تعطیلی دیدار سالیانه
✅✅✅
رهبر انقلاب در دیدار طلاب و روحانیون سراسر کشور با اشاره به اهمیت مقوله #تبلیغ در جامعه، نسبت به امر تبلیغ در حوزه های علمیه، ابراز نگرانی کردند.
شاید به ذهنتان این طور برسد، حوزه ها که کاری جز تبلیغ ندارند و در ایام به خصوصی مثل محرم و صفر و رمضان و ایام تبلیغی دیگر هم به صورت سنتی، تبلیغ میروند.
❓❓پس ریشه و دلایل این نگرانی چیست؟
میتوان دلایل این نگرانی را در موارد زیر فهرست کرد:
۱. در فرهنگ رایج حوزه، تبلیغ اولویت اول محسوب نمیشود و یک مبلغ مثلا نسبت به یک محقق، جایگاه پایین تری دارد و این ارزش تبلیغ را در ذهن طلبه پایین می آورد و حال آنکه اهداف مختلف دین به واسطه تبلیغ محقق میشود چه #اقامه_قسط و عدالت اجتماعی، چه تشکیل نظام اسلامی و چه اقامه معروف همگی در گرو تبلیغ است. اینها همه بدین خاطر است که تبلیغ یعنی رساندن پیام دین به ذهن و قلب مردم
۲. بدون تبلیغ، ایمان مردم که پایه اصلی حفظ نظام است، از بین خواهد رفت و دچار استحاله فرهنگی خواهیم شد و معروف و منکر جای هم خواهند نشست، مظلوم و جلاد تشخیص داده نمیشوند. به تعبیر #امام_خمینی سیلی ای خواهیم خورد که تا مدتها اثرش باقی خواهد ماند. این یک رهبر را از وضعیت تبلیغ نگران می کند.
۳. تبلیغات را اگر جدی نگیریم، از حرام های الهی، قبح زدایی خواهد شد و همان بلایی که دنیای غرب، گرفتارش شده، گریبان ما را هم خواهد گرفت. ارزش خانواده از بین میرود، حرمت ها شکسته میشود، و...
🔰با همه این اوصاف، حوزه علمیه چه در تولید محتوا و چه در روش های به روز و متناسب با مخاطب با سطح آگاهی بالا، آمادگی لازم را ندارد.
مخاطب امروز در آشفته بازار فضای مجازی، باید صدای قوی و رسایی را بشنود تا اثر بگیرد، حتی در این فضا، خانواده ها تاثیرات تربیتی شان کم شده.
🔰امروز نمی توان صرفا با تکیه بر محتوا و ابزارهای سنتی، تبلیغ یعنی رساندن پیام دین به ذهن و قلب مخاطب را انجام داد، هر چند شیوه های سنتی، مثل منبر، ابزارهای بی بدیلی هستند که باید حفظ شوند.
ولی استفاده از ابزارهای نوین تبلیغی هم یکی از ضرورت هاست که در این قسمت هم کمیت حوزه لنگ میزند.
🔰علاوه بر اینها سطح گسترده نیاز در کشور از مدارس و دانشگاهها تا نهادها و سازمانها، مساجد و هیئات، و دهها بستر تبلیغی دیگر، نیاز به تربیت مبلغ مناسب هر کدام از این بسترها را دارد که باز هم در این مورد، کما و کیفا کاستی مشاهده میشود.
به شهادت خود رهبر انقلاب در همین جلسه بسیاری از مساجد کشور احیا نیستند و فقط زمان نماز باز هستند و یا در همین تهران و نه شهرستان ها نبود یک طلبه خوش فکر و خوش ذوق در برخی ارگانها کاملا مشهود است.
🔰همه اینها را اگر بخواهم در یک جمله آسیب شناسی کنم، این میشود که حوزه خود را در جایگاهی که رهبری مستفاد از دین، از حوزه ها انتظار دارد، نمی بیند و آن رسالت اقامه دین در جامعه است.
سوال اساسی این است حوزه دقیقا مسئول تحقق چه چیزی در کشور است، کشته های کرونا زیاد شود، یقه وزارت بهداشت را می گیریم.
🔰حوزه پاسخگوی کدام نیاز مشخص در کشور است که هم مردم بدانند و هم خود طلاب
شاید سر برگزار نشدن ثابت جلسات سالیانه رهبر انقلاب با حوزه هم همین باشد که روشن نیست با مسئول چه بخش مشخصی در حال گفت و گو هستیم.
@tamardom
🌀 کانون عظیم تبلیغی، از تغییر رویکرد تا ایجاد ساختار
🖋 عبدالحسین مشکانی
🔸 جلسه شیرین دیدار مقام معظم رهبری (نفسیلهالفداء) با جهادگران عرصه تبلیغ، بر جان دیدارکنندگان نشست. از «خداقوت» تا «تغییر افق» گرفته تا «هویتبخشی» به حوزه و روحانیت و «سنجش» آنچه کرده و میباید کند و «پیشنهادات جزئی و کلان» جهت قرار گرفتن بر «مدار چنین افق و هویتی» و «رهایی از چنان آسیب و منقصتی».... همه را فرمودند. بسان دیگر سخنان و دیدارهای حکیمانه کلمه به کلمه را می توان نصبالعین قرار داد.
✅ پیشنهاد اختصاصی حضرت آقا تشکیل «کانون عظیم تبلیغی حوزههای علمیه» بود. فارق از تمامی دعواهایی که در این کمتر از یک روز پیرامون آسیبشناسی ارائه شده از سوی حضرت آقا شکل گرفته؛ به سختی بیم آن میرود که این دستور نیز مانند آنچه درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی و تحول در ساختارهای فرهنگی کشور اتفاق افتاد، به وقوع بپیوندد.
1️⃣ نگاهی از همینک بر این باور است که حوزههای علمیه باید طرحنامه کلانپروژه ایجاد کانونهای عظیم تبلیغی را در دستور کار قرار دهد تا بتواند به صورت دفعی یا تدریجی به این نقطه و قله دست یابد. نگاهی که به زودی تغییر در ساختارها و ایجاد ساختارهای جدید را اساسیترین کار، جهت لبیک به این فرمان میداند. به زودی نیز شاهد آن خواهیم بود که طرحها و برنامهها و به دنبال آن گزارشها و بیلانهایی ارائه خواهد شد.
2️⃣ در نگاهی دیگر باید موضوع این فرمان را در «تمام و جان کلام رهبری» جست. او فرمان تغییر در نظام اولویتها، نظام منزلتبخشی، نظام راهبردی و برنامهریزی حوزههای علمیه را صادر فرموده است. تغییر از هویتبخشی و منزلتدهی از طریق نظام آموزشی ـ و نه دانشی ـ ، به نظام تبلیغی و کنشگری.
✅ همانگونه که ایشان درباره تحول در ساختارهای فرهنگی هم فرمودند در اینجا نیز به نظر میرسد «تغییر رویکرد حوزههای علمیه» و «کانون عظیم تبلیغی شدن حوزههای علمیه»، موضوع فرمان ایشان است. حوزههای علمیه باید نظام نیازهای جامعه را از سامانه تبلیغی و ارتباطات و تعاملاتی و اجتماعیاش بیابد و در نظام آموزشی و دانشی خود به حل آنها بپردازد. چرخهای که شروع و آغاز آن از نیازهای اجتماعی و سیاسی است تا انتزاعات ذهنی و تهنشستهای صرفا تاریخی.
⬅️ بر اساس این نگره، رویکرد، نظام اولویتها و نظام منزلتها باید تغییر پیدا کند. آنچه در دل ساختارهای موجود جاری و ساری است باید تغییر پیدا کند و گرنه ساختارهای کنونی با کمترین تغییری میتواند حوزههای علمیه را به کانون عظیم تربیت مبلغ و کنشگر اجتماعی تبدیل نماید.
🔺 اندکی دقت در ساختارهای رسمی و نیمه رسمی حوزههای علمیه نشان میدهد که ساختارهای موجود با تغییر در رویکرد، و شبکه شدن میتوانند حوزههای علمیه را به کانون عظیم تبلیغی اسلام تبدیل نمایند.
✅ معاونت تبلیغ حوزههای علمیه با ساختاری نسبتا منطقی در جهت پشتیبانی از نظام تبلیغی، مجتمع آموزشی و پژوهشی تبلیغی حوزههای علمیه مشتمل بر مرکز تخصصی تبلیغ در سه سطح، مرکز تربیت مبلغ معلم، مرکز تربیتی هنر و رسانه و ...، مرکز آموزشهای مهارتی و کاربردی حوزههای علمیه، قرارگاه تازه تأسیس کنشگری حوزه و روحانیت(در این باره و نسبت آن با کانون باز هم خواهم نوشت)، دبیرخانه گروههای جهادی، برخی از میزهای تخصصی دفتر تبلیغات، گروههای تبلیغی تخصصی دفتر تبلیغات، مرکز آموزشهای کاربردی و پودمانی دفتر تبلیغات، سیستم پشتیبانی سازمان تبلیغات، تشکل فراگیر گروههای تبلیغی، مؤسسه امیر بیان و .... مراکزی هستند که اگر رویکرد حوزههای علمیه نسبت به آنها و نیز رویکرد خود آنها تغییر یافته و در یک چرخه و شبکهای به تعامل و همافزایی همت بگمارند، هیچ نیازی به تشکیلات جدیدی که رقیب وضعیت موجود باشد و یا درصدد هضم و رزم با این ساختارها برآید نخواهد بود.
✅ یقینا تغییر رویکرد بدون تغییر در ساختارها نخواهد بود اما همه سخن در این است که اصل بر تغییر رویکرد است و به تبع آن اندک تغییراتی لاجرم خواهد بود.
#تبلیغ
#اولویت_اول_حوزه
#دیدار_با_امام_حوزه
@Manahejj
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
ماجرا ویژه محرم با عنوان «ماجرا؛ فصل قیام» در شب های محرم از شبکه چهار پخش می شود که دارای 11 قسمت بوده و عناوین و مهمانان این فصل به این شرح می باشد:
۱. خروج از حرم رسول: دکتر زهرا روح اللهی امیری؛ عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع)
۲. در پناه بیتالله: دکتر اصغر منتظر القائم؛ استاد تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان
۳. در راه بذل خون(۱): حجتالاسلام دکتر ابوالفضل هادی منش؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام
۲ مرداد
۴. در راه بذل خون(۲): حجتالاسلام دکتر ابوالفضل هادی منش؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام
۳ مرداد
۵. قیام کوفیان: محمد اسفندیاری؛ کتاب شناس و عاشورا پژوه
۶. به سوی حکومت یا شهادت؟: دکتر سعید طاووسی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی
۷. قیام یا صلح؟: دکتر محمود مطهری نیا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علومپزشکی تهران
۸. قیام مُصلحانه: حجتالاسلام دکتر محسن ادیب بهروز؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
۹. رویارویی دو اسلام: حجتالاسلام قنبریان؛ مدرس حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام
۱۰. اصحاب قیام: دکتر محمدرضا سنگری؛ نویسنده و عاشورا پژوه
۱۱. قیام عاشورا و حکمت تاریخ تشیع: دکتر سید حسین شهرستانی؛ پژوهشگر و مدرس دانشگاه
ماجرا؛ فصل قیام از شنبه 31 تیرماه 1402 به مدت 11 شب از ساعت 21 به مدت 90 دقیقه به روی آنتن شبکه۴ می رود.
➖➖➖➖
@daghdagheha
✍ تطورات نسل حزبالهی و نسل عمومی جامعه...
🔻پدرم در سال ۷۰، سی ساله بود، میگفت: در بچگی ما، تفریح با کار بود، بچهها تا بچه بودند میرفتند چوپانی یا کمک پدر کشاورزی میکردند، کمی که بزرگتر شدیم، خاور و نیسان آمده بود و با آنها میرفتیم جاده یا بار فروشی. اما من که درسخوان بودم در کنار بارفروشی به مدرسه شبانه روزی رفتم و دیپلم گرفتم و بعد هم برای لیسانس دانشگاه تهران رفتم. آن زمان پیشرفتهترین چیزی که ما داشتیم یک ماشینحساب casio بود که محاسبات سخت را کمی راحتتر انجام میداد. بعد هم که خوردیم به حوادث انقلاب و جنگ.
عموم آن نسل سختی کشیده و با حوصله بودند و دیگر توسری خور نبود. حزبالهیهایش که همان کودکان در گهواره خمینی بودند خیلی بیشتر.
من در سال ۹۸ سی ساله بودم. وقتی تازه کامپیوتر آمده بود، پدرم یکی خرید، آن زمان شاید کمتر از یک درصد جامعه کامپیوتر داشتند، پدرم کامپیوتر را در دفتر مدرسه غیر دولتیاش، روی میز خودش گذاشته بود و بچههای مدرسه هی سرک میکشیدند تا از پنجره کامپیوتر را ببینند چه شکلی است؟!
آن زمان با سیستم عامل DOS کار میکردیم، شبیه برنامهنویسی بود. CD هم هنوز درکار نبود، فلاپی داشتیم با حداکثر ۲ مگ حافظه. اینترنت هم که جای خودش. عصرها که میشد بچههای کوچه همه بیکار بودند و میریختند توی کوچه فوتبال بازی.
جوانی حزبالهیهای نسل ما با انقلاب تکنولوژیهای مرتبط با کامپیوتر و جنگ فرهنگی پیوند خورد و ایمانی قویتر و عمیقتر از نسل پدرم را طلب میکرد.
مدت کوتاهی بعد از فلاپی، CD آمد، کم کم بساط نوارها و ویدئو کلوپها هم جمع شد، کمی که گذشت فلش و اینترنت هم اضافه شد. از اوایل دهه ۸۰ کم کم گوشیهای دوربین دار که با بلوتوث فایلها را با بغل دستیات اشتراک میگذاشتی آمد و به سرعت این گوشیها هم به اینترنت وصل شد.
هر روز دنیای ما بزرگ و بزرگتر میشد و اطلاعات ما بیشتر و بیشتر! بساط مجله و روزنامه هم تا اواخر دهه ۸۰ داغ بود اما اندک اندک در دهه ۹۰ برچیده شد، اوایل مردم وبلاگ و سایتها را مطالعه میکردند. اما کم کم حوصله مطالعه هم رفت و مردم محدود به دیدن کلیپهای تصویری کوتاه و عکس و خواندن متنهای خیلی کوتاه تلگرامی و تویتری شدند.
حجم تحولاتی که فقط در نسل ما رخ داد برابر بود با تمام تحولاتی که در همه نسلهای پیش از ما رخ داده بود و از شتاب تحولات هم کم نمیشد.
دیگر فرصت نبود شرایط من با فرزند من مقایسه شود، باید نسل یک دهه بعد از من را با من مقایسه میکردی.
شهید مطهری میگوید از یک روستایی سوالاتی بنیادی کردند و دیدند خیلی پاسخهای عمیق و خوبی میدهند و پرسیدند: شما این چیزها را از کجا یاد گرفتهای؟ پاسخ داد من مثل شما سواد ندارم، بیشتر فکر میکنم!
تحولاتی که در عصر جدید برای عموم جامعه رخ میداد در جهت افزایش حجم اطلاعات و کاهش عمق آنها بود، اطلاعاتی که اگر ۹۰ درصد آنها را از شما بگیرند، هیچ چیزی از شما کم نمیشود جز تکبر و توهم عالم بودن!
جوان ۳ دهه قبل حوصله خواندن داشت، حوصله استدلال و بحثهای طولانی داشت اما جوان فعلی تویتری و اینستا گرامی شده است. در دنیای مجازیاش غرق شده و دنیای حقیقیاش را با همان قواعد قیاس میکند.
اما حزبالهی این نسل چه؟!
حزبالهی سه دهه قبل
وسط بحثهای تودهای و ملیگرا و انقلابی، چپها و راستها بود.
او شریعتی و بازرگان و مطهری داشت.
اما حزبالهی نسل من از این بحثها عبور کرده بود و وسط بحثهای عدالتخواهی و نقد سروش و اصلاحات بود و مطهری و مصباح و متنهای امام را داشت.
حزبالهی امروز وسط بحثهای افول غرب و پیشرفت و ما میتوانیم است، او مطهری، مصباح، عینصاد، حائری شیرازی، امام و آقا و... و حجم عظیم خاطرات انسان پرور شهدا را دارد.
در این ۳۰ سال حجم عظیمی از آثار عمیق معرفتی برای نسل جدید تولید شد که ما در نوجوانی خود خوابش را هم نمیدیدم.
حزبالهی نسل جدید هم عمقش بیشتر است هم محبتش، عمق بیشترش خاص حزبالهیاش است و محبت بیشترش عمومی است.
در نسل عمومی جدید بازار هیات و اعتکاف و زیارت و اجتماعات دینی گرمتر شده.
فضای نسل امروز عوض شده اما فطرتش خیر، ایمانش خیر، اگر حوصله عمومی استدلالش کمتر شده، اما جذبه محبتش قویتر شده.
اگر یک بالش ضعیف شده اما بال دیگرش قویتر شده.
این هم از آن تهدیدهایی است که به قول حاج قاسم فرصتی در دلش خوابیده، فرصتی برای جذب بیشتر و راحتتر و حالا تشویق به عمیقتر شدن، صبورتر شدن. تشویق برای هجرت از دنیای غرق شدگی در اوهام تصویر و رنگ به دنیای غرق شدگی در فکر و تعقل.
اما مرحله به مرحله، گام به گام به کمک حزبالهیهای عمیقتر و پرشورتر.
@sharhe_hal
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
✍️ جایگاه تبلیغ در اسناد راهبردی حوزههای علمیه
🔻محمد وکیلی، مدیر اندیشکده دفتر برنامهریزی و نظارت راهبردی حوزه:
◻️ در سند نظامهای جامع حوزههای علمیه که جزو اساسیترین و بنیادیترین اسناد راهبردی حوزههای علمیه می باشد، نظام مستقلی به نام نظام جامع تبلیغ حوزههای علمیه، تدوین شده و محورهای مهمی را مورد تأکید قرار داده است.
◻️ به نظر می رسد سهم تبلیغ در میان اسناد و طرحهای راهبردی حوزه های علمیه سهم پررنگی است، پیش از در انداختن طرحی نو برای امر تبلیغ، مطالعه آسیب شناسانه دلایل و عوامل عدم تحقق مطلوب هدفگذاری های صورت گرفته در اسناد بالادستی حوزه در زمینه تبلیغ، ضروری به نظر می رسد.
متن کامل یادداشت:👇
https://hawzahnews.com/xcmNX
@HawzahNews | خبرگزاریحوزه
«شناخت جبهه ها در تبلیغ»؛ به بهانه فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با حوزویان
🔸 یکی از نکات مهمی که حضرت آقا ذکر کردند لزوم شناخت و حمله به منطق و مکتب پشتیبانی ست که انحراف ایجاد کرده است. تغذیه توده ای ها و بعضی جوانان گمراه از مارکسیسم را در زمان انقلاب مثال زدند. و تقابل اصلی امروز را تقابل دو جبهه نظام اسلامی با نظام لیبرال دموکراسی عنوان کردند.
🔹نظام لیبرال دموکراسی، جبهه سیاسی مقابل ماست که البته تبعات اجتماعی و ... نیز دارد اما این یادداشت می خواهد اشاره به یک نظام فکری دیگری کند که وضعیت فرهنگی را تغییر داده و آن، «پست مدرنیسم» است.
🔸در تبلیغ، ما به سمت خلأهایی می رویم که در دینداری ایجاد شده و پیرو فرمایش رهبری باید منبع تغذیه این خلأها را بیابیم. در کنار نظام لیبرال دموکراسی به عنوان مکتب سیاسی، پست مدرنیسم به عنوان مکتب فکری، بزرگترین منبع تغذیه خلأهای دینداری در ایران امروز به ویژه در عرصه سبک زندگی و فرهنگ است.
🔹پست مدرنیسم (Postmodernism) را می توان پشتوانه فرهنگ امروز و فضای مجازی به عنوان زیست اصلی دنیای مدرن دانست. در یک یادداشت نمی توان درباره پست مدرنیسم به طور کامل نوشت اما اختصارا این مکتب و اندیشه با ما چه می کند؟!
🔹فردگرایی (Individualism) افراطی؛ در عین حال که افراد به ظاهر در فضایی با ارتباطات گسترده حاضر هستند، اما در فردیت خود سیر میکنند و به عبارت دیگر از اجتماع فاصله میگیرند و جمع را از دست میدهند و در فردیت خود حضور دارند.
🔸نکته بعدی افول فراروایتهاست. در فرهنگ مدرن و پستمدرن، مسئلهای به عنوان روایت اعظم (Metanarratives) نداریم. به این معنا که یک روایت درست مانند علم، مذهب و... که حرفی بزند و همه آن را قبول داشته باشند، وجود ندارد. اینها را فراروایت یا روایت اعظم میگویند. به عبارت دیگر ما تنوع سبک داریم، اما از محتوا خالی هستیم. همانطور که میبینید در فضای مجازی، مهم نیست که چه محتوایی را بارگذاری میکنید. میگویند ما تنوع ایجاد میکنیم. اگر میخواهید فیلم بارگذاری کنید، در اینستاگرام یا یوتیوب این کار را انجام بدهید. اگر میخواهید در توئیتر توئیت کنید، در کلاب هاوس صوت بگذارید و... .آنها برای تمام سلیقهها، قالب و سبک دارند، اما محتوا برای آن ها موضوعیت ندارد.
🔸 حس عدم تعلق مسأله بعدی ست. در این حس، فرد به جایی تعلق ندارد، چون زمان و مکان درنوردیده میشود و مرزها از بین میرود و تعلقات ملی، مذهبی، جغرافیایی و... از بین میرود، بلکه انسان هیچ تعلقی پیدا نمیکند و ممکن است تعلقهای عاطفی خود را از دست بدهد و در نهایت دچار فقدان هویت شود.
🔹مبلغ در ایران امروز با انسانی روبروست که زیست اصلی ش در فضای مجازی ست. به روایت اعظمی وفادار نیست و بیشتر، از سبک و قالبی به سبک و قالب دیگر مهاجرت می کند. این انسان پویایی خود را از دست داده و کرختی و رخوت را به خود گرفته است. اگر مبلغ، این نظام پشتیبان را نشناسد اساسا خرده شبهاتی را پاسخ می دهد که در نهایت، مشکل اصلی را حل نمی کند.
@ahmad_olyaei
➖➖➖➖
@daghdagheha
عباسی ولدی پدیده این روزهای هیئات
🔻 گاهی عادت داریم انسانهایی که نزدیک مان هستند را قدر ندانیم، کار آنها را ترجمه و تحلیل نکنیم و خیلی ساده از کنار آن عبور کنیم.
🔻 #عباسی_ولدی قریب به یک دهه است با نگارش دهها جلد کتاب در زمینههای تربیتی بهتنهایی اندازه یک مؤسسه عریض و طویل کار کرد. متن تولید کرد، منبع و مرجع فکری تولید کرد، بهسمت ایجاد #جریان_تربیتی حرکت کرد هرچند شاید هنوز با آن فاصله دارد.
🔻 فکر کنم آثارش امروز به بیش از 50 جلد رسیده است. آثاری که هم تنوع در محتوا دارد، هم جذابیت در طراحی و گرافیک و هم ایجادکننده نوعی تغییر نگرش در مخاطب است که همه جای مطالعه و #تحلیل دارد.
🔻 اما آنچه امروز اهمیت دارد کاری است که #عباسی_ولدی این روزها در قالب #هیئت_نوجوانان شروع کرده است. حرکت او امروز واقعاً ویژه است، جای مطالعه و #الگوسازی و تقدیر دارد. به چند ویژگی کار او اشاره میکنم:
1⃣ #عباسی_ولدی قبل از منبر استاد #میرباقری برای نوجوانان منبر میرود. کاملاً جدی بهنحوی که بچهها احساس میکنند در یک برنامه مهم و اختصاصی خودشان شرکت کردهاند.
2⃣ فعلاً نسبت به محتوای #منبر نظر نمیدهم شاید نقدی داشته باشم. اما بهلحاظ قالب، منبر #داستانمحور است. این مدل از ارائه منبر بهشدت برای بچهها جذاب است.
3⃣ زبان، #لحن و بیان بهشدت صمیمی، دوستانه و دوستداشتنی است. این احساس #صمیمیت جذابیت دوچندانی برای منبر ایجاد میکند.
4⃣ فضای جلسه با قالبهای مرسوم متفاوت است. بچهها از اینکه بین منبر صحبت کنند، سؤال بپرسند، شوخی کنند، منعی ندارند و آزادانه در هیئت مینشینند. سخنران آغوشش بهروی اقتضائات این سن باز است.
5⃣ منبر او، #منبر_تعاملی است. سخنران سوال میکند، برای روز بعد به بچهها تکلیف میدهد تا بنویسند، فکر کنند و بعد جواب خود را به #عمو_عباسی بدهند و درباره آن صحبت کنند.
6⃣ اما یکی از جذابترین بخشهای کار #عباسی_ولدی بعد از منبر است که میآید و ساعتی بین بچهها مینشیند و با آنها #گعده میکند. از سر و کولش بالا میروند و با او ساده و راحت گفتگو میکنند. این بخش شاید اثرگذارترین قسمت این پکیج است.
6⃣ اما آنچه کار #عباسی_ولدی را ویژه کرده است #صداقت او در تعامل با بچهها است. افراد زیادی دیدم که کار کودک و نوجوان میکنند ولی بسیاری از رفتارها و خندهها و بازیها #تصنعی است. اما عباسی ولدی با همه وجود بچهها را دوست دارد، صادقانه و پدرانه و این #صداقت را بچهها با وجودشان درک میکنند.
♻️ #نوجوانان مهم هستند، باید احساس کنند که آنها را مهم میدانیم و جدی میگیریم. این احساس را به آنها منتقل کنیم و با همین جدیت برای شان وقت بگذاریم. اما با امثال این الگو
#الگوسازی
#جریان_تربیتی
@taalighat
➖➖➖➖
@daghdagheha
✅ کدام روانشناسی؟ بخش اول
🖊محمد عالمزاده نوری
رؤسای چهار انجمن روانشناسی و روانپزشکی در نامهای به رئیس قوه قضاییه به احکامی که بر علیه یکی دو هنرمند مشهور کشور به اتهام بیحجابی و بدپوششی صادر شده بود، اعتراض کردند و استفاده از عناوین تشخیصی روانشناسی برای برچسبزدن به رفتارهای این هنرمندان را سوء استفاده از روانشناسی و روانپزشکی دانستهاند که موجب تحقیر و نقض کرامت متهمان گشته و ارائه خدمات سلامت روان را به نیازمندان دشوار ساخته و وجهه روانپزشکی و روانشناسی کشور را در جهان مخدوش میسازد.
این اساتید، ارجاع افراد به مراکز روانشناسی و مشاوره جهت اعمال تغییر در سبک زندگی و انتخابهای فردی را متعارض با اصل اخلاقی «خودمختاری» به عنوان یکی از اصول اخلاقی حرفه روانشناسی دانستهاند.
پیش از این نیز یکی از اساتید روان شناس مدعی شده بود الزام به حجاب برای کسی که اعتقاد به آن ندارد مایه ازخودبیگانگی و بحران هویت است و چنین کسی اگر با چادر به خیابان بیاید خودیت و سلامت روانش به خطر میافتد.
🔺این اظهار نظرها از پایگاه دانشگاهی و به استناد گزارههای علم روانشناسی جدید بیان میشود. از آنجا که نویسندگان نامه رؤسای مهمترین انجمنهای علمی روانپزشکی و روانشناسی هستند، نمایندگان تفکر علمی همه روانشناسان و روانپزشکان دانشگاهی به شمار میروند. همان گونه که در متن نامه و در امضای خود، این نمایندگی را تصریح کردهاند. بنابراین این نظرات، مربوط به چند شخص حقیقی نیست و نگاه جریانی حاکم بر دانش مدرن به شمار میرود.
✅ خودیت و فردیت
سرچشمه تاکید بر «خودیت و فردیت» (پیش از نظریه تفرّد کارل یونگ و بیانات شبه عالمانهی نیچه که توسط این نویسندگان تکرار و بلکه به شکل ناقصی بیان شده است)، فروید پدر علم روانشناسی جدید است. فروید دست کم در مقطعی از عمر خود بر این باور بود که احساسات سرکوبشده باعث ایجاد تعارضات و در نتیجه اضطراب میشوند. او میگفت وقتی ما در جامعه رشد میکنیم مجبور هستیم برای تطابق با محیط پیرامون خود، روی بخشهایی از وجودمان پا بگذاریم. ممکن است این جامعهپذیری به حدی در ما درونی شود که نتوانیم غرایز طبیعیمان را بپذیریم و برای فرار از اضطراب ناشی از آن، آنها را از حیطهی آگاهی خود خارج کنیم. این سرکوبگری خواستهها به ایجاد تعارض میانجامد. زیرا احساسات ابراز نشده هرگز نمیمیرند. آنها زنده دفن میشوند! و بعدها به شکل صورتهای زشتتری بیرون میزنند.
کامهای مطرود و ممنوع با آنکه از ذهن خودآگاه انسان رانده میشوند اما باز از میان نمیروند؛ بلکه در ناخودآگاه او باقی میمانند و متدرجاً انباشته و فشرده میگردند. وازدن، طرد و حبس کامها چنانچه بهتکرار واقع شود، انرژی هنگفتی را در ناخودآگاه ما متراکم و محبوس میسازد و نظم و آرامش روانی را برهم میزند. کامهایی که به شدت وازده و پس رانده شوند، در ناخودآگاه گرد میآیند دسته دسته فشرده و فروبسته میگردند و روان را جریحهدار میکنند. این جریحههای روانی را کمپلکس یا عقده میخوانند
ترجمه مختصر و ساده این جملات این است: «اگر انسان به خواستههای خود نرسد دچار عقده روانی خواهد شد». بنابراین «اگر میخواهید دچار آسیب و عقدهی روانی نشوید خواستههای خود را سرکوب نکنید و به همه خواستههای پاسخ مثبت دهید» خلاصه اینکه همة خواستههای شما مشروع و تأمینکردنی است مگر آنکه با خواستههای دیگران ناسازگار باشد!
✅ انسانم آرزوست
این دیدگاه فروید که به سرعت شیوع پیدا کرد ریشه اخلاق و ارزشهای انسانی را برکند و هیچ کار بدی باقی نگذاشت. با این تقریر همة کارها و خواستههای انسان خوب و ضروری تلقی شدند زیرا اگر انجام نشوند انسان را روانی و عقدهای میکنند، مگر آنکه به خواستههای دیگران آسیب رسانند و دیگران را عقدهای و روانی کنند. نتیجه روشن چنین تفکری، تولد لیبرالیسم و فردگرایی شد؛ یعنی تنها ارزش دنبالکردنی «آزادی» است و هرچه مخالف آزادی باشد بلکه «فقط» هر آنچه مخالف آزادی باشد زشت و بد است.
این نویسندگان در همین نامه آوردهاند: «اعمال تغییر در سبک زندگی افراد و انتخابهای فردی آنها متعارض با اصل «خودمختاری» به عنوان یکی از اصول اخلاقی حرفه روانشناسی است».
🔺به این نویسندگان گوشزد میکنیم: اخلاقی که شما از آن یاد میکنید جز همین یک اصل (خودمختاری و آزادی) اصل دیگری ندارد و همه کارهای شنیع، خوب و خواستنی و مجاز هستند زیرا ترک آنها خودمختاری را به خطر میاندازد.
بیشک این نظریه بزرگترین بدعت عصر جدید است که تمام اخلاق و هویت انسانی را درو کرده و از انسان تنها یک جانور دوپای مستقیمالقامه باقی گذارده که در اسارت غرایز حیوانی به سر میبرد و جز در شکل و شمایل ظاهری تفاوتی با اجداد و اسلاف میمونی خود ندارد.
➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
✅ کدام روانشناسی؟ بخش دوم
🔺این نظریه به وضوح با محکمترین آموزه اخلاقی یعنی «مبارزه با هوا و هوس» و «جهاد با نفس حیوانی» مخالف است و زیربنای نیک و بد و حسن و قبح و ارزش و اخلاق را ویران میکند و از دین و ادب و تربیت و شریعت و حکمت عملی اثری باقی نمیگذارد.
🔺این نظریه انواع لذتجوییها و هوسرانیها و تمتعات مادی را مشروعیت بخشیده و تئوریزه کرده و به انسان نیرویی برای مقابله با خواستهها نمیدهد و او را در برابر ناکامیها مقاوم نمیسازد. انسان در این نگاه بهدنبال بهشت دنیوی (بهشت شداد) یعنی فراهمآوردن تمام مشتهیات نفسانی و برداشتن تمام امور دغدغهآفرین در این جهان میافتد و تمام همّ و غمّ خود را برای رفاه و عافیت و لذت بیشتر به کار میگیرد و البته در دنیای جدید با گسترش تکنولوژی و فراگیرسازی امکانات رفاهی، به این آرزو نزدیک شده که بدون هیچ زحمتی به خواستههای خود دست یابد و در این دنیای مادی، بهشت موعود را فراهم سازد.
✅ کدام کرامت؟
این نویسندگان دانشگاهی که دغدغه کرامت انسان را در نوشته خود آوردهاند باید توجه داشته باشند کسی که دائم از هوسهای خود شکست میخورد و اسیر خواستههای نفس است کرامت انسانی را از دست داده و در عمق ضمیر خود احساس حقارت و حیوانیت و سرشکستگی میکند. اخلاق انسانی و تربیت اسلامی برای حفظ کرامت انسان به دنبال مدلی است که اراده انسانی او و نه خواست حیوانی او را تقویت کند و انسانهای دارای عزم و پرارادهای پدید آورد که بر نفس خود امیر باشند و بتوانند بر خودمختاری حیوانی و خواستههای پست خود فایق آیند.
🔺اکنون چند سوال از دانش روانشناسی میپرسیم:
• آیا روانشناسی تمام حقیقت انسان را به حیوانیت او فروکاسته و دغدغه تعالی و ارزش و اخلاق را ندارد؟
• آیا دانشی مانند روانشناسی نباید دغدغهمند مقام خلیفهاللهی انسان و مرتبت والای برتر از فرشتگان او باشد و به فلاح اخروی و سعادت ابدی او بیندیشد؟
• آیا انسانی که موضوع علم روانشناسی است موجودی نهایتا با ماندگاری ۱۰۰ سال است یا موجودی است که از مرتبه «لله» آغاز شده و تا ابدیت «الیه راجعون» امتداد دارد و «عند ملیک مقتدر» آرام میگیرد؟
• روانشناسی با کسی که بر خلاف عرف و اخلاق و قانون و شرع و ادب عمل میکند چه برخوردی دارد؟
• آیا از منظر روانشناسی، انسانها وظیفهای نسبت به دیگران و مسئولیتی نسبت به جامعه ندارند؟ فقط و فقط باید «آنگونه که هستند» ظاهر شوند؟
✅ بگذریم...
بنابر نظر این نویسندگان دانشگاهی، خودمختاری افراد، محترم است و حکومت باید اجازه دهد مردم آنگونه که هستند در انظار عمومی ظاهر شوند تا سلامت روانشان به خطر نیفتد. با این استدلال باید هر گونه عمل شنیعی را آزاد کرد که مبادا خودمختاری و سلامت روان شهروندان مخدوش شود. «خودمختاری در پوشش با سایر آزادیهای اجتماعی مثل آزادی در تولید و توزیع و مصرف مواد مخدر، آزادی در روابط جنسی خارج از چارچوب؛ آزادی در حمل اسلحه؛ آزادی در عمل به قوانین راهنمایی و رانندگی و ... چه تفاوتی دارد؟
برخلاف نظر مدعیان دانش روانشناسی آنچه مستلزم ازخودبیگانگی و مایه بحران هویت است بیحجابی است نه حجاب؛ شبیه مستی و اعتیاد و عربدهکشی که گرچه خواسته نفس حیوانی است ولی باید آن را مهار کرد. فطرت الهی زن، او را به عفت و حیا و مستوری دعوت میکند نه برهنگی و بیحیایی و پردهدری.
✅ ما کافریم!
بدون هیچ ملاحظه و لکنتی، سربلند و با افتخار و قاطع عرضه میداریم ما به دانشی که آمده است انسان را خودمختار کند و او را از بندگی خدای متعال و خضوع در مقابل ارزشهای الهی رهایی و سرکشی بخشد، کافریم. ما این دانش ذاتا مسموم را دین دنیای مدرن و رساله توضیح المسائل لیبرالیسم غربی میدانیم و برائت خود را از آن با آوای بلند اعلام میداریم و بر آستان دین محمد و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین) سر فرود میآوریم.
✅لکم دینکم و لی دین.
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی
🔹ویدیویی قدیمی از تلاش کودکان سیستانی برای نگهداشتنِ پرچم امام حسین در میان طوفان که مورد توجه کاربران قرار گرفته.
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
🔴 عاشورای ما کَی و کجاست؟
🔹عبارت پرمعنا و مفهوم و مشهور "کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا"(همه روزها #عاشورا و همه زمینها کربلاست)، اگرچه در منابع حدیثی و روایی شیعه دیده نمیشود اما باید درست فهمیده شود. همه زمانها و در همه زمینها باید مقابل ظلم ایستاد.
🔸گریه بیش از هزارسالِ شیعیان علی بن ابیطالب(ع)، یک گریه سیاسی، هدفدار و هدفمند و بابصیرت است. شیعه در اعتراض به ظلم و جفایی که به امام و رهبر سیاسیاش شده، بیش از ۱۳۰۰سال است در این داغ و حرارت میسوزد و هر دورهای، دنیا را دو جبهه حسینی و یزیدی میداند و میکوشد که درخط حسین بماند.
🔹شیعه برای #اباعبدالله(ع) گریه و عزاداری میکند اما بدنبال آن حقیقت و مسئلهای است که اباعبدالله خود را فدای آن کرده؛ آن حقیقت چیست؟ آن حقیقت، تحقق عدل سیاسی و حاکمیت دین و امام معصوم و ارزشهای والای انسانی برجامعه و تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی و مبارزه با فقر، فساد و تبعیض است.
🔸آن حقیقت، تحمل نکردن ظلم و ظالم در هر جایگاه و هر لباسی است.آن حقیقت، تحمل نکردنِ حاکمیت آقازادهها و اشرار شرابخوار، سگباز، ویژهخوار و دچار فساد اخلاقی بر جامعه است. اباعبدالله خون قلب خود را در این راه تقدیم کرده. مگر میتوان برای اوگریه کرد اما نسبت به اشرار جهان بیخیال بود؟
🔹مگر میتوان دم از اباعبدالله علیهالسلام زد اما با نیروهای شَر و شرآفرین در جهان، چه در ممالک اسلامی، چه دشمنان اسلام و مسلمین برخورد نداشت؟ از طرفی، یک عده میگویند دشمنان بیرونی را رها کنید و به داخل بچسبید و یک عده هم میگویند مفسدان و ظالمان داخلی را رها کنید و مقابل بیگانه بایستید!
🔸اما معنای "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" یعنی هم باید با ویژهخواری و فساد داخلی مبارزه کنید هم با دشمنان بیگانه و اشرار جهانی؛ هم با سوءاستفاده کنندگان از دین و ظواهر دینی و حاکمیت دینی مقابله کنید هم با نفیکنندگان اصل دین و دشمنان حاکمیت دینی و چقدر سخت است جنگیدن در دو جبهه و هرکسی هم این توان و تحمل را ندارد.
🖊داود مدرسی یان
➖➖➖➖
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دکور هیئتها حرف میزنند!
چند سالی میشود که هیئتهای شاخص فقط به سخنرانی و مداحی توجه ندارند و از همه ظرفیتهای مراسم برای انتقال پیام استفاده میکنند.
در گذشته دکور تنها نقش زیبایی داشت اما حالا از آن برای انتقال پیام هم استفاده میکنند.
@social_theory
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💠تصویر کشورهای دیگر از ما، میزان محبوبیت ایران و همسویی سایر ملتها با ارزشهای انقلاباسلامی از شاخصهای مهم مراودات فرهنگی بینالمللی هستند که اولویت راهبردی دارند.
🔹اما طبق پیمایشهای اخیر مؤسسه اصداء، جوانان عرب تصویر مطلوبی از ایران ندارند. در میان ۱۱کشوری که بهعنوان دوست یا دشمن جهان عرب بررسی شدهاند، ایران در رتبه دهم و یک پله بالاتر از رژیم صهیونیستی است!
🔸بهعبارت دیگر بعد از رژیم صهیونیستی، ایران دشمنترین کشور در تصور جوانان عرب است. در مقابل ترکیه وضعیت مطلوبی دارد و رتبه نخست کشورهای دوست را داراست.
🔹جوانان عرب از میان کشورهای عرب غرب آسیا و شمال آفریقا، مصر و ۴کشور از اعضای شورای همکاری خلیج فارس را بهعنوان قدرتمندترین کشورهای دوست معرفی کردهاند. گویا اعتمادشان به اعضای این شورا، بیش از سایر کشورهای عربی است.
🔸آنها همچنان آمریکا را تأثیرگذارترین کشور بر جهان عرب میدانند. کشور بعدی با فاصله زیادی از آمریکا، امارات متحده عربی است. چین و روسیه نیز با وجود تلاشهای اخیرشان همچنان نتوانستهاند موفقیتی در این مورد کسب کنند.
♦️بنابر نتایج این پیمایش انتظار میرود بهموازات بهبود دیپلماسی رسمی، #دیپلماسی_فرهنگی ایران با کشورهای عربی منطقه با اشتراکات بالای فرهنگی و دینی نیز مورد بازنگری قرار گیرد.
با بهبود روابط ایران با کشورهای عربی بهخصوص عربستان و باتوجه به تأثیر روابط رسمی دولتها بر ذهنیت ملتها، باید از فرصت پیشآمده برای بهبود این انگارهها استفاد کرد.
به نقل از فحوا
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💠برساخت رسانه ای که غربگراها و رسانه های برون مرزی دشمنان انقلاب ایجاد کرده اند این است که مذهبی ها و ایده #دین_اجتماعی، در کف جامعه یک #اقلیت هستند که مردم آنها و خواسته هایشان را نمی خواهند و تنها نیرویی که مذهب را در ایران نگه داشته است، نیروی قدرت سیاسی و امنیتی و قضایی است.
🔺صاحبان شبکه های مجازی تلگرام و اینستاگرام هم با الگوریتمهای حمایتی و لشکرهای سایبری اجاره ای، سعی در دادن این احساس به نیروهای معارض درونی ایران است که شما یک ملت کامل هستید در حالی که مذهبی ها امتداد اجتماعی ناچیزی دارند!
🔺لذا طرفداران انقلاب اسلامی، نیاز دارند که قدرت و جایگاهشان در کف و بخش مدنی جامعه (یا همان #جامعه_مدنی)، به معارضین ثابت کنند! به گمان من از سال 96 تا امروز، خط مقدم راهبرد دشمن ایجاد احساس جامعه بودن برای غربگرایان و قدرتگرا بودن مذهب است...
🔺در ماجرای #طاقچه، #دیجی_کالا، #ازکی و... جریان مذهبی از مبارزه اجتماعی شروع کرد، اما خیلی زود آن را به دوستان خود در حوزه قدرت #پاس داد و خودش کنار رفت. در حالی که اگر یک راهبرد اثربخش محدود در حوزه عمومی و بدون اتکا به قدرت را امتحان می کرد، این برساخت رسانه ای که نیروهای ضد مذهب را گستاخ کرده است را شکسته بود و حداقل طرف مقابل متوجه می شد که کف جامعه هم دو قطبی است، نه اینکه دعوای اقلیت قدرتمند و اکثریت مدنی در جریان است.
🔺حیف و صد حیف که در ماجرای بسته شدن دفعی و #بدون_اخطار طاقچه توسط دولت، همین پیام غلط که معارضان جامعه هستند و طرفداران حجاب، یک اقلیت سیاسی به جامعه معارضین داخلی مخابره کردیم!
@social_theory
➖➖➖➖
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نظریه پنجره شکسته میگوید دیدن یک پنجره شکسته در یک محله، به شما این پیام را میدهد که در آن مکان اوضاع بهسامان نیست و نظمی وجود ندارد و وقوع جرم یک امر عادی است.
🔺این نظریه معتقد است که گاهی افراد یک جامعه، درباره مسائل کلی توسط نشانههای جزئی داوری میکنند به عنوان مثال وجود نشانه هایی از رفتارهای مجرمانه و یا ضداجتماعی در سطح جامعه، چگونه می تواند کل آن جامعه را به سوی رفتارهای مجرمانه و ضداجتماعی سوق دهد.
🔺پنجره شکسته بیان میکند که نظارت و نگهداری محیطهای شهری در یک وضعیت خوب ممکن است از خرابکاری بیشتر و همچنین از تشدید جرمها و رفتارهای ضداجتماعی جلوگیری کند.
🔸این کلیپ به معرفی این نظریه به عنوان یکی از مهمترین روشهای تجربی مواجهه با آسیب های اجتماعی می پردازد.
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
تحلیل جامعه شناختی وقایع اخیر.pdf
894.3K
💠تحلیل جامعه شناختی اغتشاشات سال گذشته
🔸معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد ریاست جمهوری
گزارش بررسی ریشههای اغتشاشات اخیر در کشور از منظر جامعهشناختی و راهکارهای پیشنهادی - بهمن ۱۴۰۱
➖➖➖➖
@daghdagheha
مقایسه ای جالب از برنامه های پر بیننده ایران و بریتانیا؛
🔻از رقص سلبریتیها در بریتانیا تا حسینیه معلی در ایران
▫️گزارش اخیر آفکام از کاهش تماشای سنتی تلویزیون در بریتانیا خبر میدهد. رفته رفته از تعداد تماشاگرانی که در ساعات پربیننده «پای تلویزیون مینشینند تا ببینند چه نشان میدهد» کاسته میشود و تماشای انتخابی و شخصی بر سکوهای مختلف افزایش مییابد.
🔹البته رسانههای بزرگ خدمت عمومی مانند بیبیسی هم با راهاندازی پلتفرمهای جدید بر بستر اینترنت مانند iPlayer مخاطبان خود در فضای مجازی را افزایش دادهاند. همانطور که در ایران هم تلوبیون سکویی محبوب برای تماشای انتخابی و شخصی برنامههای تلویزیون را فراهم آورده است.
🔸نکته قابل توجه در گزارش آفکام آمار بینندگان مهمترین مناسک تلویزیونی و پربینندهترین برنامههای تلویزیونی در بریتانیا است. در سال ۲۰۲۲ مسابقه فوتبال انگلستان - فرانسه در جامجهانی با ۱۶/۱ میلیون بیننده در رتبهی اول و مراسم تشییع جنازه ملکه با ۱۳/۲ میلیون در جایگاه دوم قرار دارد.
▫️پر بینندهترین برنامهی تولیدی BBC در انگلستان یک مسابقهی رقص سلبریتیها است که ۱۹ سال سابقهی پخش دارد. این برنامه در موفقترین فصل خود ۱۱ میلیون بیننده داشته است. اگر جمعیت بالای ۱۲ سال آن کشور (حدود ۵۷ میلیون نفر) را در نظر بگیریم، این برنامه حدود ۲۰٪ بیننده داشته است.
🔹مقایسهی این آمار با آخرین نظرسنجی در مورد مخاطبان ویژه برنامههای محرم در تلویزیون ایران قابل توجه است. پر بینندهترین برنامهی دههی اول محرم در ایران حسینیهی معلی بود. بر اساس نتایج نظرسنجی ۳۰/۶ ٪ از مردم (بالای ۱۲ سال) تماشاگر این برنامه بودند؛ یعنی حدود ۲۰ میلیون نفر.
🔸این که یک برنامهی مذهبی مانند «حسینیه معلی» سهم مخاطبش از جامعهی ایران بزرگتر از سهم مخاطب یک مسابقهی رقص سلبریتیها از جامعهی بریتانیا است، قاعدتاً برای هر جامعهشناس حقیقتجو و تحلیلگر منصفی باید محل تأمل باشد.
🔻سهم بزرگ فروشندگان توهمِ "پایان دین" در خون های کف خیابان
▫️بیگمان جایگاه نهاد دین و گستره و عمق نفوذ آن در این دو جامعه بسیار بسیار متفاوت است. این که افرادی مثل نقل و نبات از «زوال مرجعیت دین»، «دینگریزی»، «افول باورهای مذهبی»، و حتی «فروپاشی اجتماعی» در ایران سخن میگویند بیشتر از جنس «آرزو اندیشی» است.
🔹این که برخی بدون توجه به این تفاوتهای بنیادین در جایگاه و قدرت نهادهای اجتماعی و سازمانهای مدنی و ساختارهای حقیقی قدرت، مطالبهی دگرگونی ناگهانی ساختارهای حقوقی و تحقق یک جامعهی سکولار و بیاعتنا به نهاد دین و ارزشها و هنجارهای آن را طرح میکنند، آرزو اندیشی است.
🔸ظاهراً برخی ترجیح میدهند که «جامعهنشناس» باشند و به ترویج و نشر پیشفرضهای ایدئولوژیک و گزارههای سیاسی خود اکتفا کنند. این رویکرد اگر صرفاً یک تفنن نظری بود اشکالی نداشت. فاجعه آنگاه رخ میدهد که برخی تصویر برساختهی این روشنفکران و جامعهشناسان از جامعه را باور کنند.
▫️آن جوانی که فکر و ذهنش از این تصورات آکنده شده که «دین در حال زوال است»، و «جامعه در حال فروپاشی است»، و «نظام به زودی سقوط میکند»، طبعأ با محاسبات غلط ممکن است خطر کند و وارد میدان مبارزهای خیالی شود که پیروزی در آن خیلی نزدیک و در دسترس به نظر میرسد.
🔹بر این اساس، آنها که چنین تصاویر جعلی از جامعه را برمیسازنند و ترویج میکنند در همهی مصائب و هزینههایی که بر نسل جوان تحمیل شده، شریک و مسئولاند. در مرور وقایع تلخ پائیز سال گذشته، این حقیقت را بیپرده باید گفت که برخی روشنفکران و جامعهشناسان خون بر دستان خود داشتند.
🔸به قید «برخی» در جملهی آخر لطفاً دقت شود. بودند جامعهشناسان و فعالان اجتماعی و سیاسی که در بحبوحهی همان حوادث تلخ کف خیابانها، هشدار میدادند که این حکومت «پوشالی» نیست و «براندازی» آن نه ممکن است و نه مطلوب. البته شاید این صداها معدود بود و کمی هم دیر
🖊دکتر شهاب اسفندیاری
@sedayehowzeh
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
1563339554-10120-29-8.pdf
998.7K
.pdf
💠بازنمایی زنان چادر در سریالهای تلویزیونی
🔸این مقاله قابل توجه به بررسی بازنمایی زنان چادری در چهل سریال تلویزیونی پرداخته و نتایج تاسف باری را نشان میدهد که صدا و سیما نه تنها در خدمت تجلیل و ترویج چادر نبوده بلکه عکس آن عمل کرده است.
🔸یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در سالهای پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از زنان چادری در تلویزیون ارائه نشده است، بهطوریکه زنان چادری یا اساساً حضور پررنگی در سریالهای تلویزیونی ندارند یا اگر دارند اغلب دارای ضعفها و مشکلات مختلفی هستند که در مقایسه با شخصیتهای زن غیر چادری نمود پررنگتری دارد.
زنان چادری بهگونهای معنادار؛ مسن، بدون تحصیلات دانشگاهی، از طبقه متوسط و پایین جامعه، دارای مشکلات روحی و روانی و دارای چهرهای متوسط و زشت به تصویر کشیده شدهاند.
🔸بر این اساس چادر، پوشش زنی معرفی میشود که احتمالاً کمتر مخاطبی تمایل به همذات پنداری و احیاناً الگوبرداری از او خواهد داشت.
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
🔴 کتاب «نظریهپردازی ارتباطات؛ خوانشهایی در پهنۀ سنتها» منتشر شد
🔸ویراستاران: روبرت تی. کریگ و هیدی ال. مولر
🔹مترجمان: محسن بدره، روحالله گلمرادی، علی نجات غلامی و مهدی یوسفی
🔸تعداد صفحات: ۹۶۶ صفحه
🔹بهاء: ۳۰۹ هزار تومان
🔸ناشر: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
این کتاب اوّلین مجموعه از خوانشهای دستاوّلی است که در باب هفت سنت نظریۀ ارتباطات (خطابی، نشانهشناختی، پدیدارشناختی، فرمانششناختی، اجتماعی- روانشناختی، اجتماعیـفرهنگی، و انتقادی) در ۹ بخش تنظیم و تدوین شده است:
بخش یکم: آبشخورهای تاریخی و فرهنگی نظریة ارتباطات
بخش دوم: فرانظریه
بخش سوم: سنت خطابی
بخش چهارم: سنت نشانهشناختی
بخش پنجم: سنت پدیدارشناختی
بخش ششم: سنت فرمانششناختی
بخش هفتم: سنت اجتماعی-روانشناختی
بخش نهم: سنت انتقادی
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💠فساد چرا و چگونه مساله منبر شد؟!
🖊محسن قنبریان
🔺اینکه منبری های خوب انقلابی هم در نوبتهای مکرر به مساله فساد می پردازند و یکبار حکومت علوی را "الگو" گرفته، مثل برخورد با ابن هرمه را مطالبه و یکبار در صدد رفع شبهه مسری فساد به مشروعیت نظام افتاده با فسادهای درون حکومت علوی مقایسه می کنند؛ مبتنی بر یک درک و محاسبه پیشینی است:
مردم و حتی گروه های حزب اللهی درباره "میزان فساد"، ذهنیت منفی دارند و گله مند و منتقدند!
🔺از قضا پیمایش های علمی همین درک را تایید می کند. در آخرین پیمایش توسط مرکز تحلیل اجتماعی متا، از ۵بلوک جامعه، بلوک "وفاداران راسخ" -که در عمده مسائل همراه با نظام اسلامی هستند- در مساله #ادراک_فساد فاصله خیلی زیادی با عموم مردم ندارند!
۵۱درصد شان قائل هستند فساد در ایران بیشتر از کشورهای دیگر است و ...!۱
⬅️ تا اینجا معلوم است محاسبه و درک این منبری ها از مساله مخاطبانِ خود با واقعیت و پیمایش ها مطابق است و نمره خوب مساله یابی دارند.
🔺اما حل مساله؛ چقدر در مقایسه با حکومت علوی است؟!
اینجا در مقام مناقشه صغروی در مستندات مقایسه نیستم. به نظر می رسد اگر باز درک درستی از میدان و "نسبت ذهنیت و عینیت" باشد راه حل های بهتر و موثرتری انتخاب شود.
🔺در بین شاخص های اندازه گیری فساد، "شاخص ادراک فساد" هم شایع است و معمولا همین، منشأ رتبه بندی فساد کشورها می شود. به این شاخص اشکالات متعددی وارد است از جمله اینکه ادراک (ذهنیت) همیشه مطابق با واقعیت (عینیت) نیست. شایعات و جوسازی رسانه ای، ابهام و خروجی های نامطلوب و... همه میتواند ادراک فساد را افزایش دهد.
به حسب برخی پیمایش ها نسبت "ادراک فساد" به "تجربه و مشاهده فساد" در ایران ۷به۱ می باشد!۲
یعنی ۷برابر از درک مستند فساد، ادراک و باور به آن -بدون مستند و دلیلی خاص- بین مردم شایع است.
⬅️ با این وضعیت اگر گویندگان نتوانند خود را از حباب این تفاوت خارج کنند، احتمالا دنبال فهرست بلندی از فساد در حکومت علوی می گردند تا نتیجه مقایسه با جمهوری اسلامی حفظ شود!
برای مثال نمونه هایی که در نگاه سخت گیرانه علی(ع) توبیخ، استیضاح و دستور بازرسی بوده اما هرگز در قوانین ما فساد تلقی نمی شود -بلکه بعضی رویه هم هست- در آن فهرست فساد، شمارش می شود! از مهمان شدن استاندار بصره بر یک سفره که فقرا در آن نبودند(نامه۴۵) تا تذکر گرفتن شریح برای خانه ۸۰دیناری اش (نامه۳)! و...
گوینده ای مجبور میشود زیادبن ابیهِ دوره معاویه را به حساب زیادبن ابیه دوره علی(ع) -و حتی دوره امام حسن(ع)- بگذارد تا نمونه های فاسد در حکومت علوی را هم زیاد کند!۳
دیگری مجبور میشود "دوره حملات تروریستی و الغارات" بعد از صفین و خوارج -که به تصریح امام جز کوفه برایش نماند- را مثل "دوره استقرار و بسط ید امام در ولایات" بگیرد و از فرار استاندار بصره با بیت المال، نمونه از فساد در دوره علوی بگیرد؛ و حتی به خط و نشان نامه۴۱ -که تهدید به ذوالفقار است اما همزمان از عدم بسط ید امام خبر می دهد- اشاره نکند!
🔺ظاهراً وقتی مشکل نه "رخ دادن فساد" در حکومت اسلامی بلکه "ضریب خوردن ادراک آن" و "درک سستی در برخورد با آن" است؛ تصحیح دید مردم از راه دیگری می گذرد. مثل:
۱. مطالبه شفافیت نظام اداری (انحصارات، امتیازات، واگذاری ها، مزایا و...) برای رصد واقعی فساد، بجای معیار کردن ذهنیت ها و برساخت های رسانه ای و دشمن ساز.
۲. تبیین درست در جهت پاره کردن حباب های کاذب در اذهان و واقعی کردن نسبت ها. رهبر انقلاب هم در دیدار امسال تصریح کردند: قوه قضائیه تصویر رسانه ای خوبی ندارد!
۳. مطالبه برخورد فوری و کامل و غیر مبهم دستگاه قضایی با مفسدان و گزارش درست و به موقع به مردم.
این سه در سیره حضرت امیر(ع) نمونه ها دارد و البته برخی از آن منبری ها هم از این حل ها گفته و می گویند.
............................
۱. همه نتایج این پیمایش انتشار عمومی نیافته است لکن در پیمایش های مشابه میتوانید نتایج در مردم و جوانان را ببینید: https://shoaresal.ir/fa/news/118575
۲. این هم شنیده از مقامات مسئول است!
۳. ممکن است به حسب "صفات فاعلی" زیاد بن ابیه را کارگزار ترازی برای حکومت علوی ندانیم اما در دوره ایشان "قبح فعلی" از او گزارش نشده و تا صلح امام مجتبی(ع) هم به او وفادار مانده.
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
🟢پیش به سوی «لانههای تابوتی هنگکنگی» به جای «مسکن اسلامی ایرانی»!
طرحی صددرصد ضد فرهنگی در حوزه مسکن و شهرسازی!
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جناب مهندس باقرپور، مدیر عامل اتحادیه تعاونیهای عمرانی و انبوهسازی تهران، از اجرای طرح اقتصادی «مسکن ما» به شکل آزمایشی در دو استان تهران و البرز خبر داده و گفته است:
«طرح ایده خوبی برای زوجهای جوان است و زوجهایی که معمولاً طی روز سرکار هستند و بعد از ساعات کار به یک سرپناه نیاز دارند، میتوانند از طریق این طرح صاحب خانه شوند. ...در این طرح از الگوی آسیای شرقی بهره بردیم و واحدهای کوچک متراژ ۲۵ تا ۳۵ متری با تکنولوژیهای نوین ساخته میشوند.»
🔶در این رابطه چند نکته را بیان میکنم:
یک. واقعاً بنده متوجه نمیشوم که چرا فهم این حقیقت بدیهی برای عدهای از تصمیمسازان و تصمیمگیران حوزه مسکن و شهرسازی سخت است که معماری و شهرسازی نقشی بیبدیل در شکلدهی به فرهنگ و سبک زندگی و ارزشهای فردی و اجتماعی دارد؟ چرا نمیدانند یا نمیخواهند بدانند که خانههای هنگکنگی و لانههای شبانه، مبتنی بر یک فلسفه زیست دنیاگرایانه و اومانیستی است که در تقابل کامل با فلسفه زیست اسلامی ایرانی و نگاه توحیدی ما قرار دارد؟
دو. برای عامه مردم ما معلوم شده است که با ترویج و اجرای #شهرسازی و #معماری غربی و لیبرالی، بسیاری از ارزشهای اسلامی و ایرانی ما در سبک زندگی مردم به عقب رانده شده است و ارزشهای لیبرالی و اومانیستی جایگزین آنها شده است! مع الاسف هنوز در حال شمارش آسیبهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی معماریهای لیبرالی هستیم که ناگهان سخن از معماریهای آسیای شرقی و هنگکنگی به میان میآید: «خانههای تابوتی» و «مسکنهای کپسولی»! یا همان «لانههای خوابگاهی»!
سه. طرح فوقالذکر، به صورتی عوامفریبانه به عنوان «مسکن ما» نامگذاری شده است! زیرا:
اولاً، لانههای ۲۵ متری را که «مسکن» نمیگویند؛
ثانیاً، اگر هم مسکن باشد، مسکن «ما» نیست! هیچ نسبتی با «ما» ندارد! نه با «مای ایرانی» و نه با «مای مسلمان». اینها «لانههای شبانهای» است که میتواند مرکز شکلگیری دهها فساد و آسیب اجتماعی و فرهنگی کنترلناپذیر باشد.
چهار. فراموش نکنیم که مسکن، «سبکساز» و «فرهنگساز» و «ارزشساز» است. چنین لانههایی بیشتر به «خانههای فساد» و محلههایی مثل «شهر نو در رژیم طاغوت» شباهت دارد تا «مسکن ما»:
فتنهها این فتنهپرداز آورد
لات و عزا به حرم باز آورد
پنج. امیدوارم داغ ننگ ساخت چنین خوابگاهها و لانههای شبانهای بر پیشانی دولت انقلابی و مجلس انقلابی حک نشود. امیدوارم که مردم و رسانهها اجازه ساخت حتی یک لانه از چنین لانههایی را ندهند!
➖➖➖➖➖
@daghdagheha