eitaa logo
دفتر شعر من
95 دنبال‌کننده
11 عکس
16 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
مناظرات سیاسی دگر به اوج رسید ولی اگر چه قشنگند چشممان ترسید یکی برای یکی دیگر آمد از اول بر اینکه مستقل است آن یکی کند تاکید یکی دهد به رقیبش نشان در توبه که گفته بود ز تدبیر تو شدم نومید بداد وعده یکی هم که ریشه کن سازد سریع معضل بیکاری و سپس خندید یکی که وعده ی یارانه ی عجیبی داد چه بهتر آنکه صلاحیتش نشد تایید دلم که گور هزاران سوال صاﺋب شد شنید هر سخنی سوی یک نفر لغزید بیا که یوسف زهرا عجیب حیرانم بیا مرا برهان از جفای این تردید هشت اردیبهشت نود و شش 
تا بیایی کوچه را من آب و جارو می کنم هر هنر دارم برای خدمتت رو می کنم هی تصور می کنم وقت ظهورت را عزیز هی خیال خال و خط وچشم و ابرو می کنم ندبه ها در ندبه دارم عهدها در عهدها من به عشقت یاس ها را جمعه ها بو می کنم ای گل من گشته ام بیمار از هجران تو بر مداوای دل خود فکر دارو می کنم تا شوم شاها شبیه آنچه می خواهی توام میل بر همراهی افراد حق جو می کنم گشته ام نقال آه و هی حکایت قصه ای از غمت در حلقه ی بازو و زانو می کنم جمعه های بی تو من را تیرباران کرده اند باز هم چون می رسند احساس نیرو می کنم عسکری را وارهان از درد دوری ای خدا کی بگو دیدار با آن یار مهرو می کنم سوم فروردین نود و شش آخرین بازنگری ۱۱ خرداد ۱۴۰۳
. در هر مکانی عشق منزل می کند بر پا انواع مشکل حمله می آرند افواجا دیوانه می گردد در آنجا هر چه عاقل هست یک شیوه ی دیگر بگیرد شعر شاعرها صبر از میان خلق عاشق رخت بر بندد بر پندها گوشی نمی گردد نیوشا تا عاشق که باشی در پی وصل نگار خود سر می دهی،جان می دهی،هم خانمانت را گشتی چو بر عشقت فدا سر را بگردانی بر نی که گردد قصه ی تو بیشتر افشا حتی علی اصغر شش ماهه می گوید پیش خدای عشق من با سر روم؟ حاشا عاشق بگردی عسکری آنگه که بر داری دست از سرو جان خانمان بی ترس و بی پروا خرداد نود و چهار
. روز دحوالارض راهی شد رضا سوی مشهد، سوی حج هم مصطفی بر زمین روز نخستین نعمت و بر خراسان هم ز درگاه خدا آخرین حج حبیب حق بود تا خدا کامل کند نعمت به ما گسترش یابد برای خلق ارض تا که آید باز بر ایشان رجا زنده گردد باز هم این آرزو بر انام از جانب رب علی فرش سازد تا زمین را عسکری زیر پای حضرت خیر الوری ۴تیر۱۴۰۱ آخرین بازنگری ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
ای که در سینه ی من بذر ولا بنشاندی دل من را به تماشای رخت لرزاندی خبر عشق مرا باد صبا آوردت یا ز چشمان و دلم ساقی رعنا خواندی ای که در جرعه ی اول تو به بادم دادی هی مزن طعنه که در باده ی اول ماندی من خودم ملتفتم اهل خرابات نیم تو مرا سوی خم و باده و ساغر راندی بر در میکده ات آمد و رفتی دارم شاید از آن نظری باز برم باراندی عسکری گر به بهشتش ببری و نخورد از دو دستت قدحی غم ز دلش نستاندی  سی مرداد نود و چهار آخرین بازنگری ۲۲ آذر۹۹
دوست دارم شوم علی آویز از همه دشمنان او به گریز دوست دارم تمام دنیا را من ز نام علی کنم لبریز دوست دارم که روزی از این کار پیش زهرا ی او بگردم عزیز دوست دارم به دشمنان علی ره نپویم دمی به غیر ستیز دوست دارم علی علی گویم گر چه زخمی شوم به خنجر تیز دوست دارم که شیعه اش باشم گرچه هم قدر دانه های مویز عسکری را اگر رها سازد افتد از اوج بی گمان به حضیض یا علی پس خودت نگه دارش تا نگردد دلش سیاه و مریض  اسفند نود و چهار آخرین بازنگری ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ 
آمدم خطی نویسم از شما اما علی مرگ بگرفتم قلم، شرمنده ات ماندم علی  هر چه گفتندم بگو جرداق قدری هم ز غیر من وفا دار تو ماندم غیر را راندم علی  شیعه در یک جمله یعنی، خلق نیکو داشتن این مسیحی را از این رو شیعه ات خواندم علی  بگذر از مردم، که هم کیشند یا هم نوع تو در صفای امر تو برعاملت، ماندم علی  هر که باشد در وجودش قطره‌ای انصاف، چون عسکری گوید به دل عشق تو بنشاندم علی سال نود و سه آخرین بازنگری ۱۵ خرداد ۱۴۰۳
داد پیغمبر علی را سر خاص بر علوم ناب قرآن اختصاص امر می فرمود ایشان بر علی تا قضاوت سازد او در بین ناس پای حکمش را خود امضا می نمود جمله فتواهای او را داشت پاس شافعی گوید چنین نه عسکری شیعه باشد شافعی با این قیاس گفت در صفین هم حق با علی است باطل است ابن ابوسفیان و عاص شافعی شاید که پنهان کرده است مذهب خود را ز قوم ناسپاس بیست و هشتم بهمن نود و چهار  آخرین بازنگری ۱۵ خرداد ۱۴۰۳
چیزی میان من و تو باقی نماند و خصم باید برای تفرقه شق البدن کند
دکتر صدای قلب من را گوش دادی ؟؟ انگار می گوید حسین من حسین من حسینم
امر کردی تا بخوانندت به جز اشعار من دلبرا این خاص بودن را چسان باور کنم؟!
شعر من را خواندی و گفتی به غلطت ای کثیف شکر از این التفات بیش از حد ای عزیز