📚#مجید_بربری
📖 #برشی_از_کتاب
_راستی حاجی! نمی دونم با این دردسری که برا خودم درست کردم، چیکار کنم؟
عموسعید یک آن جا خورد، پرسید:
_چی داری می گی؟ دردسر چی؟
مجید به جای جواب آستینش را بالا زد. روی دستش خالکوبی عجیبی بود. عمو سعید تا بهحال ندیده بود. شنیده بود بین بچهها کسی هست که خالکوبی دارد، اما فکرش را هم نمیکرد آن آدم، مجید باحال و بامرام باشد.
_هیچی مجید جون، کاری نمی خواد بکنی!
_نمی دونم چیکارکنم. آبروم رو برده.
_ناراحت نباش، خداوند توبهپذیره، خدا میبخشه،
اگه نبخشیده بود که اینجا نبودی، مدافع حرم نمی شدی. قدر جایی رو که هستی بدون.
اصلا فکر این رو که خدا تو را نبخشیده، نکن. چرا اینقدر خودت را اذیت می کنی؟!
_خدایا! یا پاکش کن، یا خاکش کن!
_مجید به خدا قسم پاک شده باور کن!
عمو سعید خداحافظی کرد و رفت به سمت تویوتایی که از قبل منتظرش بود. چند قدم رفت و ایستاد. دستی برای مجید تکان داد و دوباره خداحافظی کرد.
... حاج سعید در ماشین را که بست و خواستند راه بیفتند، صدای مجید را شنید که پردهی شب را می شکافت و پیش می آمد:
_حاج سعید، حاج سعید، عمو سعید! به مولا قسم خودت فردا می بینی این دردسر رو، هم خاکش میکنن، هم پاکش میکنن!
🌸🍃📚🌸🍃📚🍃🌸🍃🌸
#قیمت_کتاب: ۱۸/۰۰۰ تومان
#باتخفیف: ۱۵/۰۰۰ تومان
آیدی سفارش👇👇👇
@Mohajer1310
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
____‼️🚫‼️____
لطفاً با حاج قاسم این کار رو نکنید . . !
•
•
•
#مرد_میدان
#می_خواهم_مثل_او_باشم
#حاج_قاسم
@daghighehayearam
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
باید جریان داشته باشی،
اگر راکد بمانی بوی تعفن می گیری.
📚#مادر
@daghighehayearam
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
~💴~💶~💵~💷~
💰| اگه پولی کـه توی عراق و سوریه
خرج شده به خودمون میدادن . .
#مرد_میدان
#می_خواهم_مثل_او_باشم
#حاج_قاسم
@daghighehayearam
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از دقیقه های آرام
📚 #مجید_بربری
🌹زندگی داستانی حُر مدافعان حرم
شهید مدافع حرم #مجید_قربانخانی
@daghighehayearam
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دقیقه های آرام
📚 #مجید_بربری 🌹زندگی داستانی حُر مدافعان حرم شهید مدافع حرم #مجید_قربانخانی @daghighehayearam 🌹
📖 #برشی_از_کتاب
آستینش را بالا زده بود و نشسته بود پای قلیان . جمع دورش هر کدام پکی به قلیان می زدند و با دودی که از دهانشان بیرون می دادند بازی می کردند . می گفتند و می خندیدند . دوست مجید او را که دید تا ته خط را خواند .
مجید از مچ دست تا آرنجش را خالکوبی کرده بود .
- سلام به همگی . جای منم باز کنید .
مجید کنار رفت و برای رفیقش جا باز کرد . پک عمیقی به قلیان زد . صدای قل قل قلیان بلند شد و بعد هم دودی که از دهانش داد بیرون
- مجید! این چه کاریه که کردی ؟
- خالکوبی رو می گی ؟ میبینی چقدر قشنگه !
و باز پکی به قلیان زد .
- حالا تو بیا بریم پیش رفقای من ، تا برات بزنن .
- قشنگیش که قشنگه ولی من گفتم نزن . پشیمان میشی، اصلا خالکوبی چیز خوبی نیست .
بوی تنباکوی میوه ای بلند شده بود و صدای قلیان و دودی که به نوبت از دهان بچه ها در می آمد و صدای خنده شان سر حرف های پیش پا افتاده بلند بود .
- دیگه جوگیر شدم . برای تنوع هم بد نیست .
🌹 #دو_سه_ماه_بعد
جشن تولد یکی از دوستان بود . او همیشه در جشن تولد ها و مهمانی های شبانه میداندار بود .
اولین بارش بود که به مهمانی نیامده بود . همه تعجب کرده بودند . بیشتر مهمان ها به خاطر مجید می آمدند .
- اگه مجید باشه ما هم میایم . اون که باشه خوشگذرونیهامون کامله کامله .
...
مجید به جشن تولد نرفته بود و به رفقایش گفته بود فراخوان داریم .
- فراخوان چیه مجید ؟ اینم حتما از اون مسخره بازیهاته ! کجا دعوت بودی که می خوای بپیچونی ؟ ما خودمون تهِ ته این خطیم !
- پیچوندن چیه، نمیتونم بیام. فراخوان دارم .
حامد چند روز بعد از تولد، به مجید رسید . تا او را دید تعجب کرد. اول از تیپ مجید بعد از حرف هایی که می زد .
_ مجید! چرا تیپت عوض شده؟
_ اولاً سلام! دُیماً من از این به بعد ساده حال میکنم. مشکلیه؟!
- تو که همیشه سه تیغه میکردی، حالا چی شده ریش گذاشتی؟
...
رفیقش مانده بود و پیش خودش می گفت : " این واقعا مجید دو سه ماه پیشه ؟ خدایا من خوابم یا مجید ؟ "
..
- حامد من می خوام برم سوریه .
- سوریه برای چی ؟
- می خوام مدافع حرم بشم .
- مدافع حرم چیه ؟ حرف بزن ببینم چی میگی ؟
- ببین یه عده تکفیری تصمیم گرفتن حرم حضرت زینب رو بگیرن و بعد هم خرابش کنن . بعد هم این داعشی های پدرسوخته هدفشون ایرانه . باید بریم اونجا بجنگیم که پاشون به اینجا نرسه .
- مجید، آخه تو رو می برن ؟
- آره رفتم ثبت نام کردم . فقط یه مشکل دارم .
- چه مشکلی ؟
- این خالکوبی برام دردسر شده . نمی دونم باهاش چکار کنم ؟
- مجید قلیون رو چکار می کنی ؟ تو اگه جلو دستت قلیون نبود نمی تونستی کار کنی . حالا چی شده ؟
- همه رو گذاشتم کنار برای اینکه برم برم سوریه . دور همه چیز خط قرمز کشیدم .
آیدی سفارش👇👇👇
@Mohajer1310
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌸🍃📚🌸🍃📚🌸🍃📚🌸
🌸🍃📚🌸
🌸
سلام.
انشاءاللّه فردا #چهارشنبه از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ در خدمت دوستان هستیم.
📚✨ بخاطر رعایت مسایل بهداشتی طرحِ کتابِ امانی نداریم، فقط #فروشِ کتاب #با_تخفیف 😊
😷 ماسک فراموش نشه 😷
🌸
🌸🍃📚🌸
🌸🍃📚🌸🍃📚🌸🍃📚🌸