eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
448 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین....
مشاهده در ایتا
دانلود
✅عملکرد نهادهای حوزوی در مساله تقریب(بخش اول) 🔈دکتر فرمانیان رئیس دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب: ◀️متأسفانه چون برای حوزه علمیه قم هزینه نکرده‌ایم، خودبه‌خود اثر ضدتقریبی این نهاد در ارتباط ما با جهان اسلام تأثیر گذاشته است. بزرگان حوزه را نتوانسته‌ایم وسط تقریب بیاوریم؛ بزرگان اهل سنت هم نیامدند؛ یا به این دلیل که این طرف آن‌چنان جایگاهی نداشته، یا به این دلیل که بزرگان حوزه ما حرف‌های تندی زده‌اند که باعث شده بزرگان آن طرف هم موضع بگیرند. ◀️مبانی فکری انقلاب اسلامی بر این چهار کلمه مبتنی است: «شیعه اصول‌گرای انقلابی تقریبی». کل مبانی فکری انقلاب، حول این چهار کلمه می‌چرخد؛ اما نکته‌ای که وجود دارد این است که هرچه به سمت کلمه آخر می‌رویم، کلمه بعدی را فدا می‌کنیم و مفاهیم آن را تغییر می‌دهیم. برخی از سازمان‌های بین‌المللی ما براساس یکی از این مؤلفه ها شکل گرفته است، برخی هم نه. مثلاً مجمع‌التقریب دقیقاً بخش آخر است؛ فقط تقریب را انجام می‌دهد؛ اما دوست دارد تقریب را با فضای انقلابی همراه کند. سپاه قدس ما در همین راستا با رویکرد انقلابی شکل گرفته است. سازمان فرهنگ و ارتباطات ما دقیقاً در همین راستا شکل گرفته است. مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) براساس همان مبنای اول و بقیه مبناها شکل گرفته، یعنی شیعه اصول‌گرای انقلابی تقریبی. ◀️المصطفی شیعه اصول‌گرای انقلابی را تربیت می‌کند، ولی تقریبی تربیت نمی‌کند و اتفاقاً بالعکس، اکثر کسانی که در جامعه‌المصطفی فارغ‌التحصیل می‌شوند، از استادانی الگو می‌گیرند که همه در حوزه هستند و فضای حوزه هم غالباً تقریبی نیست. فضای ضدتقریبی حوزه از طریق این استادان به جامعه‌المصطفی انتقال می‌یابد. ◀️مجمع جهانی تقریب، بیشتر درباره خود تقریب کار می‌کند؛ یعنی چندان دنبال انقلابیون یا اصول‌گراها یا حتی شیعه هم نیست؛ بیشتر با اهل سنت تقریب دارد، اما در اینجا هم نتوانسته آن طور که باید و شاید، موفق باشد. ◀️تقریب هیچ‌گاه روی حوزه علمیه قم کار نکرده؛ درصورتی‌که اگر تقریب می‌خواست به صورت جدی کار کند، باید بخشی از هزینه‌اش را صرف حوزه علمیه قم می‌کرد و فضای تقریب را در آنجا گسترش می‌داد؛ نصف هزینه‌اش را هم برای ارتباط‌گیری با اهل سنت صرف می‌کرد. ◀️سازمان فرهنگ و ارتباطات هم مطابق اهدافش خوب کار نکرده است! قبل از اینکه مرکز جهانی با سازمان خارج از کشور یکی شود، پیشنهادی داشتم و هنوز هم معتقدم که این سازمان را هم باید به جامعه‌المصطفی بدهند. ◀️جامعه‌المصطفی باید سه شعبه داشته باشد. یک شعبه آن، باید مدارس خارج از کشور باشد تا هرکس خارج از ایران می‌خواهد درس بخواند، به این مدارس برود و در همان منطقه و شهر و کشور خودش درس بخواند؛ بعد از بین آنها، افراد خوب را گلچین کنیم. به جای سی هزار نفر، سه هزار نفر به اینجا بیاوریم، ولی سه هزار نفر خوش‌استعداد و پرتوان! آنها را به بخش آموزش جامعه‌المصطفی بدهیم. سازمان فرهنگ و ارتباطات را هم معاونت بین‌الملل و تبلیغ جامعه‌المصطفی قرار دهیم تا کل فارغ‌التحصیلان اینجا را حمایت و مدیریت کند که برای تبلیغ به کشورهایشان بروند. ◀️الان سازمان فرهنگ و ارتباطات معلوم نیست چه چیزی را می‌خواهد تبلیغ کند. از آن طرف، رایزن‌های فرهنگی ما ملی‌گرایی را تبلیغ می‌کنند. از طرف دیگر وظیفه تبلیغ خارج از کشور کلاً به سازمان فرهنگ و ارتباطات واگذار شده و حوزه یا دیگران نمی‌توانند مبلّغ بفرستند؛ چون وظیفه سازمان فرهنگ و ارتباطات است! ◀️طرح من این است که جامعه‌المصطفی سه شاخه شود: مدارس خارج از کشور برای تربیت اولیه طلبه‌ها؛ مدارس داخل برای تقویت و مجتهد کردن آنها؛ و معاونت بین‌الملل برای پخش کردنشان و تبلیغ. این مدارس، حوزوی هم باشند، نه دولتی. ◀️دانشگاه ادیان این‌همه دانشجوی فارغ‌التحصیل دکتری دارد که ادیان را به‌خوبی می‌شناسند. کسی که دکتری مذاهب گرفته و پایان‌نامه‌اش در مورد دیوبندی است، به درد رایزن فرهنگی شدن در پاکستان و هند می‌خورد؛ کسی که مسیحیت خوانده، به درد کشورهای اروپایی می‌خورد. ◀️بسیاری از مسئولانی که در رأس مراکز بین‌المللی قرار گرفته‌اند، با وجودی که ده، پانزده سال است در این مسئولیت هستند، هنوز فکرشان بین‌المللی نیست؛ و از طرف دیگر بسیاری از این نیروها تربیت شده‌اند، اما از آنها در جایگاه خودشان استفاده نمی‌شود. ◀️حوزه چندان توجه نداشت که این نظام به مجموعه‌ای از افراد تربیت‌شده در زمینه‌های مختلف احتیاج دارد. برای مثال حداقل در سیزده استان، سُنی داریم، شما امروز می‌توانید سیزده نفر در قم پیدا کنید تا به عنوان نماینده ولی‌فقیه در این سیزده استان بگذارید؟ خیر. چرا؟ برای اینکه حوزه هیچ‌گاه برای این کار برنامه‌ریزی نکرد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
✅عملکرد نهادهای حوزوی در مساله تقریب(بخش دوم) 🔈دکتر فرمانیان رئیس دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب: ◀️شاید بسیاری از دوستانی که در بسیاری از دانشگاه‌های ما تربیت شده‌اند، قابلیت این را دارند که نماینده ولی‌فقیه در فلان جا باشند؛ اما شورای سیاست‌گذاری که نمایندگان ولی‌فقیه را تعیین می‌کند، نگاهش بسته‌ است. وقتی نگاه بسته باشد، خودبه‌خود تربیت‌شدگان به کار گرفته نمی‌شوند. شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه بدون هیچ راهکاری، از افراد برای امامت جمعه امتحانی می‌گیرند و قبول هم می‌شوند! ◀️حوزه باید مثلاً ده مورد از نیازهای کلان نظام را مشخص کند و طلبه‌ها بعد از خواندن پایه پنج و شش، به ده گروه برای تأمین این نیازهای کلان تقسیم شوند. حوزه این فضاها را ایجاد نکرده است؛ ولی دانشگاه‌ها و مراکز اقماری حوزه دارند تلاش می‌کنند این خلأ را پر کنند و تا حدی هم پر کرده‌اند. ◀️پس یک مشکل ما این است که نظام برنامه‌ریزی درستی نداریم. عده‌ای به وسیله مراکز اقماری این نظام برنامه‌ریزی را اصلاح کرده‌ و نیرو تربیت کرده‌اند؛ اما تصمیم‌گیران نظام، این نیروهای تربیت‌شده را نمی‌پذیرند. مشکلی که الان ما داریم، این است که از یک طرف، بسیاری از دانشجویان ما که در حال فارغ‌التحصیل شدن هستند، در جست‌وجوی کارند؛ از آن طرف هم نظام به شدت به نیروی توانمند احتیاج دارد! ◀️این فضای ضدتقریبی که کم و بیش در حوزه علمیه قم هست، باعث می‌شود حتی آقایانی که مسئولیت دارند و تقریب را قبول دارند، خیلی اوقات دست به عصا حرکت کنند و راهی که باید را نروند. ◀️آقا پانزده سال شاگرد یکی از علمای ضدتقریبی بوده، الان مسئولیت عقیدتی- سیاسی فلان بخش مهم را دارد. متعدد دیدم که کسی مسئول امور اهل سنت فلان استان است و دوازده سال شاگرد فلان عالم ضدتقریبی بوده‌. این آدم وارد نظام شده و یک جای بسیار حساس قرار گرفته، یک استان را دارد می‌چرخاند که همه افرادش سنی هستند؛ اما فکرش متأثر از همان عالم ضدتقریبی است. ◀️متعدد در جاهای مختلف دیده‌ام که کسی گفته من اصلاً تقریب را قبول ندارم، ولی حالا که مقام معظم رهبری می‌گویند، چشم! یک مسئول امنیتی به من گفت تقریب را قبول ندارم، اما چون آقا می‌گویند، مخالفت نمی‌کنم! طبیعی است که این آدم زمانی که بحث‌های خیلی روشن تقریب است، عمل می‌کند، اما در مواردی که روشن نیست، قطعاً ضدتقریب عمل می‌کند. ◀️مشکل ما این است که بسیاری از کسانی که وارد نظام شدند، خودشان تقریبی نیستند و مسئولیت‌های بسیار بالایی هم گرفته‌اند. ◀️شاگردان امام، وارد نظام شدند و مسئولیت پذیرفتند و حوزه و تدریس‌ها را رها کردند و تدریس حوزه دست شاگردان آیت‌الله خویی افتاد. انبوه طلبه‌هایی که وارد حوزه شدند، شاگرد شاگردان آیت‌الله خویی شدند که تقیه مداراتی را اصلاً قبول ندارد. الان بسیاری از این انبوه طلبه، مسئولان مهم در کشور ما شده‌اند. ◀️سال ۱۳۸۴ شورای عالی حوزه مصوب کرده که تمام طلبه‌ها چهار واحد فرق و مذاهب بخوانند. اصلاً کتاب آشنایی با فرق تسنن و تشیع که ما نوشتیم، براساس همین مصوبه شورای عالی حوزه بوده؛ اما الان دوازده سال است که این مصوبه هنوز اجرایی نشده است. چه اشکالی دارد که ما برای طلبه‌ها در طول ده سالی که درس می‌خوانند، چند واحد تقریب بگذاریم؟ ◀️لازم است که طلبه‌ها و بسیاری از اساتیدمان یک بار در جهان اسلام سفر کنند و اهل سنت را ببینند؛ به شما قول می‌دهم زمانی که برگردند، خیلی از نگاه‌های تندشان تعدیل خواهد شد. بسیاری از اینها شاید هنوز یک سُنی ندیده‌اند. برخی از اساتیدی که درس خارج می‌دهند، هنوز نمی‌دانند هفتصد سال است که معتزله از بین رفته و دیگر وجود ندارد! ◀️اگر آنها در یک نشست علمی با اهل سنت بحث و گفت‌وگو کنند، متوجه می‌شوند این اشاعره‌ای که در ذهنشان هست، دیگر وجود خارجی ندارد! متوجه می‌شوند که اکثر اهل سنت، محب اهل‌بیت (ع) هستند. این یکی از راهکارهای خیلی ساده و معمولی است که می‌توانیم در حوزه علمیه انجام دهیم. ◀️این کتاب اطلس رهبران را باید تمام اعضای شورای عالی امنیت ملی ما و تمام اعضای کمیسیون‌هایش بخوانند؛ تمام مسئولان بین‌المللی ما، تمام اساتید درس خارج ما این کتاب را باید بخوانند تا بفهمند در جهان اسلام چه وضعیتی است. آنها نمی‌دانند فضای جهان اسلام چطور است؛ حتی نمی‌دانند فضای داخل ایران چطور است و بر این اساس حرف می‌زنند! ◀️ما باید یک مجموعه مطالب در حوزه جهان اسلام را اول به اساتید، بعد به شاگردان انتقال بدهیم. من الان به سطح سه رفته‌ام و می‌گویم القاعده و داعش را آمریکا درست نکرده‌ است. خیلی‌ها هنوز نمی‌خواهند بپذیرند. تا وقتی این فضا وجود دارد، بین‌الملل که هیچ، داخل ایران هم مشکلات داریم! متن کامل:http://ijtihadnet.ir http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ویژگی های حوزه علمیه قم 🔴آیت الله واعظ موسوی رئیس انجمن علمی ارتباطات و تبلیغ حوزه علمیه قم ◀️حوزه علمیه قم امروز به عنوان نماد حوزه علمیه تشیع از گستردگی بسیار زیادی برخوردار شده هرچند از نظر کمی و کیفی با نقطه مطلوب فاصله دارد اما به عنوان قله حوزه‌های علمیه تشیع انجام وظیفه می‌کند و در صدد انجام تکالیفی است که از حوزه علمیه شیعی انتظار می‌رود و به همین دلیل است که تمام نگاههای داخل و خارج به آن معطوف است. ◀️نهیب‌هایی که بزرگان می‌زنند غالبا برای ایجاد پویایی و جلوگیری از ایستایی در وضعیت موجود است و لذا انسان برای پیمودن راه ترقی و پیشرفت باید به دوردست‌ها نگاه کرده، آرمانی فکر و ایده آلی عمل کند. ◀️یکی از ویژگی‌هایی که برای مکتب قم تعریف می‌کنند این است که این حوزه برخلاف دیگر حوزه‌ها، تبلیغ محور هم هست یعنی از همان ابتدا که دانش پژوه وارد حوزه می‌شود نیم نگاهی به تبلیغ می‌کند و تبلیغ مباحث دینی را به عنوان یک وظیفه ذاتی برای طلبه مسلم می‌دانیم. ◀️حوزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که براساس تبلیغ و رساندن پیام دین به دنیا پایه ریزی شده و تربیت یافتگان خود را افرادی با سعه صدر و اهل مراودات و ارتباطات برای ارتباط وثیق و محکم با جامعه بشری تربیت می‌کند مسلما از چنین محسناتی برخوردار خواهد بود که همواره به بیرون حوزه و انتظاراتی که جامعه بیرونی از حوزه علمیه داشته، نگاه می کند. ◀️معتقدم از آنجا که فقه تشیع توانایی اداره جامعه را در همه شئون و زوایا دارد و حوزه ما به عنوان حوزه فقه محور تلقی می‌شود، باید در ابتدا تمام همّ خود را بر تعمیق بخشی به مسائل فقهی و محوردیدن فقه باشد اما این به آن معنا نیست که ما از بقیه علوم و رشته‌ها دست برداریم ◀️یکی از محاسن حوزه علمیه قم، کانالیزه نبودن و فیلترنشدن افراد است؛ افرادی که وارد حوزه علمیه قم می‌شوند وقتی به مرتبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از تشخیص می‌رسند با توجه به اندوخته‌های خویش در جهات مختلف صاحب ایده و فکر می‌شوند و هرگز الزامی نیست که افراد را از نظر سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی کانالیزه کنیم و همه به یک گونه فکر کنند و نظر دهند. ◀️از سویی حوزه علمیه بنابر تعبیر رهبر انقلاب، مادر نظام است و از آنجا که هیچ مادری نسبت به سرنوشت فرزند خود نمی‌تواند بی تفاوت باشد، حوزه علمیه هم نمی‌تواند پس از سرنگون شدن طاغوت، جامعه و نظام اسلامی را به حال خود رها کند بنابراین باید نیازهای قضائی، تقنینی، اجرایی، اخلاقی، علمی، اجتماعی، رفع شبهات و امثال آن را برآورده سازد. با این وجود، به تعبیر علامه جوادی آملی نباید نهال فروشی کنیم و طلاب سطوح پائین را برای تصدی منصب‌های مختلف کشور گسیل بداریم، این یک اشتباه استراتژیک است. ◀️استقلال اقتصادی حوزه به این معناست که هرگز وابسته به حکومت، جناح و گروه خاص نبوده بلکه بوسیله مراجع تقلید و از طریق کمک‌های مردمی اداره می‌شود و چون از نظر مالی مستقل است، وامدار کسی نیست تا در بزنگاه مجبور به مراعات شود بلکه خیلی آسوده، انتقادات و پیشنهادات خود را عرضه می‌کند و این شاخصه حوزه شیعی است. ◀️فلسفه شکل گیری حوزه در مکتب تشیع این بوده که در بین مردم باشد لذا اگر نگاهی به سابقه حوزه‌های علمیه شیعی در طول تاریخ بیندازید، مساجد و حوزه‌ها عموما در مرکزی ترین نقطه شهرها شکل می‌گرفت و بهترین حوزه‌های هرشهری در وسط بازار آن شهر قرار می‌گرفت و این مدیریتی بود که پیشینیان ما برای مدیریت دو سویه حوزه در نظر می‌گرفتند و لذا معروف است که در قدیم بازاری‌ها، اول صبح، یکی دو ساعتی در حوزه‌ها حاضر می‌شدند، احکام معاملات را فرا می‌گرفتند و بعد مشغول کسب و کار می‌شدند. از این منظر حوزه را در مقابل نهادهای دیگر و نهادهای دیگر را در مقابل حوزه نمی‌بینیم بلکه یک ارتباط دو سویه بین حوزه و نهادهای مختلف کشور وجود دارد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آنچه ما داریم فقه الاداره است نه مدیریت فقهی 🔈حجت‌الاسلام قوامی،رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی: ◀️مدیریت از لحاظ آکادمیک در غرب متولد شد ولی از لحاظ علمی متعلق به مسلمانان است که متأسفانه نتوانستیم آن را به صورت صحیح تبیین کنیم. البته آکادمیک شدن مدیریت نیز به معنای عیب و نقص نداشتن آن نیست. ◀️به طور کلی علم به دو نوع صحیح و ناصحیح تقسیم می‌شود که علم صحیح برای مسلمانان و ناصحیح برای غیرمسلمانان است. ◀️همان گونه که در دانش هسته‌ای پیشرفت کردیم باید در علوم انسانی هم پیشرفت کنیم و این توان وجود دارد. ما باید انقلاب علوم انسانی داشته باشیم. علوم انسانی برای تمدن سازی است و این تمدن سازی زمانی صورت می‌گیرد که علوم انسانی، اسلامی شود. تنها راه اسلامی سازی علوم انسانی اجتهاد است. ◀️زمانی می‌توان از علوم انسانی علم صحیح را استخراج کرد که اجتهاد قدم در این عرصه بگذارد. روش اجتهاد، روش مادر است؛ روش اجتهاد یعنی تلاش برای به دست آوردن نظر معصوم و نظر معصوم یعنی نظر مطلوب. ◀️باید بدانیم علم قدرت می‌آورد به همین دلیل باید به سراغ آن برویم. هر کسی در علم اول است، در قدرت نیز اول است. در رأس علوم نیز علوم انسانی قرار دارد چون فرد به وسیله آن جامعه و اقتصاد را مدیریت و تربیت می‌کند. ◀️ما باید برای تولید علوم انسانی با دیگران(غربی‌ها) مشورت کنیم. به آن‌ها بگوییم انتهای علوم انسانی شما چیست؟ جز وحشت، تروریست و ظلم به دیگران است! این همه کشتار و خون ریزی محصول علوم انسانی شماست. ◀️متأسفانه ما در علوم انسانی اجتهاد خود را به کار نبرده‌ایم و برای آن نرم افزار و نظام تولید نکردیم. ◀️غربی‌ها در زمینه علوم فداکاری می‌کنند و ما تنبلی. گاهی یک دانشمند غربی سال‌ها بر روی یک موضوع کار می‌کند و تحویل علوم انسانی می‌دهد و آن برای بشر راهنما می‌شود. در حالی که ما این گونه نیستیم و حتی در موضوع شناسی مشکل داریم. ◀️باید به آنها بگوییم که انقلاب نکردیم جلوی شما بایستیم انقلاب کردیم تا به شما کمک کنیم. میراث ما و آنها یکی است. مدیریت جزء میراث بشری است. ⬅️امروزه غرب در حال فروپاشی است و آینده مجدداً به ایران باز می‌گردد. مقدمات آن هم فراهم شد، به همین دلیل نباید عقل را نفی کنیم، بلکه باید تحلیل کنیم. ◀️برای مدیریت اسلامی باید مدیریت نیروی انسانی، سازمانی، فرهنگی و… را داشت. چون مدیریت فرهنگ سازمانی، مولد معنویت است. مدیریت رفتار سازمانی، مولد انگیزش است. مدیریت منابع انسانی، مولد رشد است. مدیریت وظایف اولیه، مولد نظم است. ◀️مدیریت فقهی نداریم، بلکه فقه الاداره داریم. زیرا فقه یک دانش، اجتهاد یک روش و اصول یک ابزار است. تنها راه دسترسی محلی به مدیریت اسلامی، روش اجتهاد است. یعنی جز روش اجتهادی راهی به مدیریت اسلامی نیست پس ما مدیریت اسلامی داریم نه مدیریت فقهی. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ایرانداک را تنها گذاشته‌ایم 🖊حجت الاسلام رسول جعفریان ◀️ایرانداک یکی از مراکز مهم ما در زمینه فنآوری اطلاعات است، اما آن‌چنان که باید و شاید جدی گرفته نمی‌شود. چرا؟ ◀️کار اصلی ایرانداک یا همان پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات، در حال حاضر، بر محور پایان نامه ها و گردآوری آن‌هاست که در سامانه گنج فراهم آمده است. متاسفانه تمام دارایی پایان‌نامه‌ای آن‌ها ۴۴۰ هزار عدد است. فکر می‌کنم این ۱۰ درصد پایان‌نامه‌های کشور هم نیست. دلیلش، عدم همکاری دانشگاه‌ها با این مرکز است. جالب است که هم قانون مجلس و هم بخشنامه‌های وزارت علوم این همکاری را برای دادن پایان‌نامه الزامی کرده اما گویی مقرر است که کسی به حرف قانون و وزیر علوم گوش ندهد. ◀️بسیاری از دانشگاه‌ها نگران دادن پایان‌نامه‌های خود هستند یا به دانشگاه‌های بزرگ‌تر نگاه می‌کنند. برخی از دادن اطلاعات استادان خود مثلا ایمیل یا مطالب دیگر واهمه دارند. البته تعداد اندکی از دانشگاه‌ها در باره ثبت پایان‌نامه برای اعمال همانند جویی همکاری می‌کنند. ◀️جالب است که برخی از دانشگاه‌های بزرگ در عدم همکاری اصرار دارند، چیزی که دلیل آن روشن نیست. دو مشکل هست: یکی سرقت علمی که فقط یک همانند جویی دقیق می‌تواند جلوی آن را بگیرد. ◀️گفتند در سال گذشته، نزدیک به چهار هزار مورد فقط از مقالات مجلات دانشگاه تهران سرقت علمی صورت گرفته است. این عدد بزرگی است که سامانه همانندجو موفق به کنترل آن شده است. ◀️مشکل دیگر حبس پایان‌نامه‌هاست که از کارهای شگفتی است که در کشور انجام می‌شود. مشکل ما این است که مع‌الاسف بخش بخش قابل توجهی از پایان‌نامه‌ها، مفید نیستند و با عرض معذرت به‌درد سطل آشغال می‌خورند. بخش دیگری هم که سودمند هستند با این رفتارها، عملا حبس شده و پژوهشگران بعدی از داشتن آنها محروم هستند. ◀️و اما قم، به جز جامعه‌المصطفی، بقیه مراکز اصلا و ابدا ارتباطی با ایرانداک ندارند. فکر می‌کنم مثلا در حوزه علمیه خواهران یا جامعه‌الزهرا هزاران پایان‌نامه هست که در اختیار ایرانداک نیست. البته شاید در خود کتابخانه‌های آنجاها، استفاده می‌شود اما به صورت عمومی استفاده نمی‌شود. ◀️در قم، در حوزه حقوق و فقه و فلسفه، پایان‌نامه‌های زیادی هست که عملا در چرخه علم در کشور که باید به صورت منطقی از کانال ایرانداک باشد، وارد نمی‌شود. حالا کار همانندجویی را مرکز نور هم انجام می‌دهد، اما این امر بر اساس ذخیره نورمگز و تعدادی پایان‌نامه است که به صورت غیررسمی و گاه با قرارداد در اختیار آن‌ها قرار گرفته است. ◀️برای من جالب بود که از بنده، حتی یک پایان‌نامه هم در ایرانداک نبود که راهنمایی کرده باشم، در حالی که در نورمگز بیش از ۳۰۰ مقاله هست! ◀️مشکل پژوهش در کشور ما همین است که ذخیره علمی کمی داریم و مشکل بزرگ‌تر این که همین را هم درست استفاده نمی‌کنیم. بیشتر به این دلیل که به همدیگر اعتماد نداریم. یا برای این که اصلا مصوبات دولتی برای ما بی‌ارزش است. ◀️در کل از این که می‌دیدم مرکزی درست کرده‌ایم ولی آن را به امان خدا رها کرده‌ایم، ناراحت شدم. شاید این یکی از صدها برنامه‌ای باشد که ما ناقص اجرا می‌کنیم و تازه انتظار داریم کارهایمان پیش برود و آبروی کشورمان در امر پژوهش هم حفظ شود. به نظرم نیروهای خوبی در آنجا مشغول هستند، اما اشکال این است که آن‌ها که باید آن را جدی بگیرند، چنین کاری را نمی‌کنند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نمی‌توان حمایت از کالای ایرانی را به لحاظ فقهی، تئوریزه کرد 🔈حجت‌الاسلام ناصرالدین انصاری قمی ◀️دلیل اولی فقهی بر لزوم حمایت از کالای ایرانی نمی‌توان یافت اما می‌توان حمایت از کالای ایرانی را تحت عناوین ثانویه‌ی فقهی برد؛ مانند اعانت بر مسلم و حمایت از مسلم. چون ایرانی‌ها همه، هم دین، هم‌کیش، هم‌مذهب و هم‌وطن ما هستند و به‌طریق‌اولی حمایت از همسایگان و حمایت از همشهریان و هم‌وطنان ما بر خرید کالا از دیگران اولویت دارد. شاید از باب اعانت بر مسلم و اعانت بر همسایگان بتوان وارد این بحث فقهی شد. ما در عناوین فقهی خودمان داریم که انسان باید متوجه امور روزمره‌ی زندگی همسایگان خود باشد. شاید از این باب که ایرانیان همسایگان یکدیگر محسوب می‌شوند و یاری همسایگان اولویت دارد بتوان حمایت از کالای ایرانی را پوشش داد. ◀️البته اگر تحت عنوان ثانوی رفته باشد، مفید استحباب است. شاید حکم وجوب بر این مطلب بار نشود اما مسلماً استحباب و رجحان ذاتی دارد. ◀️اگر قرار باشد کالای غیر ایرانی از دست کفار خریداری شود و این مستلزم تسلط کفار بر مال مسلمین باشد، مسلماً تحت عنوان نفی سبیل می‌رود؛ اما همیشه این‌گونه نیست که کالای خارجی و غیر ایرانی، کالای تولیدی کفار باشد. چه‌بسا از کشورهای اسلامی، کالایی خریداری شود. لذا به نظر من این مسئله نمی‌تواند تحت قاعده‌ی نفی سبیل قرار بگیرد. ◀️فقه، شاید عهده‌دار حکم فقهی شعار امسال نباشد؛ اما رعایت موازین اخلاقی می‌تواند عهده‌دار تکفل شعار امسال باشد و آن اعانت بر احوال و وضعیت همسایگان و هم‌وطنان و همدینان و هم‌کیشان خودمان است. ازآنجاکه بسیاری از ایرانیان با خود ما در کیش و مذهب و وطن، شریک هستند و همین کالاها در ایران و در وطن خودمان تولید می‌شود، بهتر آن است که ما از کالای هم‌وطنان خود استفاده کنیم تا اینکه از کالای دیگران استفاده کنیم. ◀️با نخریدن کالاهای کارخانجات ایرانی، باعث عدم تولید و ورشکستگی این کارخانجات می‌شویم. بسیاری از کارخانجات مولّد ما به علت نداشتن بازار مصرف دچار ورشکستگی و تعطیلی شده‌اند. شاید بهتر باشد که بگوییم نخریدن ما و عدم‌حمایت از کالای ایرانی موجب اضرار به تولیدکنندگان می‌شود و شاید بتوان از باب قاعده‌ی لا ضرر، حکم به وجوب فقهی خرید کالای ایرانی کنیم. ◀️اصولاً مرزهای جغرافیایی و این محدوده‌های جغرافیایی که از آن به نام مرکز کشورها نام می بریم نقشه‌های استعماری انگلیس در دهه ۱۹۰۰ به قبل و به بعد است و لذا مسلمان هرکجا که باشد، وطنش این کشور و آن کشور نیست. لذا باید این‌گونه گفت که امت اسلامی در یک محدوده‌ی جغرافیایی نمی‌گنجد و اگر ما بتوانیم به‌وسیله‌ی رفت‌وآمد تجاری بین مسلمانان، کالاهای اسلامی را ترویج کنیم بسیار شایسته است. همین‌جا شایسته و بایسته است که بگوییم چقدر خوب است که دولت‌های اسلامی دورهم جمع شوند و بازار مشترک اسلامی تأسیس کنند. این، ‌یکی از آرزوهای نظام جمهوری اسلامی است که کشورهای اسلامی بتوانند چنین بازاری را تشکیل دهند. ◀️ظاهراً سازمان اکو برای همین منظور تشکیل‌شده است که ده کشور اسلامی در کنار یکدیگر جمع شده‌اند و باید پول واحد و بازار واحد داشته باشند و کالاهای این ده کشور بین یکدیگر رفت‌وآمد کند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آگاهی اخلاقی / زیست اخلاقی / جامعه اخلاقی 🔈حجت الاسلام مهراب صادق‌نیا ◀️شاید هیچ جامعه‌ای به اندازه جامعه ما موعظه اخلاقی نمی‌شنود و به اندازه جامعه ما مردم نصیحت نمی‌شوند اما سؤال اینجاست که چرا دانسته‌های اخلاقی جامعه ما به رفتار اخلاقی یا کنش اخلاقی تبدیل نمی‌شود؟ برای تبدیل نشدن مواعظ اخلاقی به عمل اخلاقی در جامعه ما دلایل مختلفی وجود دارد: 🔴نخستین دلیل، تلنبار شدن اطلاعات است. وقتی ارزش آگاهی‌های اخلاقی بیشتر از عمل اخلاقی شود و آگاهی‌های اخلاقی، فراوان شوند، به صورت طبیعی جامعه با آگاه شدن به امور اخلاقی، احساس می‌کند سرمایه اجتماعیِ لازم را دارد و دیگر کافی است. این در حالیست که این آگاهی‌ها باید به عمل تبدیل شوند اما در چنین شرایطی جامعه به دانستن این آگاهی‌ها بسنده می‌کند. متأسفانه در جامعه ما عالمان اخلاق از عاملان اخلاق، قدر و منزلت بالاتری دارند؛ همین مساله‌ یعنی شرافت پیدا کردن آگاهی اخلاقی بر عمل اخلاقی موجب می‌شود دانسته اخلاقی فربه و عمل اخلاقی فراموش شود. 🔴در جامعه ما مجموعه‌ای از فیلترینگ منفی یا فیلترسازی‌های منفی وجود دارد. دانسته‌های مضافی که باعث می‌شوند براساس آن دانسته اخلاقی که باید به دیگران کمک کنیم یا به حرف موعظه‌کنندگان گوش دهیم، به حاشیه رانده شود و به آن عمل نشود.برای مثال ما می‌دانیم و آموزه‌های دینی به ما یاد داده‌اند که باید برای حل مشکلات دیگران به آن‌ها کمک کنیم اما در عین حال یک فیلترینگ منفی دیگر در ذهن اجتماعی ما وجود داد که «دستت را روی کلاه خودت بگذار تا باد آن را نبرد» مثال دیگر این فیلتر منفی در ذهن ما وجود دارد که:«واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند، چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند». 🔴سومین دلیلی این است که در جامعه ما یکسری محرک‌های اضافی وجود دارد و آن‌ محرک‌ها همواره انسان را در تعارض نقشی قرار می‌دهند. استنلی میلگرام معتقد است که وقتی زمینه‌های اجتماعی تهدیدآمیز شود و به بیان دیگر شرایط اجتماعی از وضعیت طبیعی خارج شود، شانس اخلاقی زیستن به صورت طبیعی پایین می‌آید. ما تا جایی انگیزه زیست اخلاقی داریم که اضافه بار منفی در ذهنمان وجود نداشته باشد. برای مثال وقتی در جاده‌ای رانندگی می‌کنیم و می‌بینیم که دَر ماشین جلویی بسته نیست، با بوق زدن، چراغ زدن و داد و فریاد می‌خواهیم به ماشین جلویی بگوییم که مراقب باش، درِ ماشین باز ست . در اینجا چون تعارضی وجود ندارد، ما سعی می‌کنیم اخلاقی زندگی کنیم. در حالی که اگر ما و همین ماشین با هم وارد پمپ بنزین شویم چون در پمپ بنزین زمینه تهدیدآمیز برای منافع ما وجود دارد، سعی می‌کنیم جلوتر از او برویم. 🔴چهارمین دلیل این است که ما به جای این که تلاش کنیم زمین جامعه را برای اخلاقی زیستن آباد کنیم، مدام به مردم موعظه می‌کنیم که اخلاقی زندگی کنید؛ غافل از این که در زمین گل‌آلود نمی‌شود به مردم توصیه کرد که لباسشان گلی نشود. وقتی زمین گلآلود است، مردم که وارد آن ‌شوند، لباسشان گل‌آلود می‌شود. در روزگار سنت گویا با موعظه کردن مردم، عمل اخلاقی محقق می‌شد، اما امروزه در این جامعه مدرن، اگر ساختار جامعه به انسان‌ها و کنش‌گران اجازه ندهد که اخلاقی زندگی کنند، امکان عمل اخلاقی وجود ندارد ولو اینکه مردم روزی ۵۰ ساعت موعظه شوند. در چنین شرایطی عمل اخلاقی میسر نمی‌شود چون ساختار جامعه اجازه نمی‌دهد. برای مثال در جامعه‌ای که اگر رشوه ندهید کارتان پیش نمی‌رود، اگر همه منبری‌ها بگویند که ایها الناس رشوه ندهید یا رشوه نگیرید، مردم هم رشوه می‌دهند و هم رشوه می‌گیرند. 🔴آخرین دلیل آن است که ما فقر تمرین و ممارست داریم. در ادبیات اخلاقی ما به‌ویژه توسط روحانیون، قهرمان‌هایی اخلاقی‌ به مردم معرفی شدند که زندگی بی‌اخلاقی داشتند، اما در یک چشم بر هم زدن از این رو به آن رو شده‌اند. کسانی مثل بشر حافی، فضیل بن عیاض، حر بن یزید ریاحی یا بسیاری افراد دیگر. منبری‌ها سعی می‌کنند این کهن‌الگوها را معرفی کنند، غافل از این که اخلاق یک تمرین و یک ممارست دائمی است. ممکن است کسی در یک چرخش ناگهانی خوب شود، اما این قاعده نیست. از نظر اسلام، قاعده این است که دانسته‌های اخلاقی باید به طور مداوم تمرین شوند. اخلاق یک برنامه زندگی و یک تمرین دائمی است. به جای معرفی کردن قهرمان‌هایی از این دست باید آن‌هایی را معرفی کنیم که یک عمر برای برطرف کردن یک خصیصه بدِ اخلاقی با خود جنگیدند و مبارزه و تمرین کردند. در حقیقت باید اخلاق را به مثابه یک تمرین اجتماعی به مردم معرفی کنیم. 🔴دلایل دیگری هم وجود دارد مثل ایدئولوژیزه شدن اخلاق، از دست دادن زمینه‌ها یا انگیزه‌های زیست اخلاقی و مسایلی از این دست که جای گفت‌وگو دارد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠زمان معلم خوبي است! 🖊حجت الاسلام محمدرضا زائرى ⬅️دهه شصت اگر دختري چادر نداشت يا جوراب سفيد مي پوشيد به او چپ چپ نگاه مي كرديم! ⬅️دهه هفتاد همان دختر ازدواج كرده بود و حالا ديگر با مانتويش مشكل نداشتيم، فقط شاكي بوديم كه چرا موهايش از زير مقنعه پيداست! ⬅️دهه هشتاد مشكلمان حتى اين نبود بلكه حيرت زده و متعجب مي ديديم كه گاهي برخي از روابط آزاد و دوست دختر و يواش يواش ازدواج سفيد حرف مي زنند، خدا را شكر مي كرديم كه باز همان خانم مانتويي كم حجاب به خانواده و حريم روابط زناشويي پاي بند باشد و به باتلاق طلاق عاطفي و زندگي بي ضابطه زير يك سقف نيفتد و راضي بوديم كه باز وقتي كسي متهم به ازدواج سفيد مي شود انكار مي كند و هنوز قباحت و زشتي اش نريخته! ⬅️حالا دهه نود كار به جايي رسيده كه طرف از روابط عجيب و غريبش -هر روز با يك نفر- فيلم لايو مي گيرد و توي اينستاگرام مي گذارد و ما از خدا مي خواهيم كه طرف هر كاري هم مي كند اقلا فيلم و عكسش را منتشر نسازد! سالها و دهه هاي بعد چه خواهد شد؟مي توان تصور كرد! ⬅️نكته همين جاست كه در اداره جامعه هميشه بدتر از آن كه فكر مي كني هم وجود دارد و قابل تصور است! ماييم كه بايد به حداقل ها قانع باشيم و خيلي پاپيچ مردم نشويم، سختي كار دقيقا انتخاب بين بد و بدتر است! ⬅️انتخاب بين خوب و بد سخت نيست، هر كودكي هم مي فهمد كه پاك بودن از اعتياد بهتر است! فرمود: ليس العاقل من يعرف الخير من الشر، بل العاقل من يعرف خير الشرين! مديريت يعني انتخاب بين بد و بدتر! ⬅️وقتي من رييس زندان هستم تصميم من بين معتاد بودن زنداني يا پاك بودنش نيست، بلكه بايد تصميم بگيرم كه براي اين زندانيان معتاد سرنگ رايگان توزيع كنم- كه تا ديروز همين كار را اعانه بر اثم و غلط مي دانستم- يا بي اعتنا باشم و بگذارم با سرنگ مشترك و لوله خودكار و سيخ و ميخ كارشان را راه بياندازند و بقيه را هم مبتلا كنند و ايدز بيشتر منتشر شود؟ سختي مديريت كشور و اداره جامعه در انتخاب هاي دشوار و حساس ميان بد و بدتر است! اين ضابطه در همه مصاديق و امور از فيلترينگ تلگرام و مميزي كتاب تا بحث حضور بانوان در ورزشگاه جاري ست، پس اي دوست مدعي بصيرت، تأمل! ... البته مي توان وقتي رييس زندان يا پزشك بازداشتگاه دستور توزيع سرنگ رايگان را مي دهد به او فحش داد و ناسزاگفت و او را در رسانه ها به نفوذي اجنبي و مروّج اعتياد متهم ساخت و بركنارش كرد و در تلويزيون هم به عنوان يك عنصر ناصالح ممنوع التصويرش ساخت و ... اما زمان معلم خوبي است! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جایگاه شعر و ادب در حوزه علمیه قم 🔈آیت الله اعرافی در دیدار با فرهیختگان شعر و ادب حوزه‌های علمیه ◀️عقلانیت جامع اسلامی بر فقه غنی اسلام حاکم است و به‌عنوان یک اندیشه نظاممند به تفسیر عناصر مختلف معارف اسلامی میپردازد، در عقلانیت اسلامی میان عقل، عاطفه و احساس پارادوکسی وجود ندارد و همه ابعاد آدمی در آن سازگاری دارد. یک عقلانیت جامع می‌تواند فقه را مدیریت کند و به‌عنوان یک اندیشه مفصل به تفسیر عناصر مختلف بپردازد، چراکه در عقلانیت اسلامی میان عقل، عاطفه و احساس پارادوکسی وجود ندارد و همه ابعاد آدمی در آن سازگاری دارد. ◀️در دین، اسلام و مکتب اهل‌بیت(ع) به دلیل اینکه از پوسته‌ها عبور و به ملکوت اشیا توجه میشود، ظرفیت بی‌نظیری برای جولان دادن هنر، شعر و ادب وجود دارد؛ چراکه اگر از پوسته عالم طبیعت نتوانیم عبور کنیم، دامنه تخیل و پردازش‌های ذهنی محدود می‌شود اما در دین به ویژه در نگاه عقلانی اسلام و در ذخایر بیپایان مکتب اهل‌بیت(ع) به پوسته‌شکنی و اوج قدسی رسیده است و این پوسته‌شکنی مادی و اوج گیری متعالی باید در حوزه‌های علمیه مورد توجه قرار گیرد. ◀️آبادسازی دنیای شعر و ادب حوزه و توسعه دستاوردها، نیازمند اتصال طلاب و حوزه‌های علمیه به ذخایر آیات، روایات، دعاها، مناجات و زیارات و نیز علوم و دانشهای عقلی و اخلاقی است. نمایان شدن شعر در حوزه نیازمند تبلور مفاهیم دینی در قالب‌های ادبی است و شاعران حوزه باید در قلههای علمی و معرفتی قرار داشته باشند. ◀️حوزه علمیه طی نزدیک به دو سال اخیر تغییراتی داشته است؛ در دیدگاه کلان به دنبال این هستیم تا حوزه صاحب نظریه‌های جامع و برنامه‌های راهبردی و کلان شود و در این راستا نیز ریل‌گذاری اسناد و برنامه‌های کلان انجام شده و در نخستین برنامه پنج ساله حوزه مورد توجه قرار گرفته است. بعد از تعیین اسناد کلان نظام رشته‌ای جامع و کامل در مراحل نهائی قرار دارد. ◀️رشته‌های مرتبط با ادبیات در مجموعه نظام‌های جامع مورد توجه قرار گرفته است و در این راستا نیز از ظرفیت اساتید و کارشناسان مرتبط هر رشته استفاده می‌شود، و نیز طرح جامع مهارتی و کاربردی و نیز طرح جامع هنر به سراسر مدارس و مراکز و توسعه کانونهای هنری در مدارس ابلاغ خواهد شد. ◀️بازآفرینی اندیشه دینی و حوزوی در آینه شعر و ادب به‌عنوان یکی از سیاست‌های کلان حوزه خواهد بود، که در مرحله دوم احیا و بازیابی جایگاه شعر و ادب حوزوی را پیگیری می‌کنیم تا معارف الهی و انسانی و محتوای دینی با شعر گره بخورد و شعر و ادب متعهد و حوزهای باید در نظامات علمی و آموزشی و پژوهشی و تربیتی و تبلیغی حوزه تجلی یابد و زیر عرصههای گوناگون شعر باید مورد توجه قرار گیرد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ماهی از سر گنده گردد نی ز دُم 🖋افسانه فهیمی،دانشجوی دکتری الهیات ⬅️یکی از تفسیر های این شعر حضرت مولانا این است که هر اتفاق خجسته و گجسته ای که برای انسانها رخ می دهد،حاصل تغییراتی است که در سر(عقل-ذهن) آنها به وقوع پیوسته است. ⬅️دینداری،دین نداری،ضد دین بودن و ...،ابتدا و اولین جرقه آنها در سر آدمها روشن شده است. ⬅️اولین گروههایی که با کلیسا در اروپای کاتولیک خداحافظی کردند، تحصیل کرده ها،روشنفکران و روحانیان اصلاح طلب بودند که دیگر سرشان (عقل و ذهن) نمی توانست پذیرای اندیشه های کلیسا باشد. ⬅️تاریخ اروپای قرون وسطی تایید می کند که در همان سالها که این اقشار از سر، از کلیسا دل بريده بودند کلیسا با تحمیل فهم خود از دین، با تفتیش عقاید، با حبس، با ساختن کلیساهای مجلل و طلا کاری شده با سبک معماری گوتیک، با گسترش حوزه اختیارات کشیشان، با افزودن بر شریعت و مناسک، با ترساندن از دوزخ و فروش آمرزشنامه و... شروع به ترویج دینداری از دُم کرده بود .آنها سرشان شکسته بود ،کلیسا پایشان را دستمال می بست!! ⬅️اروپای کاتولیک از سر داشت سکولار می شد و کلیسا از دُم داشت دینداری را ترویج می داد. ⬅️فيلترينگ تلگرام،زیاد کردن ماشین های گشت ارشاد برای مبارزه با بی حجابی و بخشنامه کردن دینداری و..ترویج دینداری از دُم است . ⬅️روشنفکران و تحصیل کرده های ما سرشان درد می کند ،چرا پایشان را دستمال می بندید ؟! ⬅️وضعیت دین،این روزها بین جوانها، بین تحصیل کرده ها و کتاب خوانها و روشنفکران ،اورژانسی است،نبضش کند می زند و گاه... ⬅️دعوت از فارغ التحصیلان آکادمیک، آگاه و البته بی کار این روزهای رشته ها الهیات و جامعه شناسی در تبلیغ و معرفی دین به این اقشار و دعوت مجدد آنها به روی آوردن به دین در این بحران بی معنایی که در بین اغلب آنها همه گیر است، امری است ضروری و شاید تنها راه . ⬅️واقعه دور شدن بخش قابل توجهی از نخبگان از دین و سکولار شدن ذهن آنها و موج پنهان و آشکار سکولاريته در جامعه ایران انکار ناشدنی است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اين نگراني، جدي است! 🖊حجت الاسلام محمدرضا زائری ◀️اگر كسي در باره حجاب دختران و زنان ايرادي بگيرد ممكن است همه در اين نگراني با او هم نظر نباشند، يا اگر در باره ميزان التزام به ظواهر ديني و شرعي مانند نماز جماعت و روزه داري و ... سخن بگويد چه بسا برخي آن موضوع را مسأله اي شخصي تلقي كنند. شايد برخي از ما در مورد مسايل ايدئولوژيك و اعتقادي با هم به تفاهم نرسيم، شايد برخي از ما در باره ديدگاههاي ديني و فكري با هم اختلاف نظر داشته باشيم، اما در مورد بعضي موضوعات كلان مشترك و عمومي مان ناچار هم عقيده خواهيم بود. ◀️چه بخواهيم و چه نخواهيم چالشهاي هويتي و اجتماعي موضوعاتي هستند كه سرنوشت و آينده همه ما را رقم مي زنند و از همين روي، نمي توانيم آنها را سليقه اي بدانيم يا مدعي شويم كه تنها براي بخشي از جامعه داراي اولويت هستند. شايد پيش از اين نگراني هاي برخي مربيان آگاه و دلسوز مدارس و مراكز آموزشي در باره رفتارهاي غير اخلاقي گروهي از نوجوانان را مي شد با توجيهاتي از اين قبيل پاسخ داد كه مثلا "فراواني ثابت شده اي ندارد" يا مثلا "اقتضاي سن و سال شان است" ولي آمار وحشتناك ناهنجاري هاي غير اخلاقي و رفتارهاي غير طبيعي كه اكنون به صورت گسترده در ميان نسل جديد مشاهده مي شود ديگر جاي هيچ گونه توجيهي را باقي نمي گذارد. ◀️امروز مشكلات هويتي و فرهنگي و اجتماعي نسل جديد و تفاوت و فاصله اي كه دارد با ريشه ها و خاستگاههاي اصيل خود پيدا مي كند چنان واضح و علني و گسترده و فراگير است كه نمي توان بي اعتنا از كنار آنها گذشت. بحث از چادر يا مانتو نيست، بحث از شلوار جين يا رنگ پيراهن نيست، بحث از رواج وحشتناك مواد مخدر يا پايين آمدن سن فحشاست. ◀️امروز ديگر مشكل در قيافه و ظاهر يك نوجوان يا عبارت انگليسي روي تي شرت او نيست بلكه مشكل اين است كه نسل جديد نمي تواند خط و زبان فارسي را درست بنويسد! نگراني امروز اين است كه خط و زبان فارسي دارد نابود مي گردد و دايره واژگاني دهه هشتادي ها و دهه نودي ها روز به روز دارد كوچكتر مي شود! ◀️امروز نگراني و مساله جدي، كاهش روزافزون تعلق به اين خاك و بي احساس شدن نسبت به سرود ملي و پرچم و نقشه ايران است! ◀️من از مشكل ايدئولوژيك يا فاصله فكري و اعتقادي يا شكاف سياسي حرف نمي زنم، بلكه نگراني من عدم شناخت اين نسل نسبت به فردوسي بزرگ است! حتى بحث اين نيست كه مثلا اين نسل كتاب كم مي خواند يا مثلا نيما يا اخوان را نمي شناسد بلكه اوضاع خراب تر از اين حرفهاست، اين نسل كاري با حافظ و سعدي و نظامي ندارد. اين نسل دارد بي ريشه مي شود، دارد روي هوا رشد مي كند، و خدا مي داند كه فردا نه با طوفان و سيل بلكه با نسيمي ساده و گذرا از جا در خواهد آمد! نگراني نسبت به اين نسل جدي است! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠گفتمان خانواده محوری / گفتمان فمینیستی (بخش اول) 🔈دکتر ابراهیم فیاض (جامعه‌شناس) ◀️فارغ از بحث فمینیسم، ایران دارای بحران جنسی است. بحران جنسی ایران به سوفیسمی که در ایران وجود داشته و با مارکسیسم مخلوط شده است، برمی گردد. یعنی اندیشه های سوفیستی که در ایران بود با نگاه های مارکسیستی مانند آنچه که در حزب توده وجود داشت، ترکیب شد و بعد از انقلاب در قالب چپ اسلامی متجلی شد و بدین ترتیب مسئله جنسی تضعیف شد. ◀️با مشکل جنسی که برای زنان در ایران وجود دارد، ایدئولوژی یعضی از آنها فمینیسم شده است وگرنه فمینیسم واقعی در ایران وجود ندارد. زنان می گویند که می خواهیم مشکل جنسی خود را حل کنیم! جالب است که مردان هم با آنها همکاری می کنند که این پدیده برعکس همه دنیاست. مثلاً پسران در دانشگاه تهران دنبال رابطه جنسی هستند. در دراز مدت احتمال اینکه دچار همجنس بازی شویم، خیلی بالاست. امروزه این آسیب ها در نخبگان سینما و ورزش بسیار زیاد شده که بسیار خطرناک است. ◀️در چند دهه اخیر بحث جنسی در ایران ضعیف شده است و جای آن عشق را آورده ایم که این عشق در فمینیسم بیان شده و در حال رشد است. فمینیسم مبنای خود را روی عشق می گذارد و عمل جنسی را کنار می گذارد. با این روش خودبخود همجنس بازی اوج می گیرد که در آن عشق و عاطفه در اولویت اول است. همین عشق اگر در مردان آورده شود، تبدیل به همجنس بازی می شود که آثار آن هم در جامعه ما شروع شده است. ◀️اولین راهکار، خانواده محور بودن است. قوام خانواده روی مرد است. نری که با قدرت جنسی به دنبال ماده می رود و می خواهد در مقابل به دست آوردن لذت جنسی، به او عشق هم هدیه کند؛ یعنی شرط عشق، سکس و پاسخ به غریزه جنسی است. بنابراین برای تقویت خانواده باید به شدت غریزه جنسی را فعال کنیم. این موضوع در سیاستگذاری اسلام هم هست. مبنای اسلام تقویت غریزه و ساختار جنسی جامعه است. در اسلام عشق بدون روابط جنسی وجود ندارد که این موضوع در فمینیسم و همجنس بازی در حال به وجود آمدن است. ◀️اگر دنبال گسترش خانواده هستیم باید به مرد قوام دهیم چرا که این کار به معنای فعال نگه داشتن غریزه جنسی در جامعه است. چیزی که در سیاستگذاری باید به آن توجه شود اینست که زنان نیز از رابطه جنسی به شدت لذت برند و رابطه جنسی فقط به خاطر مردان نباشد. در این حوزه شدیداً به آموزش نیاز داریم. همین که زنان از رابطه جنسی لذت برند در دام فمینیسم نمی افتند و خانواده قوام پیدا می کند. در اسلام آموزش جنسی در خانواده به شدت مطرح است. ◀️در حال حاضر فمینیسم را در ایران رواج داده ایم و حق طلاق هم متأسفانه به زن داده شده و طلاق در حال اوج گرفتن است و خانواده ها در حال از هم پاشیده شدن هستند. هر چه که فمینیسم جلوتر آمد، خانواده ها بیشتر از هم پاشید. امروزه نه فقط در قشر غربزده، بلکه در قشر روحانیت و خانواده های مذهبی هم طلاق افزایش یافته است و آنهایی هم که یک مدت جلو رفته اند، دارند بر می گردند و طلاق می گیرند. قوام خانواده به قوام مرد است و باید آیه «الرجال قوامون علی النساء» را جدی گرفت. خداوند هیچوقت مساوی بودن زن و مرد را قبول ندارد. ریشه فمینیسم به سوسیالیسم باز می گردد که این در فرانسه حاکم است. سوسیالیسم، جامعه را جای خانواده می گذارد و در نتیجه خانواده را تضعیف می کند. ◀️متأسفانه زن در جای خود واقع نشده است. در حال حاضر، مرد را کنار گذاشته و زن را وسط آورده ایم. زن در حال درآمدزایی است و در خانه هم باید آشپزی و بچه داری کند ولی شوهر فقط باید کار کند. زن در محیط کار مورد سوء استفاده جنسی واقع شده است. در تبلیغات می نویسند منشی زن با روابط عمومی بالا می خواهند که این به همان معنای جذابیت جنسی شدید اوست. ◀️اگر قدرت اقتصادی مرد و زن تفاوت نکند، خانواده از هم پاشیده می شود. مرد هم دیگر دنبال رابطه جنسی آزاد می رود که همان فحشاء است. آمریکایی ها در این حوزه خیلی فیلم ساخته اند. در این فیلمها زن با اینکه پولدار است به مرد التماس می کند که با او رابطه داشته باشد. متأسفانه در دانشگاه های ما بعضی از دخترها از اساتید می-خواهند که به پسرها گفته شود با او رابطه جنسی داشته باشند و آن را قطع نکنند. خود آمریکایی ها در کتب خود می گویند که از وقتی که قدرت اقتصادی زنان اوج گرفت، خانواده ها بیشتر از هم پاشیده شده-اند. چون همانطور که عاطفه زن به شدت بالاست، نفرت او هم به شدت بالاست. در واقع زن سریعاً تصمیم می گیرد که جدا شود ولی پشیمان می شود. نتیجه آن همین می شود که آمار طلاق به شدت بالا می رود. به نقل از:http://smhi.ir http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0