eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
448 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین....
مشاهده در ایتا
دانلود
✅اصلاح سبک زندگی روحانیون از اولویت‌هاست ✔️حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محمدرضا حشمتی درباره رسالت حوزه علمیه در شرایط فعلی؛ 🔹حوزه علمیه گاهی زبان مخاطب را در نظر نمی‌گیرد. 🔹مرجعیت به عنوان بالاترین سطح حوزه‌های علمیه مطرح است، مرجعیت، طلبه و هر امام جماعتی در سطح خود باید سبک زندگی ساده زیستی را نشان دهد. 🔹روحانیت باید در سبک زندگی خود تغییراتی به وجود بیاورند و نشان دهند که وابستگی به دنیا ندارند. 🔹آینده مرجعیت را خوب می‌دانم، ولی باید وظایف خود را انجام دهیم. 🔹در سبک زندگی تعداد کمی موفق شدند که سبک زندگی پیامبر(ص) یا سیره پیامبر(ص) را در عمل خود نشان دهند، در پاسخ به شبهات هم ناقص این کار انجام شده است. https://eitaa.com/daghdagheha
✅✅خلاصه سخنانِ دكتر محسن رناني در نشست «نقش نهادهای مدنی در آینده توسعه ایران»: ✅ نهادهای مدنی محصول جامعه مدرن هستند. در جوامع مدرن و توسعه یافته، اقتدار جامعه بالاست و اقتدار حكومت پایین است. ✅ وقتی رضایت نباشد، رفاه نیز معنایش را از دست می‌دهد. ✅ رضایت با تقویت سرمایه‌های فرهنگی، سرمایه‌های اجتماعی و سرمایه‌های نمادین، تولید می‌شود. ✅ هویت نهاد مدنی وابسته به پروانه و مجوز نیست، بلكه هویت آن وابسته به ارتباطات است. ✅ به دلیل رانتهای ناشی از پول نفت، نهادهای مدنی فرایند بلوغ خود را طی نمیکنند. به عبارت ديگر، رانت‌هایی كه از سوی حكومت‌ها به سمت نهادهای مدنی می‌آید، اين نهادها را در همان سطح متوقف می‌كند؛ به گونه‌ای كه دیگر این نهادها نیازی به بلوغ نمی‌بینند. ✅ اكنون در فضای مجازی انبوهی از اطلاعات در دست است اما اقتداری وجود ندارد. ✅ باید اقتدار جامعه مدنی افزایش یابد و برای اقتدار، قدرت وجود داشته باشد. ✅ مشكل جوانان ما رفاه نیست، مشكل‌شان در كشور رضایت است و برای همین مهاجرت می‌كنند. ✅ وقتی می‌توانیم یک جامعه آزاد دموكرات و با ثبات داشته باشیم كه اقتدار جامعه مدنی افزایش یابد و برای اینكه اقتدار آن افزایش یابد، نهادهای جدیدی كه در دل نهاد مدنی به‌وجود آمدند، قدرت را تبدیل به اقتدار می‌كند. ✅ در حال حاضر فضای مجازی مستعد شكل‌گیری نهادهای مدنی مجازی است. یعنی آدم‌ها در مكان خاصی دور یكدیگر جمع نمی‌شوند و سقفی یا شركتی وجود ندارد ‌اما نهادهای مدنی هستند كه می‌توانند گفت‌وگو كنند و حركتی راه بیندازند. ✅ اگر نهادهای مدنی سازماندهی پیدا کنند که هدفها را اولویتبندی کنند و منابع را تخصیص عقلانی دهند، در فعالیتهای خود استمرار ایجاد کنند، تقسیم کار کنند و بر فعالیت اعضا نظارت کنند، قطعاً به مرحله بلوغ مي رسند. https://eitaa.com/daghdagheha
✅✅جوابیه حجت الاسلام زادهوش در مورد طرح کشور_قم 1عنایت داشتم که این یادداشت صرفا با نام شخصی و حقیقی خودم باشد ولی بعدا متوجه شدم مدیر محترم کانال " نامه های حوزوی" که این یادداشت را بازنشر دادند عنوان حقوقی و مسئولیت بنده را نیز اضافه کرده اند. ( البته اطمینان دارم که ایشان خواسته اند مطلب بیشتر دیده شود.) همین کانال بلافاصله بعد از انتشار نوشته بنده ، دو نقد غیر مقبول را منتشر کرد وعلیرغم تاکید و اصراری که بنده و دیگران کردیم از درج و نشر مطالبی که در توضیح و دفاع بود خودداری کرد. 2- همانگونه که در اصل یادداشت بطور شفاف و روشن آمده ، سخن و پیشنهاد نویسنده ناظر بر استقلال شهر مقدس قم و یا حوزه علمیه به معنای عام و گسترده نبوده تا کسانی سراسیمه سخن از تجزیه و غیره بزنند. (و البته بنده نیز تا اندازه ای به فهم مخاطبین اکتفا کردم که گویا در باره بعضی از آنها اشتباه کرده ام. ) سخن حقیر از ارتقاء نهاد مدیریتی و نهادهای مرکزی و اقماری حوزه علمیه در تراز بین المللی بود تا آنجا که بتواند با صدای بلندتر و حضور پررنگ تری صلای دین و ولایت را به گوش مخاطبان جهانی خود برساند . چرا که از یکسو حوزه علیمه صانها الله عن الحوادث با همه ظرفیت ها و توانمندیهای علمی ومعنوی و مدعای سراسر حقیقت خود هنوز درون گراست و با اینکه در تعریف ماموریت خویش عرصه های جهانی را مدنظر دارد ولی عملا عزم خود را برای ورود کامل و نقش آفرینی در این عرصه جزم نکرده است و از سویی نیز انفعال و ضعف نمایندگی های سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی در سایر کشورها بگونه ای است که نه تنها به صدور انقلاب و تبلیغ معارف اسلام ناب محمدی ص اهتمامی ندارند بلکه گاهی سد راه نیز می شوند. 3- برای تقریب به ذهن مثالی به واتیکان زدم و چون مخاطب اصلی بنده فضلای محترم بودند آنها میدانستند که " التشبیه یقرب من جهه و یبعد من جهات" تشبیه انسان را از یک جهت به واقعیت نزدیک و از جهاتی دور میکند. برخی تا آنجا پیش رفتند که طول و عرض و مساحت این شهرک تشریفاتی را هم اندازه گرفتند. بنده سفرهای متعدد به واتیکان و ملاقات ها و گفتگوهای مهمی با مقامات ارشد کلیسایی ومطالعات و شرکت در مراسم مختلف انها ( در کشورهایی مانند ایتالیا –فرانسه –آلمان – فیلیپین – امریکا و برزیل ) داشته ام و هرگز خاک پاک فیضیه را با مجسمه های زرین کلیسای سن پیترو و کتاب ولایت فقیه امام راحل قدس سره را با محرفات مزامیر و زعامت ابراهیم گونه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب روحی له الفداء و نفسی له الوقاء را با پاپ های ویترینی مقایسه نمیکنم تا کسانی خوف از واتیکانیزه شدن قم و سکولاریزه شده روحانیت شیعه داشته باشند. 4- البته یادداشت بنده صرفا طرح یک ایده و پیشنهادی کلی بوده و برخی از عزیزان انتظار داشتند که بمثابه طرحی تفصیلی و همه جانبه ، کلیات و جزئیات و راهبردها و ... در آن ذکر شود و البته امیدوارم بعد از دوران گذار و فهم دقیق از اصل ایده ، کسانی به تدوین طرح و اقدام واجرای آن اهتمام نمایند. 5- در اینجا به یک اشتباهی که حقیر مرتکب شدم اعتراف میکنم و آن اینکه پیام رسانان خارجی همچون تلگرام که زمام و افسار آن همچون سگی هار در دستان بیگانگان باشد و فضای کثیف و آلوده آن جولانگاه لوده گان و نامحرمان باشد جای مناسبی برای طرح حرفهای حسابی و و مذاکرات عالمانه نیست. 6- در پایان ضمن تشکر مجدد از همه خیراندیشان و صاحب نظران ارجمندی که اظهار لطف فرمودند تشکر میکنم . از روحانیون عزیزی که بخاطر طرح این موضوع و طنزپردازیهای زشت و زیبا و طعن های پیرامونی آزرده خاطر شدند اعتذار می جویم و قدم و قلم مجاهدان گمنامی را که از حوزه های علمیه به خاور و باخترهجرت کرده اند و بمقتضای کریمه ی: انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی. در کمال اخلاص و نهایت عسرت به نشر و تبلیغ معارف الهیه می پردازند بوسه میزنم. امیدوارم تحقق کامل این وعده ی حتمی را در همین زمان شاهد باشیم که فرمودند: " .... دانش دین از شهر قم می جوشد و به سایر شهرها میرسد تا آنجا که مستضعفی در دین باقی نمی ماند . اهل قم جانشینان حضرت حجت (سلام الله علیه هستند) و این اتفاق زمانی است که ظهور قائم ما نزدیک است. " کسانی که مایل به مشارکت در تحقق این وعده الهی و تبلیغ جهانی دین هستند میتوانند نهادهای دینی همچون " جامعه المرتضی ع" را یاری دهند. والسلام / احمد زادهوش سوم شعبان المعظم1439 https://eitaa.com/daghdagheha
🖊یادداشت های طلبگی/مرتضی بخشنده ✅گفت: سبب اینکه اکثر طلاب به اجتهاد نمی رسند، همت ضعیف آنهاست. ❎گفتم: ضعف اراده یکی از علت های ناکامی در اجتهاد است، اما تأثیر طولانی بودن مسیر اجتهاد بیشتر از ضعف اراده نباشد، کمتر نیست. ✅گفت: پس چطور اکثر مجتهدینِ بنام، در سنین جوانی این ملکه را کسب کردند؟ مگر نه این است که همین کتابها را خواندند و به مراتب بالای علمی رسیدند؟ ❎گفتم: اولا مجتهدین بنامی که می گویی، چند درصد از جمعیت کل طالبان علم هستند؟ اگر یک نظام علمی، سالم و پویا باشد، باید در اکثر قریب به اتفاق موارد نتیجه بخش باشد. نه اینکه مجبور شویم برای استدلال به سلامت آن نظام علمی، به موارد انگشت شماری که با تکیه بر استعداد و تلاشهای خاص خود به نتائجی دست یافته اند، تکیه کنیم. ثانیا: واقعیت خارجی هم این است که ایشان طبق این برنامه آموزشی فرسایشی حرکت نکردند. آنها تنها ملزم به فهم قواعد و رعایت آنها بودند نه فهم و توضیح عبارت هایی رمز گونه. امروزه مانع بزرگ، مباحث زائد و عبارت های پیچیده و خسته کننده است که نفس علم آموزان را می گیرد. مباحث زائد، دیوارهای بتونی بین طلاب و فهم دین هستند که همه، تازه بعد از عبور از آن متوجه بی ثمری آن می شوند. اصول فقه که شالوده ی فهم دین است، در یک جلد خلاصه ختم می شد، اما امروز در ده ها جلد آن را تعلیم می دهند. طبق روند حاضر اجتهاد دری نایاب است اما اگر متون اصلاح شوند و زوائد حذف گردند، هم نا امیدی طلاب رفع می شود و هم بر شمار عالمان دینی اضافه می شود. 🔸حقیقت این است که ما این قدر از قافله جهانی عقب افتاده ایم که دیگر مجالی برای قدم زدن در کویر بی انتهای علوم بی فائده نداریم! اگر بدویم هم معلوم نیست به این زودیها این قافله را درک کنیم. منتهی نمی توان هم سنگ های سُربی حمل کرد و هم قصد دویدن داشت! https://eitaa.com/daghdagheha
✅يکى از تکان دهنده ترين جملات فرهنگ بشرى! حضرت علی (ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح می‌تواند چه استعلاهایی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت می‌خوانم: اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی(خطبه۲۱۵): خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من می‌گیری؛ نکند قبل از این که جانم را می‌گیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفاله‌ای شده باشم که تو جانم را می‌گیری. خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که می‌گیری، جانم باشد و وقتی می‌میریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسان‌ها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستی‌ام سر جایش باشد. نه این‌که تا جانم به لبم برسد و بمیرم ؛عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم. این یکی از تکان دهنده‌ترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است. یعنی کریمه‌های وجود من زیاد است اما جان من اولین کریمه‌ای باشد که از من می‌گیری. این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی است که می‌فرمایند نمی‌ ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی، ولو جهان را در مقابل روحت به تو بدهند. مصطفی_ملکیان https://eitaa.com/daghdagheha
‍ ✅قربانی کیست؟ در ماجرای گشت ارشاد و برخورد خشن با دختران جوان، بیشتر توجهات به میزان خشونت در شیوۀ مأموران است؛ اما نکتۀ دیگری هم وجود دارد و آن مظلومیت مأموران گشت ارشاد است. در این گونه حادثه‌های دلخراش، ضارب به اندازۀ مضروب، قربانی است. با او نیز باید هم‌ذات‌پنداری کرد. باید دید چه تصوری از دین و اخلاق و مأموریت و حجاب و جامعه و انسان در ذهن او شکل گرفته است که او را وادار به چنین رفتارهایی می‌کند. سال‌ها است که نخبگان جامعه می‌کوشند که این تصورات ایدئولوژیک را اصلاح کنند. پاره‌ای از اندیشه‌ها و آموزش‌ها نتیجه‌ای جز خشونت ندارند. خشونت‌ستیزان نخست باید در اصلاح آن اندیشه‌ها بکوشند؛ اندیشه‌هایی که در هر سری لانه کنند، همین رفتارها و صحنه‌ها را می‌آفرینند. آن زن خشمگین که مشت بر سر و روی دختر جوان می‌کوبد، هزار بار مظلوم‌تر از زنی است که آن مشت‌ها را دریافت می‌کند؛ چون اسیر فهمی از دین و اخلاق و نهی از منکر و ارزش‌ها شده است که او را مسخ کرده است. او می‌توانست کارمندی کوشا و شریف در بیمارستان یا بانک یا هر جایی دیگر باشد. آنچه او را به این قربانگاه کشانده است، دردی کاذب است که در دل او رخنه کرده است. حتی اگر واقعیت درباره او، غیر از این باشد، بهتر است که ما داستان را این گونه ببینیم تا بتوانیم به راه‌حل‌های بنیادین و پایدار برسیم. رضابابایى۹۷/۱/۳١ https://eitaa.com/daghdagheha
✅علوم انساني غربي ضداسلامي است؛ چراکه با آزادي و حقوق بشر سروکار دارند ✔ آيت الله مصباح‌یزدی در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی: ⬅️ نيروي انتظامي حافظ ارزش‌ها و امنيت ديني جامعه است؛ اين نگاه به امنيت، وظيفه نيروي انتظامي را سنگين‌تر مي‌کند، چرا که نيروي انتظامي وظيفه تأمين امنيت ديني مردم را نيز برعهده مي‌گيرد. ⬅️ در نظام اسلامي بالاترين امنيت، امنيت ديني است، بر اساس بينش اسلامي امنيت ديني بالاتر و مهم‌تر از امنيت جاني و مالي است، و بدين معناست که مسلمانان بدانند مي‌توانند در جامعه به راحتي به دين خود عمل کنند و ارزش‌هاي ديني را در آن اجرا نمايند. براي افراد متدين در جامعه اسلامي، نبود امنيت ديني سخت‌تر از نبود امنيت جاني، مالي و ناموسي است؛ چرا که دين براي متدين بيش از جان و مال و ناموس‌اش ارزش دارد. ⬅️ دادن مسئوليت به کساني که کمتر با مباني امام و انقلاب آشنا هستند و از طرفي در دانشگاه‌هايي پرورش يافته‌اند که دروس آن ترجمه کتاب‌هاي غربي با همان بار فرهنگي غرب است، باعث شده تا نسبت به اجراي احکام اسلامي باور عميقي وجود نداشته باشد. ⬅️ علوم انساني غربي نه تنها غيراسلامي، بلکه ضداسلامي هستند و نمي‌توان از کساني که از اين دانشگاه‌ها فارغ‌التحصيل مي‌شوند انتظار داشت تا مواردي مانند امر به معروف و نهي از منکر را از عمق دل باور داشته باشند، چرا که سروکار آنها همواره با واژه‌هايي مانند آزادي و حقوق بشر است و در نتيجه، امر به معروف را مخالف با آزادي مي‌پندارند. ⬅️به بهانه تأمين امنيت نمي‌توان به مردم توهین يا به حقوق و ناموس آنان تعرض کرد... مسؤولان انتظامي بايد بسيار توجه داشته باشند، چرا که گاهي اشتباه و تخلف از سوي يک فرد باعث زير سؤال رفتن تمام مجموعه مي‌شود. https://eitaa.com/daghdagheha
✅انتظار کاملا بی حجاب یا باحجاب شدن جامعه غیرممکن است 🖋مسعود کوثری/جامعه شناس 🔹جمهوری اسلامی با دو راهی حجاب مواجه است که مسئله ای حل ناشدنی است. بنابراین انتظار کاملا بی حجاب یا باحجاب شدن جامعه غیرممکن است. ضمن این که دین نیز جزو هویت جمهوری اسلامی است. حجاب یک پدیده فرهنگی و فقهی است، اما تا کجا فرهنگی و تا کجا فقهی محسوب می شود؟ از نظر من بخش عمده حجاب را بخش فرهنگی آن تشکیل می دهد. حدود حجاب در فقه مشخص است اما از نظر فرهنگی چادر حجاب است یا مانتو؟ مانتوی دکمه دار یا مانتوی بدون دکمه؟ 🔸در بخش حزب الله نشین لبنان، دختران جوان با سر پوشیده اما بلوز و شلوار تردد می کنند. این جامعه است که باید تصمیم بگیرد کدام پوشش را می پسندد و از کدام احساس گناه می کند؟ حجاب یک مسئله فرهنگی و راه حل آن نیز فرهنگی است. 🔹جامعه ما در مسئله حجاب در وضعیتی پاندول مانند به سمت باحجاب و بی حجاب می رود و این دو قطبی شدن برای جامعه خطرناک است؛ زیرا عده ای در مقابل عده ای دیگر قرار می گیرند. در این شرایط گفته می شود خانمی که مانتویی است به اسلام و خون شهدا توجهی ندارد، در حالی که این حرف ها باعث می شود فرد از همان اعتقادی هم که دارد، زده شود. 🔸در جامعه مدرن بدن اهمیت زیادی پیدا کرده است و میل به بدن آرایی و جراحی های زیبایی، الان در جامعه ما حتی از جوامع غربی هم نرخ بالاتری دارد. اما برای مدل سازی در جامعه چه اقدامی انجام داده ایم؟ در مجلس کمیسیون پوشش تشکیل شده، در دانشگاه الزهرا دانشجویان پوشش طراحی کردند، بازی های رایانه ای که تولید کردیم پوشش اسلامی داشتند اما در تمام مدل های طراحی شده، یک مدل باربی با قد بلند و کمر باریک غربی وجود دارد که لباس اسلامی پوشیده است! 🔹حدود ۴۰ سال است که جامعه شناسان، جامعه را به داشتن وفاق هنجاری تشویق می کنند. وفاق هنجاری حجاب بدین معناست که همه از درون خود حجاب را پذیرفته و آن را رعایت کنند. سوال اینجاست که آیا در کشور ما وفاق هنجاری وجود دارد؟ این وفاق در اوایل انقلاب حدود۸۰ به ۲۰ بود اما امروزه به ۵۰/۵۰ رسیده است. وفاق هنجاری یک آرمان است و هیج گاه به شکل ۱۰۰ درصد به دست نمی آید اما می شود برای رسیدن به آن تلاش کرد. هیچ کس نمی تواند مسئله حجاب را از بیرون برای ما حل کند. باید به کمک جمهوری اسلامی و مردم به یک وفاق برسیم، در غیر این صورت درگیری ها هم چنان ادامه پیدا می کنند. https://eitaa.com/daghdagheha
✅نگاهی به نظریه تشکیل کشور قم ✍مهدی مسائلی 🔹در قرن‌های اخیر جامعه شیعه اقتباس‌های فراوانی از فرهنگ دینی مسیحت داشته است، آخرین مورد آن نیز پیشنهاد تشکیل کشور قم به تقلید از کشور واتیکان است که یکی از فضلاء آن را مطرح کرده است. مثلاً مشابه تفسیرهای عرفانی درباره شهادت امام حسین (ع)، درباره حضرت مسیح نیز وجود دارد، بسیاری از روش‌های عزاداری که در سالیان اخیر رواج یافته، نیز اقتباسی از عزاداری مسیحیان است. حتی انتخاب تعبیر "روحانی" برای علمای شیعه نیز شبیه کارکردی است که مسیحیان از علمای خویش انتظار دارند. رواج تعابیری همچون آیت الله العظمی، آیت الله، حجت‌الاسلام والمسلمین، حجت‌الاسلام و... برای نشان دادن جایگاه مقامیِ علمای شیعه نیز بسیار شبیه درجه‌بندی سازمان کلیسا است. اما به نظرم دنباله‌روی حوزه علمیه از کلیسای کاتولیک در تشکیل کشور واتیکان به نوعی پذیرش جدایی دین از سیاست است. به این معنا که نهاد حوزه سیاست‌های مذهبی را در عرصه محدودی همچون قم به اجرا گذارد و کاری به جاهای دیگر نداشته باشد. البته شاید فرد محترمی که این نظر را داده، چنین معنایی را در نظر نداشته باشد، ولی با تشکیل کشور قم به مرور چنین اتفاقی رقم خواهد خورد. افزون بر این تشکیل چنین کشوری علمای شیعه را به سمت تشخُص و فاصله گرفتن هرچه بیشتر از مردم سوق می‌دهد و سری و مقدس شدن بیشتر نهاد حوزه و متولیان آن را در پی خواهد داشت ‌امری که مشابه آن را در کلیسای کاتولیک پررنگ می‌بینیم. از همه اینها که بگذریم پیش فرض تشکیل کشور قم قبول رهبری یک فرد برای این کشور است ولی در حوزه علمیه قم تقابل‌های فکری، سیاسی و مقامی آنقدر زیاد هست که حتی تشکیل شورای رهبری قم را نیز غیرممکن می‌سازد. https://eitaa.com/daghdagheha
✅کسب و کار مرگ گزارش اکونومیست از کاهش تدفین سنتی و ارزش صنعت کفن و دفن ❇️هر دقیقه بیش از 100 نفر میمیرند. بیشتر این مرگها نه تنها غم و غصه برای برخی میآورند، بلکه برای برخی دیگر سودآور نیز هستند. مرگ 2.7 میلیون نفر در ایالات متحده موجب ارزش 16 میلیارد دلاری این صنعت در سال 2017 شد که بیش از 19 هزار خانه تدفین و بیش از 120 هزار کارمند را در برمیگرفت. در فرانسه، ارزش این بخش 2.5 میلیارد یورو، معادل 3.1 میلیارد دلار برآورد میشود و در آلمان نیز ارزش آن در سال 2014 به 1.5 میلیارد یورو می‌رسید و 27 هزار نفر را مشغول به کار کرده بود که یک ششمشان مسوول کفن و دفن هستند. برآورد می‌شود در بریتانیا این صنعت حدود 2 میلیارد پوند معادل با 2.8 میلیارد دلار ارزش داشته و بیش از 20 هزار نفر را مشغول به کار کرده باشد که یک پنجمشان مسوول کفن و دفن هستند. در کشورهای مذهبی، به خاک سپردن هنوز هنجار محسوب می‌شود: ایرلندیها 82 درصد و ایتالیایی‌ها 77 درصد از مردگان خود را دفن می‌کنند. اما بیش از نیمی از آمریکایی‌ها سوزانده می‌شوند که در سال 1960 کمتر از 4 درصد بود و انتظار می‌رود تا سال 2035 به 79 درصد افزایش پیدا کند. در ژاپن، جایی که این عمل به عنوان خالص کننده برای زندگی بعد محسوب می‌شود، این کار تقریبا همگانی است. سوزاندن، مستقیم یا غیرمستقیم، تنها رقیب خاکسپاری سنتی نیست. مطالعهای در سال 2015 نشان داد که بیش از 60 درصد از آمریکایی‌ها در دهه 40 سالگی و بیشتر، خاکسپاری «سبز» را در نظر دارند که هیچ زباله زیستی قابل تجزیهای در این روش وجود ندارد. 5 سال قبل این نسبت تنها حدود 40 درصد بود. https://eitaa.com/daghdagheha
✅درس خارج حوزه، آموزش یا پژوهش؟! / هادی چیت ساز ◀️امروز جریان درس خارج بر عکس است. بیشتر فعالیت را استاد انجام می دهد تا شاگرد! ◀️تشریح اهداف درس و موضوع، ضروری ترین نکته قبل از شروع هر درسی است، چرا که یادآوری آن بر میوه های باغ علم می افزاید و بسیاری از خارها را که ناخود آگاه به وجود می آیند، ریشه کن می کند. این هدف است که روش تدریس را تعیین می کند نه ذائقه استاد و دانش پژوه. نقشه کمیت و کیفیت دانش نیز، بر اساس همین مساله ترسیم می شود. ◀️رسیدن به قله اجتهاد مرهون یادگیری آموزش های سطح یک و دو، و به کارگیری آنها در درس خارج است. وارد شدن به درس خارج مانند اولین شیرجه ی یک شناگر بعد از آموزشهای تئوری است که به غرض عملی کردن تمام آنهاست. هدف درس خارج، آشنایی بیشتر و عمیق تر با منابع روایی و استظهار از آنها همراه با نظر به اقوال علماست. نیز آشنایی با روشهای اجتهاد، سبک علماء در نقل حدیث و انتخاب بهترین روش و حرکت طبق آن در برداشت از متون. البته یک طلبه آزاداندیش در روش هم می تواند صاحب نظر باشد و جور دیگری فکر کند و چه بسا ارزش مسیر او بر تمام مسیرهای قبلی بچربد. ◀️طبیعتاً درسی که در پی این اهداف شروع می شود، بیشتر از آنکه وابسته به آموزش باشد، با پژوهش انس دارد. پژوهش پایه اصلی درس خارج است و آموزش فرع آن. نیز استاد بیشتر از آنکه کوشش کند، یک ناظر است بر کوشش دانش پژوهان؛ باید به موقع تذکر دهد و جلوی خطاها را بگیرد. آموزش نکاتی که فقط در حین کار بر روی آیات و روایات تذکر داده می شود. ◀️امروز جریان درس خارج بر عکس است. بیشتر فعالیت را استاد انجام می دهد تا شاگرد. بررسی تمام اقوال و روایات بر عهده اوست و شاگردان تقریر می نویسند. این در حالی است که شاگردان باید با این منابع آشنا شوند. استاد باید بر اشکال و جواب های طلبه نظارت کند نه اینکه خود اشکال کند و نظریه پردازی. ◀️لازمه ی این برنامه این است که حوزه بیش از پیش به خود بیاید و فکری به حال اوضاع درس خارج ها کند. آن را مدیریت و وضع رشد و نکس آن را ارزیابی کند تا برای آینده و ظرفیت های حوزه برنامه ریزی داشته باشد. این استدلال دیگر خریدار ندارد که هر طلبه ای می تواند در فضای آزاد رشد و انتخاب کند و ما از محدودیت برای طلاب جلوگیری می کنیم. این به اصطلاح محدودیت، بیشتر از آنکه مضر باشد، در صورت اعمال صحیح و منطقی، سعادت عموم را رقم خوهد زد.(کانال فقاهت) https://eitaa.com/daghdagheha
✅نقد شیوه نقد مهدی مسائلی در باب نظریه کشوری بنام قم 🖋مهدیار نیایش فر/ دانشجو بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (11و12بقره) صَدَقَ اللهُ العَلِيُّ العَظيم ◀️ارتباط عمیق بین کشور قم ومسیحیت ◀️درسال های اخیر درجامعه ما برخی عمامه بر(یا نه بر)سرهااقتباس های جالبی از اتفاقات اطراف خود دارند ایشان قائلند براین موضوع که میتوان از مطلب کوتاهی مانند مسئله کشور قم تقلید شیعه را ازمسیحیت ثابت کرد!؟ جالب است بدانیم که آنها خود در لباس روحانیت شیعه به تضعیف آن میپردازند. آنها میپندارند بسیاری از عزاداری های شیعیان اشتباه وتقلیدی است و مراجع وعلمای بزرگ این مذهب در خواب غفلت به سر میربرند. ایشان شیعه را به تقلید از مسیحیت محکوم میکنند تا آنکه بتوانند نقدی برمطلبی داشته باشند با این استدلال که مثلا«ما آیت الله رو از کاردینال اونا کش رفتیم ویا حجت الاسلام والمسلمین رو از اسقفشون». آنها مسئله جدایی دین از سیاست وگیر دادن به مسئله عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین المظلوم سلام الله علیه را باچنان ظرافتی کنار هم میچینند که انسان به راستی به یاد خطبه امیرمومنان سلام الله علیه درباره آمیزش حق به باطل وبالعکس میافتد«..يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان...»(خطبه 50نهج البلاغه) خلاصه اینکه عمامه به سرهیشان خود را روحانی نمی دانند وبرای عمامه هایشان تقدسی قائل نیستند،آنها نمیدانندکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند«أكرِموا العلَماءَ فانّهم ورثةُ الانبیاءِ فَمَن أكرَمَهُم فَقد أكرَمَ اللهَ و رسولَهُ »(نهج الفصاحه،ح 450) لذا از دایره علما خارجند ودر این یک مورد حق دارند. پیشنهاد من برای اینگونه افراد با چنین مهارتهایی ایجاد دوره ها وکلاس های آموزشی تحت عنوان «چطور یه چیزو به چیز دیگه ربط بدیم حتی اگر ربطی نداشته باشه؟!»هست که یقینا طرفدارانشون بسیار مسرور خواهند شد. العاقبة للمتقين والسلام https://eitaa.com/daghdagheha