YEKNET.IR - shoor - mohamad hosein haddadain - shabe 3 ramezan 98.mp3
3.31M
⏯ #شور احساسی
🍃تو که غیر صلاح و خیر من تو کلامت نیست
🍃میدونم که رهام نمی کنی تو مرامت نیست
🎤 #محمدحسین_حدادیان
👌بسیار زیبا
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @matataranavanarakh
YEKNET.IR - monajat - karimi - shabe 3 ramezan 98.mp3
3.2M
⏯ #مناجات با خدا
🍃خسته ام از روز و سال و ماه
🍃عمرم شد تباه
🎤 #محمودکریمی
👌بسیار دلنشین
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @matataranavanarakh
💔🌸🌸﴿یک روز می افتد ..آن اتفاق خوب را میگویم..
من ب افتادنی ک برخاستن اوست ایمان دارم..
هر لحظه ..هر روز..هر جمعه...
اللهم عجل الولیک الفرج💔💔
💔💔😞من به آمار زمین مشکوکم..
اگر شهر پر از آدم هاست..
پس چرا یوسف زهرا آنهاست...
اللهم عجل الولیک الفرج💔💔
@matataranavanarakh
گفتم احمد جان، حالا دیگر وقتش است یک آبگوشتی به قوم و خویش خود بدهی! گفت: «علی تمام دارایی من سیصد تومان است اگر عروس سیصد تومانی پیدا کردی، من آماده ام.» و خلاصه با چند نفر از دوستان آنقدر در گوشش خواندیم تا رضایت داد. گفت: «از دختر عمه ام فاطمه خواستگاری کنید.» فردای روز خواستگاری با ماشین محمد سازمند به رابر رفتند و به عقد همدیگر در آمدند. آشپزی عروسی با من بود. خیلی سرحال بودم. دیگ های جلوی خانه پدرش روی آتش بود و بوی برنج تو محل پیچیده بود. وقتی دست زدند و کل کشیدند فهمیدیم داماد را آورده اند. ملاقه به دست به پیشوازش دویدم دیدم ای داد بی داد! داماد با همان لباس جبهه است. با پیراهن فرم سپاه و شلوار خاکی! داد زدم: «مرد حسابی این دیگه چه وضعیه؟ من تمام هنر آشپزی ام را امروز رو کرده ام آن وقت تو یک دست کت و شلوار پیدا نکردی بپوشی؟» لبخند ملیحی زد و گفت: «چکار کنم علی آقا، پاسدارم دیگه!»
شهید احمد سلیمانی
#سلام_امام_زمانم 💚
دلم برای تو تنگ است ای سرا پا خوب
دلم برای تو تنگ است مثل تنگ غروب
چه لحظههای غریبی که بی تو میگذرند
چه روزگار عجیبیست بیتو ایمحبوب
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@matataranavanarakh
1_17465356.mp3
3.85M
پشيمونم از اين مسيروارونه
ازاين که گم شده خونه 🍃🌺💞
@matataranavanarakh
حاج حسین یکتا :
"تو سه راهے شهادت
یسرۍ جوونےشون رو برآ #امام_زمان
زمین زدند
باشدکہمثلشهداجوانےکنیم"
#روایتگری
@matataranavanarakh