دوستان و همراهان عزیز سلاااااااااااااااااااام 🤚
صبح زیباتون بخیرو شادی ☺️
عیدتون مبااااااااااااااارررررررکککککککککککک
😁😁😁😁😁
هرچند فکنم اکثرتون خوابید 😴😴😴😴😴😴
بابا پاشید عید ولادت داریم
ولادت بابای امام زمانمونه
از همینجا
از همین کانال
از همین راه دور
از همین گوشی 😁
ولادت باسعادت امام یازدهم شیعیان رو خدمت شما دوستان خوبم تبریک میگم
الهی که هرروز زندگی براتون مثل عید شاد باشه
خب اول یه قسمتی از زندگینامه پر برکت امام یازدهم رو که داستان قشنگی هم داره برای دانش اموزان مقطع ابتدایی کانال میفرستیم 😁
چون این دوستان شیرین زبون مقدم ترند ☺️
👇👇👇👇👇👇👇
#میلاد_امام_حسن_عسکری_علیه السلام
#داستان
🕋 امام حسن عسکری مهربان 🕋✨
در خانهای بسیار زیبا در شهر سامرا امام هادی و همسرشون سوسن خاتون زندگی میکردند. آن خانه پر از نور بود. فرشتهها در آنجا رفتوآمد میکردند.
روزها گذشت تا اینکه خدا به آنها کودکی داد.
اسم کودک را به امر خدای توانا حسن گذاشتند. وقتی کودک نورانی به دنیا آمد، مادرشان ✨امالحسن✨ نام گرفت. سوسن خاتون✨ و امام هادی مهربان کودک را در آغوش گرفتند و او را نوازش کردند.
بانو امالحسن زیبا و امام هادی مهربان بسیار بخشنده بودند. هر کسی مشکلی داشت، به سراغ آنها میآمد. آنها مورد احترام همهی موجودات بودند
فرزند نورانی آنها یعنی امام حسن عسکری که درود خدا بر او باد نیز روز به روز بزرگتر میشد. در چهرهاش نوری دیده میشد که همه با دیدنش مبهوت میشدند. همه به ایشان احترام میگذاشتند.
اما آدمهای بد از دیدن این همه مهربانی امام حرصشان در آمده بود.
روزی از روزها فرزند سوسن بانو و امام هادی مهربان، به بازار فروش حیوانات رفتند. در آنجا سروصدای خیلی زیادی بود. وقتی امام وارد بازار شدند، اسبها و دیگر حیوانات به احترام امام حسن عسکری ساکت شدند.
یکی از فروشندگان اسبی داشت که خیلی سرکش بود. به هیچ کسی سوار نمیداد. برای همین هم کسی آن را نمیخرید. آن را برای امام آورد
آن اسب وقتی چشمش به امام افتاد، لبخندی زد. به آرامی کنار امام مهربان ایستاد. امام روی آن سوار شدند. خواستند بروند که مرد فروشنده گفت: من پشیمان شدم، اسبم را نمیفروشم. امام نورانی هم اسبش را پس دادند و رفتند. هنوز چند قدمی دور نشده بودند که فروشنده با حال آشفته آمد و گفت: خواهش میکنم که این اسب سرکش را از من بخرید. او به هیچ کسی جز شما سواری نمیدهد
امام هم برگشتند و آن اسب را خریداری کردند. آن اسب بسیار خوشحال بود که صاحبش مردی مهربان و نورانی است. در کنار امام مهربان زندگی خوبی را آغاز کرد.
#قصه_امامان
#امام_حسن_عسکری _ع
┄┅💫🍃🌸🚩🌸🍃💫┅┅
#تولد_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام