فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شکر خدا را که در پناه حسینیم!
عالم از این خوبتر پناه ندارد
#خوشدل_تهرانی
السّلامُ علىالحسَين بِعَدَد نَبَضاتِ قَلبي ...❤️
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️ به فرزندانمون فقط شمردن یادندهیم!
به آنها یادبدهیم چه چیزهایی ارزش شمردن دارند
⬅️ مهربانی، ایمان، قدردانی، شجاعت، تلاش، صداقت، ادب، سخاوت، بخشش وعشق...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا ...
من دنیای کوچکی دارم
که تو با بودنت بی انتهایش می کنی
تو با معجزه های هر چند کوچک
و ساده روزمره ام
روزم را رنگین کمانی می کنی
من عادت کرده ام به تو به
معجزه های هر روزت
به هوای خوب امروزت
و به این آرامش در دلم
خدایا ...
می خواهم تو را از ته دل فریاد بزنم
آنقدر که چشمانم و دلم آکنده از مهرت شوند
خدایا ...
به تو توکل می کنم
و حس داشتنت پناهگاهی می شود همیشگی در اوج سختی هایم ... و غرق غرورم می کند.
خدایا ...
برای همه داده ها و نداده هایت شکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهکلید رزق
یک توصیه مهم برای افزایش رزق و روزی
روزی فقط ثروت نیست...
#استاد_عالی
دعای عهد.mp3
9.72M
🌸 دعای عهد
#قرار_صبحگاهی
🦋هدیه به مادر امام زمان
✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨
🌼 دعای عهد با #امام_زمان عج
✨قرار تجدید بیعت با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ✨
═══ ೋ🌿🌹🌿ೋ══
🌺🌸🌺🌸🌺
✨از امام صادق (ع)روایت است:
⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️
#دعای_عهد
⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️
☘🌹☘🌹☘
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
☘🌹☘🌹☘
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاحب الزمان
التماس دعا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
☸️ حق و باطل در زندگی
👨🏻🏫یکی از پیامدهای مثبت خودمهارگری کسب خودکنترلی است و خود کنترلی بدست نمیآید، مگر با ملاک قراردادن حق و باطل در زندگی و تمرکز و تمرین بر آنها.
👈فردی که سالها خارج از حق و باطل زندگی کرده، به یکباره نمیتواند در اوج پرخاشگری، بر اساس حق خود را مهار کند.
🎇 امام صادق عليه السلام: اَلمُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَم يُخرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ وَاِذا رَضِىَ لَم يُدخِلْهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَالَّذى اِذا قَدَرَ لَم يَأخُذ اَكْثَرَ مِمّا لَهُ؛ مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود،خشنوديش او را به باطل نكشاند و چون قدرت يابد بيش از حقّ خود نگيرد.
📚 بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۲۰۹، ح۸۵
📎 #خود_مهارگری
📎 #حق_باطل
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
﷽ #مردےدرآئینہ 💙 #قسمتشصتوچهارم #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱 درڪ متقابل از
﷽
#مردےدرآئینہ💙
#قسمتشصتوپنجم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
پیشرفت رشتہ پزشڪے
بساط شون رو جمع ڪردن و از اونجا رفتن ... ڪمے طول ڪشيد تا اون قيافہ هاے خمار، بتونن درست و حسابے مسير خروجے رو پيدا ڪنن ...
- واقعا مےخواے جوونيت رو با اين همہ استعداد اينطورے دود ڪنے؟ ...
ولو شد روے مبل ... گيج بود اما نہ بہ اندازه بقيہ ...
- زندگے من بہ خودم مربوطہ ڪارآگاه ... واسہ چے اومدے اينجا؟ ...
در یڪے از آبجوها رو باز ڪردم و نشستم جلوش ...
- دفعہ قبل ڪہ پيشنهادم رو قبول نڪردے بیاے واسہ پليس ڪار ڪنے ... حالا ڪہ تو نيومدے ... اداره اومده پيش تو ...
خودش رو يڪم جا بہ جا ڪرده و پاش رو انداخت روے دستہ مبل ... چنان چشم هاش رو مےماليد ڪہ حس مےڪردم هر لحظہ دستش تا مچ ميره تو ...
- اون وقت ڪے گفتہ من قراره باهاتون همڪارے ڪنم؟ ... هيچ ڪس نمےتونہ منو مجبور ڪنہ ڪارے ڪہ نمےخوام بڪنم ...
ڪامل لم دادم بہ پشتے مبل ... و پاهام رو انداختم روے هم ... اونقدر ڪهنہ بود ڪہ حس مےڪردم هر لحظہ است فنرهاش در بره و پارچہ روے مبل رو پاره ڪنہ ...
حالت نيمہ جدے با پوزخند مصممے ضميمہ حالت قبليم ڪردم ...
- بعيد ميدونم ... آخرين بارے ڪہ يادم مياد بايد بہ جرم مشارڪت توے دزدے اطلاعات و جا بہ جا ڪردن شون مےرفتے زندان ... اما الان با اين هيڪل خمار اينجا نشستے ... مےدونے زندان بہ بچہهاے لاغر مردنےاے مثل تو اصلا خوش نمےگذره؟ ...
با شنيدن اسم زندان، ڪمے خودش رو جا بہ جا ڪرد ... اما واسہ عقب نشينے ڪردنش هنوز زود بود ... صداش گيج و بم از توے گلوش در مےاومد ...
- اما من ڪہ ڪارے نڪردم ...
- دقيقا ... تو از همہ چيز خبر داشتے اما ڪارے نڪردے و چيزے نگفتے ... گذاشتے خيلے راحت نقشہ شون رو پياده ڪنن ... و ازشون حمايت ڪردے ڪہ قسر در برن ... تازه يادت رفتہ نوشتن يڪے از اون برنامہ ها ڪار تو بود؟ ...
اگہ فراموش ڪردے مےتونم بہ برگشت حافظہات ڪمڪ ڪنم ... من عاشق ڪمڪ بہ پيشرفت رشته پزشڪے ام ... خيلے نوع دوستانہ است ...
با اڪراه خودش رو جمع و جور ڪرد ... پاش رو از روے دستہ مبل برداشت و شبيہ آدم نشست ...
- دستمزدم بالاست ...
از روے اون مبل قراضہ بلند شدم ... ديگہ داشت ڪمرم رو مےشڪست ... رفتم سمتش ... دست ڪردم توے جيبم ... از توے ڪيف پولم دو تا 100 دلارے در آوردم و گرفتم سمتش ...
- دويست دلار ... پول اون آبجوهايے رو هم ڪہ برات خريدم نمےخواد بدے ...
باحالت تمسخرآميزے بهم خنديد ... و با پشت دست، دستم رو پس زد ...
- فڪر ڪنم گوش هات مشڪل پيدا ڪرده ... يہ دڪتر برو ...
بستہ بہ نوع ڪارے ڪہ بخواے قيمت ميدم ...
با اون صورت خمار و نيمہ نعشہ بهم زل زده بود ... ابروهام رو انداختم بالا و پوزخند تمسخرآميزش رو بهش پس دادم ... پول ها رو بردم سمت ڪيفم پول ... تظاهر ڪردم مےخوام برشون گردونم توش ...
- باشہ هر جور راحتے ... انتخابت براے ڪمڪ بہ پيشرفت علم پزشڪے رو تحسين مےڪنم ... واقعا انتخاب فداڪارانہ اے ڪردے ...
مثل فنرهاے اون مبل از جا پريد و دويست دلار رو از دستم گرفت ...
- فقط يادت باشہ من هيچ چيزے رو گردن نمےگيرم ... تو پليسے و هر ڪارے مےخواے بڪنے گردن خودتہ ... چہ خوب يا بد ...
آبجوها رو از روے ميز برداشت و رفت سمت يخچال ... لبخند پيروزمندانہ اے صورتم رو پر ڪرد ... قطعا خوب بود ...
- مطمئن باش ... من هيچ وقت تو رو نديدم و اين صحبت ها هرگز بين ما رد و بدل نشده ... فقط يہ چيزے ...
برگشت سمتم ...
- تا تموم شدن ڪار ... نہ چيزي مےخورے ... نہ چيزے مےڪشے ... مےخوام هوشيارِ هوشيار باشے... بايد ڪل مغزت ڪار ڪنہ ... نہ اينطورے دو خط در ميون ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
﷽ #مردےدرآئینہ💙 #قسمتشصتوپنجم #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱 پیشرفت رشتہ پزشڪے
﷽
#مردےدرآئینہ💙
#قسمتشصتوششم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے🌱
صحنہهاے ڪریہ
دو روز بعد، سر و ڪلہ اوبران با پرونده ڪامل دنيل ساندرز پيدا شد ... ريز اطلاعاتے ڪہ مےشد بدون ايجاد حساسيت يا جلب توجہ پيدا ڪرد ... اما همين اندازه هم براے شروع ڪافے بود ... تمام شب رو روش ڪار ڪردم و فردا صبح ساعت 6 از خونہ زدم بيرون ...
چند بار زنگ زدم تا بالاخره در رو باز ڪرد ... گيج با چشم هاے بستہ ... از ديدنش توے اون حالت خنده ام گرفت ...
- سلام مايڪ ... خوب نيست تا اين وقت روز هنوز خوابے ...
برگشت داخل ... اول فڪر ڪردم گیج خوابہ اما نمےتونست برگرده توے اتاقش ... پاهاش رو روے زمين مےڪشيد ... رفت سمت مبل و روے سہ نفره ولو شد ...
رفتم سمتش و تڪانش دادم ... توے همون چند لحظہ دوباره خوابش برده بود ... مثل آدمے ڪہ مےخواد توے خواب از خودش يہ مگس سمج رو دور ڪنہ دستش رو روے هوا تڪان مےداد ...
- گمشو ڪارآگاه ... خواهش مےڪنم ...
فايده نداشت ... هر چے صداش مےڪردم يا تڪانش مےدادم انگار نہ انگار ... ميز جلوے مبل رو ڪمے هل دادم ڪنار ... خم شدم ... با يہ دست تے شرتش و با دست ديگہ شلوارش رو گرفتم ... و با تمام قدرت ڪشيدم ... پرت شد روے زمين ... گيج و منگ پاشد نشست ... قهوه رو دادم دستش ...
- خوبہ بهت گفتہ بودم حق ندارے توے اين فاصلہ برے سراغ اين چيزها ...
خودش رو بہ زحمت دراز ڪرد و ليوان قهوه رو گذاشت روے ميز ... دستش رو بہ مبل گرفت و پا شد ...
- تو چطور پليسے هستے ڪہ نمےدونے قهوه خمارے رو از بين نمےبره ...
دقيقا همون حرفے ڪہ من بہ اوبران مےگفتم ...
رفت سمت دستشويے ... و من مثل آدمے ڪہ بهش شوڪ وارد شده باشہ بهش نگاه مےڪردم ... عقب عقب رفتم و نشستم روے مبل ...
تازه فهميدم چرا آنجلا ولم ڪرد ... تصوير من توے مايڪ افتاده بود ... زندگے من ... و چيزهايے ڪہ تا قبلش نمےديدم ... دنبال جواب بودم و اون رو به خاطر ترڪ ڪردنم سرزنش مےڪردم ... اما اين صحنہها ڪریہتر از چيزے بود ڪہ قابل تحمل باشہ ... مردے ڪہ وسط خونہ خودش و قبل از رسيدن بہ دستشويے بالا آورد ... و بوے الڪل و محتويات معده اش فضا رو بہ گند ڪشيد ...
باورم نمےشد ... من پليس بودم ... من هر روز با بدترين صحنہها سر و ڪار داشتم ... هر روز دنبال حقيقت و مدرڪ مےگشتم ... تا بہ حال هزاران بار این صحنہها رو دیده بودم ... اما چطور متوجہ هیچ ڪدوم از نشانہ ها نشدم؟ ...
بلند شدم و رفتم سمتش ... يقہ اش رو گرفتم و دنبال خودم تا حموم ڪشان ڪشان ڪشيدم ... پرتش ڪردم توے وان و آب سرد دوش رو باز ڪردم ... صداے فريادش بلند شده بود ... سعے مےڪرد از جاش بلند بشہ اما حتے نمےتونست با دستش دوش رو بگيره ... چہ برسہ بہ اینڪہ از دست من بڪشہ بيرون ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
📖حدیث امروز :
✳️ امیرالمومنین امام علی (علیهالسلام) :
احمقترین آدمها کسی است که خوبی نمیکند و انتظار تشکر دارد و بدی میکند و توقع پاداش نیک دارد.
📔 غرر الحکم ، حدیث ۳۲۸۳
🪧تقویم امروز:
📌 پنجشنبه
☀️ ۱۹ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۶ ربیعالثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 10 اکتبر 2024 میلادی
مناسبت امروز: مناسبتی نبوده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغلمکنحسینبزارگریهکنمپیشِتو...❤️🩹.
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا ...
من دنیای کوچکی دارم
که تو با بودنت بی انتهایش می کنی
تو با معجزه های هر چند کوچک
و ساده روزمره ام
روزم را رنگین کمانی می کنی
من عادت کرده ام به تو به
معجزه های هر روزت
به هوای خوب امروزت
و به این آرامش در دلم
خدایا ...
می خواهم تو را از ته دل فریاد بزنم
آنقدر که چشمانم و دلم آکنده از مهرت شوند
خدایا ...
به تو توکل می کنم
و حس داشتنت پناهگاهی می شود همیشگی در اوج سختی هایم ... و غرق غرورم می کند.
خدایا ...
برای همه داده ها و نداده هایت شکر
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
﷽ #مردےدرآئینہ💙 #قسمتشصتوششم #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے🌱 صحنہهاے ڪریہ دو روز
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتشصتوهفتم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
بدهڪار
حالش ڪہ بهتر شد پرونده رو گذاشتم جلوش ...
- شماره حساب ها و شماره تلفن هاے ساندرز توشہ ... مےخوام ريز گردش هاے ماليش رو بررسے ڪنے ... از چہ حساب هايے پول وارد حساب شون ميشہ ... هم خودش و هم زنش ... نہ فقط حساب واريز ڪننده ...
رديابے ڪن ببين حساب هاے مبدا ڪجاست؟ ... مےخوام بدونم پولے ڪہ وارد حسابش ميشہ چند دست چرخيده ... نفرات قبلے چہ افرادے بودن ...
پولے ڪہ بہ حسابش مياد واريزش از خارج ڪشوره يا نہ؟ ... اگہ هست ڪدوم ڪشور یا ڪشورها؟ ... و آيا اونم بہ حساب ڪسے پول واريز ڪرده يا نہ؟ ...
همين طور ڪہ توے زيرزمين، پشت ميز L شڪلش و سيستم هاش نشستہ بود ... پرونده رو يڪم بالا و پايين ڪرد ... و بہ پشتے صندليش تڪیہ داد ...
- همين؟ ... فڪر نمےڪنے دويست دلار واسہ همچين ڪارے یڪم زياده؟ ...
بدون توجہ بہ طعنہ اش، خنديدم و ابروم رو با حالت معنادارے انداختم بالا ...
- ڪے گفتہ فقط در همين حده؟ ... قبل از اينڪہ بررسے گردش هاے مالے رو شروع ڪنے ... اول بايد گوشے و ايميلش رو هڪ ڪنے ... مےخوام تڪتڪ تماس ها و پيام هاش رو ببينم ... و مستقيم حرف هاشون رو بشونم ...
پرونده رو بست و حل داد طرفم ...
- من نيستم ... از اين پرونده بوے خوبے نمياد ... اگہ بهش مشڪوڪے اطلاع بده ... مےدونے اگہ گير بيوفتيم چہ بلايے سرمون ميارن؟ ...
رفتم سمت ميز و پرونده رو برداشتم ... دوباره گذاشتم جلوش ...
- تو فقط هڪ رو انجام بده ... و همہ چيز رو وصل ڪن بہ لب تاپ خودم ... هر اتفاقے افتاد من اسمے از تو وسط نميارم ... بہ خاطر ڪشور و مردمت اين ڪار رو بڪن ...
چهره اش شديد برزخ شده بود ... نہ مےتونست عقب بڪشہ ... نہ جرات وسط اومدن رو داشت ...
دستش رو حائل صورتش ڪرد و وزنش رو انداخت روے اونها ... و من تہ دلم بهش التماس مےڪردم قبول ڪنہ ... اگہ عقب مےڪشيد و جا مےزد نمےدونستم ديگہ سراغ ڪے مےتونم برم ... بايد ڪلے مےگشتم و احتمال اينڪہ بتونم يہ نفر با توانايے اون پيدا ڪنم ڪہ قابل اعتماد باشہ ڪم بود ... اون هم بدون اينڪہ توجہ واحد تحقيقات داخلے رو بہ خودم جلب ڪنم ... ڪہ چرا بدون اطلاع مقامات بالاتر، وارد چنين ڪارهايے شدم ...
بالاخره سڪوت سنگين بين ما تموم شد ... چرخيد از سمت ديگہ ميز، لب تاپ من رو برداشت ...
- مےتونم ڪارے ڪنم اطلاعات تماسش بياد روے سيستمت ... ولے واسہ هڪ ڪردن اطلاعات بانڪے و رديابے شون ... اونم توے اين حجم وسيع سيستم تو بہ درد نمےخوره ... بايد با سيستم خودم انجام بدم ...
مشخص بود بدجور نگران شده ... حق داشت ... اگہ با يہ گروه تروريستے سر و كار داشتيم و اونها زودتر سر حساب مےشدن ... شايد نمےتونستم از جون اون دفاع ڪنم ... خودم هم بدم نمےاومد يہ گزارش رد ڪنم و بڪشم ڪنار ... تخصص من توے اين زمينہ ها نبود ... اما مےترسيدم اون بےگناه باشہ ... و من يہ احمق ڪہ زندگي اون و خانواده اش رو با یہ شڪ پوچ از بين مےبره ...
- نگران نباش ... من نمےخوام دست بہ اطلاعاتش ببرے ... فقط مےخوام توے سيستم بانڪے رخنہ ڪنے و گردش ها رو ڪامل چڪ ڪنے ... فقط ڪافیہ اين بار يڪم محتاط تر عمل ڪنے ... همين ...
شماها دفعہ قبل هم از خودتون ردے نذاشتہ بوديد ... اگہ اون طرف، قاتل اجير نمےڪرد عمرا ڪسے بہ اين زودے متوجہ مےشد چے شده ...
يڪم با دست پيشونيش رو خاروند ... معلوم بود بدجور عصبے شده ... براے چند لحظہ با خودم گفتم ... الانہ ڪہ عقب بڪشہ و بزنہ زير همہ چيز ... نگاهش رو برگردوند روے من ...
- باشہ ... اما يادت نره تا گردن بہ من بدهڪار شدے ...
با شنيدن اين جملہ لبخند رضايت صورتم رو پر ڪرد ... هر چند التهاب عجيبے وجودم رو فراگرفتہ بود ...
«اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفرج»
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
﷽ #مردےدرآئینہ 💙 #قسمتشصتوهفتم #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱 بدهڪار حالش ڪہ به
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتشصتوهشتم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
ماموریت 24 ساعتہ
فردا صبح اول وقت صداے زنگ در بلند شد ... هنوز گيج خواب بودم ڪہ با زنگ دوم بہ خودم اومدم ... در رو ڪہ باز ڪردم مايڪل بود ...
- هنوز هوا ڪامل روشن نشده ...
سرش رو انداخت پايين و همين طورے اومد تو ...
- مےدونم ...
و رفت نشست روے ڪاناپہ ...
در رو بستم ... چشم هام يڪے در ميون باز مےشد ... يڪے رو ڪہ باز مےڪردم دومے بےاختيار بستہ مےشد ...
- گوشيش رو هڪ ڪردم ... فقط يہ مشڪلے هست ... براے اینڪہ بتونے حرف هاش رو گوش ڪنے بايد از يہ فاصلہ اے دورتر نشے ...
روے مبل يہ نفره ولو شدم ... اونقدر گيج خواب بودم ڪہ مغزم حرف هاش رو پردازش نمےڪرد ...
- اگہ هنوز گيجے مےتونم ببرمت دوش آب يخ بگيرے ...
چشم هام رو باز ڪردم ... خنده انتقام جويانہاے صورتش رو پر ڪرده بود ... ناخودآگاه از حالتش خنده ام گرفت ...
- اتفاقا تو ترڪم ...
- بستگے داره توے ترڪ چے باشے ... اين چشم هاے سرخ، سرخ خواب نيست ...
از جا بلند شدم و رفتم سمت دستشويے ...
- نمےتونستم بخوابم ... مجبور شدم قرص بخورم ...
شير رو باز ڪردم و سرم رو گرفتم زير آب سرد ... حرڪت سرما رو از روے پوست تا داخل مغزم حس مےڪردم ... سرم رو ڪہ آوردم بالا، توے در ايستاده بود ... حولہ رو از آویز بغل در برداشت و پرت ڪرد سمتم ... چهره اش نگران بود ...
- چے شده؟ ...
- منم ديشب از شدت نگرانے خوابم نمےبرد ... مےخواے بيخيال بشيم؟ ...
خنده تلخے صورتم رو پر ڪرد و خيلے زود همون هم يخ زد ... حولہ رو انداختم روے سرم و شروع ڪردم بہ خشڪ ڪردن سر و صورتم ... و از در رفتم بيرون ...
- مشڪل من نگرانے نيست ... من سال هاست اينطوريم ... جديدا بدتر هم شده ...
بےخوابےها و ڪابووس هاے هر شب من ... یہ داستان قديمے داشت ... از ترس و نگرانے نبود ...
عذاب وجدان مثل خوره روحم رو مےخورد و آرامش رو ازم گرفتہ بود ... اوايل تحملش راحت تر بود ... اما بعد از يہ مدت و سر و ڪار داشتن با اون همہ جنايت و جنازه ... ديگہ ڪنترلش از دستم در رفت ... بعد از ماجراے نورا ساندرز هم ...
من ديگہ یہ آدم از دست رفتہ بودم ... يہ آدمے ڪہ مثل ساعت شنے داشت بہ آخر مےرسيد ...
شيوه ڪار رو ڪامل بهم ياد داد و قرار شد اولين روز رو همراهم بياد ...
توے ماشين اجاره اے، ڪنار من نشستہ بود ڪہ ساندرز از خونہ اش اومد بيرون ... نمےتونستم با مال خودم همہ جا دنبالش راه بيوفتم ... اون ماشين من رو مےشناخت ...
بالاخره اولين روز تعقيب و مراقبت شروع شد ...
چند ساعت بعد، مايڪل برگشت خونہ اش تا هڪ اطلاعات اون رو شروع ڪنہ ... و حالا فقط من بودم و دنيل ... و يہ ماموريت 24 ساعتہ ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
💢 موضوع: #رازهای_تربیتی_فرزند
🍇 تلاش کنید با صدای #آرام و #ملایم با فرزندان صحبت کنید.
گاهی آهسته حرف زدن والدین، کودکان را وادار به گوش دادن می کند✔️
🔸بچه ها کلام آرام والدین را بهتر میپذیرند مخصوصا اگردر #چشمانشان نگاه کنید✔️
🍇اگر از دوران کودکی به خواسته های #منطقی فرزندتان با روی #گشاده توجه کرده باشید👇
🔸اولا خواسته های #غیر_منطقی نخواهد داشت.
🔸ثانیا اگر همچنین خواسته هایی داشته باشد و ناخشنودی و عدم موافقت شما را درک کند، از آن صرف نظر خواهد کرد
📄 #استاد_دهنوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚
شب جمعه است
هوای حرمت را دارم
اشتیاق حرم محترمت را دارم
جلوهٔ سبز خدا
سرخ ترین لالهٔ عشق
در حسینیهٔ دل سوز دمت رادارم
#ارباب
#شبجمعستهوایتنکنممیمیرم💔
28.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍تو #روانشناسی_دینی ما و حتی روانشناسی غربی اومده که:
🔸حریم درخانواده باید:👇
🔮#زمان محور باشد،نه #مکان محور