قلم به دست گرفتم به یاد و نام علی
که سیل واژه بخیزد به احترام علی
برای وصف علی پای طبع من لنگ است
کنم برای نجاتش دخیل لام علی
بدان جهت که بجویند عاجزانه مدد
شهان ز جود و سخا و ید و مرام علی
هزار سعدی و حافظ اگر که جمع شوند
نیاورند کلامی چنان کلام علی
در این جهان دل هر کس به دام معشوقی است
خوشا به حال دلی که فتد به دام علی
یلان اگر که بنازند بر مروت خود
در این مقوله بخوانیدشان غلام علی
اگر به حشمت خود غره اند جمع شهان
خراب جمله ی ایشان بر احتشام علی
از آن زمان که شنیدم فمن یمت یرنی
هوائیم که ببینم مه تمام علی
اگر که شاهد حسن شروع او کعبه است
بود چه معرکه هم حسن اختتام علی
اگر که مصحف حق ثقل اکبر است یقین
چنین نکو شده تدوین به اهتمام علی
اگر که تفرقه بعد از نبی نشد حاکم
ز یمن عهد خدا بود و التزام علی
میان کوچه ندانم چه ماجرایی رفت
که جان به لب شده شمشیر در نیام علی
علی که شیر دلیر خدای یکتا بود
چگونه آمده کفتار در کنام علی
دل شکسته ی هر چاه بعد قصه ی او
به خون نشسته ز اشک و غم مدام علی
چقدر او به مدینه پس از نبی تنهاست
کسی دگر ندهد پاسخ سلام علی
کسی که غیر پیمبر نداشت همتایی
که غیر او نشناسد کسی مقام علی
علی که عالم دهر است و باب علم نبی
چرا جدا شده امت ز اعتصام علی
چرا به قول سلونی توجهی ننمود
نکرده درک چرا قدر این پیام علی
نیافت شأن على را ز شأن من يشرى
ندید رزم به میدان و در منام علی
ز یاد برد چرا ماجرای یوم الدار
سه بار پاسخ لبیک با قیام علی
ز یاد برد چه زود عهد خویش را به غدیر
غریق جهل چه داند ز اغتنام علی
شدند یکسره مصداق وال من عاداه
نخواست تا بشود شیعه ی امام علی
طلاق داده فلک را که کینه دارد از او
عجیب نیست نباشد دمی به کام علی
چه بود کیسه به دوش شب مدینه کریم
که خو نمود عدو نیز با طعام علی
دهان روزه کسی هست بخشد افطارش
صیام خلق کجا باشد و صیام علی
عجیب دغدغه دارد برای بیت المال
شیوخ خسته از این دوری از حرام علی
عجیب منتظرم تا که منتظر آید
به همرهش که بگیریم انتقام علی
تقاص کوچه و سیلی تقاص خانه و در
تقاص قصه ی دفنی به وقت شام علی
تقاص هر که شد از راه احمدی محروم
تقاص هر که جدا گشت از خیام علی
تقاص ناله ی زهرا شهادت محسن
تقاص سرقت هر حظ ما یرام علی
تقاص هر چه جنایت پس از سقیفه شده است
که هست حاصل از کرده ی خصام علی
تقاص هر چه که از او به عسکری نرسید
به پا نگشته اگر در جهان نظام علی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۶ دی ۹۹
آخرین بازنگری ۲۷ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
بر وصالت من نهادم هستی خود را گرو
می رسم تا، گویدت دل، «باز آمد او برو"
سالها از دوریت ای جان جانان سوختم
قرب در کیلم نشد حتی به قدر وزن جو
ما گرفتار تو هستیم و تو در پیمان او
آنکه گوید بی لیاقت را دمی ظاهر مشو
من ندارم تاب هجران ،یا تو یا آغوش مرگ
پس بیا دیگر ز شوق تو بمیرم من ولو
گر چه بر نعشم اگر ای خوب خوبان بگذری
از شمیم جانفزایت جان بگیرم من ز نو
عسکری را مرگ بهتر از بلای دوریت
نیست بهتر از حیاتم گر نباشد هجر تو
#سید_عسکر_رئیس_السادات
دوم شهریور نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۷ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
ای وای از دلی که به سامان نمی رسد
ای وای از غمی که به پایان نمی رسد
این نیست آن نتیجه ی مطلوب من از عمر
با این روال جان که به جانان نمی رسد
آخر قرار چیست؟ بسوزیم از فراق
باران چرا به داد بیابان نمی رسد
آقا قبول بنده مقصر ولی چرا
سوز دعای خسته به یزدان نمی رسد
باید به غیر حق به که گوییم زین بلا
بر این کویر جسم چرا جان نمی رسد
در های و هوی دهر هیاهوی من گم است
حتی صدای من به غریبان نمی رسد
یک گوشه مرده است دلم دور از همه
ای داد از آن عزا که به اعلان نمی رسد
یا رب بیار عیسیِ زهرایی مرا
این درد بی طبیب به درمان نمی رسد
ای عسکری بخواه خلیلی که تا ابد
این باغ آتشین به گلستان نمی رسد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
بوی تعفن می دهد دنیا به دور از تو
اوضاع واویلاست واویلا به دور از تو
هر روز هم اوضاع بدتر می شود آقا
تنگ است این دنیا برای ما به دور از تو
هر روز تنهاتر ز روز قبل می گردیم
سهم عدو جمع است ما منها به دور از تو
آقا نمی آیی درون خانه ها گشتند
سربازهای فکری اعدا به دور از تو
دجالها بردند با خود نسل فردا را
با اینستا واتساپ و جز اینها به دور از تو
ما ضد تبلیغیم مولاجان برای تو
درگیر دلها گشت با اغوا به دور از تو
شاید که دلخونی ز ما اما مگیر از ما
حظ نگاهت را در این غوغا به دور از تو
ای نور چشم عسکری دیگر توانی نیست
خواهم ز دل ماند شکیبا تا به دور از تو
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۵ خرداد۱۴۰۲
بازنگری ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
دعاکنم که دعاگوی او شوی هر دم
که اوست بر بشر خسته چاره ای اعظم
چرا دعای قنوتت نباشد آمدنش
چرا سلامت او نیست بر همه غم و هم
چرا به جرم و جنایت شویم دشمن او
بزن به سینه ی ابلیس دست رد محکم
چرا برای ظهورش نمی کنی کاری
بناست کی بشویم از برای او آدم
چگونه تاب جهانی بدون او داری
عجیب غرق فساد است دور از او عالم
دعا اگر چه که خوبست عسکری اما
بکوش تا به سزایش عمل نمایی هم
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۰ اردیبهشت۱۴۰۲
بازنگری ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
دیده ی خورشید از نورت اذیت می شود
گر بیایی بی گمان پنهان ز خجلت می شود
گل فروشان می شود بازارشان دیگر کساد
گل ز زیبایی تو در تاب و حسرت می شود
عالمان در مکتب علمت تلمذ می کنند
علم هم بیدار، از این خواب غفلت می شود
گر تو باشی بی گمان دنیا گلستان می شود
تازه هر پژمرده در متن طبیعت می شود
فصل قحطی می رود دوران رحمت می رسد
در جهان مفتوح باز ابواب نعمت می شود
چون بیایی شیعه از غربت درآید مهدیا
نسل وهابی ور افتد حق زیارت می شود
کاش باشم در رکابت در زمان انتقام
چون عدو در پیش پایت در مذلت می شود
عسکری را وامنه با خویش همراهش نما
گر چه ای مولا تو را اسباب زحمت می شود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
خرداد نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
چرا بر یک گل نرگس پی گلزار می گردند
نشان چشم مستش در سر بیمار می گردند
گل نرگس نهان باشد اگر روزی عیان باشد
همه گلهای دیگر در کنارش خوار می گردند
گل نرگس اگر تابد نتابد شمس از خجلت
تمام خوبرویان از جمالش زار می گردند
چو عطرش پخش می گردد دگرگون می کند حس را
به غیرش عطرها بر ما چه ناهنجار می گردند
به یمن مقدمش دنیا محل زندگی گردد
همه بیمارها از رویتش تیمار می گردند
ز یمنش اختلاف از اهل فتوا رخت بر بندد
همه قائل به قال الحجه در گفتار می گردند
یقین ای عسکری جای گمان و وهم می آید
چه شورانگیز از وصفش همه اشعار می گردند
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
بازنگری ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
بارها فرمود پیغمبر علی جان من است
لعن بر هر کس که با جان پیمبر دشمن است
گفت خشم فاطمه خشم من و خشم خداست
پس دلیل لعن ما در حق بعضی روشن است
گفت پیغمبر حسین از من و من هستم از او
لعن بر آن کس که او را قاطع سر از تن است
بارها احمد حسن را روی کتفش می نشاند
لعن بر هر کس سبب شد تا جدایش مدفن است
گفت احمد عاد من عاداه در شأن علی
لعن بر آنی که بر میراث احمد رهزن است
یک به یک نام امامان را به جابر برشمرد
لعن بر آنکس که بر ان قلت در آوردن است
کفر بر طاغوت اول شرط ایمان بر خداست
عسکری لعنت به هر شیخی بر اذعان الکن است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست و نهم آذر نود و چهار
آخرین بازبینی ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_علی
#حضرت_فاطمه
تو بمانی و رود یار مگر آسان است؟
می شوی باز تو تیمار؟ مگر آسان است؟
اگرت قصه ی آن کوچه فراموش شود
غم بازوی ورم دار مگر آسان است؟
سهل باشد که ز یادت برود جور رسن
یاد گل آتش و مسمار مگر آسان است؟
بین دندان بکشد جامه که پنهان سازد
هق هقش طفل عزادار مگر آسان است؟
گر عزیزت برود جای تسلی دادن
خنده ی قوم جفاکار مگر آسان است؟
جان شود در ریه محبوس به همراه نفس
طول عمرت دهد آزار مگر آسان است؟
عسکری درد علی را برو از چاه بپرس
غم سی سال پس از یار مگر آسان است؟
#سید_عسکر_رئیس_السادات
پانزدهم اسفند نود و چهار
آخرین بازنگری۲۴ اردیبهشت۹۹
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
سوختی احمد، شکستی امتت آگه نشد
رخت بر بستی ز هستی امتت آگه نشد
هر مسلمان را تو گفتی جانشین من علی است
گر سر میثاق هستی امتت آگه نشد
هی سفارش می نمودی بر همه ثقلین را
آهنت بر سنگ خستی امتت آگه نشد
پاره ی جان تو را سیلی زد و پژمرده کرد
رخ شدش نیلی ز دستی امتت آگه نشد
تو امامان را شمردی یک به یک بر امتت
راه شیطان را تو بستی امتت آگه نشد
تا شویم از دانشت سیراب ای شهر علوم
قفل بابش را گسستی امتت آگه نشد
سوخت زهرا سوخت حیدر مجتبی مسموم شد
تا حسین را کشت پستی امتت آگه نشد
جمله فرزندان تو کشته به کین امتت
حکم شد تا منع مستی امتت آگه نشد
مهدیت از پرده بیرون آر بر گیر انتقام
کرده وجدانها نشستی امتت اگه نشد
عسکری بر شعر خود پاداش دارد آرزو
مزد او شد حق پرستی امتت آگه نشد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
ششم تیر نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_محمد
#حضرت_فاطمه
#حضرت_علی
#حضرت_مهدی