دو خصلت شیعه
امير المؤمنين (ع) فرمودند:
شيعيان مرا به دو خصلت امتحان كنيد كه اگر داراي اين دو خصلت بودند، شيعه اند:
اهمّيّت به نماز در اوّل وقت و دستگيري برادران ديني خود با مال، اگر اين دو در آنها نبود، پس از ما دورند، دورند و دورند!
جامع الاخبار، ص ۳۵
گناهی که شیطان هم از آن بیزار است
امام جعفر صادق (ع) فرمودند :
اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد!
الکافی ج2 ص 358
حضرت آیت الله بهجت:
خداوند انسان را طورى آفریده که میتواند از راه عبودیت و بندگى خالص، از مقام ملائکه گام فراتر نهد و مقامات انبیاء و اولیاء را کسب نماید. رویت خداوند متعال در دنیا (منظور دیدن با قلب است)، به همان ملاک رویت در آخرت امکان دارد.
️در سخنان حضرت امیر(ع) در جواب آن شخص که از حضرت پرسید: آیا پروردگارت را دیده اى؟ آمده است: من کسى نیستم که پروردگارِ ندیده را بپرستم.
در محضر بهجت/ج2/ص363
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! در مجالس دانشمندان حضور داشته باش، و سخنان حكيمان را بشنو؛ زيرا خداوند دلِ مرده را با نور حكمت ، زنده مى كند ؛ چنان كه زمينِ مرده را با آب باران حيات مى بخشد.
كنز العمّال : ج ۱۰ص۱۷۰
لقـــمان حکیم گـــفت:
من سیصدسال با داروهای مختلف
مردم را مداوا ڪردم و در این مدت
طــــولانی به این نتیـــجه رســـیدم:
ڪه هیچ دارویی بهتر از محـــبت
نیست! تا فرصت هست به یڪدیگر
محـــبت ڪنیــم.
دو گفته امام(ره) که بزودی به وقوع میپیوندند!
حاج حسین یکتا:
همه ما دیدیم که شاه از ایران رفت، در جنگ پیروز شدیم، در کردستان به پیروزی رسیدیم، صدام با چه فلاکتی کشته شد و…
همه این موارد را امام راحل بارها گفته بودند، اکنون نیز هر آنچه که مقام معظم رهبری فرمودهاند به وقوع پیوسته است.
دو حرف امام راحل هنوز اتفاق نیفتاده که رهبری فرمودند این دو کلام هم اتفاق خواهد افتاد؛ «آزادی فلسطین» و «نابودی آل سعود» دو گفته امام راحل است که انشاءالله به زودی به وقوع میپیوندد.
هرڪس صبح ڪند و سه بار بگوید:
«الحَمدللهِ ربِّ العَالَمِین،
الحمدُلِلّهِ حَمدًا کَثِیرَا
طَیِّبًا مُبَارَکًا فِیهِ»
حق تعالے هفتاد بلا را از او دفع مےڪند
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی میگویم معلولیت محدودیت نیست داریم از چی حرف میزنیم؟!
اگه فکر میکنید تو این روزهای کرونایی امیدتون رو برای آینده از دست دادید حتما این گزارش رو ببینید.
اللهم اشف كل مرضانا به حرمت مولانا الامام مهدي عجل الله تعالي ظهوره
اذکار الهی در چهار حالت بحرانی
امام صادق (ع) فرموده است:
در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!
@ در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر
«حسبنا الله و نعم الوکیل»
ال عمران ایه ۱۷۱
پناه نمی برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
@ در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر
«لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»
سوره انبیاء آیه۸۷
پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه ۸۸)
@ در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر:
«افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد»
سوره غافر آیه ۴۴
... پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.»
📖سوره غافر آیه ۴۵
@ در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر :
«ماشاءالله لا قوه الا بالله»
پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»
اصول کافی جلد۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@ پیشبینی عجیب سیدحسن نصرالله
همه کشور ها وابسته به نفت
فرو می پاشند
و ایران همچنان سرپا میماند!
چرا برکت از زندگی می رود ؟
مشاجره ها و نزاع ها، نور باطن را خاموش میکند.
بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات است.
کم منزلی داریم که درآن پرخاش و تندی نباشد!
روزی چندتا پرخاش باشد، برکات را از منزل میبرد.
حتی اگر حق هم با تو بود ، در امور جزیی وشخصی مشاجره نکن ، چون کدورت می آورد.
مرحوم علامه جعفری از صاحب دلی نقل کرد:
در موضوعی که گمان میکردم حق با من است ،داشتم با همسرم مشاجره میکردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند ! بسیار کریه وزشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت : کثیف! ساکت شو!
همین که متنبه شدم فورا "دست همسرم را بوسیدم و عذرخواهی" کردم.
حضرت آیتالله کشمیری، زمانی که در نجف میزیستند، مورد مراجعه ی اقشار مختلف مردم بودند و اکثراً از ایشان طلب استخاره میشد. ضمناً استخارهی ایشان با تسبیح صورت میگرفت و مکنونات قلبی افراد را نیز که مراجعه میکردند و استخاره میخواستند بیان میکردند.
ایشان صبحها قریب دو ساعت به ظهر مانده در یکی از ایوانهای صحن مطهر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام مینشستند و افراد مختلف در این موقع برای گرفتن استخاره به ایشان مراجعه میکردند.
آقای کشمیری نقل کردند که، مدتی بود میدیدم زنی با عبای سیاه و حالت زنان معیدی (به زنانی که در چادرها و یا در روستاها زندگی میکنند، معیدی میگویند) زیر ناودان طلا مینشیند و زنها به او مراجعه میکنند و او نیز با تسبیحی که بدست دارد، برایشان استخاره میگیرد.
این حالت نظرم را جلب کرد، روزی به یکی از خدام صحن مطهر گفتم: هنگام ظهر که کار این زن تمام میشود او را نزد من بیاور، از او سوالاتی دارم.
خادم مزبور، یک روز پس از اینکه کار استخارهی آن زن تمام شد او
را نزد من آورد، از او سوال کردم: تو چه میکنی؟ گفت: برای زنها استخاره میگیرم. گفتم: استخاره را از که آموختی، چه ذکری میخوانی؟ و چگونه مطالب را به مردم میگویی؟
گفت: من داستانی دارم، و شروع به تعریف آن داستان کرد و گفت: من زنی بودم که با شوهرم و فرزندانم زندگی عادی را میگذراندم. شوهرم در اثر حادثهای از دنیا رفت و من ماندم و چهار فرزند یتیم، خانوادهی شوهرم، به این عنوان که من بدشگون هستم و قدم من باعث مرگ پسرشان شده است، مرا از خود طرد کردند و خانوادهی خودم هم اعتنایی به مشکلات مادی من نداشتند، لذا زندگی را با زحمات زیاد و رنج فراوان میگذارندم.
ضمناً از آنجا که زنی جوان بودم، طبعاً راههایی نیز برای انحرافم گسترده میشد، و چندین مرتبه بر اثر تنگناهای اقتصادی و احتیاجات مادی نزدیک بود به دام افتاده و به فساد کشیده شوم و تن به فحشا بدهم. ولی خداوند کمک نمود و خودداری کردم، تا روزی بر اثر شدت احتیاج و گرفتاری، تصمیم گرفتم که چون زندگی برایم طاقتفرسا شده و دیگر چارهای نداشتم تن به فحشا بدهم.
من تصمیم خود را گرفته بودم، اما این بار نیز خدا به فریادم رسید و مرا نجات داد. در بین ما رسم است که اگر حاجتی داریم به حرم حضرت اباالفضل علیه السلام میآییم و سه روز اعتصاب غذا میکنیم تا حاجتمان را بگیریم، و اکثراً هم حاجت خود را میگیریم. من نیز تصمیم گرفتم به ساحت مقدس حضرت اباالفضل العباس علیه السلام متوسل شده و اعتصاب غذا کنم.
رفتم و دست توسل به دامنش زدم و کنار ضریح آن حضرت اعتصاب
غذا را شروع کردم. روز سوم بود که کنار ضریح خوابم برد و حضرت اباالفضل علیه السلام به خوابم آمد و حاجتم را برآورد و فرمود: تو برای مردم استخاره بگیر، عرض کردم: من که استخاره بلد نیستم. فرمود: تو تسبیح را بگیر، ما حاضریم و به تو میگوییم که چه بگویی. از خواب بیدار شدم و با خود گفتم: این چه خوابی است که دیدهام؟! آیا براستی حاجت من روا شده است و دیگر مشکلی نخواهم داشت؟!
مردد بودم چه کنم؟ بالاخره تصمیم گرفتم که اعتصابم را شکسته و از حرم خارج شوم ببینم چه میشود. از حرم خارج شدم و داخل صحن گردیدم. از یکی از راهروهای خروجی که میگذشتم زنی به من برخورد کرد و گفت: خانم استخاره میگیری؟ تعجب کردم، این چه میگوید؟! معمول نیست که زن استخاره بگیرد، آن هم زن معیدی و چادرنشین و بیابانی! ارتباط این خانم با خوابی که دیدم و دستوری که حضرت به من دادند، چیست؟! آیا این خانم از خواب من مطلع است؟! آیا از طرف حضرت مامور است؟! بالاخره، به او گفتم: من که تسبیح برای استخاره ندارم. فوراً تسبیحی به من داد و گفت: این تسبیح را بگیر و استخاره کن!
دست بردم و با توجهی که به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام داشتم مشتی از دانه های تسبیح را گرفتم، دیدم حضرت در مقابلم ظاهر شد و فرمود که به این زن چه بگویم. مطالب را گفتم و او رفت. از آن تاریخ به بعد، هفته ای یک روز به این محل زیر ناودان طلا میآیم و زنانی که وضع مرا میدانند، نزدم میآیند و من برایشان استخاره میگیرم و بابت هر استخاره پولی به من میدهند. ظهر که میشود، با پول حاصله، وسایل معیشت خودم و فرزندانم را تهیه میکنم و به منزل بر میگردم.
داستان عجیب و کرامت والایی بود توجه حضرت اباالفضل علیه السلام
به یک زن بیسواد، بر اثر تقوا
آیا ترس از خدا و پرهیز از گناه، میتواند این همه اثر داشته باشد؟