eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
775 دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
334 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 حال مؤمنین در فراق امام زمان علیه‌السلام ✅ درک این که چه شخص با عظمتی در غیبت به سر می‌برد مستلزم شناخت امام زمان علیه‌السلام است، اندک شناخت از حضرت نیز این فراق را بر ما سخت می‌کند و در زمانه‌ای که همه در وجود او شک می‌کنند، اهل ایمان از این فراق گریه می‌کنند. 🔹 امام صادق عليه‌السلام می‌فرماید: ✍🏻 وَ اَللَّهِ لَيَغِيبَنَّ إِمَامُكُمْ سِنِيناً مِنْ دَهْرِكُمْ وَ لَتُمَحَّصُنَّ حَتَّى يُقَالَ مَاتَ قُتِلَ هَلَكَ بِأَيِّ وَادٍ سَلَكَ وَ لَتَدْمَعَنَّ عَلَيْهِ عُيُونُ اَلْمُؤْمِنِينَ . 💢 به‌خدا كه امام شما سال‌های سال از روزگار اين جهان غايب شود و هر آينه شما در فشار آزمايش قرار گيريد تا آنجا كه بگويند: امام مرد، كشته شد، به‌ كدام دره افتاد؛ ولی ديده اهل ايمان بر او اشک بارد . 📚 کافی، شیخ کلینی، اسلامیه، ج1، ص336. 📎 📎
💢آزادی دختر و پسر 💠اسلام بر پاکی شخصیت جوانان تأکید دارد و فرهنگ غربی را به دلیل تزلزل خانواده‌ها و بحران‌های اخلاقی نقد می‌کند. 📚آنچه يك جوان بايد بداند: ص: ۶۴ 📎 📎 📎
👶تربیت فرزند ♦️دقت کنید که امروز ظرف فرزند خود را با چه چیزهایی پُر می‌کنید؟ 🔹با لبخند 🔹مهربانی 🔹اندکی مکث قبل از واکنش نشان دادن 🔹آموزش 🔹آغوش 🔹گوش کردن به او 🔹با عشق ... 🔹یادمان باشد که این ما والدین هستیم که انتخاب می‌کنیم این ظرف را "چگونه و با چه چیزهایی" پر کنیم. ‌‌
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#رمان #رهایی_از_شب #قسمت_هفتاد_و_هشتم فاطمه سوالی روکه از شنیدنش وحشت داشتم تکرار کرد:چت بود؟ م
فاطمه فهمید چقدر حالم خرابه. بحث رو عوض کرد: _میگم  شما که اینقدر خوب هستی همش به من چایی و شربت میدی راه دسشویی هم نشونم میدی ؟ خنده ام گرفت و با دستم به دستشویی اشاره کردم. عجب شب پرماجرایی بود..در عرض یک شب همه چیز به یکباره تغییر کرد.تاهمین دیروز فاطمه رو رقیب خودم میدونستم..تا همین دیروز فاطمه رو خوشبخت قلمداد میکردم..تا همین دیروز فکر میکردم تنهام!! ولی الان تازه فهمیدم چقدر کج فهم بودم!!همیشه فکر میکردم دختر باهوشی هستم ولی امشب فهمیدم هیچی نمیدونستم.!! حاج مهدوی یکبار ازدواج کرده بود و اینقدر عاشق بود که با گذشت پنج سال هنوز هم تجدید فراش نکرده بود!! فاطمه نامزدی وفادار داشت که با وجود مشکلات و ناراحتیها هنوز به وصال او امید داشت و وقتی از او حرف میزد چشمهایش غرق عشق و نیاز میشد. با این تفاسیر من باید خوشحال باشم! چون دیگه نمیترسم که رقیب عشقیم دوست صمیمی  و مومنم باشه.ولی خوشحال نیستم.چرا که من در رفتارهای حاج مهدوی هیچ نشانه ای از علاقه به خودم ندیدم و هرچه بیشتر میگذرد بیشتر به خودم لعنت میفرستم که کاش هیچ گاه با او آشنا نمیشدم و دلبسته اش نمیشدم.واقعیت این بود که حاج مهدوی حق من گنهکارو عاصی نبود! ولی یکی بیاد اینو به این دل وامونده اثبات کنه..چه کنم؟ با این دلی که روز به روز مجنون تر و بیتاب تر میشه چه کار کنم؟ _میای نماز شب بخونیم به نیت باز شدن گره هامون؟؟ فاطمه با دست وصورتی خیس مقابلم ایستاده بود و با این سوال منو از افکارم پرت کرد بیرون. آره..چقدر دلم میخواست نماز بخونم! و یک دل سیر گریه کنم و خدا رو التماسش بدم به بنده های خوبش.. پرسیدم :چطوریه؟!یادم میدی؟ دقایقی بعدکنار هم ایستادیم و قامت بستیم. وقتی تکبیره الاحرام رو میگفتم با خودم فکر کردم که چه شبهایی نسیم کنارم بود و باهم مشغول چه کارهای بیهوده ونقشه های شیطانی ای میشدیم  و آخرش هم بدون ذره ای آرامش واقعی میخوابیدیم ولی امشب با این دختر آسمانی،خونه پایگاه ملایک شده و جای پای شیاطین از این خونه محوشده. نماز خوندیم…چه نمازی.!!چه شوروحالی.!!.بدون خجالت از همدیگه گریه میکردیم و آهسته برای هم دعا میکردیم. اون شب من نفسهای ملائک رو کنار گوشم حس کردم…اونشب من صدای خنده های آقام رو شنیدم..اونشب من ایمان داشتم که خدا توبه ی منو پذیرفته و حاجتم رو میده.. اون شب زیبا و معنوی با بانگ اذان صبح به پایان رسید و ما با آرامشی دلچسب درگوشه ای خوابیدیم.قبل از اینکه چشمم بسته شه فاطمه با صدایی که خواب درآن موج میزد گفت:رقیه سادات..یه قرار.. با خواب الودگی گفتم:هوم.؟؟ _بیا قرار بزاریم هرکس حاجتش رو زودتر گرفت قول بده برای برآورده شدن حاجت اون یکی، هرشب نمازشب بخونه.قبول؟؟ چشمم سنگین خواب بود.. با آخرین باقی مونده های رمقم گفتم. :اوووم..قبول! ادامه دارد… نویسنده:
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#رمان #رهایی_از_شب #قسمت_هفتاد_و_نهم فاطمه فهمید چقدر حالم خرابه. بحث رو عوض کرد: _میگم  شما که
خواب دیدم فاطمه روی سجاده در همون محرابی که دیشب قامت بسته بود نماز میخواند. ولی چادرش از جنس حریر بود.خانه عطر گلاب میداد.من صورت فاطمه رو نمیدیدم.و فقط داشتم از پشت سر به نماز خوندنش نگاه میکردم. وقتی سلام نمازش تمام شد سرش رو کمی به سمتم چرخوند به صورتی که اصلا نمیتونستم رخ کاملش رو ببینم.و خطاب به من با صدایی نااشنا گفت:دیشب من هم برات دعا کردم.به حرمت دعای آقات در حق خودم.. بعد از کمی مکث گفت: اون دلش پراز غصست..آزارش نده. اگه میخوای دعام پشت سرت باشه آزارش نده. من از صدای نا آشنای او لرزه به جانم افتاد. با من من پرسیدم:اااز..کی  ..حرف میزنی؟ آقام رو میگی؟! بلند شد که بره..تسبیح رو برداشت و نزدیکم شد.او رانمیشناختم.حتی نمیتوانستم صورتش رو بخوبی ببینم.ولی با اینکه هاله ای از او پیدا بود دریافتم چقدر زیباست.. هاج و واج نگاهش کردم.او تسبیح سبز رنگ رو توی مشتم گذاشت و گفت:برام تسبیحات حضرت زهرا بخون.دعا میکنم به حاجتت برسی داشت میرفت که شناختمش.!! از خواب پریدم.تمام صحنه های خوابم در مقابل چشمم رژه میرفت.. او الهام بود!!خدایا او در خواب من چیکار میکرد؟؟! کی رو میگفت آزار ندم؟؟ او گفت آقام براش دعا کرده؟ مگه آقام اونو میشناخته؟؟! حتما بخاطر صحبتهای فاطمه درموردش چنین خوابی دیده بودم!این خواب هیچ معنایی نمیتونست داشته باشه! چشمهام رو بستم و سعی کردم دوباره بخوابم ولی اینقدرفکرم پریشون بود که نمیتونستم.ساعت رو نگاه کردم.نزدیک شش بود.آهسته بلند شدم و لباس پوشیدم تا برای صبحانه نون تازه بگیرم و پذیزایی ساده ی دیشبم رو جبران کنم.فاطمه در خوابی عمیق بود و حدس زدم حالا حالاها قصد بیدار شدن ندارد.به نانوایی رفتم، نون تازه گرفتم.برای ناهار قورمه سبزی بار گذاشتم.ساعت نه بود که فاطمه بیدارشد و با تعجب به دیوار آشپزخونه تکیه زد. _تو رو تو جنوب باید با مشت ولگد بیدار میکردیم چجوریاست که الان بیداری؟؟ خندیدم و گفتم:هرکاری کردم خوابم نبرد.برو دست وصورتتو بشور باهم صبحونه بخوریم. او در حالیکه به سمت اجاق گازم میرفت گفت : _این بوی قورمه سبزی از قابلمه ی تو بلند شده.؟؟ مخم سوت کشید دختر، اول صبحی. گفتم:امیدوارم دوست داشته باشی او کنارم نشست و گفت: _اونی که قورمه سبزی دوست نداشته باشه حتما خیلی باید بی سلیقه باشه ولی من که ناهار نیستم!! با اخم وتشر گفتم:بیخووود!! من به هوای تو درست کردم.باید ناهارتو بخوری بعد بری. فاطمه سرش رو روی بازوهاش گذاشت و با لبخندی عمیق گفت:وااای رقیه سادات نمیدونی چه خواب خوبی دیدم.. با تعحب نگاهش کردم: _تو هم خواب دیدی؟چه خوابی؟ او سرش رو بلند کرد وگفت:خواب و که تعریف نمیکنن..ولی از همون اولش مشخص بود تعبیرش چقدر خوبه..چون با بوی قورمه سبزی از خواب پاشدم! باهم خندیدیم. گفتم:از بس که دیشب درباره ی همه چی حرف زدیم!! منم تحت تاثیر حرفهای دیشب، خوابای عحیب غریبی دیدم. فاطمه آهی از سر امیدواری کشید :ان شالله واسه هردومون خیره! وبا این جمله بحث بسته شد. حضور بابرکت و آرامش بخش فاطمه بعد از ناهار به پایان خودش نزدیک میشد. دلم نمیخواست او از کنارم بره.او هم نگرانم بود.میگفت واقعا از ته قلبش راضی نیست این خونه رو ترک کنه ولی مجبوره. میدونستم راست میگه. موقع خداحافظی با نگرانی خواهرانه ای بهم گفت:خواهش میکنم مراقب خودت باش.درمورد کامران هم زود تصمیم نگیر! شاید واقعا دوستت داشته باشه ولی بعید میدونم بتونه خوشبختت کنه! اون از جنس تو نیست. حرفش رو تایید کردم وگفتم:شاید بهتر باشه بهش همه ی واقعیت رو بگم. فاطمه کمی فکر کرد وگفت:گمون نکنم کار درستی باشه. چون هنوز از خلوص نیتش خبر نداریم.ممکنه بقول تو نقشه ای برات کشیده باشه.فعلن فقط ازشون دوری کن تا منم به طور غیرمستقیم با چندنفر مشورت کنم ببینم بهترین راه حل چیه! او مرا که در سکوت و شرمندگی نگاهش میکردم در آغوش گرفت و با مهربانی گفت:توکلت به خدا باشه. خدا تو رو در آغوشش گرفته.به آغوش خدا  اطمینان کن. قطره اشکی از گوشه ی چشمم لغزید. سرم رو از روی شانه اش  بلند کردم.آهسته تکرار کردم: خدا منو در آغوشش گرفته او با لبخندی چندبار به شانه ام زد و دوباره تاکید کرد:به آغوشش اعتماد کن..بترسی افتادی!! گونه ام رو بوسید و قبل از خدانگهدار گفت:مسجد منتظرتما..صف اول بی تو خیلی غریبه.خدانگهدار.. اشکم رو پاک کردم. _خدانگهدار ادامه دارد… نویسنده:
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم" 🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ  آغاز کنیم: 🪧تقویم امروز: 📌 سه‌شنبه ☀️ ۱۱ دی ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۲۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 31 دسامبر 2024 میلادی 📖 حدیث امروز: ✳️ امام رضا (علیه السلام) می‌فرمایند: در بین اموال، بهترین مال برای انسان، آن مالی است که به وسیله آن آبرویش را حفظ کند. 📚 بحار الانوار ج 78 ص355 اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋ روزت را زیبا کن! عادت سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر می دهیم ... 💓 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام زمانم✋🌸 تلخ‌ترین فاصله گذارے، فاصله‌اے است که بین ما و شما افتاده؛ قدمتش به درازاے هزار سال و دلیلش غفلت و دل بیمار ماست!! طبیب دل‌ها ... ما اینجا، کنج مریض‌خانه غیبت و غفلت، بسترے شده‌ایم؛نفس‌هایمان به شماره افتاده و مرگ، انتظار دل خسته‌مان را می‌کشد؛ چشمان منتظر از پشت این همه فاصله فقط تو را آرزو می‌کند؛ کاش که این فاصله را کم کنی ... ای کاش باور می‌کردیم که منشا و تمام مصیبت‌هاے عالم بخاطر غیبت حجت خداست ... ▫️براے روز ظهورش براے درک حضورش ▫️شـويـم جملـه مهـيا، دعـا كنيـم بيـايـد. 🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
🌹به لغزشگاه‌ها نزدیک نشوید ♦️رهبرمعظم انقلاب: جاهایى هست که انسان پایش مى‌لغزد: «چوگل بسیار شد، پیلان بلغزند»؛ آدمها که جاى خود دارند. ♦️جاهایى لغزشگاه است. به آن‌جاها نزدیک نشوید. لغزشگاه‌ها انواعى دارد. هر کس نقطه ضعفى دارد. یکى نقطه ضعفش پول است؛ یکى نقطه ضعفش و رفاقت است؛ یکى نقطه ضعفش کردن است؛ یکى نقطه‌ى ضعفش است؛ یکى نقطه ضعفش سورچرانى و شکم‌چرانى است. ♦️هر کس نقطه ضعفى دارد. آدم خودش نقطه ضعف خودش را خوب مى‌فهمد. به آن نزدیک نشوید. اگر نزدیک شدید، براى خودتان خطر درست کرده‌اید. ♦️علاوه‌بر نزدیک نشدن به نقطه ضعفها، باید در تقویت معنوى خودتان کوشا باشید. ♦️اول قدمش این است که همین نمازى را که در شبانه روز پنج نوبت مى‌خوانید، با توجه بخوانید.
🌹 مصائب ام کلثوم سلام الله علیها ▪️زمانی که امام حسین (ع) به شهادت رسید اسب امام به سوی خیمه گاه آمد ‌ دختر حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهم السلام) از خیام بیرون آمد و در حالی که دست بر سر اسب می‌کشید با گریه می‌گفت: «ای محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ‌ای جد بزرگوار، ‌ای ابوالقاسم، ‌ای علی (ع)، ‌ای جعفر، ‌ای حمزه، ‌ای حسن (ع)، این حسین (ع) است که عریان به خاک افتاده است سر از پشت جدا و عمامه و ردایش از تن خارج کرده‌اند سپس با اسب بر او تاخته‌اند. ▪️در کوفه نیز در حالی که گریه راه گلویش را بسته بود و به سختی می‌گریست به سخن ایستاد و گفت: ‌ای مردم کوفه، بد به حالتان چه کردید؟ به حسین (ع) خیانت کردید و او را تنها گذاشتید و آنگاه او را کشتید و اموالش را به غارت بردید و زنانش را به اسیری گرفتید؟ مرگ بر شما، آیا می‌دانید چه کردید و چه گناه بزرگی را مرتکب شده‌اید؟ هیچ می‌دانید که چه خونهایی را ریختید و چه زنان شریفی را داغدار و چه اموالی را به یغما بردید و لباس چه دختران و زنانی را به تاراج بردید؟ مهر و محبت از دلهایتان برداشته شده است؟ شما بهترین مردان بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را کشتید؛ با این حال حزب خدا پیروز است و حزب شیطان شکست خورده و زیان کار. آن گاه این اشعار را بر زبان جاری کرد: _ ▪️برادرم را کشتید پس وای بر مادرانتان که به زودی دچار آتشی خواهید شد که گرمایی سوزان دارد. خونهایی را ریختید که خدا، قرآن و محمد (ص) آن را محترم شمرده و حرام کرده بودند. شما را به آتش دوزخ مژده باد که فردا به یقین در آن جاویدان خواهید ماند. من همه عمرم در سوگ جانسوز برادرم و ستمی که بر او رفته است می‌گریم بر آن انسان والایی که پس از پیامبر(ص) از بهترین مردان روزگار بود. من بر او اشک خواهم ریخت و همواره بر او خواهم گریست و دانه‌های درشت و بی شمار اشکم از گونه هایم خشک نخواهد شد. _ ▪️چون کاروان اسرا نزدیک شام رسیدند ‌ام کلثوم به شمر فرمود:ما را از دروازه‌ای وارد کن که مردمان کمتری در آن اجتماع کرده باشند و بگو سرهای شهدا را از میان محمل‌ها دور کنند تا مردم به نظاره سرها مشغول شده و به حرم رسول خدا (ص) ننگرند. اما شمر بر خلاف فرموده ایشان عمل کرد و فرمان داد تا سرهای شهدا را در میان محمل‌ها جای دهند و ایشان را از دروازه ساعات که مردم بیشتری در آن جمع شده بودند وارد نمودند. 📚اللهوف فی قتلی الطفوف-ص۸۲ و۹۱و۱۰۱ 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زبان فارسی هم عشقه هم عاشقت میکنه ❤️ فقط انرژی‌و حس خوبی که این کلیپ داره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با این تکنولوژی جدید می‌تونید نور خورشید رو به خونه‌هاتون لوله کشی کنید. ⬜️⬜️☀️⬜️⬜️
💢 تعریف خمس 🔹 خمس یکی از واجبات مالی و فروع دین و از مهم ترین پشتوانه‌های اقتصادی حکومت اسلامی برای ترویج دین و رفع نیازهای محرومان است. پرداخت خمس به قصد اداء تکلیف الهی، برای پرداخت کنندگان علاوه بر اجر الهی موجب طهارت مال و روح از آلایش‌های مادّی می‌شود. بر اساس شریعت اسلام مکلّف باید یک پنجم از درآمدهای خود را به تفصیلی که گفته خواهد شد اداء کند تا در راه مصالح اسلام و مسلمانان صرف شود. 📚 پی‌نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای. 📎 📎
☸️ عزت نفس ندارد 👨🏻‌🏫 عزت‌نفس یا احساس ارزشمندی اصطلاحی در روان‌شناسی است که نشانه ارزیابی یک فرد از ارزش‌ها و نقاط قوت و ضعف خود هست. 🖌تقویت عزت‌نفس در کودکان، به‌ویژه در سنین 9 سالگی، می‌تواند تأثیر زیادی بر رشد آن‌ها بگذارد. در ادامه چند راهکار جهت تقویت عزت‌نفس ارائه می‌گردد: 1️⃣ تشویق و حمایت: به‌جای تأکید بر نتایج، تلاش‌های او را تحسین کنید. این کار به او می‌فهماند که کوشش و تلاش او ارزشمند است. 2️⃣ تقویت مهارت‌ها: او را به شرکت در فعالیت‌های جدید، مانند ورزش، هنر یا موسیقی تشویق کنید. با یادگیری مهارت‌های جدید، احساس موفقیت و توانمندی در او تقویت می‌شود. 3️⃣ مدل‌سازی رفتار مثبت: رفتار و نگرش مثبت خود را به او نشان دهید. کودک رفتارهای شما را الگو قرار می‌دهد. 4️⃣ ایجاد فضای امن: فضایی ایجاد کنید که کودک بتواند بدون ترس از قضاوت، احساسات و افکارش را بیان کند. 📎 📎
💢فلسفه گرفتاری‌ها 💠سختی‌ها برای آزمون و رشدانسان هستند؛ با آمادگی و استقامت می‌توان ازآنها برای تعالی روحی بهره برد. 📚آنچه يك جوان بايد بداند: ص: ۱۳۴ 📎 📎 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 صهیونیست‌ها: ایران یه‌بار، یمن هزار بار! 🔰در حالی که اسرائیلی‌ها نفسشان را حبس کرده بودند و با استرس حمله یکباره از سوی ایران را انتظار می‌کشیدند، دچار حملات پیوسته از سوی یمن شدند؛ طوری که حالا هر وقت صدای آژیر می‌آید، می‌گویند: باز یمن! 🔹یعنی اگر قرار بود صهیونیست‌ها یک گزینه را انتخاب کنند، قطعاً مرگ یک‌بار، شیون یک‌بار از سوی ایران را ترجیح می‌دادند تا اینکه هر روز در معرض زجر کش شدن توسط یمن باشند. 🔸شاید پیامی که وزیر خارجه عمان از طرف آمریکا برای ایران آورده همین باشد که: ایران لطفاً یه بار بزن و تمومش کن تا یمن دست از سر اسرائیل بردارد! 📎 📎 📎 📎
💢پرهیز از بی توجهی 💠انسان باید به تصمیم‌های خود دقت کند تا از تهدیدها و آسیب‌ها دور بماند. 📚آنچه يك جوان بايد بداند: ص: ۱۳۴ 📎 📎 📎
درس بچه ها و استقلال .MP3
17.53M
درس خوندن بچه ها و‌ استقلال ..... چند اشتباه رایج والدین در مدرسه رفتن بچه ها .... 🎙
تربیت استقلال محور .MP3
8.5M
والدین حواستون باشه ❌ تربیت استقلال محور ..... 🍃 بخش اول اگه فرزندم مستقل تربیت نشه چه صدمه ای خواهد دید؟
تربیت استقلال محور بخش دوم .MP3
10.48M
والدین حواستون باشه ❌ تربیت استقلال محور ..... 🍃بخش دوم کجا ها باید بذاریم فرزندان مون مستقل باشند 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه تکان‌دهنده از مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام الهی، بعلی بعلی بعلی ✍"خاطره‌ای عجیب از شهید اندرزگو که باعث شد یک روستا شیعه مولا علی شود"
💢مهمترین دوران زندگی 💠دوران جوانی، علی‌رغم درخشان بودن، دارای چالش‌ها و آفت‌های ویرانگر است که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. 📚آنچه يك جوان بايد بداند: ص: ۱۳۳ 📎 📎 📎
♥️🍃 خیال بافی نکن، زندگی کن بهانه نیار، انجام بده تردید نکن، جستجو کن تنها امروز به تو تعلق داره پس لبخندت رو حفظ کن و لحظه لحظه‌ی زندگی را غنیمت بدون 🌺🦋🌺
🌹 زیر یکسال بچه باید بلافاصله نیازش برطرف بشه و نباید گریه کنه. زیر یک سال بچه باید بغلی باشه و تو آغوش مادر باشد بچه ای که بغلی نشه دوران رشدشخصیت رو درست طی نمیکنه.