دعا کن برایَم
وقتی ؛
منظونه یِ چشمَت آقا
حوالی دلم چرخید غافلِ از یادَت نباشم ...
#حضرتصاحبدلمیوسفگمگشتهیدلم
#ظهورتتنهاراهنجاتماست.
#شتابکن
@matataranavanarakh
Fadaeian_Haftegi_980406_4.mp3
19.63M
#شور
💠به کرمت
🎤 #سیدرضانریمانی
#مداحی_زیبا
#پیشنهاد_دانلود
📣گنجینه صوتی سیدرضانریمانی
🆔 @matataranavanarakh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خیلی تکاندهنده
دیدن این فیلم برای همه توصیه می شود
@matataranavanarakh
روزها بے تو💔 گذشت و
#غربتت تایید شد
چون #دعاےفرج ما
همه با تردید شد😔
بارها نامه💌 نوشتم که #بیا
اما حیفـــــ
معصیت🔞 کردہ ایم و
#غیبتت تمدید شد✋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
@matataranavanarakh
🔸 آسم دارید ؟ پیاز بخورید
🔸 تب دارید ؟ ماست بخورید
🔸 بیخوابی دارید ؟ عسل بخورید
🔸 سرتان درد میکند ؟ ماهی بخورید
🔸 ورم مفاصل دارید؟ ماهی بخورید
🔸 مشکلاستخوانی دارید؟ آناناس بخورید
@matataranavanarakh
روزی با دوستم از کنار یک دکه روزنامه فروشی رد می شدیم ؛
دوستم روزنامه ای خرید و مودبانه از مرد روزنامه فروش تشکر کرد ، اما آن مرد هیچ پاسخی به تشکر او نداد.
همان طور که دور می شدیم، به دوستم گفتم:
چه مرد عبوس و ترش رویی بود😁😒
دوستم گفت:
او همیشه این طور است!
پرسیدم: پس تو چرا به او احترام می گذاری؟!
دوستم با تعجب گفت:
"چرا باید به او اجازه بدهم که برای رفتار من تصمیم بگیرد؟!
من خودم هستم."...
اجازه ندهيد تا برخوردهاى ديگران ، موجب تغيير رفتارهاى شما شود. هميشه مثل گــــــــــــل باشيد كه در هر شرايطى خوش عطرى و زيبايى خود را حفظ مى كند.
در هر ديدارى ردپايى از عطر زيباى درون خود را به يادگار بگزاريد😍🌹
متين ، باوقار ، خندان ، شاد ، پـــــــرانر ژى و پــــــرتلاش باشيد.
زندگى را زندگى کنیم😘😉
🆔 @matataranavanarakh
من از کودکی عاشقت بوده ام
#سیدالشهداجان
خدا عشق را آفرید!
درست از جنس خودش...
#حسین جان تو همان لحظه
که آغوشت را با عشـق
برای کسی باز میکنی
از همه دنیا رها می شود و آماده پرواز! این معجزه ی عشق است...
. و دلم به عشق تو قیمت گرفت... #اباعبدالله
من یاد گرفتم
برای بزرگ شدن باید عاشق شد.
عاشق همان آینه ی خدا
که نور در وجودش هزار تکه می شود...
#امیریحسینونعمالامیر
#مستوره
@matataranavanarakh
كوچه و خيابان پر شده از آدمهايى كه ديگر لازم نيست براى داشتنشان تلاش كنى اشاره اى كافيست، تو اما خاص باش ...!
@matataranavanarakh
بیقرار تؤام و در دل تنگم گِلههاست
آه! بیتاب شدن عادت کم حوصلههاست
مثل عکس رُخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصلههاست
بیتو هر لحظه مرا، بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گُسل زلزلههاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
دیدنت آرزوی روز و شب چلچلههاست
باز میپرسم از آن مسئله ی دوری و عشق
و ظهور تو جواب همه ی مسألههاست
#مولایم💛
@matataranavanarakh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 چگونه به خدا توکل کنیم؟
🔻معنای دقیق➕توضیح برداشتهای اشتباه از معنای توکل
#تصویری
@matataranavanarakh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوق باورنکردنی یک کودک دهه نودی به شهادت در حاشیه مراسم تشییع شهدا
دشمن خارجی! وطنفروش داخلی!
ملتی که جهاد برای اون ادامه داره رو از چی میترسونی؟
از جنگ؟ از تحریم؟
آرزوی شهادت پسری هشت ساله💔😭😔
نشر حداکثری✅
عاشق شدن هم سوختن هم ساختن دارد
بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است
@matataranavanarakh
آمدنت را برای کدام روز مبادا کنار گذاشته ای...
#صاحب دلها
@matataranavanarakh
💠 پرسید: زمانه ی زعامت امام زمان عج چگونه دورانی است؟
گفتم: همینقدر بگویم که «عالَم» به «تنظیمات کارخانه» بر می گردد.
«دنیای بعد از ظهور» ، چیزی شبیه «بهشت پیش از هبوط» است.
✅ @matataranavanarakh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قدرت و شکوه زن
👈🏻 قدرتها و ویژگیهایی که برخی از بانوان از آن بیخبرند ...
➕پیشنهاد علیرضا پناهیان برای مطالعه یک کتاب
#تصویری
@matataranavanarakh
بسم رب الشهداء
شهادت یعنی...
ڪوچه ے خلوتے را میخواهم
بی انتها، براے رفتن
بے واژه، براے سرودن
و آسمانے براے پـرواز ڪردن
عاشقانہ اوج گرفتن و
رها شدن...
#شهادت❤️
@matataranavanarakh
🌺شهید احمدی روشن: ظهور اتفاق می افتد مهم این است ما کجای ظهور ایستاده ایم؟😍
#بشارت
➖➖➖➖➖
@matataranavanarakh
🌹ماجرای جالب گفتوگوی شهید #محمدخانی با تکفیریها
یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما. سریع بیسیم را برداشتم. میخواستم بد و بیراه بگم.
🌹عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.
گفتم پس چی بگم به اینا؟!
🌹گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلولههایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...»
سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
🌹گفت: «به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم.
ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است...
..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان..
💗بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند. میگفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.»
کتاب «عمار حلب»، زندگینامهی
🌹 #شهید_محمدحسین_محمدخانی
❤️ #سالروزتولدشهید❤️
@matataranavanarakh
وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ ...
برای راه رضایت #تُ
باید دست یا #علی داد ...
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا ...
@matataranavanarakh
حاج حسین یکتا: بچهها! مراقب باشید، به شهدا تمسک کنید، بصیرتتون رو بالا ببرید که ترکش نخورید! رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید؛ با اهل بیت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان اونها باشید.
@matataranavanarakh
انسان هایی که بیشتر عمر می کنند دیرتر می میرند
دانشمندا کار داشتن خودم کشف کردم 😊😂😂😂
@matataranavanarakh
❖
روزی زنی با شوهرش غذا میخورد. فقیری درب خانه را زد. زن بلند شد و دید که فقیر است. غذایی برداشت تا به او بدهد.
شوهرش گفت: کیست؟
زن جواب داد: فقیر است برایش غذا میبرم.
شوهرش مانع شد تا اینکه جر و بحثشان بالا گرفت و کارشان به طلاق کشید.
سالیان سال گذشت و زن، شوهر دیگری گرفت. روزی با شوهر دومش غذا میخورد
که فقیری در خانه را زد مرد در را باز کرد. دید که فقیری است که نیاز به غذا دارد. به خانه برگشت و گفت: ای زن غذایی برای فقیر ببر.
زن فورا بلند شد و غذا را برد
اما
زن با چشمانی پر از اشک برگشت.
شوهرش گفت چه شده ای زن.
زن گفت: این فقیر که در خانه آمده شوهر قبلی من است.
مرد رو به او کرد و گفت: من هم همان فقیری هستم که آن روز به در خانه شوهرت آمدم.
هیچ گاه زمانه را دست کم نگیریم
@matataranavanarakh
•••✾~🍃🌸🍃~✾•••
#خاطرات طنز جبهه 😄
دو ـ سه نفر بیدارم کردند و شروع کردند به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی. مثلا میگفتند: «آبی چه رنگیه؟»
عصبی شده بودم😠.
گفتند: «بابا بی خیال، تو که بیدار شدی، حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم»
دیدم بد هم نميگويند! خلاصه همینطوری سی نفر را بیدار کردیم! حالا نصفه شبی جماعتی بیدار شده ایم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم. قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه قرارگاه تشییعش کنند!
👻👻
فوري پارچه سفیدی انداختیم روی محمدرضا و قول گرفتیم که تحت هر شرایطی خودش را نگه دارد.
گذاشتیمش روی دوش بچهها و راه افتادیم. گریه و زاری. یکی میگفت: «ممد رضا! نامرد! چرا تنها رفتی؟»😣
یکی میگفت: «تو قرار نبود شهید بشی»
😖
دیگری داد میزد: «شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟»
یکی عربده میکشید. یکی غش میکرد!
😩
در مسیر، بقیه بچهها هم اضافه میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه و شیون راه میانداختند! گفتیم برویم سمت اتاق طلبه ها! جنازه را بردیم داخل اتاق.
این بندگان خدا كه فكر ميكردند قضيه جديه، رفتند وضو گرفتند و نشستند به قرآن خواندن بالای سر میت!!!
در همین بین من به یکی از بچهها گفتم: «برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک نیشگون محکم بگیر.»
رفت گریه کنان پرید روی محمدرضا و گفت: «محمدرضا! این قرارمون نبود! منم میخوام باهات بیام!»
بعد نیشگونی گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان جیغی کشید که هفت هشت نفر از این طلبهها از حال رفتند!
ما هم قاه قاه میخندیدیم. خلاصه آن شب با اینکه تنبیه سختی شدیم ولی حسابی خندیدیم
😆😁
شادی روح شهدا صلوات
💠 میلاد حضرت معصومه مبارکباد
مرغ دلم راهی قم می شود
در حرم امن تو گم می شود
عمه سادات سلام علیک
روح عبادات سلام علیک
كوثر نوری به كویر قمی
آب حیات دل این مردمی
عمه سادات بگو كیستی؟
فاطمه یا زینب ثانیستی؟
از سفر كرب و بلا آمدی؟
یا كه به دنبال رضا آمدی؟
من چه كنم شعله داغ تو را
درد و غم شاهچراغ تو را
کاش شبی مست حضورم كنی
با خبر از وقت ظهورم كنی
#دهه_کرامت
#حضرت_معصومه
#امام_رضا
@matataranavanarakh