند ولی بدون معنویت و مسئولیت است.این یک تذکر کوچک بود که بدانیم اگر بچه های خلاق می خواهیم باید در کنار معنویت باشد. (ادامه دارد...) {قسمت2} [مباحث کودک متعادل]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
🔸جایگاه خلاقیت در هوش در خلاقیت هم عقلانیت و مهارت های فکری وجود دارد و هم معنویت خلاقیت بدون معنویت
یک ماژیک را در نظر بگیرید، آن را مثلا برای اولین باربه یک فردباهوش نشان میدهیم فکرمی کنید اولین سؤالی که بپرسد چیست؟ این چیه! جواب: ماژیکه. به چه دردی می خوره؟ جواب: نوشتن. از این به بعد دیگر سؤالهای فرد باهوش حول محور نوشتن خواهد بود و تمام اطلاعات در زمینه ی نوشتن و ماژیک را جمع آوری و طبقه بندی می کند و نگاه می دارد و هر لحظه به روزترین اطلاعات را درمورد آن می دهد ولی در این اطلاعات هیچ دخالتی نمی کند. حال یک فرد خلاق علاوه براین یک سؤال دیگر می پرسد که این ماژیک غیر از نوشتن به چه کار دیگری می آید؟! پرت کردن، اهرم، بادربش سوت بزنیم، اندازه گیری، خط کشیدن، اشاره کردن، لای درب پنجره گذاشتن تا بسته نشود، ضربه زدن، چای هم زدن و.... پس خلاقیت یعنی پیدا کردن چند مصرف برای یک شیء واحد. هوش اطلاعات را انباشت می کند و خلاقیت اطلاعات را بهم می ریزد تا به ابداع برسد، با این ماژیک چگونه می توان به محیط زیست کمک کرد چگونه می توان با آن بیزنس کرد، چگونه می توان به دانش کمک کرد و غیره. خلاقیت یعنی رفتن به دنیای ناشناخته ها. زندگی یعنی حرکت، رشد یعنی حرکت، مسیر حرکت ما ناشناخته است بهمین دلیل اکثر انسان ها ترجیح می دهند که حرکت نکنند و فقط دور خودشان بچرخند. اگر احساس امنیت نداشته باشیم، می ترسیم؛ ترس همیشه مانع حرکت است. ذهن باز از سمت پایین بسته است ولی از بالا باز است و به سمت ناشناخته ها است و نا امنی در آن نیست. اما ذهن بسته هم از سمت پایین بسته است هم از سمت بالاو اگر احساس ناامنی کنیم در ذهن بسته و مخروط برعکس خواهیم ماند. ما ترجیح می دهیم که دنبال چیز نو نباشیم، کشف نکنیم. ما نمی توانیم کشف و پردازش و ابداع را از هم جدا کنیم، یک ذهن فعال در نهایت یک ذهن خلاق است. (ادامه دارد...) {قسمت3} [مباحث کودک متعادل]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#تعریف_خلاقیت یک ماژیک را در نظر بگیرید، آن را مثلا برای اولین باربه یک فردباهوش نشان میدهیم فکرمی
خلاقیت یعنی رفتن به ناشناخته ها یعنی قدرت ریسک، یعنی کشف و پردازش و ابداع، خلاقیت یعنی ساختن الگو. انسان خلاق الگو می سازد و انسان باهوش از الگو پیروی می کند. انسان خلاق راه باز می کند برای رشد انسان  های دیگر. هر چه قدر بشریت رشد کرده است این رشد را مدیون انسان های خلاق و بزرگ است. بشریت مدیون کسانی است که خلاق بودند و معنویت داشتند و آسیب دیده از افرادی است که خلاق بودند ولی معنویت نداشتند. خلاقیت یعنی قدرت حل مسئله. یعنی پیدا کردن چند راه حل برای یک مسئله. اغلب ما وقتی یک راه حل مان به بن بست می رسد تسلیم می شویم، راه حل دیگری نداریم در حالی که انسان خلاق هیچ وقت در بن بست نمی ماند یا آن را باز می کند یا یک راه جدید می سازد. مغز یک کودک زیر 6 سال مثل یک دانشمند عمل می کند. تمامی بچه های دنیا نابغه هستند. بچه ها باید محیط غنی برای بازی داشته باشند.  چهار عامل بازدارنده ی رشد و خلاقیت: ✔️نظم ✔️ آموزش ✔️ تربیت و ✔️ نظافت. والدین با این چهار عامل مانع خلاق شدن فرزندانشان میشوند. (ادامه دارد...) {قسمت4} [مباحث کودک متعادل]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
خلاقیت یعنی رفتن به ناشناخته ها یعنی قدرت ریسک، یعنی کشف و پردازش و ابداع، خلاقیت یعنی ساختن الگو. ا
بچه ها باید مرتب آزمون و خطا وتجربه کنند، نظریه بدهند، ابطال شود، دوباره و دوباره.. این کار را بکنند واجازه اشتباه به آنها داده شود اتفاقاً خسته هم نمی شوند، کما که ادیسون هم خسته نمی شد. از ادیسون پرسیدند خسته نشدی این همه شکست خوردی نمی خواهی دست برداری؟ جواب داد من شکست نخوردم بلکه صد راه پیدا کردم که با آن ها نمی شود لامپ اختراع کرد! ولی ما چه قدر زود خسته می شویم به اولین بن بست و اولین مانعی که برمی خوریم سریع جا می زنیم. 🔸پیش نیازهای خلاقیت توصیه می کنم مبحث امنیت را دوباره مطالعه کنید. امنیت اساس رشد است. شناخت هم در امنیت شکل می گیرد. بچه هایی که امروزه مظلومانه در معرض اتهام بیش فعالی هستند در واقع ناامن هستند. در نا امنی نه ساختار ذهنی شکل می گیرد و نه خلاقیت.  کودک با تجربه ی خودش در محیط غنی صاحب عزت نفس و اعتماد به نفس می شود نه این که ما دائم به او القاء کنیم. القاء یا حقارت می آورد یا خودشیفتگی. خودپنداره ی واقعی در تجربه ی در محیط شکل می گیرد. محیط باید برای تجربه ی کودک غنی باشد در یک کلام کودک باید بازی کند. مهمترین راهکار خلاقیت و باهوش شدن بازی است. (ادامه دارد...) {قسمت5} [مباحت کودک متعادل ]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
بچه ها باید مرتب آزمون و خطا وتجربه کنند، نظریه بدهند، ابطال شود، دوباره و دوباره.. این کار را بکنند
میکل آنژ مجسمه ای دارد که در حال حاضر در کلیسای سن پیترز واتیکان است. این مجسمه شاهکار مجسمه سازی است که مریم مقدس را به تصویر می کشد در حالی که حضرت عیسی را در پایین یک صلیب در آغوش گرفته، وقتی این شاهکار را از نزدیک ببینید حتی مویرگ های دست هم تراشیده شده و به چشم می بینید، کاملاً مثل یک انسان جاندار است. ساخت این مجسمه داستان معروفی دارد نقل شده که میکل آنژ از جلوی سنگ تراشی رد می شده یک سنگ بسیار بزرگ سفید در آن جا می بیند از صاحب آن می پرسد که این سنگ را چقدر می فروشی؟ پاسخ می دهد که هیچی خیلی هم خوش حال می شوم که من را از دست این سنگ راحت کنید؛ میکل آنژ با زحمت این سنگ را به کارگاهش می برد و این مجسمه را خلق می کند و روی آن را با پرده ای می پوشاند و از آن مرد سنگ تراش دعوت می کند که از این مجسمه بازدید کند، مرد که حسابی شگفت زده شده بود پرسید این مجسمه کجا بوده؟ میکل پاسخ می دهد که در دل آن سنگ اسیر بود من آزادش کردم. این نگاه خلاق است. هزاران نفر فقط سنگ را دیدند اما میکل آنژ مریم مقدس را در سنگ دید. بچه ها نگاه خلاق دارند که کنجکاوی می کنند و ما نگاه خلاقانه نداریم اسم این کنجکاوی را خراب کاری می گذاریم. ذهن ما آنقدر درگیر است که در لحظه حضور نداریم. برای دیدن خلاقیت باید در لحظه حضور داشته باشیم نه غصه گذشته رابخوریم و نه نگران آینده باشیم در بحث شخصیت مفصل درباره دیدن بحث شد. (ادامه دارد...) {قسمت6} [مباحث کودک متعادل]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#نگاه_خلاق میکل آنژ مجسمه ای دارد که در حال حاضر در کلیسای سن پیترز واتیکان است. این مجسمه شاهکار م
خلاقیت از سه عامل تشکیل شده است اگر ما خلاقیت را یک مثلث فرض کنیم سه ضلع دارد: ✔️1 - مهارت های فکری  ✔ 2 – انگیزه ی خلاق  ✔️ 3– مهارت های خلاق مجموع این سه ضلع خلاقیت می شود. من همیشه گفتم که مادرهای سنتی به دلیل ارتباط با فطرت مادری اش معمولاً بدون اشتباه عمل می کرد. یک مادر هم فطرت مادری دارد هم غریزه ی مادری و با تکیه به این دو خوب می داند که با فرزندش چه کار باید کند. در دنیای امروز به اشتباه آگاهی و مهارت از مادر و پدران گرفته شده و به متخصصین داده شده و پدر و مادر را تبدیل به مستخدمین و پرستارکودک کرده در نتیجه  نمی دانند که با بچه چه کار باید بکنند و نمی توانند با بچه ارتباط بگیرند و نیازهای کودک را نمی شناسند. نه خودشان را قبول دارند و نه علم دارند. در حالی که یک مادر سنتی بدون این که کلاسی رفته باشد دقیقاً نیازهای کودک را می شناسد. دیدید مادربزرگ ها چقدر خوب با بچه ها ارتباط می گیرند و متوجه نیازهای او می شوند. (ادامه دارد...) {قسمت7} [مباحث کودک متعادل ]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
خلاقیت از سه عامل تشکیل شده است اگر ما خلاقیت را یک مثلث فرض کنیم سه ضلع دارد: ✔️1 - مهارت های فکر
نکته ی بعد درخلاقیت، لذت از کار کودک و افتخار کردن به اوست. پدر و مادر با کودک وقت صرف می کنند و با هم می سازند و بازی می کنند و تولید می کنند. خلاقیت از نظر بازی و کار کودک، کار بسیار پر ریخت و پاش است و بچه ی خلاق اصلاً بچه ی آرام و منظمی نیست، و ممکن است در هنجارهای والدین جای نگیرد در نتیجه والدین به این گونه بچه ها به عنوان مقصر و گناهکار نگاه می کنند و به او افتخار نمی کنند و احساس سرشکستگی از داشتن چنین بچه ای می کنند. چون جامعه ی ما دارای هنجارهای به شدت ضد خلاقیت است. کودک خلاق کودک نامنظم و ناآرامی است، اگر والدین با این مساله کنار نیایند و دنیای پدر و مادر از دنیای بچه ها جدا باشد حالت ضد خلاقیت بوجود می آید. در این حالت والدین همه ی مسائل کودک را واگذار می کنند. امروزه ببینید چقدر پدر و مادرها دنبال کلاس هستند؛ چون همه چیز را واگذار کردیم به کلاس ها و خودمان هیچ کاری نمی کنیم.کلاس به کودک فقط تکنیک می دهد، رابطه ی عاطفی که برقرار نمی کند. بهترین حالت این واگذاری این می شود که بچه ها معلم و مربی خود را بیشتر از پدر و مادرشان دوست خواهند داشت. (ادامه دارد...) {قسمت8} [مباحث کودک متعادل]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
نکته ی بعد درخلاقیت، لذت از کار کودک و افتخار کردن به اوست. پدر و مادر با کودک وقت صرف می کنند و با
🔸یک نکته اینکه، تشویقی خلاقیت را پرورش می دهد که تشویق معنوی، شخصیتی و عاطفی باشد؛ احساسی و شوق و شور درونی باشد. جایزه ی مادی و تشویق بی جا مانع خلاقیت است. جایزه ی مادی و پاداش دادن بچه را معامله گر بار می آورد؛ و همین تفکر است که در بزرگسالی دائماً دوست خواهند داشت که در مسابقه شرکت کنند. این افراد نمی توانند خلاقیت بالایی داشته باشند، چون ذهن دائما درگیر مسائل دیگر است. 🔸نکته ی بعد که بسیار مهم است، جدایی کار از وجود است. وقتی می گوییم کار از وجود جدا است یعنی ما والدین این توانایی را  به دست آوریم که زمانی که کودک ما کاری انجام داد خصوصاً کار اشتباه، در ذهن خودمان تحلیل کنیم که این یک کودک است و دارای یک وجود است ولی یک کار اشتباهی انجام داده، کار را می توان نقد کرد ولی وجود را نه. وجود کودک همیشه باید تأیید شود. ما هیچ جا نداریم که گفته باشد که وجود باید نقد شود، بزرگسال و کوچک هم ندارد آن چیزی که باید نقد شود، کار است. وجود همیشه محترم است. در این حالت است که درک مسئول به وجود می آید. (ادامه دارد...) {قسمت9} [مباحث کودک متعادل
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
🔸یک نکته اینکه، تشویقی خلاقیت را پرورش می دهد که تشویق معنوی، شخصیتی و عاطفی باشد؛ احساسی و شوق و شو
وقتی کار اشتباه کودک نقد شد و وجود او تایید شد، در این حالت است که درک مسئول به وجود می آید. درک مقصر و درک مظلوم توانایی جداکردن کار از وجود را ندارند نه درمورد خودشان و نه در دیگران. یک درک مقصر به خاطر کار اشتباه خودش را سرزنش و تحقیر می کند و به خاطر آن به خودش آسیب می زند و درک مظلوم این کار را با دیگران می کند و دیگران را مقصرمی داند وسرزنش میکند، اما درک مسئول هیچ وجودی را تخریب نمی کند و فقط کار را نقد می کند هم درمورد خودش و هم درمورد دیگران حتی در نقد اول باید با تأیید شروع کنیم. وقتی توانایی جدایی کار کودک از وجود او را پیدا کردیم به این نکته می رسیم، که ما باید به بچه ها باید اجازه ی اشتباه بدهیم چون اگر اشتباه نکنند رشد نمی کنند. من نمی دانم این باور از کجا آمده که هیچ کس حق اشتباه ندارد. درک مقصر به خودش اجازه ی اشتباه نمی دهد. مگر می شود که بدون اشتباه رشد کرد؟ بچه ها باید اشتباه کنند و باید حق اشتباه کردنشان را به رسمیت بشناسیم و به حق اشتباهشان احترام بگذاریم. کسی که اشتباه می کند چه کودک و چه بزرگسال، کارش را نقد می کنیم ولی سرزنش نمی کنیم. حتی اگر بخواهیم نقد هم کنیم اول باید وجود کودک را تأیید کنیم، از او حمایت کنیم بعد نقد کنیم و کار درست را به او یاد بدهیم. مثل مادری که قبلاً مثال زدم که وقتی فرزندش لیوان شیر از دستش ریخت، با ذهنی آماده با جدایی کار از وجود فرزندش اول جمع کردن شیر را به صورت بازی درآورد و بعد با حمایت یک لیوان پلاستیکی حاوی آب به فرزندش داد تا تمرین ریختن مایعات در لیوان را کند و مهارت آن را به دست آورد. این مادر اول با بازی با شیری که زمین ریخته، وجود کودک را تثبیت کرد و او را تقویت کرد، بعد او را نقد می کند، عزیزم بلد نیستی بریزی، بیا این بطری آب این هم لیوان، تمرین کن تا یاد بگیری. این میشه نقد. بچه ها نباید به خاطر اشتباه سرزنش شوند بلکه بچه ها باید یاد بگیرند مسئولانه جبران کنند و این گونه درک مسئول در بچه ها به وجود می آید. با درک مسئول است که کودک خلاق می شود، باید بداند که اشتباه کرد حالا باید جبران کند و بها بپردازد. (ادامه دارد...) {قسمت10} [مباحث کودک متعادل ]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
وقتی کار اشتباه کودک نقد شد و وجود او تایید شد، در این حالت است که درک مسئول به وجود می آید. درک مقص
مسئله ی بعد شکست است. انسان ممکن است در کارش به نتیجه نرسد. وقتی که ما نتیجه مدار هستیم و به نتایج فقط فکر می کنیم، اگر به نتیجه ی مطلوب خود نرسیم، برایمان شکست می شود. بحث پیروزی و شکست یک بازی ذهن است و هیچ ارزشی ندارد. بارها مثال ادیسون را زده ام که حدود صد بار آزمایش لامپ را انجام داد ولی نشد، بهش گفتند خسته نشدی این قدر شکست خوردی؟ جواب داد من شکست نخوردم بلکه صد روش پیدا کردم که با آن ها نمی توان لامپ را روشن کرد. اشتباه ابزار رشد است. ما شکست نداریم بلکه تجربه داریم. ما روشها و راه هایی را تجربه می کنیم که به آن هدف مطلوبی که می خواهیم برسیم، نرسیدیم. باز هم داستانی از ادیسون برایتان تعریف می کنم که ببینید وقتی یک انسان خلاق به اصل خود معتقد و ایمان داشته باشد چه روح با عظمتی پیدا میکند و اصلاً ربطی به دین و مذهب هم ندارد. ادیسون از حاصل درآمدهایش یک کارخانه تأسیس کرد که به مبلغ اندکی آن را بیمه کرد و بعد از چند سال بیمه را هم تمدید نکرد. این داستان از طرف پسرش نقل می شود که یک روز به او خبر دادند که کارخانه ی پدرت آتش گرفته، گفت سریع خودم را رساندم و دیدم شعله های آتش تا آسمان رفته و آتش نشانی هم توان خاموش کردن آن را ندارد، با نگرانی دنبال پدرم گشتم دیدم که روی یک صندلی نشسته و از دور به شعله ها نگاه می کند، بغض گلویم را گرفت و رفت سمت پدر و دستم روی شانه اش گذاشتم، تا من را دید گفت: تویی بدو برو مادرت را بیاور ببین چه شعله های زیبایی درست شده او دیدن شعله ی آتش را خیلی دوست دارد زود بیاورش که بعداً ممکن است همچین فرصتی پیدا نکند. عظمت روح را می بینید؟ سال بعدش ادیسون گرامافون را اختراع کرد و سال بعدش نیز فوت کرد. این خصوصیت یک انسان خلاق است. یعنی در هر لحظه خلاقیت می بیند، شعله های آتش زندگی اش را می  سوزاند ولی او در آن ها زیبایی می بیند. درسته این حالات و خصوصیات با نگاه ما خیلی فاصله دارد. (ادامه دارد...) {قسمت11} [مباحث کودک متعادل ]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
مسئله ی بعد شکست است. انسان ممکن است در کارش به نتیجه نرسد. وقتی که ما نتیجه مدار هستیم و به نتایج ف
نکته ی بعد در خلاقیت، قدرت انتخاب و تصمیم است. بچه ها باید بتوانند با توجه به ذهن و توانایی شان انتخاب کنند و تصمیم بگیرند و باید تأیید شوند حتی اگر مورد پسند ما نباشد. باز هم به تعادل تأکید می کنم چون والدین آزادی محور همه چیز را به تصمیم کودک می گذارند و کنترل محورها هیچ چیز را اجازه نمی دهند که کودک تصمیم بگیرد. خانمی می گفت عید ما رفتیم اصفهان خیلی به ما بد گذشت ولی فامیل همه رفته بودند شمال خیلی بهشون خوش گذشته بود، پرسیدم خوب چرا شما شمال نرفتید؟ گفتند آخه از دخترم نظر پرسیدیم که این عید را کجا بریم اون هم گفت بریم اصفهان!!! پرسیدم دخترتان چند سالشه؟ گفتند 5 سال!! ببینید این جا است که میگم باید به ذهن و توانایی کودک نگاه کرد تا ببینیم که چه تصمیمی در حد او است. تصمیم برای مسافرت خانوادگی در حد بچه ی 5 ساله نیست. تعادل، شناخت، مراحل رشد، سن و .... همه عواملی است که ما باید با جامع نگری در رفتار با فرزندمان در نظر بگیریم. یک نکته ی مهم که در حوزه ی ارزش های زندگی است، بحث مالکیت است. مالکیت و مال من بودن یک فریب بزرگ ذهن است. هر چیزی که در اختیار ما هست امانت است. اگر گول مالکیت را بخورید ذهن فعال بسته می شود. در داستان ادیسون وقتی دید کارخانه اش آتش گرفته، وقتی شعله را نگاه می کرد، گول ذهنش را نخورده و به این معتقد بود که هیچ چیزی مال من نبوده ولی الان شعله های آتش مال من است چون دارم می بینمشان؛ و لذت می برم. (ادامه دارد...) {قسمت12} [مباحث کودک متعادل
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
نکته ی بعد در خلاقیت، قدرت انتخاب و تصمیم است. بچه ها باید بتوانند با توجه به ذهن و توانایی شان انتخ
عامل بعد درخلاقیت بهتر شدن مداوم است. بهتر شدن در مقابل بهترین شدن. بچه ها باید خودشان باشند. بهترین شدن هم از فریب های ذهن است بهترینی در دنیا وجود ندارد. در جهان آفرینش بهتر است که وجود دارد و اهمیت دارد. بهتر شدن لحظه به لحظه است که اهمیت دارد نه بهترین شدن. ما باید تلاش کنیم لحظه به لحظه بهتر شویم، بهترین شدن فریب ذهن انسان است. کدام درخت در دنیا از همه بلندتر است؟! هر درختی ویژگی خودش را دارد و به اندازه ی خودش بلند می شود. یک دفعه یک کاریکاتور در یک روزنامه دیدم که بسیار جالب بود و نمایانگر فریب مسابقه و بهترین شدن بود. در این کاریکاتور عکس یک اسب را کشیده بودند که پشتش یک گاری بسته بودند و صاحبش برای این که مرتب شلاق نزند انتهای یک چوب بلند یک دسته علف بسته بود و نیم متری صورت اسب جلوی چشمش گرفته بود و اسب هم این علف ها را می دید و می دوید تا به آن برسد و گاری را هم با خوش می کشید، صاحبش هم راحت نشسته بود و خسته هم نمی شد. خیلی وقت ها ما هم همین گونه می شویم؛ یک چیزی به عنوان هدف و نتیجه جلوی ما می گیرند و ما هی می دویم که به آن برسیم و هیچ وقت هم نمی رسیم و نمی دونیم که گاری چه کسی را می کشیم و کجا را جلو می بریم. (ادامه دارد...) {قسمت13} [مباحث کودک متعادل ]