📚 #معرفی_کتاب 👈نیم دانگ پیونگ یانگ نوشته رضا امیرخانی
✍️محمد صدرا مازنی
💠چندی پیش با یکی از دوستانم درباره وضعیت تحریم صحبت می کردیم و اینکه به همین خاطر کشور کره شمالی حال و روز خوبی ندارد. مردم در یک نظام بسته سیاسی و فرهنگی و در فقر شدید زندگی می کنند. استبداد داخلی و ظلم تحریم حکومت را فلج کرده، اگرچه حاکمان روز به روز فربه تر می شوند!
آن دوست عزیز به دیده انکار درآمد که اطلاعات مربوط به این کشور، روایت دشمنانه است و از روی بغض و با اهداف سیاسی خاص منتشر می شود. و برای اقناع من به گزارشهای فراری ها و منافقین از وضعیت کشورمان اشاره کرد که غالبا دروغ و با اهداف ضربه زدن به جمهوری اسلامی در اختیار عموم قرار می گیرد.
من اگرچه کتابهایی در زمینه وضعیت مردم این کشور مطالعه کرده بودم و به خاطر کنجکاوی بیشتر از مرور اطلاعات منتشره در برخی از سایتهای اینترنتی هم بی بهره نبودم؛ اما به دلیل اینکه اطلاعاتم عمدتا از کتابهای ترجمه شده ی همین قماش فراری های کره شمالی بود؛ وارد مجادله نشدم. تا اینکه حدود دوهفته قبل گذارم به کتاب فروشی دنیای کتاب افتاد و چشمم به کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ رضا امیرخانی. بی معطلی آن را انتخاب کردم و از همان شب نخست شروع به خواندنش کردم تا امشب۱۴ شهریور که صفحات پایانی این کتاب را به اتمام رساندم. استبداد حاکمیت سیاسی با ایدئولوژی مسخره اش حال به هم زن است. من در هنگام خواندن کتاب فراوان غصه خوردم و رنج کشیدم؛ برای مردمی که آزاد نیستند؛ اما احساس عدم آزادی هم ندارند!مردمی که شرطی شده اند و گویا جبر زندگی آنها را در این شرایط نگه داشته است و باید شکر گذار خدای نداشته شان هم باشند. نظامی تک حزبی، بی خدا با اندیشه جوچه.
«نیم دانگ پیونگ یانگ» حاصل دو سفر رضا امیرخانی در سال۹۷ به کشور کره شمالی است.
《فصل اول کتاب یا «کیم چی» شرح سفر اول رضا امیرخانی به کره شمالی است. خردادماه ۹۷ او در پوشش مستندنویس با همراهی جمعی از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی راهی پیونگ یانگ می شود. این فصل شامل توصیف فضای جامعه، چارچوب ها و قوانینی که مردم ناچار و گاه مشتاق به رعایت آن ها هستند، عدم دسترسی به تکنولوژی روز دنیا، نبود فردیت و فضای امنیتی حاکم و همچنین کنجکاوی های نگارنده و تلاش او برای کشف نادیده ها و برقراری رابطه با مردم است.
فصل دوم یا «قاشق چی»، روایت حال و هوای امیرخانی بعد از بازگشت است. ته نشین شدن هیجانات و تحلیل عقلانی دیده ها و مقایسه حقایق با فیلم ها و کتاب هایی که درباره کره شمالی وجود دارد او را متقاعد می کند سفر دیگری به این کشور داشته باشد و با چشم دیگری زندگی در آن نقطه از جهان را ببیند. کشمکش ها و تلاش های او برای مجاب کردن کنسول کره شمالی برای صدور ویزا و البته چند خاطره پراکنده از سفرهایش محتوای این فصل را شامل می شود.
فصل سوم یا «چیطولی» هم روایت سفر دوم امیرخانی به کره شمالی است که بهمن ۹۷ آغاز می شود و موافقت حزب کارگر کره شمالی برای ارتباط نزدیک تر امیرخانی و هم سفرانش با زندگی مردم عادی و مواجهه با مناسک تولد، ازدواج و مرگ جریانی متفاوت تر از سفر اول پیش می آورد. ملاقات با نویسندگان که در ادامه متوجه می شوند هیچ کدام کتابی منتشر نکرده اند، بازدید از یک مدرسه و مواجهه با نقص های آموزشی در آن سیستم، یک زایشگاه و مواجهه با کمبود امکانات وحشتناک پزشکی، یک مجتمع مسکونی و دکوراسیون داخلی منازل، فروشگاه ها و تنوع محدود اجناس و شرح گفتگو ها با دو سه نفر از اعضای حزب که برای همراهی با مسافران ایرانی تعیین شده اند؛ بخش هایی از این فصل کتاب را تشکیل داده اند.》
@masaelepazuheshi
#کتابخوانی
#سفرنامه
@howzavian
📝یک مناظره و سه واکنش/ عقلانیتی که کم رنگ می شود
🔻علیرضا داودی
✍برنامه زاویه به رویکرد علمی و عقلانی در مباحث مشهور است و البته محلی برای تضارب آراء گرایشات فکری و سیاسی متفاوت است؛موضوعات جنجالی و شخصیت های دارای اختلاف فکری عمیق یکی از مهم ترین مولفه های شکل گیری یک برنامه موفق و دارای ارزش دیدن در حوزه مباحث گفتمانی است .
🔹همین چاقوی دو لبه ای است که از سمتی نظام اسلامی را به پیش می برد و موجبات تعالی فکری را فراهم می سازد و از سمت دیگر سیل هجمه ها و انتقادات را بخاطر عبور از برخی خط قرمزهای سنتی و بی دلیل گسیل می دارد.
🔸برنامه اخیر زاویه که به بحث مناسبات حجاب و سیاست در ایران می پرداخت یکی از بزنگاه های روشنفکری و آزاد اندیشی در کشور را رقم زد و سه گروه را به واکنش هایی سه گانه واداشت.
1️⃣تمامیت طلبان؛ نه به هرکسی جز ما
🔹اصل نقد این گروه به محتوای یا شکل بحت بر نمی گردد بلکه تمامیت طلبان ایده محوری خود را بر لزوم خاموشی تمام اندیشه هایی قرار می دهند که همانند آن ها نیست. این جماعت معتقد به تکثر اندیشه و رای نیستند و معتقدند صداوسیما باید بنگاه پراکنش حرف های آن ها باشد وگرنه ابزار استکبار است برای نابودی نظام اسلامی.
🔸این سبک رفتار مختص به جناح یا جریان خاصی نیست و در تمام تاریخ انقلاب حضور داشته اند چه آن زمان که با استفاده از نامه ۱۶/۱۰/۶۶ امام خمینی(ره) به آیت الله خامنه ای تلاش داشتند ایشان را از خط ولایت فقیه خارج نشان دهند، چه آنانی که مخالفان میرحسین موسوی یا منتظری را ضد انقلاب می خواندند یا بستن معدود روزنامه های مخالف توسط دولت هاشمی رفسنجانی تا همین دولت دهان بندها یا پدرخوانده های تمامیت خواه اصولگرا که هرکسی خارج از لیست خود را بی آبرو می خواهند.
🔹نقد این جریان به رسانه ملی این است چرا باید رسانه در اختیار هر حرفی غیر از ما قرار گیرد و بر همین اساس به عقده گشایی نسبت به تمام ارکان مدیریتی شبکه چهار مخصوصا مدیر جوان و انقلابی آن و برنامه زاویه می پردازند و حتی آقای سوزنچی را برای پذیرش چنین مناظره ای محکوم و خطاکار می نامند.
🔸خروجی نهایی این تفکر در بلند مدت همان گلوله ای است که مغز متفکران انقلاب را از پشت نشانه گرفت یا بمبی که صاحبان اندیشه انقلاب را سوزاند.
2️⃣حساسیون؛ آره ولی نه
🔹این طیف معتقد به تضارب آراء و گفتگو است و نقدی بر شکل گیری گفتگوهای صریح و اصیل اسلامی ندارد اما همواره معتقدند ما در یک وضعیت حساس کنونی به سر می بریم و اکنون زمان آن نیست که به گفتگو و بحث بپردازیم.
🔸به عنوان مثال پیش از انتخابات معتقدند سخن از نسبت شورای نگهبان و صلاحیت ها و نظارت، ایجاد حساسیت کاذب در یک شرایط حساس کنونی است، در پروسه انتخابات هم این گفتگو را آب به آسیاب دشمن ریختن در زمان حساس انتخابات می دانند.
🔹نقد این طیف به شبکه چهار سیما این است که اکنون چه زمان مطرح کردن چنین موضوعی است چرا که بحث حجاب در گرمای تابستان داغ می شود و اکنون که به فصل سرما رسیده ایم دیگر موضوع جامعه نیست؛ البته در همان تابستان هم معتقدند نباید در باب حجاب و الزامات آن سخنی گفت چون وضعیت حساس است و آب به آسیاب دشمن ریخته می شود.
🔸البته نمی توان منکر شد که برای طرح یک بحث باید مسائل مختلف از جمله ادبیات مناسب و تاثیرات اجتماعی آن را مد نظر گرفت اما حساسیت بیش از حد در نهایت منجر به توالی سکوت می شود و علی رغم تاکید رهبر انقلاب بر برگزاری کرسی های آزاد اندیشی، حدود 40 سال است نتوانسته ایم گفتگویی را حول محور بحران های اجتماعی و سیاسی مان شکل دهیم.
3️⃣عقل محورها؛ آره ولی بر اساس اسلوب علمی
🔹گروه سوم که صاحبان اندیشه و خرد هستند، همواره معتقدند باب گفتگو و مباحثه باید باز باشد چرا که دین مبین اسلام و انقلاب برخاسته از آن یک منظومه فکری و اندیشه ای است و توان پاسخگویی به نیازها، سوالات و شبهات جامعه و نظام را دارد.
🔸همین تفکر در آغاز انقلاب مناظرات تلوزیونی بزرگانی چون آیت الله مصباح، شهید بهشتی و غیره را با امثال بازرگان و سروش و کیانوری را شکل داد.
🔹این گروه در مورد برنامه زاویه صرفا نگاهی محتوایی دارند؛ برخی نوع استدلال مهدی نصیری را به چالش کشیده و مبنای فکری آن را مورد بررسی قرار می دهند و برخی دیگر با حمایت از این تفکر به تقویت محصول فکری عصر حیرت اقدام می کنند.
🔸تضارب آراء محصول این نوع نگاه اصیل اسلامی چه منجر به اثبات ضعف گفتمانی نصیری ها شود و چه موجبات تغییر زاویه دید به این موضوع را فراهم آورد مبارک است.
🔹بحران اصلی جمهوری اسلامی همین عدم گفتگوی مستقیم و بی پرده است که نسل های ما را دارد چند پاره و دشمنی ها را افزایش می دهد و راه حل آن بازگشت به مسیر صحیح و اصیل خودمان در مباحثات و مناظرات علمی متقن است آن هم با حضور صاحبان اندیشه.🔺
هدایت شده از فلسفه ذهن
شاید همانگونه که جگون کیم بیان کرده است، تامس نیگل را باید احیاءکننده بحث #آگاهی_پدیداری در #فلسفه_ذهن معاصر دانست. نیگل با مقاله انگیزش بخش «حسّ خفّاش بودن، چگونه است» در سال ۱۹۷۴، یک نقطه عطف تاریخی و برجسته برای طرح دوباره مسئله #آگاهی در فلسفه ایجاد کرد. نیگل این کار را با استدلالی که به تعبیر کیم، «روشن و نیرومند» بود، درباره تجربه آگاهانه و دسترسی ناپذیری آن برای منظر آبجکتیو به سرانجام رسانید.
.
اینکه یک جاندار تجربیات آگاهانه دارد، بدین معناست که چیزی وجود دارد که عبارت است از «حسّ و حال آن جاندار بودن»:
«ما می توانیم آنها را خصلتهای سابجکتیو تجربه بنامیم که در قالب هیچیک از تحلیلهای تقلیل گرایانه اخیر از پدیده های ذهنی، قابل تبیین نیست. چرا که تمامی این تحلیلها منطقاً با فقدان #تجربه_پدیداری نیز سازگار هستند.» (Nagel, "What it is like to be a bat", 1974, P.435.)
آنچه که در جنبه پدیدارانه برای نیگل مهم جلوه میکرد، منظر اوّل شخص آن بود که تئوریهای فیزیکی و آبجکتیو، چنین نظرگاهی را وا می گذارند. او برای تبیین این مسئله به حسّ درونی خفّاشها استناد می کند.
.
امروزه در #علوم_شناختی، تواناییهای شناختی و مکانیسم عصبی خفّاشها به خوبی موشکافی شده است. مثلاً اینکه خفّاشها امواج ماوراء صوت (تا ۱۳۰ دسیبل)، ساطع می کنند و مغز خفّاش با مقایسه پالسهای ساطع شده و بازتاب آن، یک نقشه دارای جزئیات از ابژه ها و رویدادهای محیط پیرامونی اش شکل می دهد. همچنین کشف شده که برخی خفّاشها از طریق فرکانسها، بین پالسهای ساطع شونده و بازتابهای رسیده، تمایز می گذارند و برخی دیگر این کار را از طریق مدّت زمان سپری شده، انجام می دهند.
در نتیجه مشکل است تصوّر کنیم که خفّاش بودن، چه حسّ و تجربه ای دارد.
نیگل ما را به این نکته توجّه می دهد که باید چیزی بیشتر در رابطه با سیستم ردّیابی خفاشها وجود داشته باشد که ورای این فرآیندهای رفتاری – عصبی است؛ خفّاش باید یک تجربه با خصیصه هایی منحصر به فرد داشته باشد که نوعی بازنمایی درونی از حرکت حشرات در ذهن خفّاش اتّفاق بیفتد. و این همان چیزی است که ما در اختیار نداریم و ورای دسترسی های مفهومی و شناختی است. (Kim, Philosophy of Mind, 2010, pp.147-148.)
@MHomazadeh
@PhilosophyofMind
#غول_دکترا_و_چراغ_جادوی_حوزه
🌀 تأثیر مثبت و منفی عناوین حوزوی بر تصورات جامعه
🔹 «کاردان، کارشناس، کارشناس ارشد، دکتر» به این عناوین نگاه کنید!
هرکدام بار معنایی خاصی دارند که در اذهان مردم و جامعه، حکایت از میزان علمیت افراد دارای آن مدرک دارد؛ تا جایی که دانشجویان درس میخوانند تا به این عناوین مهم دست پیدا کنند و مردم نیز به داشتن هرچه بیشتر صاحبان این مدارک، در میان خانواده و خویشاوندان خود، مباهات میکنند؛ حتی برای مشکلات دنیوی و مسائل روزمره خود دنبال افرادی میگردند که مدارک بالاتری دارند.
🔻 حال به این عناوین دقت کنید: «سطح یک، سطح دو، سطح سه، سطح چهار»!
همهی این عناوین برای مردم، گنگ، نامفهوم و چه بسا موجب فاصلهگرفتن یا حتی اشمئزاز است!
تا بگویی سطح چهار دارم میپرسند یعنی چه؟
و در پاسخ مجبوری بگویی همان دکترا! البته اخیرا طبق قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانشآموختگان سطح چهار حق ندارند از عنوان دکتری برای خود استفاده کنند!
لذا استفاده از این عنوان برای حوزویان #جرم است، بلکه باید بگویند سطح چهار و معادل دکتری!!
✅ حال اگر مردم عناوینی شبیه به این را بشنوند: «مجتهد تمام، مجتهد متجزی، قریب الاجتهاد، دینشناس گرایش فلسفه، دینشناس گرایش روانشناسی، مبلّغ عالی، مبلّغ توانمند، مبلّغ کارآموز و...»
بله درست حدس زدید! هم این عناوین بار معنایی روشن و قابل فهمی دارند؛ هم ذهنیت مردم و انتظارشان از یک روحانی، با این عناوین تطابق پیدا میکند و بهتر جذب روحانیون برای حل مسائل و مشکلات خود میشوند. همچنین بهتر درک میکنند که روحانیون همه یکدست نیستند و دنبال آن روحانی با مدرکی میگردند که موضوع گرفتاریشان با سنخ مسأله آنها یکسان است.
🔻 اما دریغ! وقتی که میشنوند فلان دانشگاهی دکتر است و فلان روحانی هم دکتر است؛ میگویند این بیچارهها از فرط بیسوادی مجبور شدهاند از عناوین دانشگاهی برای خود وام بگیرند و نان و مقامی برای خود دست و پا کنند!!
یا میگویند اینها قرار بود دینشناس شوند رفتند دکتر شدند!! گویا حوزه چراغ جادویی شده که غول دکتر آفریده است!
یا اگر خیلی ارادت به قشر روحانیت داشته باشند میگویند دکترها برابرند؛ چه دانشگاهی باشند چه حوزوی!
✅ و چه دقیق بود کار امام خامنهای عزیز در نپذیرفتن دکترای افتخاری و متعهد ماندن بر میثاق طلبگی خویشتن.
و چه جفا کردهایم ما، اگر همچنان به این میثاق طلبگی پشت کنیم و به فکر مطالبهی تشخیص هویت واقعی حوزوی و اصیل خویش نباشیم.
✅ براستی چنین مأموریتی از عهده شورای عالی و مرکز مدیریت، قطع به یقین برخواهد آمد و انشاءالله امید است که خیلی زود در این امر مهم تعجیل کنند و آن را به فردا و فرداها موکول نکنند که سالهاست این مطالبهی امام خامنهای بر زمین مانده است.
✍ علی مهدوی
📝محمد صدرا مازنی
💠آینده ی نگران کننده اخلاق(۱)
🔻شبی که گذشت، به اتفاق خانواده فیلم سینمایی«سر وقت» یا «در زمان» را دیدم. به کارگردانی اندرو نیکول، محصول آمریکا، در ژانر علمی–تخیلی و اکشن که در سال ۲۰۱۱ ساخته شده است. از قرار اطلاع ۴۰ میلیون دلار برای ساختش هزینه شده و ۳۷ میلیون دلار در آمریکا و ۱۳۶ میلیون دلار در بقیه جهان فروش کرده است که در مجموع ۱۷۳٬۹۳۰٬۵۹۶ دلار، فروش موفقی در گیشه داشته باشد.
🔻فیلم از آینده سخن می گوید. آینده ای که در آن، گرد پیری بر صورت هیچ انسانی ننشسته و قامتی خمیده نشده است. آینده ای که عمر مردمش در ۲۵ سالگی متوقف می شود. البته چندان ناامید کننده نیست؛ میتوان تحت شرایطی به زندگی ادامه داد. این به میزان دارایی شهروندان وابسته است. اگر شخص بسیار ثروتمند باشد، میتواند با هزینه کردن، میزان عمرش را تا حد زیادی افزایش دهد. با استفاده از فناوری و از طریق مهندسی ژنتیک.
🔻بر اساس این فیلم زمان به جای پول می نشیند. اما تا چه زمانی میتوان به عمر خویش افزود؟ تا بینهایت. در این آینده؛ وقتی زمان (=ثروت) نباشد، حیات و زندگی هم نیست. پس فقیر محکوم به جوانمرگی است! شانس زنده ماندن پس از ۲۵ سال به صفر می رسد. فقرای بیچاره هم برای ادامه حیات یک راه بیشتر در پیش ندارند؛ اینکه با دزدی برای خویش زمان بخرند و به عمرشان بیافزایند.
🔻در فیلم «سر وقت» شخصیت اول داستان مرد جوانی است که با دختر ثروتمند شهر آشنا می شود. مرد جوان که مورد ظن پلیس واقع شده است؛ با هم دستی دختر ناچار به دزدی از پدر حریص و خسیسش میشود.
در این عملیاتِ سرقت، یک میلیون سال زمان، از پدر دختر میدزند و چون راببن هود آن را به مردم فقیر میبخشند.
🔻یکی از سکانسهای فیلم بین پدر و دختر گفتگویی واقع میشود که فلسفهی مرد ثروتمند را در توجیه رفتارش نشان میدهد. او با منطقی که دارد، راحت زندگی می کند.
رفتار غلط اگر تئوریزه شود، خطرناکتر می شود.
🔻اما متن گفتگو که در سکانس سرقت از گاو صندوق روی می دهد:
پدر: حتی اگر به همه یک سال عمر بدهید فقط درد و رنجشان را بیشتر می کنید.
دختر: طول عمرشان را بیشتر می کنیم.
🔻پدر: وجود یک میلیون نفر در یک منطقه ی اشتباهی سیستم را زمینگیر میکند(این منطقهی به قول پدر اشتباهی محصول لیبرال سرمایه داری و اختلاف طبقاتی است که مردم فقیر را برای زنده ماندن به بزه کاری کشانده است.)
🔻دختر: ما نمیخواهیم ابدی باشیم، اما میخواهیم بدانیم آیا یک روز در عمرت زندگی کردی؟ (زندگی همراه با اخلاق و نوع دوستی که با روح انباشت سرمایه و تکاثر فاصله دارد. در این گفتگو انباشت سرمایه به منزله مرگ اخلاق تلقی شده است.)
🔻پدر تقلا میکند رفتار و عملکرد خویش را توجیه کند؛ از اینرو میگوید: تو ناراحتی که برای یک نسل؛ بلکه دو نسل توازن ایجاد کردم؟
پدر پس از مکثی کوتاه میگوید: خودت را گول نزن. آخرش هیچ چیز عوض نمی شود. چون همه میخواهند تا ابد زندگی کنند.
فکر میکنن شانس ابدی شدن را دارند، هرچند تمام شواهد عکسش را نشان می دهد.
🔻پدر اضافه می کند: مردم فکر میکنند استثنائند؛ ولی حقیقت اینه که برای تعدادی که میخواهند ابدی باشند، خیلی ها میمیرند.
جوان حرف آخر را در این سکانس میزند: هیچ کس نباید ابدی شود، حتی اگر تنها یک نفر به خاطرش بمیرد.
ادامه دارد
#فرهنگ
#اخلاق
#مسائل_پژوهشی
#محمدصدرامازنی
@masaelepazuheshi
📝محمد صدرا مازنی
💠آینده ی نگران کننده اخلاق(۲)
🔻برداشتم از آخرین کلام در سکانس سرقت این است که ابدی زیستن حتی اگر به قیمت مرگ یک نفر تمام شود، نیز نمیارزد. این فلسفه میگوید: مرگ انسانهای بیگناه در فرض مرگ اخلاق رخ میدهد. به انسان میآموزد که بخش زیادی از مرگ و میرها ناشی از فاصلهی طبقاتی است. فاصلهای که گاه منجر به یأس و ناامیدی و پوچی میشود. کودک میکشد و استثمار را به نام توازن بین نسلها و ایجاد نظم نوین جهانی تمام میکند.
🔻روشن است که فیلم یادشده مانند دیگر آثار آمریکایی فلسفه دارد. فلسفهای که علیالقاعده مروج ارزشهای آمریکایی است. بهرغم اینکه اساسا مخالف دیدن چنین فیلمهایی-البته مشروط به تحلیل محتوا-نیستم. و بلکه آن را برای ایجاد مفاهمه و همدلی بیشتر بین ملتها و زندگی بهتر در کره خاکی ضروری میدانم. اما ابا ندارم بگویم فیلمهای خوب و اخلاقی آمریکا و حتی فیلمهای آمریکایی که ضد سیاستهای پنتاگون و کاخ سفید تولید میشود، نیز به صورت نرم در حال ترویج فلسفهی آمریکایی است و به جان میخرم نقد دوستان را و میگویم: هر فیلمی که از دنیای غرب پخش میشود، اگر با بصیرت بینندگان و تفکر نقادانه همراه نباشد، یک قدم جوانهای ما را به آمریکایی شدن و اخلاق آمریکایی نزدیکتر میکند.
🔻فیلم«سر وقت» در قامت یک فیلسوف اخلاق ظاهر شده است. در غیاب فیلمهای پرمایه و عمیق ایرانی، که میتواند، اندیشههای دینی و فلسفهی ایرانی- اسلامی را در قالب هنری و جلوههای بصری و پر محتوا منتشر کند، در وضعیتی خوشبینانه جوان ایرانی با چنین فیلم هایی سرگرم میشود. حال یا همراه با تفکر انتقادی و یا بدون نگرش سنجشگرانه و با آسیبهای احتمالی اش.
تمام
#فرهنگ
#اخلاق
#مسائل_پژوهشی
#محمدصدرامازنی
@masaelepazuheshi
💠مرثیه ای برای مصائب طلاب
🔸نگاهی به فیلم سینمایی #حق_سکوت
🖋محمد وکیلی
🔹زندگی و مشکلات قشر طلاب یکی از سوژه های قابل توجه فیلم سازان بوده است و علیرغم ممنوعیت ها و خط قرمزهای دهه شصت و هفتاد، از اوایل ده هشتاد راه برای نزدیک شدن دوربین به این قشر و روایت زندگی و جهان طلبگی فراهم گردید و علیرغم موانع و مشکلاتی فراوانی که در این راه برای فیلم سازان وجود داشته فیلم های مختلفی در این زمینه ساخته شده از درام های خانوادگی چون طلا و مس گرفته تا فیلمهای طنز و گزنده ای چون مارمولک و پارادایس و...
🔸ویژگی مهم تمام این فیلمها این بود که کارگردانانی بیرون از حوزه علمیه و عموما ناآشنا با ظرافیت فضا و زیست طلبگی، تلاش کرده اند به زندگی طلاب نزدیک شوند و در این راه سعی نموده اند با بهره گیری از مشاوران حوزوی، ضعف روایتگری را جبران نمایند؛ تلاشی که در بعضی ابعاد و جنبه ها بسیار خوب و رضایت بخش بوده اما در بعضی موارد فرسنگها با واقعیات زندگی طلاب فاصله داشته است. نمونه های بسیاری برای این ادعا میتوان ارائه کرد.
🔸اما این بار کارگردانی به نام #هادی_نائیجی قدم در این راه نهاده است و تلاش نموده روایتی عینی و ملموس از وضعیت زندگی، دغدغه ها و مصائب طلاب ارائه نماید. طلبه هنرمندی که علاوه بر تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم، سالهاست وارد عرصه سینما شده و علاوه بر نویسندگی و مشاوره، تجربه دستیاری کارگردانان بزرگی چون بهروز افخمی را نیز در پرونده خود دارد. چنین رزومه ای، سطح توقع و انتظار از فیلم رو خود بخود بالا میبرد، هر چند که این توقع، کمتر برآورده میشود. اولین ساخته بلند نائیجی که از قضا بیش از هفت سال نیز در مرحله صدور مجور اکران معطل ماند، نشان داد که کارگردان علیرغم مبانی و نگاهش عمیقش به مقوله سینما، تا کارگردان شدن در سطح مقبول، راهی دراز دارد.
🔸فیلم، روایتگر زندگی طلبه ای است که بخاطر معامله ای، چک بلامحل کشیده و اکنون گرفتار شرخری است که به هر قیمتی، تلاش دارد این چک را نقد کند. تنش و چالشی که در نهایت به یک آبروریزی تمام عیار برای طلبه جوان منجر می شود.
🔸پیام و نکته محموری فیلم در این نهفته باشد که اگر طلاب و روحانیون مواظب زندگی و عملکرد خود نباشند، نمیتوان از دیگران توقع داشت که همیشه و همه جا احترام جایگاه و لباس روحانیت را حفظ کنند...
#نقد_فیلم
#حق_سکوت
#سینما
#طلاب
✳️واکاوی سخنان اسلامستیزانه امانوئل مکرون؛ اهداف و راهکارها
🔸 مقدمه:
امانوئل مکرون، روز جمعه در سخنانی اسلام را دینی توصیف کرد که امروزه در سراسر دنیا دچار بحران شده است. او در مراسمی در غرب پاریس اسلامگرایی را یک ایدئولوژی مرگبار توصیف کرد. وی افزود: اسلام دینی است که امروز در همه جای دنیا دچار بحران است، ما فقط این را در کشور خود نمیبینیم. وی افزود قانون اساسی فرانسه به مردم اجازه میدهد به هر اعتقادی که انتخاب میکنند تعلق داشته باشند، اما نمایش ظاهری وابستگی مذهبی در مدارس و خدمات عمومی ممنوع است. مکرون مدعی شده که در پی تصویب لایحهای است که قصد دارد تا مانع از تأثیرگذاری عوامل خارجی بر مسلمانان این کشور شود. این لایحه بهطورکلی در خصوص تقویت سکولاریسم و جدا کردن نهادهای مذهبی ازجمله کلیساها از دولت است، اما مقابله با سرمایهگذاری خارجی برای ساخت مساجد و مدارس مذهبی خصوصی و تقابل با ائمه جماعت دارای تابعیت خارجی در فرانسه را نیز در برمیگیرد. وی مدعی شده است که هدف از اجرای این لایحه مواجه با مشکل افزایش افراطگرایی اسلامی در فرانسه و تقویت «توانایی در زندگی در کنار یکدیگر» خواهد بود.
🔹 اهداف
- مقابله با گسترش اسلام در اروپا و فرانسه: بسیاری از کارشناسان معتقدند که با روند رو به گسترش اسلام در غرب جمعیت مسلمانان در این کشورها بهشدت افزایش پیدا میکند این اتفاق به مذاق سیاستمداران غربی خوش نمیآید و سعی دارند با اعمال سیاستهای ضد دینی و کمک به گسترش گروههای تکفیری به مقابله با چهره رحمانی اسلام واقعی بپردازند.
- اسلام هراسی و ارائه خوانشی خشن، غیرمنطقی از اسلام در غرب: دایرةالمعارف مطالعات قومی و نژادی مینویسد که در یک مطالعه موردی در انگلیس در فاصله سالهای ۱۹۹۴ و ۲۰۰۴، دیدگاههای مسلمانان در رسانهها در خصوص موضوعات مرتبط با آنها کمتر گزارش میشوند و معمولاً گزارشها، تصویری منفی از مسلمانان ارائه میکنند. او مینویسد که مسلمانان و اسلام بهعنوان تهدیدی برای امنیت و ارزشهای غربی به تصویر کشیده میشوند.
- بهرهبرداری انتخاباتی مکرون: مکرون خود را برای انتخابات دور آینده فرانسه آماده میکند، گروههای راست افراطی که اکثراً اسلامستیز هستند رابطه خوبی با مکرون ندارند، مکرون سعی دارد با اعمال محدودیت علیه اسلام در این کشور این گروهها را با خود همراه سازد.
- فرانسه خود را مهد آزادی و برابری و مبدع و منشأ بسیاری از مکاتب فکری میداند، اما همیشه سعی داشته به مقابله با مظاهر اسلامی مانند حجاب و... بپردازد.
- فرانسه سعی دارد فعالیت مساجد، وعاظ، ائمه جماعات و مراکز دینی را زیر نظر داشته باشد تا مانع فعالیتهای افراطی در این مراکز قرار گیرد، شایانذکر است وهابیت در این کشور بهشدت در حال فعالیت است.
🔹 پیشنهادها
- لزوم آگاهسازی جوامع غربی و تمییز قائل شدن بین اسلام حقیقی و اسلام افراطی که زاییده تفکر غرب است.
- حمایت از انجمن و گروههای مذهبی در خارج از کشور و فراهم آوردن خوراک فکری برای بیان اسلام واقعی و برخورد مناسب با چالشها و تهمتهایی که علیه اسلام زده میشود.
- تصویب قانون حمایت از مقدسات الهی در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، یونسکو، قوانین داخلی کشورها تا برای برخورد با این اقدامات ضمانت اجرایی صورت گیرد؛ بهطور مثال در نظام حقوقى انگلستان «کامن لا» فقط نسبت به مقدسات دین مسیحیت، حمایتهای حقوقى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى قانونى قرار نگرفتهاند، به همین دلیل باوجودآنکه قضیه توهین «سلمان رشدى» به پیامبر گرامى اسلام (ص) در کشور انگلستان واقعشده و این کشور محل وقوع جرم محسوب مىگردید ولى دادگاههای این کشور عمل مزبور را غیرقابلتعقیب اعلام نمودند که این مسأله نهتنها موجبات اعتراض شدید مسلمانان را برانگیخته بلکه برخى از حقوقدانان غربى نیز نتوانستهاند در مورد تبعیضآمیز بودن این قاعده و غیرمنطقی و ناعادلانه بودن آن سکوت نمایند.
- بیان استدلالی و منطقی و ضرورت احترام به مقدسات الهی برای نخبگان، روشنفکران، دانشجویان و مردم: شایانذکر است توهین به مقدسات در حقوق اسلام، همانا برخورد با «نظم و اخلاق عمومى» است زیرا در یک جامعه دینى بهویژه جامعه مبتنى بر «حکومت دینى»، با توجه به تعلقخاطر شدید افکار عمومى پیروان ادیان الهى به مقدسات و رهبران دینى که علاوه بر دارا بودن شخصیت خاص، از شخصیت حقیقی ویژهاى نیز برخوردارند.
- باید توجه داشت که تنفر پراکنی، به حاشیه راندن، اعمال محدودیت بر آزادی و حقوق دیگران، همزیستی محقق نخواهد شد؛ بلکه همزیستی از طریق عدالت، آزادی مسئولانه و برابری برای همگان بدون هیچ نوع تبعیض، محقق میشود.
🔻🔻🔻
@mobahesat
@daghdagheha
🔸️معرفی کتاب جدید از #پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
📕"سرمایهداری پلتفرمی"
🖌نویسنده: نیک سِرِنیچک
مترجم: مجید سلیمانی ساسانی
🖊یادداشت مترجم:
🔸بگذارید با طرح چند سؤال شروع کنم: آیا در جهان پلتفرمها و رسانههای اجتماعی، رویکردهای استثماری و پسااستعماریِ نظام جهانی سرمایهداری ادامه خواهد داشت؟ در این صورت، سرمایهداری جهانی چگونه خود را در شکلهای جدید بازتولید میکند؟ و نهایتاً اینکه اقتصاد دیجیتال و پلتفرمها، چگونه بحرانهای سرمایهداری را مرتفع ساختهاند و همزمانْ چه پیامدهایی برای انسانها داشتهاند؟
🔸کتاب سرمایهداری پلتفرمی اثر نیک سِرِنیک سعی کرده است که در پاسخ به این پرسشها تأمل کند و بسیاری از پیشفرضها را به چالش بکشد. قصد من از ترجمه این کتاب نیز شالودهشکنی بسیاری از پیشفرضهایی است که این روزها شنیده میشود و هرگونه مخالفت با آن نیز با عکسالعملهای غیرمنطقی مواجه میشود.
خرید اینترنتی کتاب:
🌐 http://amirkabirpub.ir/product/%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%AF
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
#باشگاه_هنر_و_انديشه
♨️ @rcica
🌎 rcica.ir
💠تمدن اسلامی و تمدن غربی در پساکرونا
🖊علی افتخاری (دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی)
مقدمه
🔸واژه تمدن در نیم قرن اخیر از پرکاربردترین واژگانی است که در علوم انسانی و علوم اجتماعی به کار رفته و به دلیل تنوع گرایشها و رشته ها در علوم یادشده، برداشتهای متفاوت و تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است.
🔸مراد ما از تمدن غربی، تمدن به اصطلاح مدرن غربی است که از اوایل سده هفدهم میلادی در غرب پدیدار شد و تا کنون ادامه دارد؛و منظور ما از تمدن اسلامی، تاریخ تمدن اسلام و تجربه تمدنی گذشته مسلمانان نیست ، تمدن اسلامی تمدنی است که آموزه های فکری آن توسط بنیانگذار آن حضرت محمدبنعبدالله نهاده شده است، ودر قرآن وسنت تبلور یا فته است ودر چند سال حکومت حضرت علی بن ابیطالب( ع) عدالت انسانی آن را مسلمانان تجربه کرده اند و فر مول آن در مکتب عاشورا تجلی کرد ودر حال حاضر اربعین حسینی بهترین جلوگاه ونمود ونماد تمدن اسلامی است ودر روز گاری در کل جهان استقرارخواهدیافت. اکنون جایگاه ونقش تمدن اسلامی وتمدن غربی را در پسا کرونا با ذکر مشخصه های آن دو تمدن در معرض قضاوت افکار عمومی می گذاریم.
🔸شیوع بیماری عالم گیر کرونا حادترین و مهترین بحران امروزی جهان است. افکار عمومی مردم دنیا خصوصاً غربی ها با زیر سئوال بردن تمدن حاکم بر جهان غرب در اثر نا کار آ مدی در برابر بحران کرونا حکمرانی جهانی و مدیریت این تمدن را متزلزل ساخته است. نسل امروز دنیا به خوبی درک نموده اند که جهانیان نه تنها در حوزه سلامت برای حفاظت از جسم خود افزون برآن در عرصه های اقتصاد و نظام سیاسی و از همه مهمتر در پهنه تمدنی خود باید تصمیم بیگیرند و الگوهای زندگی خود را باید از تمدن صرفاً مادی خصوصاً با مدل غربی آن به یک تمدن دیگر تغییر دهند چون پیامدهای کرونا دنیا را آنچنان دیگرگون نموده است که جهان پساکرونا به یک فاکتور جدید از hلگوی زندگی نیاز دارد زیرا الگوی زندگی بر گرفته از تمدن مادی امروزه بشر را در شرایط کرونایی گیچ و سر گردان گرفتار قرنطینیه ها نموده است و به وضوح می بینند که اجساد قربانیان در بریتانیابا کامیون های ارتش بسوی گورستان حمل می شوند و بدترین دزدی تاریخ بشر،که دزدی دارو وسائل بهداشتی بیماران کرونایی بود در غرب اتفاق افتاده است زمینه استقبال از تمدن متفاوت را فراهم نموده است. امروز جهانیان الگوی نوین می خواهند که مایه امید شان باشد و می خواهند در مسیر نوین گام بردارند چون بعیداست بعد از تجربه های تلخ دوباره به همان الگوی قبلی بر گردند این مقاله مخاطرات و بحران های ناشی از تمدن مادی غربی وشاخصه ها و اهداف تمدن اسلامی را مورد ارزش یابی قرار می دهد وآنگاه قضاوت را به شما می سپارد.
متن کامل مقاله در https://urd.ac.ir/fa/cont/9752/
@daghdagheha
💠فیلسوفهای بدکردار و روشنفکران رذل(۱)
🖊محمدصدرا مازنی
🔻۱. چند سال قبل میهمان یکی از اقوام فاضلم بودم. جناب آقای دکتر مهدی اسلامی. کتابی در دست مطالعه داشت. نامش «فیلسوفان بدکردار» بود. نوشتهی نایجل راجرز و مل تامپسون و ترجمهی احسان شاه قاسمی که امیرکبیر آن را منتشر کرده بود.
مدتی بعد کتاب دیگری در قطع پالتویی از نشر هِرمس به چشمم خورد. به نام «روشنفکران رذل و مفتش بزرگ»، اولی را تورق کردم و دومی را خواندم. اولی از نوع افشاگریهای رسانهای بود. عناوینی چون «رسواترین رؤسای جمهور جهان» و یا «فساد فلان سلبریتی» و یا «بیسار هنرمند و اهل علم». اخباری که هرچند وقت یک بار منتشر میشود.
🔻کتاب فیلسوفان بدکردار به شخصیت برخی از فلاسفه ای که سرشار از تناقض و ضعف و شهوت و غریزهاند اشاره دارد. اشخاصی که شیوهی زندگیشان لزوماً مبتنی بر اندیشهورزی آنها نیست. این روشِ رو کردن اخلاق جنسی فیلسوفانی چون برتراند راسل، نیچه، فروید، فوکو و مانند آنها منتقدین و مدافعینی دارد. مخالفین، کردار زشت جمعی از فلاسفه در مقابل انبوهی از فیلسوفان درستکردار را جفا به اهل فلسفه میدانند و مدافعان معتقدند: این کار با هدف روشنگری برای جوانان انجام میشود. آنها میگویند: « شناساندن روی پنهان این فیلسوفان موجب می شود جوانانی که در شبکههای اجتماعی چند جمله فلسفی از فلان فیلسوف، را میشنوند تقلید نکنند و آن جملهها را وحی منزل نپندارند.»
🔻اگرچه گاه مسأله اساسیتر و غمانگیزتر از آن است که این افشاگریها بتواند اثر کند.
گپ و گفتی صمیمی با جمعی از جوانان دانشجو درباره یک سلبریتی را به یاد دارم که برایم عجیب مینمود.
آنها چنان شیفتهی این بازیگر بودند که نه تنها خروج از کشور، کشف حجاب و اساسا فسادش را که با هیچ مرام اخلاقی قابل درک نیست را نمی دیدند؛ بلکه با ژستی روشنفکرمأبانه آن را توجیه میکردند! از اینرو مساله فراتر از نگارش کتابی افشاگرانه درباره فساد اخلاقی فلان فیلسوف است. من اما اگرچه انتشار چنین کتبی را کم اهمیت میدانم. اما در مقابل از انتشار فسادهای سیاسی، مالی و جنایاتی که برخاسته از ذهن بیمار فلسفی آنها است، عمیقاً دفاع میکنم. مثلاً اگرچه بحث دربارهی رفتارهای جنسی امثال نیچه را بی ثمر می دانم؛ اما نمیتوانم نقش او را در تقویت جنایات هیتلر نادیده بگیرم. از این رو معتقدم رفتارهای حیلهورزانه و مبتنی بر دروغ فیلسوفان باید افشا و نقد شود. با ادای احترام به همه ی فیلسوفان مومن، شاید تعبیر«فیلسوفان پفیوزهای تاریخاند» از دکتر علی شریعتی نه اتهامی به همه که اشاره به همین فیلسوفهای بدکردار باشد.
🔻۲. کتاب دوم اما «روشنفکران رذل و مفتش بزرگ» نام دارد. آقای داریوش مهرجویی کارگردان مطرح کشورمان آن را نوشته است. پیشتر از او کتاب «جهان هلوگرافیک» نوشته مایکل تالبوت را خوانده بودم. ترجمهی روانی دارد. در مقدمه کتاب اشاره دارد که کتاب روشنفکران رذل نخست جهت پایان نامه کارشناسی رشتهی فلسفه در ادبیات دانشگاهUCLA در سال1347 به تحریر درآمده است. حاصل دورانی است که متأثر از ادبیات کلاسیک و اندیشههای مذهبی و بشردوستانه تئودور داستایوفسکی بود.
🔻در کتاب برادران کارامازوف داستان در داستانی رخ میدهد. ایوان کارامازوف برای برادر کوچکترش، آلیوشای نوکشیش داستانی تحت عنوان مفتش بزرگ نقل میکند. داستایوفسکی در این کتاب از شخصیتهایی یاد میکند که روشنفکران رذل تاریخاند. چون همگی به نوعی دست به جنایت زدهاند. اشخاصی که در عمل و گفتار با نوعی تناقض مواجهاند. طنز تلخ ماجرا این است که برای بشریت، دست به کشتار و نابودی ابنای بشر میزنند. دوستانی که علاقهمند به مباحث کلام و الهیات هستند برادران کارمازوف را بخوانند؛ چون در این کتاب به یکی از مهمترین چالشهای کلامی یعنی خیر و شرّ و مقولهی عدل الهی اشاره میشود.
ادامه دارد.
#فلسفه
#مسایل_اخلاقی
@masaelepazuheshi
@daghdagheha
🏴 إنا لله و إنا إليه راجعون
💢 حجتالاسلام والمسلمین داوود فِیرحی زنجانی، درگذشت
✔️ حجتالاسلام والمسلمین داوود فیرحی زنجانی، استاد اندیشه سیاسی دانشگاه تهران سحرگاه امروز چهارشنبه در پی بیماری درگذشت.
🔹 وی تحصیلات حوزوی خود را از سال ۱۳۶۰ شمسی در حوزۀ علمیۀ زنجان آغاز و در حوزۀ علمیۀ قم دنبال نمود ، و از سال ۱۳۶۶ همزمان به تحصیل دانشگاهی پرداخت.
🔹 «فقه و سیاست در ایران معاصر» ، «فقه و حکمرانی حزبی» ، «آستانۀ تجدد» و «تاریخ تحول دولت در اسلام» ، از جمله آثار این پژوهشگر ۵۶ ساله بود.
@daghdagheha