هدایت شده از هیئت قرآن و عترت باغستان شهریار
#اطـلاعـیـه
🏴السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البُدُورِ السَّوَاطِع فَاطِمَةَ بِنت حزَام الکلابیّة
⚫️مراسم رحلت حـضـرت ام البـنـیـن( س )
📚 سخنران : حجت الاسلام رحیمی
🎤 مادحین :
حـاج قـاسم پـناهـی
حـاج یـاسـر پـناهـی
🕢 #پنجشنبه ، ۱۳ آذر ، از ساعت ۱۹.۳۰
🔺خادم آباد ، بلوار رسول اکرم ( ص ) ، خ ۷ اصلی ، کوی شهامت ۴ ، پلاک ۸
🏠 منزل آقایان مـوسـوی و قـمـی
همراه با سفره اطعام و احسان اهل البیت( ع )
#هیئت_قرآن_و_عترتِ_باغستان_شهریار
#روضه_خانگی
#ام_الادب
🆔 @thaqalayn80
❗️یک روایت مهم از پیامبر ص در مورد آخرالزمان
«سلمان گفت: راستی چنین خواهد شد؟
رسول خدا (ص) فرمود: آری، بلکه در آن روزگار «روبیضه » سخنگو می شود!
سلمان گفت: ای رسول خدا (ص) ! پدر و مادرم به قربانت «روبیضه » چیست؟
رسول خدا (ص) فرمود: روبیضه، شخص عاجز و ناتوانی است، که در کارهای عمومی و مسائل مهم اظهار نظر می کند، چنین مردمی مدت زیادی دوام نخواهندداشت.»
✅ در این حدیث، «روبیضه» به فردی بیکفایت و کمظرفیت گفته میشود که در امور مهم عمومی دخالت و اظهارنظر میکند، در حالی که شایستگی و دانش لازم را ندارد. این مفهوم در دوران معاصر نیز مصادیق فراوانی دارد، از جمله:
1. شبهکارشناسان فضای مجازی:
افرادی که بدون مطالعه یا تخصص در موضوعات پیچیده (مانند پزشکی، اقتصاد، دین یا سیاست) در شبکههای اجتماعی نظرات قاطع میدهند و بر افکار عمومی تأثیر میگذارند.
2. دخالت بیجا در مدیریت کلان:
کسانی که تنها بر اساس احساسات یا منافع شخصی، در تصمیمگیریهای مهم اجتماعی-سیاسی مداخله میکنند، بدون آنکه تحلیل عمیق یا مسئولیت پیامدهای آن را بپذیرند.
3. افراد عادی در جایگاههای تخصصی:
گماردن افراد فاقد صلاحیت در پستهای مدیریتی یا مشاورهای به دلیل رابطهگرایی، نه شایستهسالاری.
4. تأثیرگذاری بر اساس شهرت کاذب:
افرادی که صرفاً به دلیل شهرت رسانهای (مثل سلبریتیها) در امور تخصصی اظهارنظر میکنند و جامعه را به انحراف میکشانند.
5. اشاعهدهندگان شایعات:
کسانی که بدون راستیآزمایی، اخبار نادرست را در بحرانهای اجتماعی پخش میکنند و موجب تشویش اذهان عمومی میشوند.
نکته پایانی:
حدیث فوق هشداری است دربارهی "عوامزدگی در مدیریت جامعه" و تأکید میکند که اگر معیارهای صلاحیت و تخصص نادیده گرفته شوند، نظام اجتماعی دچار آسیبهای جدی خواهد شد. این مفهوم میتواند در سطوح مختلف (از خانواده تا حکومت) مصداق پیدا کند.
سؤال: دیتاسنترها در یک کشور متخاصم چه استفادهای از الگوریتمهای اطلاعات عمومی مردم میکنند؟
جواب: این سؤال خیلی مهم است، چون قدرت اصلی دنیای امروز از داده + الگوریتم ایجاد میشود، نه از سلاح.
🔺وقتی دیتاسنتر یک کشور متخاصم به اطلاعات عمومی مردم کشور دیگر دسترسی دارد، میتواند کارهایی کند که بسیار فراتر از تبلیغات ساده است.
در ادامه، واضح و مرحلهبهمرحله توضیح میدهم که چه استفادههایی قابلانجام است:
1⃣ مدلسازی رفتاری (Behavioral Profiling)
از روی اطلاعات عمومی مثل👇
▫️لایکها
▫️کامنتها
▫️ویدئوهایی که بیشتر دیده میشود
▫️اینکه مردم چه ساعاتی فعالاند
▫️چه موضوعاتی حساسیت ایجاد میکند
👈 یک دولت متخاصم میتواند:
✔ روحیات و ساختار روانی جامعه را دقیقاً مدلسازی کند مثلاً بفهمد👇
▪️مردم چه چیزهایی را دوست ندارند
▪️چه چیزی خشم ایجاد میکند
▪️چه موضوعاتی جامعه را دوقطبی میکند
▪️حساسیتهای فرهنگی و مذهبی کدامند
▪️نسلهای مختلف به چه چیزهایی واکنش نشان میدهند
این یعنی شناخت نقاط ضعف روانی و اجتماعی کشور هدف
2⃣ پیشبینی رفتار جمعیت (Predictive Social Modeling)
با دادهها میتوان فهمید👇
▫️جامعه در وضعیت بحران چگونه رفتار میکند
▫️در انتخابات چه احتمالی وجود دارد
▫️در اعتراضات چه واکنشی میدهد
▫️تصمیمگیری جمعی در چه جهتی است
چیزی شبیه پیشبینی آبوهوا، اما برای رفتار مردم!
این ابزار برای یک کشور متخاصم فوقالعاده ارزشمند است.
3⃣ عملیات روانی و اثرگذاری (PsyOps)
وقتی الگوریتم میداند:
▪️چه کسی ناراضی
▪️چه کسی خوشبین
▪️چه کسی خشمگین
▪️چه کسی در موضوعات سیاسی حساس است
میتواند محتوایی نشان دهد که👇
✔ احساسات را تحریک
✔ جامعه را دوقطبی
✔ اعتماد به نهادهای کشور هدف را تضعیف
✔ اختلافات داخلی را بزرگ کند
این همان چیز است که آمریکا، چین و روسیه دربارهاش نگراناند.
TikTok، Facebook، YouTube، X
این قدرت را دارند.
4⃣ مهندسی افکار (Opinion Engineering)
الگوریتم تعیین میکند👇
▫️کدام محتوا دیده شود
▫️کدام مخفی بماند
▫️کدام نارضایتی تقویت شود
▫️کدام جریان فرهنگی برجسته شود
این یعنی:
شکلدهی آرام و تدریجی افکار جامعه کشور هدف
5⃣ شناخت شبکههای اجتماعی واقعی مردم (Social Graph Intelligence)
اطلاعات عمومی مثل👇
▪️من چه کسی را دنبال میکنم
▪️چه کسی من را دنبال میکند
▪️ارتباطات خانوادگی، دوستی و کاری
▪️گروههای محلی و قومی
👈 به کشور متخاصم کمک میکند:
✔ نقشهٔ شبکههای اجتماعی واقعی ملت را رسم کند
✔ رهبران غیررسمی جامعه را بشناسد
✔ گروههای اثرگذار را پیدا کند
✔ نقاط آسیبپذیر اجتماعی را شناسایی کند
این دقیقاً اطلاعاتی است که سازمانهای اطلاعاتی دنبال آن هستند.
6⃣ نفوذ فرهنگی طولانیمدت
وقتی میدانید نسل جوان چه چیزی دوست دارد، چه چیزی را نمیپسندد، چه چیزی او را قلقلک میدهد، میتوانید👇
▪️ترندهای فرهنگی ایجاد کنید
▪️ارزشهای موردنظر خود را تزریق کنید
▪️هویت نسل بعد را شکل دهید
این کار بهظاهر بیضرر، اما در واقع قدرتمندترین شکل نفوذ است.
7⃣ سوءاستفاده اقتصادی
با دادههای عمومی مردم، کشور متخاصم میتواند👇
▫️بازارها را دستکاری کند
▫️نیازهای اقتصادی جامعه را بشناسد
▫️کالاهای خاص را هدفگیری کند
▫️شرکتهای داخلی کشور هدف را دور بزند
داده = پول
این را همه دولتها میدانند.
8⃣ فشار دیپلماتیک و امتیازگیری
چون دادهها در دیتاسنتر کشور متخاصم است👇
▫️آن کشور میتواند تهدید کند
▫️امتیاز سیاسی بگیرد
▫️محدودیت ایجاد کند
▫️دولت هدف را تحتفشار بگذارد
مثل کاری که آمریکا و چین با همدیگر انجام میدهند.
🟦 جمعبندی نهایی:
وقتی دیتاسنتر در کشور متخاصم باشد
دادهها فقط «اطلاعات» نیستند؛ بلکه «سلاح اجتماعی-روانی-اقتصادی» میشوند.
و کشور متخاصم میتواند با آن👇
▫️رفتار جامعه را مدلسازی کند
▫️افکار عمومی را مهندسی کند
▫️عملیات روانی اجرا کند
▫️شکافهای اجتماعی را تشدید کند
▫️فرهنگ نسلها را تغییر دهد
▫️و بدون جنگ، کشور را تضعیف کند
به همین دلیل است که:
▪️ایران نگران دیتاسنترهای غربی است
▪️آمریکا از TikTok چینی میترسد
▪️چین همه دیتای خارجی را مسدود میکند
▪️اروپا قوانین سخت GDPR دارد
🟩 بسیار مهم
داده عمومی مردم (حتی چیزهایی مثل لایک، دنبالکردن یا زمان آنلاین بودن)
وقتی به دست یک کشور متخاصم برسد، این کارها را ممکن میکند👇
✔ عملیات روانی (PsyOps)
✔ مهندسی افکار
✔ پیشبینی رفتار جمعیت
✔ تحریک اعتراض یا نارضایتی
✔ تقویت شکافهای قومی/مذهبی
✔ ایجاد ترند مصنوعی
✔ نفوذ سیاسی
✔ تغییر ذهنیت نسلها
✔ اثرگذاری روی انتخابات یا رویدادهای داخلی
✔ مدلسازی نقاط ضعف فرهنگی و اقتصادی جامعه
و همه اینها بدون نیاز به اطلاعات خصوصی انجام میشود، فقط با دادههای عمومی
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️ یک تن طلا به هر ایرانی می رسید اگر...
#شبهه
#فضای_ول_مجازی
مولای کلام فرمود:
⛔️قَدْ أَعَدُّوا لِكُلِّ حَقٍّ بَاطِلاً وَ لِكُلِّ قَائِمٍ مَائِلاً وَ لِكُلِّ حَيٍّ قَاتِلاً وَ لِكُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِكُلِّ لَيْلٍ مِصْبَاحاً
🔴آنها برابر هر حقّى باطلى، و برابر هر دليلى شبههاى، و براى هر زندهاى قاتلى، و براى هر درى كليدى، و براى هر شبى چراغى تهيّه كردهاند.
🧐[یعنی آنها همیشه یک راه فراری دارند که مقابل حق گردن خم نکنند]
نهج البلاغه [خطبه ۱۹۴ - توصیف منافقان]
چقدر با این فراز حال کردم
بارها بزرگترها گفته اند شما کار خودتونو انجام بدید
برام سوال بود چرا کارهایی که به وضوح خیر بودنشون مشخصه رو کتمان می کنند
این فراز عجیب جوابی بود، عجیب!
ما گرفتار نفاقیم در پوشش حزب الهی، انقلابی و...
سرمقاله
جمع بندی دیدگاه علمای اسلام در مسائل کنونی جهان
دیدگاه علمای اسلام در تبیین مسائل بینالمللی ریشه در منظومهای فکری دارد که از یک سو از مبانی ثابت و اصولی دینی سرچشمه میگیرد و از سوی دیگر، در تعامل پویا با تحولات پیچیده جهانی قرار دارد. این دیدگاه را نمیتوان گزارهای یکپارچه و عاری از تنوع دانست، چرا که در طیف وسیعی از علما و نحلههای فکری جهان اسلام جلوه میکند. با این حال، میتوان با رجوع به گفتمان مسلط در میان عالمان تأثیرگذار معاصر، به ویژه در حوزه تشیع که پرچمدار جریان مقاومت در چند دهه اخیر بوده است، خطوط کلی یک پارادایم تحلیلی را ترسیم کرد. در قلب این پارادایم، مفهوم «نظام سلطه» به عنوان محور تشریح روابط بینالملل قرار دارد. از این منظر، ساختار حاکم بر جهان نه بر پایه عدالت و تعاون، بلکه بر اساس سلطهگری گروهی محدود از قدرتهای استکباری شکل گرفته است که با ابزارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و گاه نظامی، به تحکیم هژمونی خود و بهرهکشی از سایر ملل میپردازند. در برابر این نظام ناعادلانه، علمای اسلام نه تنها به مقاومت و عدم تسلیم دعوت میکنند، بلکه ایجاد یک «نظم عادلانه جایگزین» مبتنی بر ارزشهای الهی را به عنوان آرمان نهایی مطرح میسازند. این عدالت تنها محدود به عرصه داخلی نیست، بلکه طرحی برای روابط بین الملل است که در آن استقلال، کرامت و حق تعیین سرنوشت برای همه ملتها محترم شمرده میشود.
مسئله دیگر، نقد بنیادین «سکولاریسم» در عرصه بینالملل است. از دید بسیاری از این علما، جدا انگاری دین از صحنه اجتماع و سیاست جهانی، که پایه فکری نظام غربی است، منشأ اصلی بحرانهای اخلاقی و انسانی در عرصه جهانی است. آنان معتقدند که بشر با رها کردن هدایت الهی و تکیه صرف بر عقلانیت ابزاری و اخلاق نسبیگرا، به ورطهای از استثمار، جنگافروزی و بحرانهای هویتی سقوط کرده است. بنابراین، تبیین مسائل جهانی از منظر احکام و ارزشهای اسلامی، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای نجات بشر قلمداد میشود. در این راستا، مفاهیمی مانند «جهاد» بازتعریف میشود. جهاد در این چارچوب تنها معنای نظامی ندارد، بلکه عرصه وسیعی از مبارزه در زمینههای فکری، فرهنگی، اقتصادی و علمی را در بر میگیرد. «جهاد علمی» به معنای تلاش برای خودکفایی و عبور از وابستگی تکنولوژیک، «جهاد اقتصادی» به معنای مقاومت در برابر نظام مالی ظالمانه جهانی و تلاش برای ایجاد اقتصاد مبتنی بر انصاف و حرمت ربا، و «جهاد تبلیغ» به معنای دفاع از هویت اسلامی و بیان منطق مقاومت در برابر جنگ روانی دشمن، همه اشکالی از مبارزه هستند که علمای اسلام بر آن تأکید دارند.
در عرصه عمل و راهبرد، دیدگاه علما بر «عقلانیت مقاومت» استوار است. این بدان معنا نیست که آنان تعامل با جهان را به کلی نفی میکنند، بلکه برقراری هرگونه رابطهای را منوط به حفظ اصول اساسی، استقلال و عزت امت اسلامی میدانند. تعامل با کشورهای غیرسلطهگر، به ویژه ملتهای مستعد و تحت ستم، نه تنها مجاز بلکه مورد تشویق است. نمونه عینی این نگاه، حمایت قاطع از جنبشهای آزادیبخش در نقاط مختلف جهان از قدس و یمن تا بحرین و کشمیر است. این حمایت، تنها یک همدلی احساسی نیست، بلکه بر پایه درکی استراتژیک شکل گرفته که سرنوشت امت اسلامی را یکپارچه میداند و سکوت در برابر ستم را در هر نقطه از جهان، خطری برای تمام پیکره اسلام قلمداد میکند. از سوی دیگر، دیپلماسی فعال در مجامعی مانند سازمان ملل یا جنبش عدمتعهد، به عنوان ابزاری برای شکستن انزوای تحمیلی، افشای چهره نظام سلطه و اتحاد با دیگر کشورهای مخالف هژمونی غرب مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین، در نگاه این علما، «قدرت» نه صرفاً در بعد نظامی، بلکه در «اقناع» و «الهامبخشی» نیز معنا مییابد. ایران اسلامی به عنوان یک الگوی مقاومت موفق که توانسته در برابر فشارهای شدید ایستادگی کند، از منظر آنان مصداقی عینی برای اثبات کارآمدی این تفکر است و باید به کانون صدور این اندیشه و الهامبخشی به دیگر ملتها تبدیل شود.
با این حال، این دیدگاه با پرسشها و چالشهای جدی نیز روبروست. نخستین چالش، مسئله تنوع درون جهان اسلام و تفاوتهای مذهبی، مذهبی و ملی است که ارائه یک قرائت واحد و عملیاتی از نظم عادلانه اسلامی را دشوار میسازد. چالش دوم، تعادل دشوار میان آرمانگرایی انقلابی و ملاحظات عملی در عرصه بینالملل است. چگونه میتوان در جهانی با ساختارهای تثبیت شده قدرت، هم آرمان عدالتخواهی را پیگیری کرد و هم از منافع ملی و امنیتی ملتهای مسلمان حفاظت نمود؟ پرسش سوم به کارآمدی الگوی اقتصادی جایگزین مربوط میشود. با وجود نقدهای متقن بر نظام سرمایهداری جهانی، ارائه مدلی دقیق، جذاب و قابل اجرا از اقتصاد اسلامی که پاسخگوی نیازهای پیچیده جهان امروز باشد، هنوز در محافل علمی اسلام در حال تکوین است و نیاز به تلاش نظری بیشتری دارد.
در نهایت، جنگ روایتی عظیمی در جریان است. نظام سلطه با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای و فرهنگی پیشرفته، همواره در پی تخریب چهره مقاومت و القای ناکارآمدی و خشونتگرایی آن است. در چنین فضایی، وظیفه علمای اسلام و نخبگان مکتبی، تنها تبیین نظری نیست، بلکه ارائه روایتی جذاب، عقلانی و امیدبخش از آرمانهای اسلامی به نسل جوان جهانی است که از ناعدالتیهای موجود به ستوه آمدهاند. بنابراین، دیدگاه علمای اسلام درباره مسائل بینالمللی، صرفاً یک نظریه انتزاعی نیست، بلکه پروژهای ناتمام و پویاست که در میدان آزمون سخت واقعیتهای جهانی، هم به ایستادگی فراخوانده و هم به تکامل فکری مداوم نیازمند است.