مدینه فاضله دامغان
📷 مرحوم حاج حسین فولادیان رَحِمَهُ اللّٰه - ۱۳۹۸_۱۳۰۴
📥 #ارسالی_از_مخاطبین
مدتی بود فرزندم از ناراحتی زانو شکایت داشت. به اطباء مختلف مراجعه و دنبال درمان آن بودم. بعد از مدتی در سه راه تهرانپارس به یکی از متخصصین زانو رسیدم. آقای دکتر بعد از معاینه گفت:
ـ درمان شما یک آمپول مخصوص دارد. اون رو بگیر و برای من بیار. خودم باید آن را به زانو تزریق کنم.
آمپول را تهیه کرده و برای تزریق مراجعه کردم. مطب تعطیل بود و خوشبختانه تزریق انجام نشد.
برای دیدن خویشان و اقوام به دامغان رفته بودم. یکی از برادرانم بعد از اینکه از ناراحتی فرزندم باخبر شد، گفت:
ـ در روستای صح دامغان یک حکیم و طبیب محلی به نام مشتیحسین فولادیان وجود داره که این نوع دردها را درمان میکنه.
با راهنمائی او راهی روستا شدم. داخل روستا سراغ مشتیحسین را از یکی از اهالی گرفتم. هنوز حرفم را کامل نزده بودم، که گفت:
ـ داخل روستا کنار مسجد و حسینیه منزل آقای فولادیان است.
از برخورد آن عزیز روستائی تعجب کردم. از کجا میدانست ما میخواهیم به منزل آقای فولادیان برویم. بعدا فهمیدم، به دلیل مراجعه زیاد مردم، اهالی روستا میدانند انسانهای غریبه برای درمان به این روستا میآیند.
جوی آبی به زلالی اشک چشم از مقابل منزل مشتیحسین عبور میکرد. آنقدر صاف و شفاف بود که سنگریزههای کف آن قابل شمارش بود. در حیاط باز بود. چند ضربه به در زده و یاالله گویان وارد شدم. توی ایوان خانه روستائی، تعدادی مرد و زن روی صندلیهای رنگ و رو رفته نشسته و در انتظار معاینه بودند. نمیدانستم از چه کسی سراغ مشتیحسین را بگیرم.از آقائی که روی صندلی آخر نشسته بود آرام پرسیدم:
ـ منزل آقای فولادیان همین جاست؟
سرش را به علامت تائید تکان داد و گفت:
ـ مریض داری؟
گفتم:
ـ بله.
گفت:
ـاین آقایون و خانومها تو نوبت نشستهاند. همینجا بنشین تا نوبتت بشه.
پرسیدم:
ـ منشی و یا دفتردار نداره؟
لبخندی زد و گفت:
ـ هر چی هست، همینه.
پرسیدم:
ـ نمیدونی ویزیت چقدر میگیره؟.
گفت:
ـ هرکس، هر چه بده، قبول میکنه. او از کسی مطالبه پول نمیکنه.
ایوان مشرف به باغچهای زیبا بود. سادگی از در و دیوار خانه خشتی میبارید. کسانی که در انتظار معالجه بودند، با لهجهها وگویشهای متفاوتی صحبت میکردند. بعد از یکی دو ساعت انتظار، نوبت ما شد. وقتی در اتاق باز شد، مرد مسنی با جلیقهای مشکی و محاسنی سفید و عرقگیری مشکی در آستانه در قرار گرفت. به احترام او از روی صندلی بلند شدم. با لبخندی نمکی و روی گشاده گفت:
ـ نوبته کیه؟ بیا تو.
من و فرزندم وارد شدیم.
سقف اتاق از چوب و دیوارهای آن از کاهگِل بود. یک تشک باریک با یک بالش کف اتاق بود.
اولین بار بود او را میدیدم. از من پرسید:
ـ مریض کیه؟
فرزندم را نشان دادم و گفتم:
ـ زانویش درد میکنه.
همینطور که به طرف شیشه روغن که روی طاقچه بود، میرفت، به فرزندم اشاره کرد و گفت:
ـ روی تشک بنشین.
چهار پنج سانت بالای زانو را با روغن چرب کرد. انگشت شصت خود را در ناحیه چرب شده گذاشت و مقداری آن را ماساژ داد. همانطور که ماساژ میداد، گفت:
ـ زانوی انسان مثل چهار شاخ گاردان است. خداوند در بالای کشکک پا غدهای قرار داده که مفصل پا را روغنکاری میکنه.گاهی اوقات روغن به زانو نمیرسه و استخوانها روی هم سائیده میشود. آقایون اطباء میگن، آرتروز گرفته. من با انگشت دست روغن را به زیر کشکک زانو هدایت میکنم. وقتی روغن به مَفصل میرسد، زانو نرم و از درد میافتد.
او برای ما تعریف میکرد و کارش را انجام میداد. کمتر از پنج دقیقه کارش تمام شد. مهربانانه گفت:
ـ حالا دو زانو یا چهار زانو بنشین و ببین هنوز درد داری؟
فرزندم از زمین بلند شد و چند قدم دور اتاق راه رفت. دو زانو روی زمین نشست. از روی زمین بلند شد و دوباره روی زمین نشست. در کمال ناباوری درد از زانو رفته بود و به راحتی قدم برمیداشت
در حیرت انگشتانی بودم که معجزه کرده بود. با اصرار مبلغی به او داده و از اتاق خارج شدم.
ادامه در پست بعدی...
مدینه فاضله دامغان
📷 مرحوم حاج حسین فولادیان رَحِمَهُ اللّٰه - ۱۳۹۸_۱۳۰۴
👤 #ارسالی_از_مخاطبین
ادامه از پست قبلی:
رفت و آمد من به خانه مشتیحسین از سال 1378 شروع شد. تعداد زیادی از دوستان و اقوامم را از دامغان،تهران، مشهد برای معالجه نزد ایشان فرستادم. بیشتر آنها از مراجعه و درمان اظهار رضایت میکردند
در ایامی که دوستانم را برای معالجه به روستای صح میفرستادم، برای یکی از خدمههای کاروان حج که قرار بود همراه ما به حج بیاید مشکلی پیش آمد. او دچار کمر درد شدید شد. طوری که دکتر او را از هر نوع کاری منع کرده و دستور داده بود، دو ماه استراحت مطلق کند.
با مریض راهی دامغان شدم. وقتی جلوی منزل آقای فولادیان ایستادم، به دوستم کمک کردم تا از ماشین پیاده شود. با زحمت زیاد او را تا پشت در اتاق بردیم. چند نفری در صف معالجه بودند. خیلی زود نوبت ما شد. وقتی مشتیحسین او را دید، بدون سوال دستور داد روی تشک به پشت دراز بکشد. به سختی خوابید. کار را از رگهای پشت پاشنه پای چپ شروع کرد. کار میکرد و توضیح میداد.
میگفت:
ـ جدای از رگهایی که خون در داخل آنها جریان دارد، تعدادی رگ و یا رباط در بدن داریم که گاهی این رباطها و یا طنابها روی هم قرار گرفته و ما در اصطلاح محلی میگوئیم کمر رگ به رگ شده. در بدن انسان سیصد و شصت رگ و یا رباط وجود دارد که اغلب آنها را میشناسم. وقتی کمر کسی درد میکند میدانم، کدام رگ روی هم افتاده و از کجا باید آن را آزاد کنم. به همین دلیل معالجه را از رگ پشت پاشنه پا شروع میکنم.
با من حرف میزد و کارش را انجام میداد. حاج محمد میگفت:
ـ وقتی مشتیحسین رگ پشت پایم را گرفت و از میان ماهیچه پا و پشت زانو به طرف کمرم بالا آورد، احساس کردم، رگی را که گرفته و آن را با انگشت شصت فشار میدهد ارتباط مستقیمی با کانون درد در کمرم دارد. وقتی انگشتان معجزهگر او به مهرههای کمرم رسید احساس سبکی کردم.
وقتی کار مشتیحسین تمام شد به حاج محمد عیسی گفت:
ـ حالا بلند شو و هر طور دلت میخواد حرکت کن.
حاج محمد ناباورانه میگفت:
ـ نمیتونم بلند شم. شما دیدید که دو نفر زیر بغلهایم را گرفته و من را به اینجا آوردند.
مشتیحسین فولادیان با جدیت گفت:
ـ میگم پاشو. نترس. بایست، بنشین و ببین دردی نداری و میتونی با پای خودت راه بروی.
حاج محمد با احتیاط از جا بلند شد. روی زانو نشست و کمکم از زمین بلند شد. در طول اتاق قدم زد. دستش را به کمر گرفت و گفت:
ـ حاجحسین آقا چیکار کردی؟ درد از کمرم جدا شد.الان فقط جای انگشتان شما درد میکنه.
وقتی به تهران رسیدیم او را به مهدیه بردم و دعای کمیل را برای عاشقان حضرت مهدی عجالله خواند
ساعت 11 او را به منزل رسانده و به خانه رفتم.
اشتهار معجزه انگشتان دست او به سراسر کشور رسیده بود. از اقصی نقاط کشور برای درمان نزد او میآمدند. از خصلتهای خوب او این بود. وقتی مریضی به او مراجعه میکرد و او میدانست نمیتواند برای مریض کاری انجام دهد، از مریض عذرخواهی میکرد و میگفت:
ـ این کار در تخصص من نیست.
کارش را با نام و یاد خدا شروع میکرد.
میگفت:
ـ من کار میکنم ولی سلامتی را خدا میدهد. اگه خدا بخواهد مریض شما درمان میشود.
برای معالجهاش مبلغی تعیین نمیکرد. ولی مردم با رضایت کامل به او پول میدادند. درآمد خود را صرف ساخت مسجد و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین در روستای صح میکرد.
از خصلتهای خوب حاجحسین این بود که با مریض بازی نمیکرد. به هیچ مریضی نمیگفت:
ـ شما باید ده جلسه بیایی و برای هر جلسه فلان مقدار پول بدهی. هیچ مریضی را برای معالجه مجدد و طول رسیدگی دعوت نمیکرد.
با خبر شدم در اولین روز مهر سال 1398 خاک، چهره این مرد دوست داشتنی را در هم کشید و ملت ایران را از خدمات درمانی خود، محروم کرد. بیشتر از بیست سال با ایشان حشر و نشر داشتم و در زمانهای متفاوت به دیدنش میرفتم. مریضهای زیادی را از تهران به روستای صح آورده و ایشان با انگشتان معجزهگرش آنان را از درد نجات داد. او متولد سال 1304 بود. نزدیک به هفتاد سال از عمر با برکتش را در راه کاستن آلام مردم گذراند. خداوند او را مورد لطف و عنایت خود قرار داده و با اولیاءالله محشورش گرداند. آرامگاه او در روستای صح از منطقه تویهدوار دامغان قرار دارد. خدایش رحمت کند.
ابوالفضل عالمی - دوم مهر سال ۱۳۹۸
❇️ به واقع #امام_حسن_مجتبى عليهالسلام از تمام آفريدگان خدا، در #تمام_فضائل - دانش، بردبارى، معرفت و شناخت، عبادت، شيوايى در سخن، بزرگوارى، بخشش، شجاعت، عفو، گذشت و رحمت - آقا و برتر بود.
🔆 او به تحقيق سيّدِ على الاطلاق بود؛ همچنانكه جدّش او را اين چنين نام نهاد و خدا هم اين ناميدن را امضا فرمود؛ آنجا كه به ما فرمان مىدهد: ﴿ما آتاكُمُ الرَّسولُ فَخُذُوه.¹﴾
⁉️ چه شد كه كار اين امّت تا بدانجا كشيده شد كه با اين سيّد و آقا، فرزند سيّد و آقا پيمان شكستند و در پيمان آزاده شدهاى، فرزند آزاد شدهاى (طليق بن الطليق) وارد گشتند؟!
📌 ۱. آنچه را كه رسول خدا آورده، اخذ کنید. (سورهی حشر، آیهی۷)
📚 برگرفته از کتاب زینت عرش خدا، آیت الله العظمی وحید خراسانی.
◼️ #کلام_فقیه #امام_حسن
♠️ دامغان انقلابی ♠️
🔰 نوشتار مرجع عالیقدر آیتالله العظمی صافی گلپایگانی مدظلهالعالی؛ پیرامون شخصيّت والای حضرت امام حسن مجتبی عليهالصلاةوالسلام : (بخش۱)
📌 حلم و صلح احیاگر دین :
➖ شخصيّت والای حضرت امام حسن مجتبی عليهالسلام آن پيشوای عاليقدر، بسيار عظيمتر از آن است كه امثال حقير بتوانيم با نگارش مقالهای آن را شرح دهيم يا درباره آن كتابی بنگاريم.
🔻 از نگاه دانشمندان اهل سنّت :
➖ علاوه بر دانشمندان و نويسندگان بزرگ شيعه، علماء و بزرگان اهل سنت كتب بسياری در شرح احوال و تاريخ زندگی آن حضرت نوشته شده، و در دهها كتاب تاريخی، روايی، تفسير، اخلاقی، تراجم و ...، فضايل و مناقب آن بزرگوار را بيان كرده اند؛ كتبی نظير : «صحيح بخاری»، «صحيح مسلم»، «سنن ترمذی»، «سنن ابن ماجه»، «طبقات ابن سعد»، «سنن ابی داود»، «خصايص نسايی»، «جامع الصّغير»، «مصابيح السنّة»، «اسعاف الرّاغبين»، «نورالأبصار»، «تذكرة الخواص»، «الاتحاف»، «كفاية الطّالب»، «شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحديد»، «مرآة الجنان»، «ملتقی الأصفياء»، «نظم درالسمطين»، «فرايد السّمطين»، «سيرة حلبيه»، «اسد الغابة»، «الاستيعاب»، «الاصابة»، «تاريخ الخلفاء»، «الفصول المهمّة» و ....
➖ اينك برای رعايت اختصار، ترجمه قسمتهايی از كتاب «اهل البيت» ¹ ، تأليف «توفيق ابوعلم» ² كه يكی از تازهترين تأليفات اهل تسنّن در سال ۱۳۹۰ هجری قمری است و در مصر نگاشته شده است را با اندك اضافاتی نقل میكنيم :
🔸 فضايل بیشمار.
➖ اهل تشّيع و تسنّن، به اتّفاق بر اين عقيدهاند كه آن حضرت، يكی از اصحاب «كساء» است كه آيه «تطهير» در شأن آنان نازل شد؛ و طبق حديث متواتر «ثقلين»، عدل قرآن، و نيز يكی از چهار نفری است كه پيغمبر صلّی الله عليه و آله او را برای مباهله با نصارای «نجران»، حاضر فرمود.
➖ «اسامة بن زيد» روايت كرده كه پيغمبر صلّی الله عليه و آله فرمود : اين دو (حسن و حسين)، پسران من، و پسران دخترم هستند. خدايا ! من آنها را دوست دارم؛ پس، آنها را دوست بدار و هر كه آنها را دوست میدارد، دوست بدار.
➖ «عايشه» نقل كرده كه : اِنَّ النَّبِيَّ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ كانَ يَأخُذُ حَسَناً فَيَضُمْهُ اِلَيهِ ثُمَّ يَقُولُ: «اللّهُمَّ إنَّ هذا ابْني وَ اَنَا اُحِبُّهُ فَاَحِبَّهُ وَ اَحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُ».
➖ پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله، حسن را میگرفت و به خود میچسباند و میفرمود : « خدايا به درستی كه اين پسر من است. من او را دوست دارم، پس تو او و دوستدار او را دوست بدار ».
➖ «انس بن مالك» میگويد : حسن عليهالسّلام بر پيغمبر صلّی الله عليه و آله وارد شد. خواستم او را از پيغمبر صلّی الله عليه و آله دور سازم كه پيامبر صلّی الله عليه و آله فرمود : « وای بر تو ای انس ! پسرم و ثمره زندگیام را واگذار. هر كه او را اذيّت كند، مرا اذيّت كرده؛ و هر كه مرا اذيّت كند، خدا را اذيّت كرده است ».
🔸 مكارم اخلاق.
➖ امام حسن علیهالسّلام در خانه وحی، پرورش یافت و در مدرسه توحید، و در آغوش لطف و مرحمت جدّش پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم مورد تربیت قرار گرفت.
➖ ایشان در مكارم اخلاق و خوی پسندیده و روش نیكو، نمونه بود و یكی از علل محبوبیت فوقالعاده آن حضرت، همان اخلاق كریمهاش بود كه همگان او را به خاطر داشتن صفات حمیده میستودند.
➖ ادب، حِلم، فصاحت، صداقت، سخاوت، شجاعت، تقوا، عبادت، زهد، تواضع و سایر خصایص ستوده، همه در او جمع، و خُلق و خوی محمّدی در او ظاهر و هویدا بود.
🔸 خوف از عذاب الهی.
➖ امام حسن علیهالسّلام عابدترین مردم عصر خود، و زاهدترین و فاضلترین ایشان بود. هنگامی كه قصد حج میکرد با پای پیاده و چه بسا با پای برهنه عزیمت میفرمود. وقتی وضو میگرفت بدنش به لرزه میافتاد، و رنگش زرد میشد، و در هیچ حال، ذكر خدا را ترك نمیکرد. پارسا و بردبار و با فضل بود و از خدا خوف داشت.
📚 پینوشتها :
۱. صفحات ۴۱۵ - ۲۶۳
۲. رئيس مجلس اداره مسجد «السيّدة نفيسه»، وكيل «وزارة العدل» و ازدانشمندان مطّلع.
♠️ کانال دامغان انقلابی ♠️
🔰 نوشتار مرجع عالیقدر آیتالله العظمی صافی گلپایگانی مدظلهالعالی؛ پیرامون شخصيّت والای حضرت امام حسن مجتبی عليهالصلاةوالسلام : (بخش۲)
📌 حلم و صلح احیاگر دین :
🔸 زهد بینظیر.
➖ زهد امام به حدّی بود كه تمام اسباب حب و دلگرمی به امور دنیوی و نعم آن را ترك فرمود و به خانه آخرت و منزلگاه پرهیزكاران اقبال و توجّه داشت و چنان بود كه خود فرمود:
🌟 « مَنْ عَرَفَ اللهُ اَحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهَّدَ فیها، وَ الْمُؤْمِنُ لایلْهُو حَتّی یغْفُلَ، اِذا تَفَكَّرَ حَزَنَ ».
🌟 هر کس خدا را بشناسد، او را دوست خواهد داشت و هر کس دنیا را شناخت، به آن بیمیل و رغبت خواهد شد و مؤمن، لهو و لعب تا [از قیامت] غافل شود و چنانکه تفکر کند، غمگین میشود.
📚اهل البیت، توفیق ابو عَلم، ص ۲۹۶
➖ امام علیهالسّلام از حكومت و زمامداری، به خاطر حفظ مصلحت اسلام و مسلمانان چشمپوشی كرد. هر گاه امام، مرگ و جایگاه انسان را در ذهن خویش تداعی میکرد، ناخودآگاه میگریست و نیز وقتی كه ثعب و نشور و گذشتن از صراط را به خاطر میآورد، گریه میکرد. و زمانی كه عَرْضِ بر خدا را در موقف حساب متذكّر میشد، در میان ناله و صیحهای كه داشت، بیهوش میشد.
🔸 نمایش رحمت الهی.
➖ امام حسن مجتبی علیهالسّلام مانند جدّش پیغمبر صلّی الله علیه و آله نمونه بارز رحمت الهی بود كه دلهای ناامید و اندوهناك را پر از امید و رحمت میکرد. او به دیدار ضعیفان میرفت؛ بیماران را عیادت میکرد؛ در تشییع جنازهها شركت میفرمود؛ دعوت مسلمانان را اجابت میکرد و اهتمام او بر این بود كه مبادا كسی از ایشان رنجیده خاطر شود. از سوی آن حضرت، به احدی بدی و آزاری نمیرسید. با فقیران همنشین میشد و بدی را با نیكی پاسخ میداد.
🔸 حلم امام.
➖ امام حسن علیهالسّلام به تمام معنا، انسانی واقعی، و نمونه كامل خلق نیكوی پیغمبر صلّی الله علیه و آله بود. غضب، او را به هیجان نمیآورد و امور شخصی ناخوشایند، او را تكان نمیداد. تحت تأثیر خشم، كاری انجام نمیداد و عمل آن حضرت همواره تداعیگر این آیات شریف بود كه :
🌟 «وَ الْكاظِمینَ الْغَیظَ وَالْعافینَ عَنِ النّاسِ وَاللهُ یحِبُّ الْمُحْسِنینَ».
🌟 و فرو برندگان خشم و در گذرندگان از مردم كه خداوند نیكوكاران را دوست دارد.
📚 سوره آل عمران، آیه ۱۳۴
🌟 «وَلا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلاَالسَیئَةُ، اِدْفَعْ بِالَّتی هِی اَحْسَنُ».
🌟 نیكی و بدی مساوی نیستند، تو بدی را به روشی كه نیكوتر است برطرف نما.
📚 سوره فصلت، آیه ۳۴
➖ آن حضرت، هر چه از دشمنانش میدید، با صبر و گذشت و عفو، پاسخ میداد؛ تا آنجا كه «مروان حكم» یكی از خبیثترین دشمنان اهلبیت علیهمالسّلام، حلم و بردباری آن حضرت را به كوه تشبیه كرده بود.
➖ او مانند جدّش، در حلم و گذشت و عفو، نمونه جهانیان بود. تاریخ، از اخلاق او نوادری را حفظ كرده است و بر این دلالت دارد كه او در طلیعه اخلاقیین و بنیانگذاران ادب و اخلاق، در جهان اسلام قرار دارد.
🔸 محّبت به مردم.
➖ آن حضرت، شیرینبیان، خوش معاشرت و با الفت و محبوب بود. پیر و جوان، و عموم مردم او را برای خصایص حمیدهای كه داشت، دوست میداشتند. همواره به مردم، عطا و بخشش میکرد؛ چه از او درخواست میکردند و چه تقاضایی نمیکردند.
➖ پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب، در تعقیب مینشست، سپس به دیدار كسانی كه میبایست میرفت، و به آنان مهر و محبّت مینمود. وقتی نماز ظهر را میخواند، در مسجد مینشست و به مردم علم و ادب میآموخت.
🔺 این بود قطرهای از فضایل و مناقب امام حسن مجتبی علیهالسّلام كه بیش از آن است كه بتوان بیان كرد.
♠️ دامغان انقلابی ♠️
♠️ سروده آیت الله العظمی وحید خراسانی در مقام حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
وارث علم لدنی مجتبی ست
مظهر اسماء حُسنای خداست
رابع آل عبا روح رسول
نور چشم مرتضی قلب بتول
نام او باشد حسن در آسمان
وصف او هرگز نیاید در بیان
سرّ مستور خدا در ممکنات
ظلّ ممدود است اندر کائنات
هر دو عالم روشن است از روی او
آیهی تمّت روی بازوی او
آنکه طاووس است در باغ جنان
نور ایزد در جمال او عیان
قول او صدق استوفعلاش عدلوداد
نور او نور خدا آرد به یاد
اسم اعظم شمع جمع انبیاء
منتهی الامال جمله اولیاء
گر گشاید لب شود فصل الخطاب
سینه اش گنجینه علم الکتاب
آنکه مدّاحش بود پروردگار
حُسن او اَحسن بُوَد در روزگار
مدح او شد نص قرآن مبین
مادح او ذات رب العالمین
زینت عرش است و نور اولیاست
زائر قبرش شهید کربلاست
تیرباران شد تن جانِ جهان
هم زتیر و هم زبان دوستان
شد دل و جان امام مهربان
روز و شب مجروح از زخمِ زبان
◼️ #شعر #امام_حسن #هفتم_صفر #شهادت_سبط_اکبر #فقیه_اعلم
🚩 دامغان انقلابی 🚩
🔻نماینده آیت الله العظمی سیستانی:
⚔قوای سه گانه بیشترین مسئولیت را در مبارزه با فساد و رفع مشکلات عراق دارند
💎حجت الاسلام و المسلمین سید احمد الصافی نماینده حضرت آیت الله سیستانی در واکنش به تظاهرات اخیر عراق نسبت به استفاده از خشونت هشدار داد، و تجاوز علیه تظاهرات کنندگان مسالمت آمیز، نیرو های امنیتی و تخریب اموال عمومی را محکوم کرد.
🔽وی گفت: آیت الله العظمی سیستانی امیدوارند که مسئولین با عقل و منطق رفتار کنند و به فکر مصلحت کشور باشند.
آیت الله سیستانی بارها از جریانها و مسئولین حکومتی خواستند که شیوه خود را در تعامل با مشکلات کشور تغییر دهند و گامهای جدّی در جهت اصلاح، مبارزه با فساد، کنار گذاشتن سهمیه بندی و باندبازی در اداره حکومت بردارند.
🚩 دامغان انقلابی 🚩
🔰 لوح | اربعین؛ خیمه جهانی اباعبدالله
🔺️ رهبر معظم انقلاب: #اربعین با این حرکتی که عمدتاً بین نجف و کربلا در راهپیمایی هر سال به وجود میآید بینالمللی شد؛ چشمهای مردم دنیا به این حرکت دوخته شد؛ امام حسین (علیهالسّلام) و معرفت حسینی به برکت این حرکت عظیم مردمی بینالمللی شد، جهانی شد. ۹۸/۶/۲۷
🏷 #الحسین_یجمعنا
📊انتشار فهرستی از مؤثرترین رهبران مسلمان جهان/آیةالله خامنه ای در صدر لیست
📔مرکز مطالعات استراتژیک پادشاهی اسلامی در اَمّان اُردُن، به تازگی کتاب سالانه «500 مسلمان سال 2020» را منتشر کرده است که شامل فهرستی از 500 مسلمان برجسته و شناخته شده می باشد. این کتاب نخستین بار در سال 2009 منتشر گردید.
📓در این کتاب، اسامی مؤثرترین و شناخته شده ترین مسلمانان آورده شده که حضرت آیت الله خامنه ای رهبر مسلمانان جهان در صدر آن قرار داشته و نام های سیدحسن نصرالله و مراجع تقلید شیعه نیز در آن به چشم می خورد.
📋گزارش مذکور با همکاری مرکز درک متقابل مسلمانان-مسیحیان در دانشگاه جرج تاون در آمریکا تهیه شده است.
♠️ دامغان انقلابی ♠️
◼️مبلغ و رهیافته شیلیایی در قم درگذشت
◾️حجتالاسلام خلیل ساحوری رهیافته و مبلغ شیلیایی پس از مدتها بیماری در یکی از بیمارستانهای شهر قم درگذشت.
◾️وی مستبصر و تازهمسلمان اهل کشور شیلی بود که پدری اسپانیاییتبار و کاتولیک و مادری فلسطینیالاصل و ارتودوکس داشت. ساحوری بسیار تحت تاثیر فضای انقلاب اسلامی ایران قرار داشت. وی پس از تحقیق و تفحص فراوان، دین اسلام و مذهب شیعه را یافته و پذیرفت و پیش از رسیدن به اسلام تحقیقاتش را با بودیسم و یهودیت و زرتشت شروع کرده و برای تحصیل به ایران سفر نموده بود.
◾️پیکر وی برروی دستان فضلا و طلاب جامعةالمصطفی تشییع شده و مجلس ترحیمی نیز از سوی طلاب آمریکای لاتین ساکن قم برای آن مرحوم برگزار شد.
🌷روحش با اولیاءالله محشور شود ان شاءالله...