🦋 روحم از استوانه قهوه‌ای.رنگ به سمت بالا رفت. 🔸 در ارتفاع شصت متری زمین همه چیز را می‌دیدم‌. 🔸 من عالم قبل از آمدنم به زمین را دیدم. 🦋 "آن‌سوی مرگ" #جلسه_یازدهم @revayate_nab

🦋 بسیار شگفت‌انگیز 🔸 میلیاردها موجود وحشتناک زمین و آسمان شهر را پر کرده بودند. 🔸مثل سوسک‌های عجیب و عظیم. 🔸مارمولک‌های بسیار زشت و بزرگ. 🔸گوریل‌هایی کاملا غیر عادی. 🦋 "آن‌سوی مرگ" #جلسه_دوازدهم @revayate_nab

🦋 روحم بر فراز شهر بود. 🔸 هم‌زمان صدها صحنه عجیب را مشاهده کردم. 🦋 "آن‌سوی مرگ" #جلسه_سیزدهم @revayate_nab

🦋 مردی را در حال مرگ دیدم. 🔸 لحظه مرگ، ترس از چشمانش پیدا بود. 🔸 من عزرائیل را در لحظه جان‌دادن بالا سر او دیدم‌. 🦋 "آن‌سوی مرگ" #جلسه_پانزدهم @revayate_nab

🦋 زنی را دیدم که در حال جان دادن بود. 🔸من از قبل او را می‌شناختم. 🔸شیطانی کریه در تلاش بود تا او را منخرف کند. 🦋 "آن‌سوی مرگ" #جلسه_چهاردهم @revayate_nab

🦋 فصل سوم 🔸 دکتر چگونه به کما می‌رود؟ #جلسه_شانزدهم @revayate_nab

🦋 در وادی حق‌الناس من در بین انبوه گناهانم گرفتار بودم. #جلسه_نوزدهم @revayate_nab

🦋 روح من در وادی حق‌الناس سرگردان بود. 🔸 ۱۳۵۰۰۰ سال در وادی حق‌الناس گرفتار بودم. 🦋 "آن‌سوی مرگ" #جلسه_هجدهم @revayate_nab

🦋 باسرعت نور از فراز جهنم عبور کردم و در یک وادی غم‌انگیز و دل‌شوره‌آور فرود آمدم‌. #جلسه_هفدهم @revayate_nab

🦋 وادی حق‌الناس. #جلسه_بیست_و_یکم @revayate_nab

🦋 گرفتاری‌های وادی حق‌الناس. #جلسه_بیستم @revayate_nab

🦋 عجایب وادی حق‌الناس. 🦋 "آن‌سوی مرگ" #جلسه_بیست‌_و_دوم @revayate_nab