💠 بهترین میراث پدران
🌷امام صادق(ع):
بهترین میراث پدران برای فرزندان، ادب است نه مال و ثروت زیرا مال و ثروت از بین میرود ولی ادب است که باقی میماند.
📚اصول کافی،ج۸،ص۱۵۰
✍🏻یاد دادن آداب معاشرت و مراعات نزاکت باید جزیی از تربیت و پرورش کودکان باشد؛ مراعات ادب این پیام را به کودکان میرساند که برای انجام هر کاری در جامعه باید از راه درست آن وارد شد.
🟩🌿 انگیزشی
🟨🌼 در طول روز لبخند بزنید چون:
۱- لبخند جذابتان میکند...
۲-لبخند عبادت است و خداوند انسانهای خوشرو را دوست دارد...
۳-لبخند مسری است...
۴-لبخند زدن استرس را از بین میبرد...
۵- لبخند زدن سیستم ایمنی را تقویت میکند...
۶- لبخند زدن فشار خونتان را پایین می آورد...
۷- لبخند زدن مسکن های طبیعی بدن را آزاد
میکند...
۸- لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان میدهد...
۹- لبخند زدن باعث میشود موفق به نظر برسید...
۱۰- لبخند زدن کمک میکند مثبت اندیش باشید...
📌امام سجاد علیه السلام میفرمایند:
گناهانى كه دعا را رد مى كنند، عبارت اند از؛
1⃣بدى نيّت،
شامل نیت های غیرالهی و شوم.
2⃣بد ذاتى،
یعنی فرد دعاکننده، خیرخواه مردم نباشد، حالت حسودی و یا خوشحالی از گرفتاری مردم داشته باشد.
3⃣نفاق،
یعنی با مردم دوروئی داشته باشد.
4⃣یقین نداشتن به اجابت دعا،
باید آنچنان یقین به اجابت داشته باشد، گویا حاجات او همین الآن آماده است و به سرعت برآورده می شود.
5⃣به تأخير انداختن نمازهاى واجب،
6⃣تقرّب نجستن به خدا با نيكى و صدقه،
7⃣بدزبانى و ناسزا گفتن.
📚بحارالأنوار
مدیریت شفاف و متواضعانه
👏 چه خوب است در روابط فردی خودمان با دیگران، از جمله همسر، فرزند، همسایه، همکار، دوست، آشنا و بقیه، از همین سیستم شفافسازی و رعایت ادب و تواضع استفاده کنیم و در مواقعی که حس میکنیم مثلاً همسرمان از چیزی کلافه یا دلخور است، بدون قیافه حق به جانب، متواضعانه به او بگوییم: «اگر کم و کسری در زندگی وجود دارد، شرمندهام و اگر در انجام وظایفم کوتاهی میبینی، مرا حلال کن».
😔 بیان متواضعانه درباره کمکاریهای خود نسبت به همسر و ذکر شفافانه تلاشهای پنهان ما که ممکن است از چشم همسرمان پوشیده باشد، فرمول خوبی برای آرام کردن، امیدبخشی و تعدیل توقعات و گلایههای همسر است.
🔰 با این کلید زندگیتون رو زیر و رو کنید!
کل داستان مرد اقتدار است. مرد خیلی ابراز محبت نمیخواهد، امّا دریافت اقتدار و جایگاه از سویه همسر میخواهد. به همین دلیل اگر خانمی در حضور بچهها به همسر خود چشم بگوید، چون بچهها ذاتا از پدر حساب میبرند و چشم میگویند، قطعاً به مادر هم چشم خواهند گفت. بچهها چشم گفتن را از مادر یاد میگیرند. پس لازم است مادر، جلوی بچهها پدر را سرزنش نکند و اگر حرف اشتباهی هم میزند بعدا و در خلوت بگوید، آنجا حرفت اشتباه بود و این معنای ولایت پذیری است.
دکتر سعید عزیزی.
عدم امنیت در رابطه
متاسفانه امروز تعداد زیادی از زوج ها هستند که «نمی خواهند» یا «نمی توانند» آنچه که موجب سرخوردگی، ناامیدی، رنجش و نگرانی شان است را به همسر خود بگویند.
▫️مهمترین علت این مسأله، وجود ترس و احساس عدم امنیت در رابطه زن و شوهر است .زن یا مرد از رفتار همسر خود ناراحت می شود اما به علت این که نگران است مبادا با طرح مشکل، همسرش واکنش ناخوشایندی نشان دهد و مشکل پیچیده تر و شدیدتر شود، لذا ترجیح می دهد سکوت کند و موضوع را با طرف مقابل مطرح نکند.
تکرار این وضعیت، موجب تخریب جایگاه همسر در ذهن فرد شده و به تدریج همسر به منبع ایجاد احساسات ناخوشایند و آزاردهنده تبدیل می شود.
در این شرایط طبیعی است که دوست داشتن کسی که حتی نمی توانیم حرف دلمان را بدون نگرانی به او بزنیم و مرتب از سمت او آزار، آسیب یا ناکامی می بینیم کار راحتی نخواهد بود.
▫️بنابراین همواره به زوجین توصیه می شود مراقب باشند تا در فضای زندگی مشترک شان ترس و اضطراب رشد و گسترش پیدا نکند تا بتوانند دغدغه ها و ناراحتی های خود را صمیمانه با همسر خود در میان بگذارند
چگونه از شوهرم انتقاد کنم
اگر بتوانید به جای انتقاد کردن از شوهرتون به او پیشنهاد بدید اثربخش تر خواهد بود. مثلا به جای اینکه بگیم چرا من رو تفریح نمیبری
به او بگیم وقتی منو تفریح میبری حالم خوب میشه و یا به جای اینکه بگید چرا دیر اومدی خونه؟ و تاحالا کجا بودی؟
✓ میتونید بگید خیلی ترسیدم و نگرانت شدم اتفاق خاصی افتاده بود که دیر اومدی؟ اینطوری اطلاعات میگیری اقتدار هم میدی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۸ میدیدم از #آشوب شهر #لذت میبرد...
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۹
پیراهنی بلند که بلندیِ بیش از حد قدش را بی قواره تر میکرد.
شال و پیراهنی عربی پوشیده بودم تا در چشم مردم منطقه طبیعی باشم و باز
طوری خیره نگاهم کرد که سعد فهمید و نگاهش را سمت خودش کشید
_با ولید هماهنگ شده!
پس از یک سال زندگی با سعد، زبان عربی را تقریباً میفهمیدم...
و نمی فهمیدم چرا هنوز محرمش نیستم که باید مقصد سفر و خانه مورد نظر و حتی نام رابط را در گفتگوی او با بقیه
بشنوم...
سعد دستش را به سمتش دراز کرد و او هنوز حضور این زن غیرسوری آزارش میداد که دوباره با خط نگاه تیزش صورتم را هدف گرفت و به عربی پرسید
_ایرانی هستی؟
از #خشونت خوابیده در صدایش، زبانم بند آمد و سعد با خنده ای ظاهرسازی کرد
_من که همه چی رو برا ولید گفتم!
و #ایرانی_بودن برای این مرد #جرم_بزرگی بود که دوباره بازخواستم کرد
_حتماً رافضی هستی، نه؟
و اینبار چکاچک کلماتش مثل تیزی شمشیر پرده گوشم را پاره کرد..
و اصلاً نفهمیدم چه میگوید..
که دوباره سعد با همان ظاهر آرام پادرمیانی کرد
_اگه رافضی بود که من عقدش نمیکردم!
و انگار گناه 🌺ایرانی و رافضی بودن🌺 با هیچ آبی از دامنم پاک نمیشد..
که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد
_من قبلاً با ولید حرف زدم!
و او با لحنی چندش آور پرخاش کرد
_هر وقت این #رافضی رو طلاق دادی، برگرد!
در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر میشد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین میکوبید.
نگاهم به در بسته ماند و در همین #اولین قدم، از مبارزه #پشیمان شده بودم..
که لبم لرزید و اشکم تا روی زمین...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۰
لبم لرزید و اشکم تا روی زمین چکید. سعد زیر لب به ولید ناسزا میگفت و من نمیدانستم چرا در ایام نوروز آواره اینجا شده ایم..
که سرم را بالا گرفتم و با گریه اعتراض کردم
_این ولید کیه که تو #به_امیدش اومدی اینجا؟ چرا منو نمیبری خونه خودتون؟
این چرا از من بدش اومد؟
صورت سفید سعد در آفتاب بعد از ظهر گل انداخته و بیشتر از عصبانیت سرخ شده بود
و انگار او هم مرا #مقصر میدانست که به جای دلداری با صدایی خفه توبیخم کرد
_چون ولید بهش گفته بود زن من #ایرانیه، فهمید #شیعه هستی! اینام 🔥وهابی🔥هستن و شیعه رو کافر میدونن!
از روز نخست میدانستم..
سعد سُنی است، او هم از تشیّع من باخبر بود و برای هیچکدام این تفاوت مطرح نبود که اصلاً پابند مذهبمان نبودیم..
و تنها برای #آزادی و #انسانیت مبارزه میکردیم.
حالا باور نمیکردم وقتی برای #آزادی سوریه به این کشور آمده ام به
جرم #مذهبی که خودم هم قبولش #ندارم، تحریم شوم
که حیرتزده پرسیدم
_تو چرا با همچین آدمهای احمقی کار
میکنی؟
و جواب سوالم در آستینش بود که باپوزخندی سادگی ام را به تمسخر گرفت
_ما با اینا #همکاری نمی کنیم! ما فقط از این احمقها #استفاده میکنیم!
همهمه جمعیت از خیابان اصلی به گوشم میرسید..
و همین هیاهو شاهد ادعای سعد بود که باز مستانه خندید و گفت
_همین احمقها چند روز پیش کاخ دادگستری و کلی ماشین دولتی رو آتیش زدن تا استاندار عوض بشه!
سپس به چشمانم دقیق شد و با همان رنگ نیرنگی که در نگاهش پیدا بود، خبر داد...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
24.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ زیبای کودکانه: «جان نجف»
🔸کاری از گروه سرود نجم الثاقب
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛