11.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️گفتگوی بیپرده خانمهای دانشجو با استاد رحیمپور ازغدی
📌بیحجاب راحت تریم...
🗣پاسخ زیبا و منطقی استاد:
حداقلیترین مجازات طبیعی کشفحجاب، #وزارت_تنهایی است...
🖇🎞 تیزر و دانلود کامل مستند #ایکسونامی باموضوع بررسی آثار و تبعات هولناک انقلابجنسی؛ بهروایت یک پورناستار آمریکای
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
پسرم ناسازگاری و بدقلقی می کنه....
👨🏻🏫 به نظر میرسد که پسرتان با مشکلات احساسی و رفتاری مواجه است و شما از این موضوع رنج میبرید. بخشی از چنین رفتارهایی طبیعی است و از ویژگیهای این دوره سنی است. برای حل این مسئله شما ابتدا باید هنگام مواجهه با این مسئله کاملا صبور باشید و آرامش خود را حفظ کنید و با فرزندتان تندی نکنید.
✏️ به فرزندتان بیاموزید که چگونه میتواند نارضایتیها و احساسات منفی خود را به شکل سالم و مناسب بیان کند؛ مثلا به جای گریه یا فریاد، از او بخواهید که بگوید «من خیلی ناراحتم». همچنین به او کمک کنید تا یاد بگیرد چطور با عواطف و احساسات خود کنار بیاید و خود را آرام کند؛ مثلا هنگام عصبانیت میتواند از تکنیکهایی مانند تنفس عمیق، شمارش تا ۱۰، یا استفاده از کلمات به جای اعمال جسمی استفاده کند.
جهت مشاهده کامل سؤال و جواب به لینک زیر مراجعه فرمایید👇
🌐 http://btid.org/node/254208
📎 #مشاوره
📎 #بدقلقی
📎 #کودک
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🔔 رفع اتهام از افزایش جمعیت
✍️ برخی با نگاهی محدود نسبت به محیط زیست و رابطه آن با جمعیت، بر این باورند که منابع محیط زیست تناسبی با افزایش جمعیت نداشته و منابع موجود در کشور، ظرفیت بیش از جمعیت فعلی را ندارد.
🕋 بینشی که دین درباره رابطه جمعیت و محیط زیست در اختیار ما قرار میدهد، متفاوت از بینشی است که باورهای غیر توحیدی از این رابطه در اختیار ما قرار داده و بر تصمیمگیری ما نسبت به تعداد جمعیت تأثیر میگذارد.
🌏 از نگاه دینی منابع طبیعی و محیط زیست برای پاسخگویی به نیازهای مختلف انسانی کافی بوده و خداوند همگام با تولد هر انسانی، روزی او را برعهده گرفته است.
✅ انسان باید به جای ترس از افزایش جمعیت، از توان مدیریتی که خدا در وجود او قرار داده است به نفع مدیریت جمعیت رو به ازدیاد خود استفاده کند.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
16.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگه میخوای کسی رو بشناسی در سه جا بشناس
🎙حجت الاسلام #عالی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
1_3997047385.mp3
3.22M
📚 صلۀ رحم و قطع رحم
❓سؤال: گاهی صلۀ رحم، مفسده در پی دارد. آیا در این صورت باز هم صلۀ رحم واجب است؟
🎙 حجت الاسلام و المسلمین #کریمی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
متنی زیبا و منطقی خطاب به بانوان کشور درمورد رعایت حجاب و پیروی از قوانین کشور
مغازه ای در مشهد
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۱۰۲ مات رفتار ابوالفضل دور خودم میچر
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۰۳
تمام تنم از ترس سِر شده بود،..
مادر مصطفی دستم را محکم گرفته و به خدا التماس میکرد این #امانت را حفظ کند...
سیدحسن به سرعت دنده عقب گرفت..
و آنها نمیخواستند این #طعمه به همین راحتی از دستشان برود که هر چهار چرخ را به گلوله بستند...
ماشین به ضرب کف آسفالت خیابان خورد و قلب من از جا کنده شد که دیگر پای فرارمان بسته شده بود...
چشمم به مردان مسلّحی که به سمتمان میآمدند، مانده و فقط ناله مادر مصطفی را میشنیدم که خدا را صدا میزد..
و سیدحسن وحشتزده سفارش میکرد
_خواهرم! فقط صحبت نکنید، از لهجهتون میفهمن سوری نیستید!
و دیگر فرصت نشد #وصیتش را تمام کند که یکی با اسلحه به شیشه سمت سیدحسن کوبید..
و دیگری وحشیانه در را باز کرد.
نگاه مهربانش از آینه التماسم میکرد حرفی نزنم..
و آنها طوری پیراهنش را کشیدند که تا روی شانه پاره شده و با صورت زمین خورد...
دیگر او را نمیدیدم و فقط لگد وحشیانه تکفیری ها را میدیدم که به پیکرش می کوبیدند. و او حتی به اندازه یک نفس، ناله نمیزد...
من در آغوش مادر مصطفی نفسم بند آمده و رحمی به دل این
#حیوانات نبود که با عربده درِ عقب را باز کردند،..
بازویش را با تمام قدرت کشیدند و نمیدیدند زانوانش حریف سرعت آنها نمیشود.. که روی زمین بدن سنگینش را
میکشیدند و او از درد و وحشت ضجه میزد...
کار دلم از وحشت گذشته بود..
که مرگم را به چشم میدیدم و حس میکردم قلبم از شدت تپش در حال متالشی شدن است...
وحشت زده خودم را به سمت دیگر ماشین میکشیدم و باورم نمیشد #اسیر این تروریست ها شده باشم...
که تمام تنم...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۱۰۳ تمام تنم از ترس سِر شده بود،.. م
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۰۴
که تمام تنم تنم به رعشه افتاده..
و فقط خدا را صدا میزدم بلکه معجزه ای شود که هیولای تکفیری در قاب در پیدا شد و چشمانش به صورتم چسبید...
اسلحه را به سمتم گرفته و نعره میزد تا پیاده شوم..
و من مثل جنازهای به صندلی چسبیده بودم که دستش را به سمتم بلند کرد. با پنجه های درشتش سرشانه مانتو و شالم را با هم گرفت و با قدرت بدنم را از ماشین بیرون کشید..
که دیدم سیدحسن زیر لگد این وحشی ها روی زمین نفس نفس میزند و با همان نفس بریده چشمش دنبال #من بود.
خودش هم #شیعه بود و میدانست سوری بودنش شیعه بودنش را پنهان میکند..
و نگاهش برای من میلرزید..
مبادا زبانم سرم را به باد دهد. مادر مصطفی گوشه خیابان افتاده و فقط ناله "یاالله "جانسوزش بلند بود..
و به هر زبانی التماسشان میکرد دست سر از ما بردارند...
یکیشان به صورتم خیره مانده بود و نمیدانستم در این رنگ پریده و چشمان وحشت زده چه میبیند که دیگری را صدا زد...
عکسی را روی موبایل نشانش داد و انگار شک کرده بود که سرم فریاد کشید..
_اهل کجایی؟
لب و دندانم از ترس به هم میخورد...
و سیدحسن فهمیده بود چه خبر شده که از همان روی خاک صدای ضعیفش را بلند کرد
_خاله و دختر خاله ام هستن. لاله، نمیتونه حرف بزنه!
چشمانم تا صورتش دوید و او همچنان میگفت
_داشتم میبردمشون دکتر. خاله ام مریضه.
و نمیدانم چه عکسی در موبایلش میدید که دوباره مثل سگ بو کشید
_ایرانی هستی؟
یکی با اسلحه بالای سر سیدحسن مراقبش بود و دو نفر، تن و بدن لرزانم را به صلّابه کشیده بودند...
و من حقیقتاً از ترس...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
یه روزی دهنهامون پُر خاک میشه
دیگه نمیتونیم بگیم حُسیـن😭))))
#تـاهستیـمقدربـدونیم
#شبتون_امام_حسینی✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 سلام
💗✨دوشنبه تون عالی و بینظیر
🌸✨روزتون سرشاراز موفقیت
🌷✨الهی آفتاب زندگی تون
💗✨همیشه پرنور باشه
🌸✨الهی روزی تون پر
🌷✨برکت باشـه
💗✨الهی همیشه شـادی
🌸✨تـو لحظه هاتون
🌷✨وخوشبختی مهمان
💗✨خـونه هاتـون باشه
🌸✨روزتون زیبـا و در پناه خدا