فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حضرت رقیـه سـلام الله 🖤
▪️️زنـدگی بی تو در این
🖤قافله سخت است پـدر
▪️️گذر عمـر از این
🖤مرحله سخت است پـدر
▪️️دخترت تشنه
🖤اشک است ولی باور کن
▪️️گـریه کردن وسط
🖤هلهله سخت است پـدر
🏴شهادت دردانه امام حسین
حضرت رقیه(سلام الله علیها) تسلیت 🏴
دانش آموزان امین
دوستان و عزاداران حسینی سلام صبحتون بخیر
دوستان امروز فقط یک روضه میفرستم و التماس دعا
اگه دلتون شکست و اشکی ریختید
آقای غریبمون یادتون نره 😢
آقای عزادار و تنهامون یادتون نره 😢
برا فرج مولامون خیلی دعا کنید😢
◾️ بابا نمیدانم...
از جان من این زجرِ زجرآور چه میخواهد؟!
⚡️ مصیبت جانسوزِ جاماندن سهساله آل الله از قافله و اذیتهای زجر ملعون...
راوی گوید:
چون اسراء را به سمت شام میبردیم، در نزدیکی شهر «عسقلان» هوا بسیار گرم شد؛ لشکر پیوسته به اسبان خود آب میدادند و بقیه آب را بر روی زمین میریختند و به اسراء نمیدادند.
دختر خردسال حسین علیهالسلام که فاطمه صغری (رقیه سلاماللهعلیها) نام داشت، خود را به سایه بوتهٔ خاری رسانید و در زیر همان سایه خوابش برد.
وَ تَرکُوها وَ ارْتَحَلوا عَنها
▪️لشکر از آن وادی کوچ کرده و آن دختر را فراموش کردند.
در مسیر، ناگهان زینب کبری سلاماللّهعلیها متوجه شد که آن نازدانه از قافله جا مانده است،
فَبَکتْ و نادَت:
▪️لذا صدای گریه آن بانو بلند شد و فریاد برآورد:
یٰا قَوم! بِاللّهِ عَلیکم إصبِروا هُنَیئةً، فَقَد افتَقَدَتْ إبنَةُ أخی و قُرّةُ عَینی
▪️ای قوم! شما را به خدا قسم میدهم که کمی صبر کنید؛ دختر برادر و نور چشمم گم شده است.
همهمه در بین لشکر بالا گرفت؛ در آن اثنا ، ملعونی به نام «زجر بن قیس» صدایش را بلند کرد و گفت:
من میروم و هر گونه باشد آن دخترک را میآورم.
🔻 راوی گوید:
من همراه زجر به عقب قافله به راه افتادیم؛ از همان دور، نگاهم به آن دخترک افتاد؛ از جای برخاسته بود و دست بر روی سرش گذاشته بود؛ گاهی به اطراف نگاه میکرد و گاه مینشست؛ گاه میدوید و بر روی زمین میافتاد و فریاد میکشید:
یٰا عمّاه! یٰا عَمّتاه! یا أبتاه! یا أُختاه! یا أخاه....
گاه دیگر نمیتوانست راه برود و بر روی ریگهای گرم بیابان میغلطید و پاهایش را با دست میگرفت.
دیدم که تکهای از لباسش را پاره کرد و از شدت حرارت ریگها، به کف پای خود پیچید.
🔻در همین حال بود که زجر به او رسید و با تازیانهاش بر تن آن دختر زد و بر سر او فریاد کشید:
برخیز که اسبم هلاک شد تا تو را پیدا کردم!
بعد دیدم که بر صورت آن دختر سیلی زد و آن دختر ناله « وا أبتاه! وا علیاه!» سر میداد.
در آخر آن دخترک را بر عقب اسب خود انداخت و حرکت کرد.
چون به قافله رسید آن دختر را از همان بالای اسب ، در عقب قافله بر روی زمین انداخت.
📚بحرالمصائب ج۷ ص۲۹۹
📚سرورالمومنین (نسخه خطی) ص۱۶۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی حماسی دختر شهید صدرزاده در حضور رئیسجمهور
#شهید_مصطفی_صدرزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ نبین توی خرابههام آسمونا جای منه
▪️ من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه
🏴 شهادت زهرای سه ساله، رقیه بنت الحسین(س) تسلیت باد.
🎬 نماهنگ #نازنین_رقیه
▪️ گروه نجمالثاقب تهران
#دانش_آموزان_امین 👇👇👇
@daneshamozanamin
رقیــــہ(ﷺ) یعنی :
ســــہ ساله باشی و
پــــدر برای دیدنت با
ســــر به خرابه بیاید!
#السلامعلےبنتالحسینعلیهالسلام
🌹💫نيايش_شبانگاهی💫🌹
💞🍃ﺧﺪﺍﯾﺎ
🌹💫ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ
🌹💫ﻫﺮ ﺭﻧﺠﯽ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ
🌹💫ﻫﺮ ﻏﺼﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺷﺎﺩﯼ
🌹💫ﻫﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ
🌹💫ﻫﺮ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺑﻪ آﺳﺎﯾﺶ ﻭآﺳﺎﻧﯽ
🌹💫ﻫﺮ ﻓﺮﺍﻗﯽ ﺑﻪ ﻭﺻﻞ
🌹💫ﻫﺮ ﻗﻬﺮﯼ ﺑﻪ آﺷﺘﯽ
🌹💫ﻫﺮ ﺯﺷﺘﯽ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
🌹💫ﻫﺮ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ
🌹💫ﻫﺮ ﻧﺎﻣﻤﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮﺩ
🌹💫ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻭ
🌹💫ﻫﺴﺘﯿﻤﺎﻥ و آﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ
🌹💫ﻏﺮﻕ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﮔﺮﺕ ﺑﻔﺮﻣﺎ
#شبتون_درپناه_خدا
#شبتون_مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤͜͡🥀
•|بے صحن وگنبد ازمحبان دل ربودے|•
•|من ماندهام صاحب حرم بودے چه بودے|•
🎞¦⇠#استورے
🖤¦⇠#درقلبماحرمداریارباب
🥀¦⇠#شھادتامامحسنتسلیت
#دانش_آموزان_امین 👇👇👇
@daneshamozanamin
دلم گرفته هوای بهار کرده دلم
هوای گریهی بیاختیار کرده دلم
رها کن از لب بام آن دو بافه گیسو را
هوای یک شبِ دنبالهدار کرده دلم
--
#حرف_حساب
الطرق الی الله
بِعَدَدِ الانفاسِ الخلائق
<راههایِ به سوی خدا
به مقدارِ نفسهایِ مخلوقات است.
- رسولِ خدا (ص) *🌿